ایدئولوژی کشتار و تروریسم در غزه
عباس منصوران

نوار ساحلی غزه، از شمال و شرق به وسیله‌ اسرائیل و در غرب، دریای مدیترانه و از جنوب به وسیله‌ مصر محاصره شده است. غزه در کرانه‌‌‌ی دریای مدیترانه بیش از دوهفته است که شبانه روز در میان آتش و خون می‌سوزد. این باریکه‌، نزدیک به ۴۱ کیلومتری با پهنایی بین ۶ تا ۱۲ کیلومتر در نوسان، با مساحتی نزدیک به ۳۶۰ کیلومتر مربع، مجموعه اردوگا‌های کوچکی است که با یک و نیم میلیون انسان، پرجمعیت‌ترین منطقه مسکونی جهان را تشکیل می‌دهد. آوارگان، کارگران و زنان و کودکان ستمبر در غزه در آتش تروریسم گرفتار آمده‌اند. بیش از ۷۰٪ مردم این باریکه، نسل اندر نسل در اردوگاهایی همانند، شهرکِ «غزه»، «زیتون»، «خان یونس» و مانند اینها آوارگی، فقر و ستم طبقاتی را برگرده داشته‌اند. در سال ۲۰۰۵ که ارتش اسرائیل، از غزه خارج شد و در پیرامون آن به نظاره نشست، حماس به‌نام «نیروی مقاومت» به قدرت رسید.

حماس شاخه‌ای از اخوان المسلمین است که در سال ۱۹۶۸در اردن و سپس در بین اردوگاه‌های آوارگان از جمله در غزه برای اخلال در توان جنبش فلسطین و ناتوان سازی چپ الفتح به ویژه پس از کشتار فلسطینیان در سپتامبر سیاه (۱۹۷۰) فعال شد. اخوان‌المسلمین از آن زمان در اردوگاه «الشیوخ» ‌در اردن اجازه آموزش و فعالیت یافت تا همچنان در دفاع از ملک حسین، شاه اردن و جنایات‌اش در سرکوب رزمندگان فلسطینی کارساز باشد.

آغاز فعاليت هاي حماس به پیش از اعلام موجودیت آن در سال ۱۹۸۷ باز می‌گردد. هسته‌های اولیه حماس  در نيمه سال ۱۹۸۴ با تلاش شيخ احمد ياسين، دكتر ابراهيم مقادمه، صلاح شحاده و جمعي دیگر شکل گرفت و  در سال ۱۹۸۶به فرماندهي شيخ صلاح شحاده يك  گروه نظامي تشكيل داد كه به نام "مبارزان فلسطيني" شهرت یافت.  بعد از قیام انتفاضه سیاست رسمی اسرائیل تقویت حماس در برابر "سازمان آزادیبخش فلسطین" بود.


حماس برای نخستین بار، با سرازیر شدن کمک‌های حکومت اسلامی در سال ۲۰۰۴ در انتخابات محلاتِ  فلسطین شرکت کرد و در برابر الفتح وابسته به عرفات، به پیروزی‌هایی دست یافت. این تشکل مذهبی اکنون، به رهبری «خالد مشعل» از یاران حکومت اسلامی در ایران، هدف خود  را ایجاد حکومت اسلامی در سراسر منطقه فلسطین می‌شناسد تا همانند حزبالله در لبنان حکومت اسلامی وابسته به محور ایران-عراق- افغانستان را به‌وجود آورند.

حماس پس از مرگ «یاسرعرفات» و افزایش فساد در تشکیلات دولت فلسطین با برخورداری از کمک‌ها‌ی مالی- تسلیحاتی و سیاسی حکومت اسلامی ایران، در انتخابات ۲۵ژانویه ۲۰۰۶توانست ۷۴ کرسی از ۱۳۲کرسی پارلمان فلسطین را به دست‌آورد و با  کسب اکثریت، دولت فلسطین را به نخست‌وزیری «اسماعیل هنیه» تشکیل  دهد. در پی این غلبه بود که در تابستان ۲۰۰۷ به رقیب خویش، نیروهای الفتح، به رهبری محمود‌عباس درقدرت سیاسی یورش برد و بیش از ۲۰۰ تن از نیروهای مسلح این جناح را کشت و صدها تن را زخمی کرده و یا به اسارت گرفت. ضرباتی که تا کنون حماس به جنبش فلسطین وارد آورده است، کمتر از ضربات ارتش اسرائیل به این جنبش نبوده است. این همان هدفی بود که اسرائیل پس از خروج از غزه در سال ۲۰۰۵ چشم به راه آن به نظاره نشسته بود.

