والسلام؟
علی ناظر
سخنگوی وزارتخارجه آمریکا در مصاحبه ای با رادیو فردا، موضع فعلی وزارتخارجه را چنین بیان می کند:
«
مجاهدین خلق و فهرست گروه های تروریستی
مدتی است که وزارت امور خارجه آمريکا در حال بررسی خروج احتمالی و يا باقی ماندن نام سازمان مجاهدين خلق در ليست سازمان های تروريستی است. اين تصميم قرار بود که اعلام شود ولی هنوز خبری از آن نيست. کی بالاخره خانم کلينتون تصميم نهايی خود را در مورد اين که نام اين سازمان در ليست سازمان های تروريستی باقی خواهد ماند يا اينکه خارج خواهد شد، اعلام می کنند؟
والله من نمی دانم. ايشان عميقا اين موضوع را بررسی می کنند و در نهايت در زمان موعود، نتيجه نهايی را اعلام می کنند. ولی من نمی توانم تاريخ دقيق اين تصميم را بگويم.
چند ماه ديگر؟ چند روز ديگر؟ چند هفته ديگر؟
خدا بزرگ است. اصلا من نمی دانم. اين طور نيست که من بدانم و به شما نگويم. خود من در اين مورد چيزی نمی دانم.
آيا آمريکا اين سازمان را يک گروه اپوزيسيون معتبر می داند؟
نه. مجاهدين يک گروه تروريستی است. به طور رسمی الان ما مجاهدين را يک گروه تروريستی می دانيم. والسلام.
»
· اگر مجاهدین تروریست هستند، چرا خانم کلینتون «عمیقا» در حال بررسی این موضوع است؟
· تعریف آلن ایر از «اپوزیسیون معتبر» چیست؟
· چگونه است که «ارتش آزادیبخش ملی» لیبی که نه ساختار و نه تاریخچه ای دارد، یکشبه «اپوزیسیون معتبر» می شود، ولی سازمان مجاهدین « اپوزیسیون معتبر» نیست؟
· در دهمین سالگرد اشغال افغانستان هستیم. چگونه اسامه بن لادن آدمکش، برای بیرون راندن قوای اشغالگر شوروی، «اپوریسیون معتبر» بود، اما مجاهدین خلق که از بطن جامعه برخاسته اند، و اعتبار خود را «در 32 سال مخالفت» با رژیم به دست آورده است، «اپوریسیون معتبر» نیست؟
· به راستی یک «اپوزیسیون» تا کجا باید خم بشود، تا در چشم آلن ایر «معتبر» جلوه کند؟ شاید بهتر باشد که این سوال را لابی «سبز سیدی» پاسخ بدهد. «انعطاف پذیری» آنها شهره آفاق است.
· به نظر من مجاهدین بسیار کمبود دارند، و باید به این کمبودها اذعان داشته و در راستای رفع آنها بکوشند، اما، «معتبر» بودن، یکی از کمبودهای آنها نیست.
· نکته جالب در این مصاحبه «والسلام» گفتن این سخنگو است. اگر مواضع 60 سال اخیر آمریکا را بازنگری کنیم، به تعداد زیادی از این «والسلام» ها بر می خوریم. آنروز که به کره لشگر کشی کردند، و فکر می کردند که پس از بمباران اتمی ژاپن، کره را می توانند درسته قورت بدهند. آنروز که به ویتنام لشگر کشی کردند و فکر می کردند که همه چیز به پایان رسیده، و ویتنام به زانو در آمده است. روزی که فالانژهای لبنانی بخاطر «سهل انگاری» آریل شارون به قتل عام رزمندگان فلسطینی در صبره و شتیلا دست زدند، و آمریکا و اسرائیل فکر می کردند فاتحه فلسطین خوانده شده است. روزی که جهانخواران به عراق حمله کردند و از کشته پشته ساختند، و با رژیم مرتجع و جنایت پیشهاسلامی همبستر شدند، و بر سر مجاهدین بمب ریختند، و سپس در 6 و 7 مرداد و 19 فروردین چشم بر حملات وحشیانه نیروهای مالکی بستند. «والسلام»های آنها درست از کار درنیامد، چرا که حرف آخر را مردم کوچه و بازار می زنند.
· در اینجا همه (از جمله خود مجاهدین) دچار یک اشتباه محاسبه شده اند.
· در اینکه خروج نام مجاهدین از لیست به نفع مجاهدین و کلیت جنبش سرنگونی طلبانه است، شکی نیست.
· در اینکه، مجاهدین باید با صبر و متانت دیپلماتیک فراتر از این سخنان رژیم خوش کن، عمل کرده و بر کوشش خود بیفزانید تا در این مصاف، رژیم اسلامی به اهدافش نرسد هم شکی نیست.
· البته، شاید بد نباشد که مجاهدین با زبانی که درخور پیچیدگی این موضوع باشد، به این حضرات یکبار دیگر «شیر فهم» کنند که:
علی ناظر
15 مهر 1390
منبع:سايت ديدگاه
