PEZHVAKEIRAN.COM خواجه‌ها و نقش ايوان
 

خواجه‌ها و نقش ايوان
مسعود نقره‌کار

ايکاش آقای عبدالکريم سروش حداقل به راه آقای رضا پهلوی می‌رفت و به‌جای نشان دادن راه نکونامی و نيک‌سرانجامی به فقيهی که مرتکب جنايت عليه بشريت شده است خواستار و پی‌گير محاکمه او می‌شد.
آیت الله سید علی خامنه‌ای، رهبر حکومت اسلامی، مرتکب جنایت علیه بشریت شده است. در خواست محاکمهٔ این روحانی جنایتکار سالیانی ست از سوی اپوزیسیون حکومت اسلامی در خارج کشور، و جسورانه و شجاعانه ازسوی برخی از شخصیت‌ها و چهره‌های اپوزیسیون در داخل کشور مطرح و پیگیری شده است. اخیرا «نیز آقای رضا پهلوی این خواست را مطرح کرده است و برآن است تا موضوع را به سازمان ملل بکشاند. این گونه طرح‌ها و اقدام‌ها در کنار ارزش افشاگرانه و تبلیغی، تلاشی دلگرم کننده برای دادخواهان و بازماندگان قربانیان حکومت اسلامی نیز خواهد بود حتی اگر از سوی کسانی چون آقای رضا پهلوی و با تاخیری چند ساله مطرح وپیگیری شود، و حتی اگر به فیل هوا کردن و بهره برداری‌های سیاسی ی شخصی و گروهی آغشته شده باشد.
به باور من افشای بیشترجنایت‌های این آیت الله علیه بشریت و پیگیری ِبه محاکمه کشاندن‌اش توسط آقای رضا پهلوی می‌باید مورد حمایت قرار بگیرد ضمن اینکه از ایشان خواسته شود به وکلای محترم و تازه واردشان تفهیم کند که با اندک تفاوت‌هایی عمر این دست طرح‌ها و اقدام‌ها در خارج از کشور به بیش از سه دهه می‌رسد و این عزیزان بهتر است به حرف بزرگتر‌ها هم گوش کنند!. برخی از وکلای آقای پهلوی خیال می‌کنند تبعیدیان و اپوزیسیون خارج از کشور در این حدود سی و دو سال کارشان در تبعید باد زدن همدیگر بوده و چشم انتظاری ِ اینکه یار شاطری از راه برسد و نان آماده به سینهٔ تنور بچسباند.

در رابطه با این نوع» طرح‌ها و اقدام‌ها «نا‌دیده گرفتن وارج ننهادن به تلاش‌های مؤثرو ارزشمند شورای ملی مقاومت به ویژه سازمان مجاهدین خلق ایران، سازمان‌ها و احزاب چپ و دموکرت، و ملیون، تشکل‌های حقوق بشری و فرهنگی و هنری به ویژه کانون نویسندگان ایران در تبعید و انجمن قلم ایران در تبعید، و بسیاری از شخصیت‌ها و چهره‌های سیاسی و فرهنگی پیرامون در خواست محاکمهٔ آیت الله خمینی (تا پیش از مردن‌اش) و آیت الله خامنه‌ای و تلاش در راستای تحقق آن از طریق مجامع گوناگون بین المللی قدر نا‌شناسی و بی‌انصافی ست، بیماری‌ای عارضهٔ گروه گرایی و خود محوری، که معتاد‌اش شده‌ایم. در همین ارتباط علیرغم انتقاد‌هایی که به روش و منش آقای اکبر گنجی رواست، نمی‌باید تلاش‌های ایشان نیز در افشای جنایت‌های حکومت اسلامی و پیگیری محاکمه علی خامنه‌ای نادیده گرفته شود.