دو سوی «جنگ» کنونی، همانگونه که در ماه اوت ۲۰۰۶ در جنوب لبنان با حزب‌الله، اکنون در غزه رقابتی تروریستی است بین حکومت‌‌های اسرائیل و ایران. در این درگیری، که توده‌های بی‌پناه و بی‌دفاع قربانیان اصلی ‌آنند، در یک سوی دولت اسرائیل و در سوی دیگر حکومت اسلامی ایران قرار گرفته است. حماس تنها، یک نیروی محلی مسلح  حکومت اسلامی است که اینک در غزه به محاصره افتاده است. برای هردو سوی این جنگ ارتجاعی، این بهترین مجال بود. استراتژیست‌های این جنگ‌ ارتجاعی در آخرین روزهای جابجایی مجریان قدرت سیاسی در ایالات متحده آمریکا، و نیز در اسراییل درگیری در غزه را بهترین مجال به سود حاکمیت‌ خویش به شمار آوردند.

در رهبری سیاسی آمریکا نه «جورج بوش» بدنام و ورشکسته‌ی سیاسی پاسخگو می‌باشد و نه حزب جمهوریخواه وی و نه رقیب سیاسی‌اش «برک اوباما» و دمکراتهایی که جز سکوت و خرید وقت برای کشتار مردم هیچ مسئولیتی نمی‌‌پذیرند.

از سوی دیگر حزب «کادیما» به رهبری «اهود اولمرت» نخست وزیر کنونی و «زیپی لیونی» وزیر امورخارجه که در سپتامبر ۲۰۰۸ به جای وی به رهبری این حزب برگزیده شد و در آستانه نخست‌وزیری نشسته است، حمله به غزه را شعار و تبلیغ انتخاباتی خود قرار داده‌اند.

جناح‌های سرمایه در آمریکا، ایران، اسراییل، در گیراگیر جابجایی‌ها و تعطیلات سال نو میلادی بهترین مجال را یافتند. «اهود باراک» وزیر دفاع اسرائیل و رهبر «حزب کارگر»، رقیب «لیونی» در این شرایط فرصت یافت تا آتش جنایت‌بار ارتش را زیر نام یورش «آهن گداخته» به نام موسی فرمان دهد. ارتش تروریست‌ها در اسرائیل، با سه نیرو از زمین و هوا و دریا به «کارنامه‌ای» از کشتار در دو هفته دست یافت که دستکم ۴۰ ٪ آن جنازه‌‌های پاره‌پاره‌ی ۳۰۰ کودک  است. رهبران حماس در پناه‌گاههای خود پشت سپر انسانیِ بی‌پناهان در غزه و نیز در ایران، مصر و سوریه در امان از گزند گلوله‌‌ها، مردم را به ایستادن در برابر تانک‌ها فرامی‌خوانند. تابوت‌ها و دود و آتش و ویرانه‌ها، خواه و ناخواه، در جهان افکار عمومی را به سوی حماس و اسلام می‌کشانند. پرچم‌ها و تبلیغات و پیام‌های حکومت اسلامی به هزینه این همه انسان‌های به خون کشانیده شده، مجال خودنمایی می‌یابند. این بحران‌آفرینی و آتش نیز، دستاوردی بزرگ برای حکومت اسلامی در ایران و نظامیان و شبه ‌نظامیان مسلح وابسته‌ای همانند حزب الله، جهاد اسلامی، حماس، ووو به بار می‌آورد، تا سرانجام و بی شک، بحرانی دامنگیر فرا رسد تا خود این جانیان را در خود فروبلعد.

