ما خیلی کارها میتوانیم بکنیم
احد قربانی دهناری
منبع:پژواک ایران
ما خیلی کارها میتوانیم بکنیم
جستارگشایی
ما خیلی کارها میتوانیم بکنیم که نیازی به کمک یا توافق دولت و رهبر ندارند. ما باید بدانیم حتی با بهترین حکومت و دولت منتخب ما، بدون تغییر در گفتار و پندار و کردار ما، هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست.
تا زمانی که خودمان آستینها را بالا نزنیم و با تمام وجود در ایجاد یک جهان انسانی و در تولید و آفرینش شرکت نکنیم گرهای از کار ما باز نمی شود و تا زمانی که خشونتهای افقی وجود دارد، زشتی و ننگ خشونت عمودی آشکار نمیشود و ما به آرامش و سازندگی نمی رسیم.
فرهنگ رانندگی
ما میتوانیم فرهنگ رانندگی خود را عوض کنیم. با رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و استفاده درست از خودرو ها، اعصاب خود و دیگران را در خیابانها راحت کنیم، از سالانه ۸۰۰ هزار تصادف که در ایران روی میدهد و از حیث آمار مرگبارترین حوادث جادهای است و ما در جهان رتبه اول را به خود اختصاص دادیم، جلوگیری کنیم و یا کاهش دهیم. در ضمن میلیون ها دلار (نمی گویم تومان که قدرت خریدش نوای منفی دارد) صرفهجویی میکنیم.
پاکیزگی خانه
آلودگی آب و خاک و هوا در ایران و جهان به مرز خطرناکی رسیده است. شرمآور است اگر زمین را چنین آلوده به فرزندانمان تحویل دهیم. ما می توانیم زبالهها را در جنگل، کنار دریا، کنار رودخانه ها و در خیابانها نریزیم. خیابان و محلههای خودمان را تمیز نگداریم، هم به بهبود محیط زیست کمک کنیم و هم از زیبائی محل زندگی خود بیشتر لذت می بریم. ما می توانیم از خودروهای شخصی فقط در وقتی که هیچ انتخاب دیگری ممکن نیست استفاده کنیم. عادت کردن به پیاده رفتن و استفاده وسایل ارتباط جمعی قدم بزرگی در این راه است.
رعایت حقوق دیگران
همیشه در جامعه به صف ایستادن و به نوبت نشستن وجود داشته و خواهد داشت. پدران ما گفتهاند: آسیاب به نوبت. ما میتوانیم با رعایت حق دیگران کمی از رنج و انتظار ایستادن در صف و نشستن در نوبت بکاهیم.
صف دریافت کارت کنکور، تابستان ۱۳۸۷
پرهیز از هر نوع خشونت
جامعهشناسان از دو نوع خشونت عمودی و افقی صحبت میکنند. خشونتهای عمودی (vertical violence) خشونت های اعمال شده از سوی حکومت، دولت و مافوق است.
خشونت افقی (horizontal violence) خشونتها و پرخاشگری هایی است که افراد تحت سلطه که با خشونت حاکمان سلطهگر کنار آمدند، عواطف و واکنشهای منفی خود را بجای متوجهکردن به حاکمان و گروه غالب اجتماعی، متوجه همدیگر میکنند.
اگر اکنون از دستمان برنمیآید به خشونتهای عمودی پایان دهیم، بیشک هیچ مانع و بهانهای برای خشونتهای افقی نداریم. ما میتوانیم، اگر بخواهیم از خشونت جسمی، روانی، روحی، عاطفی و کلامی پرهیز کنیم. رفتارهای خصومتآمیز و تهدید کردنها، خوارسازیها، دلسردکردنها، پردهدریدنکردنها، بدگوییکردنها، بددهنیکردنها، سخنچینیکردنها، عیبجوییکردنها، سرکوفتزدنها و . . . بیش از اینکه به دیگران آسیب برساند، شخصیت خودمان را خوار و بیمایه میکند.
برابری با زنان
همسران، خواهران و دختران ما با موانعی گوناگونی در راه تکامل و بکارگیری مهارتهای خود و شرکت در امور اجتماعی روبرو هستند. ما در واقع از خلاقیت و توان بیکران نیمی از جامعه ما بینصیب هستیم. اکنون که نظام کمر همت به محدود کردن همسران، خواهران و دختران ما بسته است، ما میتوانیم پشتیبان کار و رزم آنها باشیم، نه مانعی دیگر در راه آنها.
