PEZHVAKEIRAN.COM زنده باد آزادی، زنده باد دموکراسی
 

زنده باد آزادی، زنده باد دموکراسی
علی ناظر

اینروزها همه با خبر هستید که امپراتوری مرداک به لرزه درآمده است. همه امپراتوری ها به لرزه در می آیند – دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد.

قضیه از این قرار است که امپراتوری رسانه ای مرداک که نخست وزیر تعیین می کند، و همانطور که او را بر مسند نشانده از تخت پایینش می کشاند، مورد غضب مردم کوچه و بازار قرار گرفته است.

یکی از روزنامه های وابسته به این امپراتوری، تلفن های همراه شخصیتهای سیاسی، هنری، و حتی قربانیان جنایتهای تروریستی و یا کودک ربایی را هک می کرده، و از آنطریق با خبرسازی و یا گزارش مستند، تعداد تیراژش را بالا می برده است. می گویند که مرداک سیاستمداران را به زیر بلیط خود می کشیده است، و سیاستمداران از این امپراتوری هراس داشته اند. مضاف بر اینها، این روزنامه ها، با پرداخت رشوه های هنگفت به پلیس اطلاعات لازم را جمع آوری می کرده، و یا پرونده هایی که علیه آن رسانه تهیه می شده است را مسکوت نگاه می داشته است. اینها تا کنون ثابت نشده است، اما تمام سیستم سیاسی، انتظامی و حقوقی و قضایی کشور به جدّ به دنبال تأیید یا تکذیب آن هستند.

دیروز یکی از کمیته های پارلمانی بریتانیا، آقای مرداک (پدر و پسر) را برای پاسخگویی به پارلمان احضار می کند. این دو، اول طفره می روند، اما وقتی می بینند که سنبه خیلی پر زور است و اذهان عمومی دارد شدیدا علیه منافع تجاری و مالی آنها بسیج می شود، می پذیرند که به سوالات این کمیته پاسخ بدهند.

 

هرچند اعضای این کمیته (وکلای مجلس) با پیش کشیدن سوال های بسیار دقیق سعی به بررسی این اتهامات داشتند، اما مرداک ها از پاسخ صریح و روشن طفره رفته و در حد امکان دُم به تله نمی دادند.

در جلسه دیروز دو اتفاق مهم رخ داد.

1-      در بخش پایانی «حقیقت یابی»، مرد جوان معترضی با زدن بشقابی پر از خمیر ریش به صورت مرداک (پدر) او را میلیاردر خسیس نامید.

2-      وکیلی از مرداک پرسید که با توجه به حجم داده ها و فاکت های موجود، آیا مرداک، که «رئیس» است، خود را مسئول این اعمال غیر قانونی میداند؟ مرداک در پاسخ گفت نه. از او پرسیده شد، چرا چنین فکر می کند. مگر نه اینکه او مسئول تمام اتفاقات درون امپراتوری است؟ مرداک (پدر) پاسخ داد، من به زیر دستانم اعتماد کرده بودم و آنها به اعتماد من «خیانت» کردند. مرداک حرف تمام زورمداران را تکرار کرد که این دیگران هستند که مقصرند، و نه او.

 

امروز نخست وزیر انگلستان که گویی با مرداک و رؤسای این شرکت رفاقتی هم دارد، مجبور می شود که وکلای مجلس را که برای تعطیلات تابستانی آماده می شدند، به جلسه ای اضطراری فرا بخواند. در این جلسه، کمرون نه تنها به صورتی ضمنی از ملت و پارلمان معذرت خواهی می کند، بلکه با بیان جمله ای همه را متعجب می کند. دیوید کمرون می گوید، اگر اطلاعاتی که امروز داشتم، آن روز می داشتم، هرگز فلانی (که مرکز تمام هک کردنها بوده و برای مدتی سخنگوی مطبوعاتی کمرون شده بود) را استخدام نمی کردم. حزب اپوزیسیون این حرف را  صد در صد نمی پذیرد. اد میلی بند رهبر (حزب کارگر) در پاسخ می گوید این گفته کمرون مبین این واقعیت است که کمرون «توان تشخیص» ندارد (به زبان ساده تر برای پست نخست وزیری شایسته نیست). شایان توجه اینکه حزب کارگر، در چند دوره قبل که دولت را تشکیل داده بود، خودش چندان تاریخچه درخشانی ندارد، و به همان اندازه که محافظه کاران در جیب مرداک هستند، تونی بلر و گوردن براون هم بوده اند.

 

در این میان، آنچه که برای من آموزنده بود نکات زیر است:

1-      در سیستم دموکراسی، همه پاسخگو هستند. شاه و گدا، رهبر و حامی، اپوزیسیون و حاکم ندارد.

2-      در سیستم دموکراسی، مهم نیست چقدر پول و زور داری، و یا بر مسند قدرت تکیه زده ای یا نه، اگر مردم علیه تو بشورند، کلاهت پس معرکه است.