 ایدئولوژی برگرفته از تلموذ و تورات([1]) و نیز اسلام، کشتار و شهادت را نه تنها زیانبار و محکوم نمی‌شمارد، بلکه عین موهبت و «رحمتی الهی» و رهایی و«جواز بهشتی» می‌شمارد و می‌ستاید، اما مرگ «برای دیگران» و نه موعظه‌گران و حکومت‌گران و فرزندانشان. آنان در پنا‌ه‌گاههای امن، با ردیف محافظان مسلح و آدمکش در پناه دیوارهای ضد گلوله غنوده و «فیض شهادت» را به مغز ستمکشان تزریق می‌کنند. برای فرافکنی بحران و ستیز دیرینه ایدئولوژیک و جنگ قدرت بین رهبران حماس و اسراییل و حکومت اسلامی در ایران چه کج‌راهه‌ای آسان تر از غزه و آواره‌گان فلسطینی! اینک بنا به باور تورات و قرآن، «چشم در برابر چشم» و «دندان در برابر دندان»، کشتار انسان‌ها حقانیت می‌یابد. اینک آنچه در برابر جهانیان در این برهه‌ی تاریخی می‌گذرد به پشتوانه مذهب ژرفا و شعله می‌گیرد‌.

از آغاز‌گاه حمله به غزه در شامگاه ۲۷ دسامبر ۲۰۰۸میلادی تا کنون،‌ بیش از  ۱۵ روز است که بر سر و روی ستمبران، از زمین و دریا و هوا، بمب و موشک و فسفر آتش‌‌زا می‌بارد. از یکسوی با بمب‌افکن‌های اف شانزده، هلی‌کوپترهای آپاچی و توپدار، رزمناوها، پیاده نظام و فراخوانی نیروهای ذحیره ارتش، اسرائیل به پشتوانه‌‌ی امپریالیسم، در سوی دیگر «موشک‌هایی» اسلامی تنها برای بهانه که هرچند به فشفشه می‌مانند، اما ترکش‌ آنها آنقدر هست که انسان بی‌پناهی در شهرکی یهودی نشین در تیررس خود، از پای درآورند. آتشبازی فشفشه‌ها، هرچه که نباشند، اما این بهانه را به دست می‌دهند تا فاجعه‌ای انسانی در غزه آفریده شود و سرزمینی با آوارگان خویش، با خاک یکسان گردد. این کودکان، مادران، و مردان آواره و شهروندانی هستند که در این کینه‌توزی کهنه‌ی ایدئولوژیک، می سوزند و پرپر می‌شوند.

حکومت اسلامی در ایران‌ بیش از تمامی جناح‌های درگیر، از این بحران شعله‌ورشده به دست خود، رهبران اسراییل و حماس، سود می‌برد. دولت‌های نشسته بر دریای نفت و گاز، سلاطین و امرا درعربستان وامیر نشین‌ها و نیز در مصر و سوریه و لیبی و دیگر کشورهای اسلامی جز اشک تمساح نمی‌ریزند. این گماشتگان نگهبان چاه‌های نفت، به نظاره نشسته‌اند تا امپریالیست‌های تا گردن فرورفته در بحران مالی سده‌، فرصتی برای برون رفت بیابند. اکنون به جای برآمد و اعتراض و قیام کارگران، به جای همایش و شورش و سازمان‌یابی ارتش‌های کارگران شاغل و بیکار در سرتاسر جهان، به جای سازمان‌یابی گزینه‌های انقلابی پرولتاریای گلوبال، به‌جای سازمان‌یابی کمون‌ها و شوراهای مردمی در تمامی کشورهای غرق در بحران، به جای سازمانیابی کمیته‌های انقلابی در مراکز تولید و توزیع، رسانه‌های جهانی و تمامی دوربین‌ها و ماهواره‌ها به کار می‌افتند تا اذهان و نگاه جهانیان،‌ به جایی دیگر به گمراهه بکشانند. غزه به آتش کشیده می‌شود تا افکار جهانی به سویی دیگری، به جز به‌سرنوشت و شرایط کنونی جهان انسانی و انسان جهانی کشانیده شود. بحران غزه و کشتاری غمبار و وحشت زا آفریده می‌شود تا  سازمان‌یابی نیروها و ساز وکارها نه برای خود‌رهایی کارگران سراسر جهان، که به سوی آتشی افروخته که کودکان و زنان در غزه و شهرک‌های یهودی نشین سوخت‌های آنند منحرف شود. آتش در غزه و قربانیان آن، به دست جناح- باندهای حاکم در ایران، در اسراییل، در آمریکای شمالی در مسکو و پکن شعله‌ور می‌شود و تروریست‌های حماس و جهاد اسلامی و قدس و حزب‌الله ووو تنها مجریان مسلح جناح‌هایی از قدرت سیاسی و سرمایه در منطقه هستند، تا انتقال قدرت‌ سیاسی در آمریکا و اسراییل و ایران با آرامش انجام پذیرد، تا بورس‌ها و بازار سرمایه در سکوت تثبیت شوند،  تا الیگارشی اسلاوی فرصت آنرا بیابد تا با بحران مالی و کاهش بهای نفت راه برون رفتی بیابد، در زمستان سیاه، گاز را بر میلیون‌ها شهروند ببندد، تا مافیای حاکم بر روسیه، چون قطبی جهانی به تدارک نیرو بپردازد، و بحران سرمایه مالی و فروپاشی جهانی سرمایه همانند بحران بزرگ سال‌های ۱۹۲۹ تا جنگ جهانی دوم  را تا بحرانی دیگر از سربگذراند. کشتار و تروریسم دولتی در غزه، از ایدئولوژی دینی یهود و اسلام مشروعیت می‌گیرد تا راه گشای بحران سرمایه جهانی باشد.
 

