PEZHVAKEIRAN.COM ژن ِخودکشی، مسعود نقره‌کار
 

ژن ِخودکشی، مسعود نقره‌کار
مسعود نقره‌کار

خودکشی در ايران به مرحله‌ی هشدار و بحران رسيده‌است. آن‌چه طی سال‌های اخير بر عوامل شناخته‌شده‌ی بروز و گسترش خودکشی افزوده‌شده، پديده‌ی ژن خودکشی‌ست. پرسش اين است، اگر ژن و عامل وراثت سبب خودکشی شود باز هم قربانی خودکشی "مشمول عذاب خداوندی" خواهد شد؟!
در اسلام خودکشی گناه محسوب می شود و کسی که خودکشی می کند به گفته ی پيامبر اسلام در آن دنيا " مشمول عذاب خداوندی" می شود , با اين حال در ايران که حکومت اسلامی و اکثريت مردمان مسلمان هستند , خودکشی " به مرحله هشدار رسيده" و در برخی مناطق " از مرز بحران گذشته است " (۱) . اين افزايش آمار خودکشی در شرايطی ست که بسياری از " کارشناسان حکومت اسلامی" و روحانيون رويگردانی از مذهب و آلودگی به فرهنگ غرب را عوامل گسترش خودکشی می پندارند.

دلايل بروز و افزايش خودکشی اما شناحته شده و تا حدودی جهانشمول اند: در ايران مشگلات اقتصادی به ويژه بيکاری و فقر , نابسامانی های خانوادگی , " تربيت پادگانی در خانواده ها و مدارس" , فقدان امکانات شادی آفرين, تفريحی و تفننی برای جوانان , انزوای اجتماعی , بحران های عاطفی و اتفاق های ناگوار ( ازدست دادن فرزند) , ستمگری های مرد سالارانه و پدر سالارانه در محيط خانواده و جامعه به ويژه در مناطق غرب کشور,عدم موفقيت تحصيلی و شغلی , فقدان امکانات ارتباطی و مشارکتی درجامعه , مهاجرت های ناگريز, ناخوانی ذهنيت و فرديت فرد با باورها و مناسبات غالب در جامعه , تنهايی و احساس پوچی , درونگرايی , اعتياد, برخی از بيمار های روانی و عصبی مانند بيماری افسردگی و.... در زمره اين عوامل هستند.

آنچه طی سال های اخير بر عوامل شناخته شده ی فوق افزوده شده پديده ای به نام ژن خودکشی ست . بدون ترديد در ايران نيز چنين پديده ای سبب خودکشی شده و خواهد شد , که به دليل مذموم و زشت پنداشتن خودکشی و ضعف های نظام آماری و فقدان پژوهش های قابل اتکا , توجه کافی به اين پديده نشده است . پديده ی ژن خودکشی در ايران اين سؤال را نيز سبب خواهد شد که اگر ژن و عامل وراثت سبب خودکشی شود باز قربانی خودکشی در آتش جهنم خواهد سوخت و " مشمول عذاب خداوندی " خواهد شد؟!

***

خودکشی در خانواده ی نويسنده نامدار امريکايی ارنست همينگوی , از مواردی بود که توجه دانشمندان و پژوهشگران را به نقش ژن در بروز خودکشی جلب کرد. پدر ارنست همينگوی خودکشی کرد . پس از او ارنست همينگوی در اوج شهرت با شليک گلوله به زندگی اش خاتمه داد, برادرو خواهر همينگوی نيز خودکشی کردند , و از نسل بعد, نوه همينگوی که مدل و هنرپيشه ی زيبا رويی بود در سن ۳۶ سالگی خود را کشت.

بحث احتمال ارثی بودن خودکشی و نقش نواقص و اختلال های ژنتيکی در بروز خودکشی را اقدام نيکلا هيوز دامن زد . نيکلا بيولوژيست و استاد دانشگاه, در سن ۴۷ سالگی در۱۶ ماه مارس سال ۲۰۰۹ خود را حلق آويز کرد. نيکلا فرزند شاعر پر آوازه سيلويا پلات بود , سيلويا پلات نيز هنگامی که نيکلا يک ساله بود با فرو کردن سر خود در اجاق گازی خودکشی کرد . زمانی که نيکلا ۷ ساله بود مادر خوانده اش نيز خود و دختر چهار ساله اش را کشت.