3-      در سیستم دموکراسی، سیاستمداران، هرچند اهل سیاست بازی هستند، اما آموخته اند که بگویند اشتباه کرده اند، و پوزش بخواهند.

4-      در سیستم دموکراسی، ژورنالیستها، به همان اندازه سیاستمداران، باید پاسخگو باشند. اگر خبری خلاف واقع پخش کرده اند، متعهد به پاسخگویی و عذر خواهی هستند.

5-      در سیستم دموکراسی، «خیانت» معنی ندارد، چرا که در دموکراسی، «قانون» است که حاکم است و نه «ایدئولوژی». واژه ها «بار حقوقی» دارند.

 

پس زنده باد آزادی، زنده باد دموکراسی.

شاد باشید

علی ناظر

29 تیر 1390

منبع:دیدگاه


علی ناظر

فهرست مطالب علی ناظر در سایت پژواک ایران 

*نتونستن بخرنش  [2013 May] 
*شرط سنی  [2013 May] 
*«اسلام» آباد  [2013 May] 
*یک «توضیح»، و دو کلام حرف اضافی  [2013 May] 
*بزرگی از سر گیرید  [2013 May] 
*روز جهانی آزادی مطبوعات  [2013 May] 
*یعنی یک مرد پیدا نمیشه؟  [2013 Apr] 
*صفحاتی از زهر و پاد زهر - اسلام سیاسی (4)  [2013 Apr] 
*صفحاتی از زهر و پادزهر – اسلام سیاسی (1)  [2013 Feb] 
*اشتباه محاسبه - «ساده سازی، شبیه سازی»  [2012 Dec] 
*اشتباه محاسبه – تبیین، شکل و محتوا  [2012 Dec] 
*والسلام؟  [2011 Oct] 
*ناجی  [2011 Oct] 
*عجیب» و «غریب»  [2011 Oct] 
*بسوی «تعیین تکلیف نهایی»  [2011 Sep] 
*نگرانم  [2011 Sep] 
*ارزیابی ناقص از سی سال مبارزه  [2011 Sep] 
*سلام گرگ بی طمع نیست  [2011 Sep] 
*«علی ناظر، مرز سرخ تو کجاست و چیست؟»  [2011 Sep] 
*چند خبر و چند نکته  [2011 Sep] 
*جدا کردن «سر» از «بدنه»  [2011 Aug] 
*مدل چهارم  [2011 Aug] 
*سخنی با اساتید و صاحبان کرسی  [2011 Aug] 
* «تروریستها» - بخش چهارم  [2011 Aug] 
*«تروریستها» - بخش سوم  [2011 Jul] 
*«تروریستها» - بخش دوم  [2011 Jul] 
*«تروریست»ها (بخش اول)  [2011 Jul] 
*زنده باد آزادی، زنده باد دموکراسی  [2011 Jul] 
* آقای رئیس جمهور اوباما  [2011 Jul] 
*مرز سرخ  [2011 Jul] 
*نیم درصدی، خس و خاشاک، زردک و خرس ها  [2011 Jun] 
*گردهمایی 18 ژوئن  [2011 Jun] 
*فصلی تازه  [2011 May] 
*آن صدای بی صدا  [2011 May] 
*پوزه بند  [2011 May] 
*سینه زنهای گورکَن   [2011 May] 
*نگاهی به پیام دکتر کریم قصیم  [2011 May] 
*رفیق دزد و شریک قافله  [2011 Mar] 
*از این «من» عُق ام می گیرد  [2011 Jan] 
*داستان زندگی برای همهء پدرها یکسان نیست  [2010 Sep] 
*«جبهه (وسیع) مردم» و چند ماده  [2010 Feb] 
*جبهه وسیع (بخش دوم)  «جبهه مردم» یا «جبهه همبستگی ملی»؟ [2010 Feb] 
*جبهه وسیع (بخش اول) همبستگی آری ولی....  [2010 Feb] 
*باز 19 بهمن شد  [2010 Feb] 
*یک پیام، یک التزام، یک بایست  [2010 Jan] 
*پیام مسعود رجوی و تعیین تکلیف و فرجام نهایی  [2009 Nov] 
*دایه دایه   [2009 May] 
*تف و اپوزيسيون   [2009 Apr] 
*ما این طرف، رژیم آنطرف  [2009 Apr] 
*اصولی کیست؟ - بخش چهارم  [2009 Mar] 
*اصولی کیست؟ (بخش سوم)  [2009 Feb] 
*اصولی کیست؟ - بخش دوم  [2009 Jan] 
*اصولی کیست؟ (بخش‌نخست)  [2009 Jan] 
*راه حل انحرافی  [2009 Jan] 
*«مي انديشم، پس هستم»  [2008 Dec] 
*پروژه باورشکنی  [2008 Nov] 
*از دست این رهبران معصوم  [2008 Nov]