عباس منصوران

 ۱۲ ژانویه ۲۰۰۹

a.mansoura@yahoo.com

 

 

 

 

 

 



[1] در دین یهود از دو تورات نام برده می شود: توراتِ کتبی که همان انجیل عهد عتیق یل همان اتجیل عبری و تورات شفاهی که در برگیرنده تلموذ است. به باور رهبران دین یهود،تورات دستورات كتبی  موسی و تلموذ فرمانهای شفاهی اوست كه برای يوشع بازگو شده است . پس از یوشع،  این «پیامبر» یهودی، نسل اندر نسل به دیگر رهبران واگویه شده است. گفته می‌شود که تلمود از دید تاريخی 1500 سال پس از «موسی» نگاشته شده است.

منبع:پژواک ایران


عباس منصوران

فهرست مطالب عباس منصوران در سایت پژواک ایران 

*فراخوان دفتر روابط بین‌الملل حزب کمونیست ایران برای پشتیبانی از جنبش جاری در ایران  از خیزش ستمدیدگان برای نان، ‌کار،‌ آزادی! پشتیبانی کنیم [2022 May] 
*اورآسیا، دکترین دوگین و نئوتزاریسم پوتینی در جبهه‌ی اکراین  [2022 Mar] 
* جنبش آموزگاران و فرهنگیان و دانش آموزان، یک برآمد صنفی صِرف نیست  [2022 Jan] 
*از شوراگرایی تا شورا و اشاره به یک آسیب شناسی   [2021 Sep] 
*طرح امنیتی «پایپینگ» برای مهار اعتصاب سراسری کارگران  [2021 Jul] 
*در محکومیت اخلال در محاکمه‌ی یکی از عاملین کشتار ونسل کشی در ایران  [2021 Jul] 
* بخوان به نام کمون! به مناسبت صد و پنجاهمین سالگرد کمون پاریس!   [2021 Mar] 
* جعل تاریخ و جعل ماهیت و اهداف سیاهکل در خدمت نئولیبرالیسم   [2021 Mar] 
*از ناسیونالیسم تا دولت های شب پا تبیین ریشه های بحران از نگاه انحلال طلبان در رهبری خودبرگزیده ی کومه له  [2021 Mar] 
*مهدی کوهستانی نژاد بازهم ورودی دیگردر آلوده سازی جنبش کارگری و برآمد سیاهکل در ایران  زیر نام « تاثیر جنبش کارگری بر جنبش سیاهکل...»(۲) [2021 Feb] 
*مهدی کوهستانی نژاد بازهم ورودی دیگردر آلوده سازی جنبش کارگری و برآمد سیاهکل زیر نام « تاثیر جنبش کارگری بر جنبش سیاهکل...»(1) [2021 Jan] 
*هوشنگ عیسی بیگلو‌، نماد آزادیخواهی، مقاومت و منش انسانی   [2015 Jan] 
*اکراین جبهه اروپایی رویارویی دو بلوک سرمایه داری جهانی  [2014 Mar] 
*«غریبه ای به نام کتاب»  [2014 Feb] 
*بحران سازی هایی که هنوز هم نادیده گرفته می شوند  [2014 Feb] 
*بیعت در وحدت، در لانه ی کرکس ها  [2014 Jan] 
*لغو«اعدام» یا توهم زایی لغو  [2013 Dec] 
*آگاهی طبقاتی  [2013 Dec] 
*رفیق صدیقه حائری،زنی از گردان انقلاب   [2013 Dec] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی  [2013 Dec] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی (۲)  [2013 Nov] 
*حافظه تاریخی، آگاهی تاریخی (۱)  [2013 Nov] 
*«خدایان نجاتم نمی‌دادند» (۱) حکومت ایران،‌ قاتل مجاهدین [2013 Sep] 
*استبداد حاکم بر سازمان مجاهدین  [2013 Jun] 
*تناقض‌های حکومت باندها و بمب‌ موعود عجله ‌فرجه  [2013 Jun] 
*اتحادیه های سنتی، بستری برای رفرمیسم  [2013 Mar] 
*اقدام مستقیم کارگران، گامی به‌سوی پالایش جنبش کارگری  [2013 Mar] 
* هوشنگ عیسی بیگلو‌، نماد آزادیخواهی، مقاومت و منش انسانی  [2013 Feb] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (6)  [2012 Dec] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (5)  [2012 Dec] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۴)   [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۳)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۸)  [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (2)  [2012 Nov] 