با عزیزی صحبت می کنم. می پرسم همسرت چکار می کند. میگوید همسرم پرستار است ولی من دوست ندارم او کار کند، من نمیخوام او کار کند، خانهدار است. می پرسم یعنی تو همسر پرستارت را مجبور به خانهنشینی کردی؟ مگر خواهر و مادر و دختر تو مریض نمیشوند؟ اگر تو گذرت به بیمارستان بیفتد برای چی میروی؟ من این عزیز را با تمام وجودم دوست دارم. دلم میخواهد سرم بزنم به دیوار. با دلی پرخون می گویم: با مبارزه، تلاش و از خودگذشتگی زنان ایران است که ایران مثل افغانستان و عربستان سعودی و سودان نیست، مصداق کامل شاه بخشیده، شاه قلی خان نمی بخشد.
احترام به کودک
برای پایاندادن به دور باطل خشونت باید از کودکان شروع کنیم. ما میتوانیم و باید از هرگونه خشونت علیه کودکان و یا توجیه، تقدیس و به پاکی ستودن خشونتهای خود و دیگران در برابر کودکان پرهیز کنیم. اینکه کسی با افتخار بگوید: "زدم زیر گوشش." باید به او گفت این که افتخار نیست. تو باید از ننگ زدن زیر گوش یک انسان تا ابد شرمنده و سرافکنده باشی.
رسیدن به جسم و جان خود
ما میتوانیم به جسم و جان خود برسیم و با این کار نیاز به بودجه سرسامآور دارو و درمان را کاهش دهیم و هم به بودجه خانواده و هم به بودجه کشور کمک کنیم.
روزی ده دقیقه نرمش کردن و از شیرینی و چربی پرهیز کردن، تصویب بودجه از مجلس نمایندگان و شورای نگهبان نمیطلبد.
خریدن یک کتاب در ماه و یک فرآورد موسیقی و دیدن یک نمایشنامه با عزیزان فشار تحملناپذیر بر سبد ماهانه خانه نیست و بیشک بر برکت آن میافزاید.
ما میتوانیم فرهنگ رسیدن به جسم و جان خود را پرورش دهیم و این نشاط جسمی و روحی بر تمام حیات مادی و معنوی ما تاثیر مثبت خواهد گذاشت. فقط فکر کن در چند ماه اخیر کدام کتاب یا سی.دی موسیقی راخریدی؟ چند دفعه دست همسرت را گرفتی و به تئاتر رفتی و یا او را با یک پیشنهاد فرهنگی، ادبی و یا تفریحی دیگر شگفتزده کردی؟
مبارزه با اعتیاد
بیش از ۱۰ میلیون نفر در ایران درگیر مواد مخدر هستند (ما در در جهان مقام نخست داریم و پس از ما لائوس و قرقيزستان قرار دارند). مبارزه با این اعتیاد میلیونی بسیج میلیونی می طلبد. ما میتوانیم با توجه بیشتر به جوانان ما و ایجاد سرگرمیهای سازنده و برنامههای شاد و نشاط بخش امید در جوانان را زنده کنیم و با غول اعتیاد مبارزه کنیم.
آفرینش و تولید
میزان عشق ما به مردم و میهن با ادعاها ثابت نمی شود، بلکه به اندازه شرکت ما در تولید کالاها و خدمات مادی ومعنوی مورد نیاز خود و مردمان نشان داده میشود. ما می توانیم تمام انرژی جسمی و فکری خود را در این راه بکار بگیریم و با این یک تیر دو نشان خواهیم زد؛ از یک سو نیازهای خود و مردم را بر طرف می کنیم و از سوی دیگر احساس ناب و لذتبخش آفریدن را تجربه میکنیم.
بیزاری از بیداد
ما در جامعه زندگی می کنیم. هرگز قادر به ساختن جزیره رفاه و خوشبختی و شادی، تنها برای خود و خانواده خود نیستیم. تنها در یک جامعه مرفه و خوشبخت و شاد این آرزو رسیدنی است. ما می توانیم و باید انزجار و بیزاری از هرگونه توهین و تحقیر انسان، هرگونه اعمال خشونت علیه کودکان و زنان، هر گونه تبعیض جنسی، قومی و مذهبی در حد توان خود نشان دهیم.