فيلسوف سر شناس لودويگ ويتگنشتاين تراژدی مشابهی را در خانواده اش شاهد بود. سه برادر او خودکشی کردند و جدا از خودکشی افراد ديگری از خانواده اش , لودويگ نيزبا افکار خودکشی درگير بود.
آنتونی لوکاس , نويسنده و برنده جايزه پوليتزر نيز خود را حلق آويز کرد. هنگامی که لوکاس ۸ ساله بود مادرش با بريدن رگ هايش به زندگی اش خاتمه داده بود.

مطالعاتی که به ويژه در امريکا, کانادا و آلمان صورت گرفته , نشان داده اند که گرايش و تمايل به خودکشی در ميان کسانی که والدين آن ها اقدام به خودکشی کرده اند ۶ برابر ميزان اقدام به خودکشی در خانواده هايی ست که والدين اقدام به خودکشی نداشته اند. مطالعه در ميان دوقلو ها و کودکانی که به فرزندی پذيرفته می شوند نيز نقش موروثی بودن خودکشی را تاييد می کند.

ترديدی نيست که خودکشی پيامد برخی از بيماری های روانی نيز هست, بيماران مبتلا به افسردگی و بيماری خلقی ِ شيدايی - افسردگی ( بيماری دو قطبی) نيز در بسياری موارد دست به خودکشی می زنند , در اين دو بيماری نقش ژن های بيماری زا قطعی ست اما مواردی از خودکشی وجود دارند که ربطی به بيماريهای مورد اشاره ندارند و ناشی از بروز فاکتورهای روانی ای است که ژنتيک پنداشته می شوند . اين امر نشان می دهد که خودکشی از منظر زيست‌شناختی دارای ژن مستقلی است که بی ارتباط با بيماری های روانی می تواند سبب بروز خودکشی شود.

در کانادا گروهی از بيماران مبتلا به افسردگی مورد مطاله قرار گرفتند و نشان داده شد که جهش ژنتيکی سبب می شود برخی مواد بيوشيميايی مغز(سروتونين) در افرادی که خود کشی می کنند دو برابر آنانی باشد که چنين جهشی در ژن مذکور ندارند. تغييرات در انواع ديگری از ژن ها نيز مؤيد اين نظرند که تغييرات ژنتيکی در افزايش بروز خودکشی در بيماران افسرده نقش دارد .همچنين نشان داده شده است که بيمارانی که دست به خودکشی می زنند گيرنده های "سرو تونين" آن ها ۴۰ در صد بيش از کسانی ست که تمايلی به انجام خودکشی ندارند. سخن ازتغييرات ۵ حرفی در کدبرخی از ژن ها در بين افرادی که تصميم به خودکشی داشته اند نيز در ميان است.

اهميت اين بحث در اين است که می توان با اتخاذ تمهيداتی از بروز خودکشی در ميان افرادخانواده هايی که سابقه ی خودکشی در آن خانواده ها وجود دارد, جلو گيری به عمل آورد.

برخی از منابع:
۱ : خبر آنلاين - ۴ اسفند ۱۳۸۸
۲- Is There a Suicide Gene? By casey schwartz,
http://www.thedailybeast.com/blogs-and-stories/2009-03-24/the-suicide-gene