*سوسیالیسم پرولتری در نقد بولیواریسم ضد سوسیالیستی (۱)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری(۱۷)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۶)  [2012 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۵)  [2012 Oct] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (14)  [2012 Oct] 
*آب را گل بکنید! علیه تریبونال دادخواهی   [2012 Sep] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]،دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۹)  [2012 Aug] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]،دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۶)  [2012 Jun] 
*پایان دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین  [2012 May] 
*دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین ضرورت روی کرد طبقاتی پرولتاریا به سیاست (بخش دوم) [2012 May] 
*دوران کیمیایی تشکل های کارگری و ضرورت سازمان یابی‌های نوین  [2012 Apr] 
*آلترناتیوِ بازتولید فرهنگی استبداد شرقی و تقویم برهنگی ها  [2012 Apr] 
*«ایدئولوژی آلمانی»[1]، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۶)  [2012 Apr] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی  [2012 Mar] 
*«ایدئولوژی آلمانی» ، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۴)  [2012 Feb] 
*حکومت یا دولت؟ هیاهوی انتخابات حکومتی تحریم، روی دیگر سکه‌ی ترمیم و شرکت  [2012 Feb] 
*«ایدئولوژی آلمانی» ، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۳)  [2012 Feb] 
*نظام بحران، بحران تحریم، بحران تغییر  [2012 Jan] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۲)  [2012 Jan] 
*در بیان کرکس ها و فداییان!  [2012 Jan] 
*«ایدئولوژی آلمانی»، دستیافتی فلسفی در نقد ایدئولوژی (۱)  [2012 Jan] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۳)  [2012 Jan] 
*آدونیس های زمینی، چکامه سرایان سوریه  [2011 Dec] 
*پرستو در باد، روایتی از مبارزه، عشق و بازنگری بینش چریکی  [2011 Nov] 
*گزارشی از مرگ کارگر گمنامی که در ۲۲ تیر ۱۳۷۸ به دست جنایت‌کاران جمهوری اسلامی کشته شد  [2011 Nov] 
*چشم‌انداز تغییر نظام در ایران و مداخله‌ی خارجی  [2011 Nov] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۱)  [2011 Oct] 
*بازگشایی مدارس و آموزشگاه‌ها  [2011 Sep] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۱۰)  [2011 Sep] 
*بحران فراگیر سرمایه، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۹)  [2011 Aug] 
*یونان به چند پول می ارزد؟! بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۷) [2011 Jun] 
* جنایت کشتار در اردوگاه اشرف، جنایت علیه بشریت است  [2011 Apr] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه‌داری (۷)  [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری (۶)  [2011 Mar] 
*اعتصاب سراسری کارگران، تنها سلاح در برابر نسل کشی  [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری   [2011 Mar] 
*بحران فراگیر سرمایه‌، نقد اقتصاد سرمایه داری (۴)  [2011 Feb] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ با خوانش مارکس (۳)  [2011 Jan] 
*بحران فراگیر سرمایه‌ با خوانش مارکس (۲)  [2011 Jan] 
*بحران ساختاری سرمایه‌ با خوانش مارکس (۱)  [2010 Dec] 
