نقش گرم آرزو
ثریا پاستور
نقش گرم آرزو , بر سینه ام
اشک نمناک بلور, بر گونه ام
از همه زردی و غم , بی بهره ام
پر ز عشق و آرزو , گردونه ام
بوسه هایم , چنگ و سرنا می زنند
بهر دل ها , طبل و درنا می زنند
گر بگریم ور بخندم , آتش بپاست
اندرون سینه ام , شوری بپاست
آرزو بر سینه ام , همچون شراب
می زند در ریشه ام , شور و رباب
گر بگریم وربخندم , سوزان و مست
در وجودم , یک دل خندان و مست
بنگرید حال و هوای خانه ام
خانه ی گرم دل ویرانه ام
از تمام دشمنان , بی کینه ام
هر چه گرمی ره است, در سینه ام
بشکفد قلبم , ز هر چه رنگ سرخ
بشکند قلبم , ز هر چه حرف سرخ
این دل شوریده و شاد آفرین
بشکند , ور نشکند , بیزار کین
می زند ساز و نوا , تار وجود
می سراید از جفا , شعرو سرود
می زند ساز زمان , بر زخم دل
می سراید از وفا , چنگی دل
دل من , شور و نشاطش ابدیست
دل من , ساز و نوایش ازلیست
هر چه گرمی و دم است , در خانه ام
از همه رنج و تعب , بیگانه ام
منبع:پژواک ایران