در این میانه، سوی دیگر شاهد ناهار بازار ِ ارشاد و موعظت و اندرز دادن به فقیه جنایتکار نیز هستیم، و حکایت ارشاد و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت وراهنمایی این آیت الله هنوزباقی ست، که تازه ترین‌اش انتشار موعظت نامهٔ آقای عبدالکریم سروش ا ست، تلاش» رعیت وار «ی که به دلیل نزدیکی زیستی و مذهبی با آیت الله خامنه‌ای سبب شده است آقای سروش علیرغم اینکه» به عین الیقین پایان دولت سحر «خامنه‌ای را نزدیک ببیند باز بکوشد» راه نکونامی و نیک سرانجامی «به این موجود نشان دهد و از ثواب امر به معروف و نهی از منکرنیز سودی نصیب خود کند، نکو نامی و نیک سرانجامی جنایتکاری که جنایت علیه بشریت مرتکب شده و جامعه‌ای را به سوی نابودی روانی و فرهنگی و اخلاقی و اقتصادی سوق داده است. این نوع خرج کردن بی‌انصافانه از کیسهٔ ده‌ها هزارقربانی دگراندیشی و بازماندگان آنان فقط از کشکول کسانی بیرون می‌آید که منافع معنوی ومادیشان به حیات حکومت اسلامی گره خورده باشد. متا سفانه آقای سروش به جای تلاش برای تحقق دادخواهی و اجرای عدالت در بارهٔ یکی ازبزرگ جنایتکاران تاریخ معاصرایران با پهن کردن بساط ارشاد و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت و امر به معروف و نهی از منکر که جلوه فروشی‌ها و کرشمه‌های قلمی و ادبی‌اش بر اصل ماجرا می‌چربند، چنین پیوند و گره خوردگی‌ای به تماشا گذاشته است.

گویی آقای سروش پیامد موعظت‌ها و اندرز‌های زنده یاد سعیدی سیرجانی و نامه‌های او به آیت الله خامنه‌ای و رفسنجانی و خاتمی را که حدود بیست سال پیش انتشار یافت، فراموش کرده است، نامه‌هایی که پاسخشان زندان و شکنجه و اتهام‌های وقیحانهٔ جاسوسی و ارتکاب به لواط وعضویت در شبکه قاجاق مواد مخدر و تهیه مشرو بات الکلی در خانه خود و فروش و مصرف آن و.... بود و سرانجام‌اش نیز مرگ با شیاف پتاسیم.

باری، تلاش برای محاکمهٔ آیت الله خامنه‌ای حتی اگر آقای رضا پهلوی تکرارش کند ارزش افشاگرانه و تبلیغی دارد و ارزشمند است، و ارشاد و و پند و اندرز و انذار و موعظت و نصیحت این روحانی جنایتکار نیز به ویژه اگرآقای عبدالکریم سروش بر آن اصرار ورزد و قلمی کند علیرغم تلوث خالی از تفنن نیست. در این میانه اما حواسمان باشد ویادمان نرود که خانه از پای بست ویران است و تا هنگامی که موریانهٔ خمینیسم و حکومت اسلامی حیات داشته باشد خانه‌مان، ایرانمان ویران خواهد ماند.