*یادِ بسیارانِ اسیر  [2010 Dec] 
*قتل‌های حکومتی و حکومت قاتل‌ها  [2010 Dec] 
*براي كشورما نمي‌شود خط فقر تعريف كرد   [2010 Nov] 
*از شهلا جاهد باید دفاع کرد  [2010 Nov] 
*کابوس نئوفاشیسم، ناسیونال مهدویسم  [2010 Aug] 
*دکترین شوک یا فاشیسم اقتصادی میلتون فریدمن (۱)  [2010 Aug] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۱۰)  [2010 Jul] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۹)  [2010 Jul] 
*نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۴) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن [2010 Jun] 
*نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۳)  [2010 Jun] 
*جایزه‌ی نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (2) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن  [2010 May] 
*جایزه‌ی نظریه‌پرداز دکترین شوک و اقتصاد فاشیستی و راز ظهور یک زبان شناس (۱) اکبر گنجی از قلم طلایی کرملین تا جایزه بنیاد فریدمن [2010 May] 
*نان و خون نه!‌ نان و گل سرخ!  [2010 May] 
*ضرورت سازمان‌یابی شوراهای بیکاران  [2010 Apr] 
*منافات حقوق بشر با حقوق انسان  [2010 Apr] 
*پیمان شوم و «روحانیت کمپرادور»  [2010 Mar] 
*تعیین حداقل دستمزد،‌ چالش شديد کار و سرمایه  [2010 Mar] 
*پیامی بر پیکر علی کروبی، با امضا کبود ومُهر ولایت  [2010 Feb] 
*برای کار ، نان و آزادی  [2010 Feb] 
*بودجه بحرانی و بحران زای حکومت نظامی ۸۹  [2010 Feb] 
*یاد سازمانده اعتصابات و جنبش شورایی نفتگران گرامی‌باد  [2010 Feb] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2010 Jan] 
*همصدایی هراسناکان قیام  [2010 Jan] 
*طبقه کارگر ایران، در سالی که گذشت  [2010 Jan] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2009 Dec] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها(۷)  [2009 Dec] 
*۱۶ آذر، پیوستار اعتراض‌ و جنبش در پیوند  [2009 Dec] 
*قطعنامه چهارم شوراى حكام آژانس بين‌المللى انرژى اتمى و روانپریشی الیگارش‌مهدویون  [2009 Dec] 
*بحران حاکم و حاکمیت بحران   [2009 Nov] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۶)  [2009 Nov] 
*هدف فوری و استقلال طبقاتی کارگران  [2009 Nov] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۵)  [2009 Oct] 
*نشست وین گام دیگری در مرداب مشروعیت بخشی   [2009 Oct] 
*انرژی هسته‌ای، چماق ارتجاعی!  [2009 Oct] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۴)  [2009 Oct] 
*پیرامون شعارها  [2009 Sep] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۳)  [2009 Sep] 
*«سبد» سرکوب و راه‌کار حاکمیت کودتا  [2009 Sep] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها (۲)  [2009 Aug] 
*«نه زیستن، ‌نه مرگ»، «دوزخ روی زمین» و گزمه‌گان دوزخ  [2009 Aug] 
*خیزش همه‌گانی و ستیز الیگارش‌ها  [2009 Aug] 
*شکاف مرگ آور و کودتای باندهای حکومتی در برابر قیام حکومت شوندگان   [2009 Jun] 
*انتخاب متجاوز  [2009 May] 
*ایدئولوژی کشتار و تروریسم در غزه  [2009 Jan] 
*طرح موازی یک موضوع یا پنهان‌داشتن منبع و مرجع اشاره‌ای‌ به مقاله‌ «باور به معاد: ایمان به شکنجه» و کتاب «دوزخ روی زمین» [2008 Dec] 
*آسیب‌شناسی «هشدار» زرافشان  [2008 Nov] 
*محمود درویش قلب بیدار فلسطین   [2008 Aug] 
*این امیرحسین فطانت همان شکارچی دانشیان و گلسرخی‌ست؟  [2008 Jan]