Casey Schwartz

منبع:پژواک ایران


مسعود نقره‌کار

فهرست مطالب مسعود نقره‌کار در سایت پژواک ایران 

*ترانه فقط ۱۶ سال و سه ماه داشت" (بخش نخست)  [2012 Jan] 
*خواجه‌ها و نقش ايوان  [2011 Dec] 
*سعيد امامی هنوز زنده‌ست!  [2011 Dec] 
*دو چهره و دو نوع حقوق بشر  [2011 Nov] 
*ژن خشونت  [2011 Nov] 
*چشم عسلیِ قتل‌های زنجيره‌ای  [2011 Nov] 
*و چه قصاب خانه یی ست این دنیای بشریت  [2011 Oct] 
*واژه‌ای چند درباره «تحمل و دگرانديشی»  [2011 Oct] 
*جنبش سبز مرد- زنده باد جنبش سبز  گفت وگوی شهروند با مسعود نقره کار در باره کشتار ۶۷ و جنبش سبز  [2011 Sep] 
*"باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد"  [2011 Aug] 
*می توان چنین جنایتکاری را بخشید؟  [2011 Jul] 
*حمايت از اعتصاب غذا در تناقض با خشونت‌پرهيزی  [2011 Jul] 
*در تدارک تدفين جنازه، مسعود نقره‌کار  [2011 Jun] 
*وهم و خودشيفتگی بالاخره کار دست‌اش داد!  [2011 May] 
*آقای کدیور و حکایت «به درک واصل شدن» مجاهدین خلق  [2011 Apr] 
*سروش و کافرپروری موحدین آدمخوار!   [2011 Feb] 
*تباهی ِ تاريخی: از مجلس مهستان به مجلس اراذل و اوباش  [2011 Feb] 
*تکرار تراژدی (بخش سوم)   [2011 Jan] 
*هنوز هم کاپيتان پرويز!  [2011 Jan] 
* تکرار تراژدی (۲)  [2011 Jan] 
*تکرار تراژدی (بخش نخست)  [2011 Jan] 
*جنايت‌کاران تحصيل‌کرده (بخش دوم)، مسعود نقره‌کار   [2010 Dec] 
*در حاشیه هجمه‌ی «دین خویان» دانشگاهی به آرامش دوستدار   [2010 Oct] 
*عليه فراموشی جنايت‌های «مرحوم خمينی» - بخش پايانی، مسعود نقره‌کار  [2010 Aug] 
*عليه فراموشیِ جنايت‌های «مرحوم خمينی»(بخش نخست)  [2010 Jul] 
*«هرکول فرهنگی» و شرمساریِ تاريخیِ ما  [2010 Jul] 
*طلبه‌های لات و لش و وبش  [2010 Jun] 
*مشاطه‌گریِ چهره و منشِ آيت‌الله خمينی  [2010 Jun] 
*حدود انسان بودن ِ آیت الله خامنه ای   [2010 May] 
*«بوسه بر لبان دريا»  [2010 May] 
*نوعی دیگر از ترور شخصیت  [2010 May] 
*احمدی‌نژاد و زبان ِتوهم  [2010 Apr] 
*ژن ِخودکشی، مسعود نقره‌کار  [2010 Apr] 
*روان‌شناسی اجتماعی جنبش سبز  [2010 Mar] 
*تراژدی رنجی خلاق؟  [2010 Mar] 
*مرگ حسين شريعتمداری، پايان حسين شريعتمداری‌ها نيست  [2010 Mar] 
*اميدی به "اصلاح" آقای هاشمی رفسنجانی نيست!  [2010 Mar] 
*ايرانيان خارج از کشور و جنبش سبز  [2010 Feb] 
*قاتلانِ زيبايی  [2010 Feb] 
*واژه ای چند درباره جنبش روشنفکری و انقلاب بهمن   [2010 Feb] 
*چرا حکومت اسلامی هنوز پا بر جاست؟   [2010 Jan] 
*در باره خشونت و راه های مقابله با آن (بخش پايانی)  [2010 Jan] 
*در باره خشونت و راه های مقابله با آن (بخش نخست)  [2010 Jan] 
*آنان که به خيابان ها آمده اند راه لايروبی " طویله اوژیاس" * را بلدند!   [2010 Jan] 
*دفاع از خود " خشونت" نیست  [2009 Dec] 
*نه، اين مردک درمان‌شدنی نيست!  [2009 Dec] 
*تصویر پاره پاره ی " جنایت"   [2009 Dec] 
*تسامح و تساهل اصلاح طلبانه و "جوان کُشی"های آيت الله خمينی  [2009 Nov] 
*چشم‌هایم را نبندید آفتاب زیباست  [2009 Nov] 
*در باره "تاريخ مصرف" کشتار دگرانديشان  [2009 Oct] 
*" روح آسمانی نیست" در میلاد" ایوان پتروویچ پاولف"  [2009 Sep] 
*اسطوره شاملو: «غباری طاعونی از آفاق برخاسته است»  [2009 Jul] 
*«ندا»، برای زندگی کردن چقدر بايد بميريم؟  [2009 Jun] 
*تا کی به دنبال خط خون و جنون؟   [2009 May] 
*"انتخابات"، توهم و خودشيفتگی  [2008 Mar] 
*"آن که به اندرز خويش عمل نکند!" در حاشيه مقاله علی کشتگر [2007 Dec]