عشقبازی با سروده هایم
ثریا پاستور
عشقبازی می کنم با سروده هایم
چون عاشق با دلدارش
چون قمری با آوازش
چون کبوتر با پروازش
زندگی می کنم با نوشته هایم
چون خوشه های انگور با شرابش
چون "گوشه های " سنتور با " شورش "
چون شعله های آتش با سرخی اش
عشقبازی می کنم با سروده هایم
مهربانی زاده می شود
عشق زاده می شود
تلخی روزگار زدوده می شود
و آرامش
به ضیافت عشق می نشیند
و می برد مرا
تا دیار رهایی ها
رهایی از بیهودگی ها
و بدین سان
غرق می شوم
در اقیانوس نوشته هایم
و چون غواصان
شنا می کنم
لابلای آبهای روان
چه لذتی دارد
عشقبازی با سروده هایم
ثریا پاستور
منبع:پژواک ایران