به مرغانِ شب شکن !
برزین آذرمهر
بر صخرهها ، غریو پلنگان تیز چنگ،
بر گردهها ، کبو دی شلا قها ی با د . . .
بگذار تو سنا نه بتازم به د رهها !
د ر چشمههای ژرف ، بشویم ملال راه !
اندوه آهوانه ی د یرین فرو نهم !
بی تاب،نعرهها ی پلنگا نه،سر دهم !
از تیغههای کوه
رهوار
بر شوم !
با گرگ و دیو و د د
پنجه در افکنم !
فرسنگهای اگر،
خرسنگ پیش رو،
با چنگ بشکنم!
این بند بگسلم!
ما نند ه ی عقا ب،
از موج پر شوم !
تا اوج بر کشم
تن خونین وزنده را !
تا از فراز قله ی مغرور
بنگرم،
صبح دمند ه ر ا !
جعفرمرزوقی (برزین آذرمهر)
منبع:پژواک ایران