منبع:پژواک ایران


مسعود نقره‌کار

فهرست مطالب مسعود نقره‌کار در سایت پژواک ایران 

*ترانه فقط ۱۶ سال و سه ماه داشت" (بخش نخست)  [2012 Jan] 
*خواجه‌ها و نقش ايوان  [2011 Dec] 
*سعيد امامی هنوز زنده‌ست!  [2011 Dec] 
*دو چهره و دو نوع حقوق بشر  [2011 Nov] 
*ژن خشونت  [2011 Nov] 
*چشم عسلیِ قتل‌های زنجيره‌ای  [2011 Nov] 
*و چه قصاب خانه یی ست این دنیای بشریت  [2011 Oct] 
*واژه‌ای چند درباره «تحمل و دگرانديشی»  [2011 Oct] 
*جنبش سبز مرد- زنده باد جنبش سبز  گفت وگوی شهروند با مسعود نقره کار در باره کشتار ۶۷ و جنبش سبز  [2011 Sep] 
*"باش تا نفرین دوزخ از تو چه سازد"  [2011 Aug] 
*می توان چنین جنایتکاری را بخشید؟  [2011 Jul] 
*حمايت از اعتصاب غذا در تناقض با خشونت‌پرهيزی  [2011 Jul] 
*در تدارک تدفين جنازه، مسعود نقره‌کار  [2011 Jun] 
*وهم و خودشيفتگی بالاخره کار دست‌اش داد!  [2011 May] 
*آقای کدیور و حکایت «به درک واصل شدن» مجاهدین خلق  [2011 Apr] 
*سروش و کافرپروری موحدین آدمخوار!   [2011 Feb] 
*تباهی ِ تاريخی: از مجلس مهستان به مجلس اراذل و اوباش  [2011 Feb] 
*تکرار تراژدی (بخش سوم)   [2011 Jan] 
*هنوز هم کاپيتان پرويز!  [2011 Jan] 
* تکرار تراژدی (۲)  [2011 Jan] 
*تکرار تراژدی (بخش نخست)  [2011 Jan] 
*جنايت‌کاران تحصيل‌کرده (بخش دوم)، مسعود نقره‌کار   [2010 Dec] 
*در حاشیه هجمه‌ی «دین خویان» دانشگاهی به آرامش دوستدار   [2010 Oct] 
*عليه فراموشی جنايت‌های «مرحوم خمينی» - بخش پايانی، مسعود نقره‌کار  [2010 Aug] 
*عليه فراموشیِ جنايت‌های «مرحوم خمينی»(بخش نخست)  [2010 Jul] 
*«هرکول فرهنگی» و شرمساریِ تاريخیِ ما  [2010 Jul] 
*طلبه‌های لات و لش و وبش  [2010 Jun] 
*مشاطه‌گریِ چهره و منشِ آيت‌الله خمينی  [2010 Jun] 
*حدود انسان بودن ِ آیت الله خامنه ای   [2010 May] 
*«بوسه بر لبان دريا»  [2010 May] 
*نوعی دیگر از ترور شخصیت  [2010 May] 
*احمدی‌نژاد و زبان ِتوهم  [2010 Apr] 
*ژن ِخودکشی، مسعود نقره‌کار  [2010 Apr] 
*روان‌شناسی اجتماعی جنبش سبز  [2010 Mar] 
*تراژدی رنجی خلاق؟  [2010 Mar] 
*مرگ حسين شريعتمداری، پايان حسين شريعتمداری‌ها نيست  [2010 Mar] 
*اميدی به "اصلاح" آقای هاشمی رفسنجانی نيست!  [2010 Mar] 
*ايرانيان خارج از کشور و جنبش سبز  [2010 Feb] 
*قاتلانِ زيبايی  [2010 Feb] 
*واژه ای چند درباره جنبش روشنفکری و انقلاب بهمن   [2010 Feb] 
*چرا حکومت اسلامی هنوز پا بر جاست؟   [2010 Jan] 
*در باره خشونت و راه های مقابله با آن (بخش پايانی)  [2010 Jan] 
*در باره خشونت و راه های مقابله با آن (بخش نخست)  [2010 Jan] 
*آنان که به خيابان ها آمده اند راه لايروبی " طویله اوژیاس" * را بلدند!   [2010 Jan] 
*دفاع از خود " خشونت" نیست  [2009 Dec] 
*نه، اين مردک درمان‌شدنی نيست!  [2009 Dec] 
*تصویر پاره پاره ی " جنایت"   [2009 Dec] 
*تسامح و تساهل اصلاح طلبانه و "جوان کُشی"های آيت الله خمينی  [2009 Nov] 
*چشم‌هایم را نبندید آفتاب زیباست  [2009 Nov] 
*در باره "تاريخ مصرف" کشتار دگرانديشان  [2009 Oct] 
*" روح آسمانی نیست" در میلاد" ایوان پتروویچ پاولف"  [2009 Sep] 
*اسطوره شاملو: «غباری طاعونی از آفاق برخاسته است»  [2009 Jul] 
*«ندا»، برای زندگی کردن چقدر بايد بميريم؟  [2009 Jun] 
*تا کی به دنبال خط خون و جنون؟   [2009 May] 
*"انتخابات"، توهم و خودشيفتگی  [2008 Mar] 
*"آن که به اندرز خويش عمل نکند!" در حاشيه مقاله علی کشتگر [2007 Dec]