پایان سخن
آری عزیزان، ما خیلی کارها میتوانیم بکنیم. شما میتوانید خودتان این سیاهه را با خلاقیت و با توجه به امکانات و محیط خود تکمیلتر کنید، ولی مهمتر و واجبتر از همه ما میتوانیم و باید بهم عشق بورزیم و همدیگر را دوست بدارم. مهربانی پیامدهای مثبت بیکران دارد و هزینهای ندارد. یک لبخند، یک سلام، یک مکالمه تلفنی، یک دست دادن و یا یک احوالپرسی، یک اظهار نظر مثبت و یا یک دیدار، ارزشی بیکران و تاثیری بیهمتا دارد. با این عشق و دوستی بهتر میتوانیم سختیها را تحمل کنیم و توان ما برای مبارزه با پلشتی و زشتی و نادادگری دوچندان میشود.
با داستانی از مولانا و شعری از خودم الهام گرفته از فرهنگ مردمی (folklore) ایرلند نوشتارم را پایان می دهم که زینتی باشد بر جستارم:
آسیاب به نوبت
رفت روزی زاهدی در آسیاب آسیابان را صدا زد با عتاب
گفت دانی کیستم من، گفت :نه گفت نشناسی مرا، ای رو سیه
این منم، من زاهدی عالیمقام در رکوع و درسجودم صبح وشام
ذکر یا قدوس و یا سبوح من برده تا پیش ملایک روح من
مستجابالدعوهام تنها وبس عزت ما را ندارد هیچکس
هرچه خواهم از خدا، آن میشود با نفیرنم زنده، بیجان میشود
حال برخیز وبه خدمت کن شتاب گندم آوردم برای آسیاب
زود این گندم درون دلو ریز تا بخواهم از خدا باشی عزیز
آسیابت را کنم کاخی بلند برتو پوشانم لباسی از پرند
صد غلام و صد کنیز خوبرو میکنم امشب برایت آرزو
آسیابان گفت ای مرد خدا من کجا و آنچه میگویی کجا
چون که عمری را به همت زیستم راغب یک کاخ و دربان نیستم
درمرامم هرکسی را حرمتیست آسیابم هم، همیشه نوبتیست
نوبتت چون شد کنم بار تو باز خواه مومن باش و خواهی بینماز
باز زاهد کرد فریاد و عتاب کاسیابت برسرت سازم خراب
نفرین گویم سقط گردد خرت بر زمین ریزد همه بار و برت
آسیابان خنده زد ای مرد حق از چه بر بیهوده می ریزی عرق
گر دعاهای تو می سازد مُجاب با دعایی گندم خود را بساب
(مثنوی مولوی)
برنامه روزانه
برگرفته از فولکلور ایرلند
برای کار کردن زمان بگذار
ــ این بهایِ پیشرفت است.
برای اندیشیدن زمان بگذار
ــ این سرچشمهی نیروست.
برای بازی کردن زمان بگذار
ــ این رازِ جوانی است.
برای کتاب خواندن زمان بگذار
ــ این بنیانِ دانائی است.
برای مهربان بودن زمان بگذار
ــ این دروازهی خوشبختی است.
برای رویاکردن زمان بگذار
ــ این سفر به اوجِ ستارگان است.
برای عشق ورزیدن زمان بگذار
ــ این بزرگترین شادی زندگی است.
برای خندیدن زمان بگذار
ــ این موسیقی روح است.
آبان ١٣٦٦ (نوامبر ١٩٨٧)
گوتنبرگ
از روئین تنان، (برگزیدۀ سروده های ۱۳۷۹ – ۱۳۵۴)، احد قربانی دهناری
برای مطالعه بیشتر:
احد قربانی دهناری (۱۳۹۳). خشونت و مبارزه در راه آزادی و عدالت اجتماعی
Freire, Paulo (2000). Pedagogy of the Oppressed. New York: Bloomsbury.
۷ بهمن ماه ۱۳۹۷
۲۷ ژانویه ۲۰۱۹
احد قربانی دهناری
گوتنبرگ، سوئد
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب احد قربانی دهناری در سایت پژواک ایران *عادیسازی و توجیه جنگ؛ فاجعه و جنایت [2024 Oct] |