خواجهها و نقش ايوان
مسعود نقرهکار
در رابطه با این نوع» طرحها و اقدامها «نادیده گرفتن وارج ننهادن به تلاشهای مؤثرو ارزشمند شورای ملی مقاومت به ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمانها و احزاب چپ و دموکرت، و ملیون، تشکلهای حقوق بشری و فرهنگی و هنری به ویژه کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، و بسیاری از شخصیتها و چهرههای سیاسی و فرهنگی پیرامون در خواست محاکمهٔ آیت الله خمینی (تا پیش از مردناش) و آیت الله خامنهای و تلاش در راستای تحقق آن از طریق مجامع گوناگون بین المللی قدر ناشناسی و بیانصافی ست، بیماریای عارضهٔ گروه گرایی و خود محوری، که معتاداش شدهایم. در همین ارتباط علیرغم انتقادهایی که به روش و منش آقای اکبر گنجی رواست، نمیباید تلاشهای ایشان نیز در افشای جنایتهای حکومت اسلامی و پیگیری محاکمه علی خامنهای نادیده گرفته شود.
در این میانه، سوی دیگر شاهد ناهار بازار ِ ارشاد و موعظت و اندرز دادن به فقیه جنایتکار نیز هستیم، و حکایت ارشاد و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت وراهنمایی این آیت الله هنوزباقی ست، که تازه تریناش انتشار موعظت نامهٔ آقای عبدالکریم سروش ا ست، تلاش» رعیت وار «ی که به دلیل نزدیکی زیستی و مذهبی با آیت الله خامنهای سبب شده است آقای سروش علیرغم اینکه» به عین الیقین پایان دولت سحر «خامنهای را نزدیک ببیند باز بکوشد» راه نکونامی و نیک سرانجامی «به این موجود نشان دهد و از ثواب امر به معروف و نهی از منکرنیز سودی نصیب خود کند، نکو نامی و نیک سرانجامی جنایتکاری که جنایت علیه بشریت مرتکب شده و جامعهای را به سوی نابودی روانی و فرهنگی و اخلاقی و اقتصادی سوق داده است. این نوع خرج کردن بیانصافانه از کیسهٔ دهها هزارقربانی دگراندیشی و بازماندگان آنان فقط از کشکول کسانی بیرون میآید که منافع معنوی ومادیشان به حیات حکومت اسلامی گره خورده باشد. متا سفانه آقای سروش به جای تلاش برای تحقق دادخواهی و اجرای عدالت در بارهٔ یکی ازبزرگ جنایتکاران تاریخ معاصرایران با پهن کردن بساط ارشاد و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر که جلوه فروشیها و کرشمههای قلمی و ادبیاش بر اصل ماجرا میچربند، چنین پیوند و گره خوردگیای به تماشا گذاشته است.
گویی آقای سروش پیامد موعظتها و اندرزهای زنده یاد سعیدی سیرجانی و نامههای او به آیت الله خامنهای و رفسنجانی و خاتمی را که حدود بیست سال پیش انتشار یافت، فراموش کرده است، نامههایی که پاسخشان زندان و شکنجه و اتهامهای وقیحانهٔ جاسوسی و ارتکاب به لواط وعضویت در شبکه قاجاق مواد مخدر و تهیه مشرو بات الکلی در خانه خود و فروش و مصرف آن و.... بود و سرانجاماش نیز مرگ با شیاف پتاسیم.
باری، تلاش برای محاکمهٔ آیت الله خامنهای حتی اگر آقای رضا پهلوی تکرارش کند ارزش افشاگرانه و تبلیغی دارد و ارزشمند است، و ارشاد و و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت این روحانی جنایتکار نیز به ویژه اگرآقای عبدالکریم سروش بر آن اصرار ورزد و قلمی کند علیرغم تلوث خالی از تفنن نیست. در این میانه اما حواسمان باشد ویادمان نرود که خانه از پای بست ویران است و تا هنگامی که موریانهٔ خمینیسم و حکومت اسلامی حیات داشته باشد خانهمان، ایرانمان ویران خواهد ماند.
منبع:پژواک ایران