PEZHVAKEIRAN.COM استقلال سینمای جمهوری اسلامی درمعرض خطر است! شوخی نمی فرمائید ؟
 

استقلال سینمای جمهوری اسلامی درمعرض خطر است! شوخی نمی فرمائید ؟
بصیرنصیبی

اطلاعیه ای اواخراکتبر روی سایت ها آمد ومورد توجه قرارگرفت با عنوان دوستداران سینمای ایران. قصد ونیت چنین اطلاعیه هایی آنقدر گویا ست که نیاز نیست روی بند بند آنها تامل کنیم من هم به اشاره ای گذرا به محتوای این بیانیه بسنده می کنم .اماسرنگونی طلبان حامی سینما ی نظام جمهوری اسلامی می توانند با مشاهده نام من بالای مطلب همان قضاوت های همیشگی یشان راتکرار کنند، ( عقده ای،دشمن هنرمندان ،سوراخ دعا گم کرده، سیاه وسفید بین ودیگرواژه هایی از این دست  که سالها برعلیه خط مشی من تکرار شده است ) و باکی نیست خورشید همیشه زیر ابر نمی ماند اگر جنبش مردم ما برعلیه کلیت نظام جمهوری اسلامی بار دیگر توسط شبه اصلاح طلبان سبز پوش شده مصادره نشود. دور نیست زمانی که این نظام فاسدبه سقوط کشانده شودواگر حکومتی مردمی به روی کار بیاید وپرونده های آنها که با کارشان ،رفتارشان ،بقای این جباران را باعث شده اندگشوده شود آن زمان معلوم خواهد شد قضاوت ما حق بود ویا حمایت های آنها از سینمای گلخانه ای .
*سابقه بیانه نویسی سینماگران
بعد از ترفند پیشین رژیم برای رهایی از سقوط حتمیش در خرداد 86 وگشودن دکان اصلاح طلبی . رژیم خودش را به دو بخش خوب وبد تقسیم کرد حضور سینماگران هم در برنامه های تبلیغاتی /سینما یی ( خیمه شب بازی های انتخاباتی وساختن پرو پاکاندا فیلم از خیمه شب بازی ها)متداول شد.
 درطی این سالها اینان با حرکت بین باندهای حکومتی آب ونانشان مهیا بود . بخش سینمای روشنفکرانه بیشتر از امکانات باند اصلاح طلب تغذیه میکردند وسینماگران فیلم فارسی ساز اسلامیزه شده وصل بودند به دار ودسته موسوم به محافظه کار و... اما خیزش مردم معادله شکل گرفته را بهم ریخت همان سرگردانی و وحشت از سقو ط قریب والوقوع که سران رژیم وحتا خودی های حذف شده از قدرت بدان گرفتار شده اند دامن فیلمسازان رژیم را هم گرفته است.
*امضاء کنندگان اطلاعیه
خانواده سینما در ایران جمع چند هزار نفره هستند واگر بخواهیم در چهار چوب نام های همین اطلاعیه هم مسایل را بررسی وفقط دررفتار فیلمسازان تامل کنیم تعداد اینان هم هر چند ارقام دقیقش را ندارم کمتر از400 تا 500 نام نباید باشد ( در جمع اخیر سریال سازان هم حضور دارند) تا حالا رسم چنین بود به هنگام خیمه شب بازی ها ،هر باند ، 200 تا 300 اسم را ردیف می کرد. اما چر افقط 40 تا پذیرفته اند پای بیانیه اخیرامضا بگذارند؟ نمی شود گقت که فقط به این ها برای جلب امضاء  مراجعه شده است.حتم باید داشت به سراغ تک تکشان رفته اند. اما بدلایل متفاوت وگاه نا مشخص نتوانسته اند میزان امضاء چشم نوازی را فراهم کنند.
 چرا مجید مجیدی، داریوش مهرجویی ،کامران شیردل،اصلانی،بهمن فرمان آرا،مسعودکیمیایی،تهمینه میلانی، ابوالفضل جلیلی،مهدی صباغ زاده،فریدون جیرانی،خسرو سینایی ،پوران رخشنده، مرضیه برومند.بهمن قبادی ; بهروز افخمی،حاتمی کیا،و...  غایب هستند؟  بخشی از صاحبان امضاء ها که اصلا نامی در سینما نیستند (محسن امیر یوسفی ، علیرضا امینی ، حبیب الله بهمنی، رهبر قنبری، عبدالرضا کاهانی ، منوچهر مصیری- مهرداد فرید،عباس رافعی...)تا حالا هم نشنیده بودیم که خطایی کرده باشند که حالا وحشت داشته باشند که برایشان دولت کودتا مشکل ایجاد کنند؟نام اینها بیشتر برای قابل توجه نمایاندن تعدادمعترضان به بیانیه اضافه شده است.
چند تای اینها هم که با من ودر سینما آزاد همراه بوده اند( محمد علی سجادی ، کیانوش عیاری ، ناصر غلامرضایی ، مجید قاری زاده ...) که سالها ست فعالیت فیلم سازی ندارند یا در صدا وسیمای ضرغامی سریال میسازند. یا بیکارند وکار های متفرقه می کنند. بهر جهت فیلمی آماده نمایش ندارند که  دغدغه اکرانش را داشته باشند.
حالا اصل بیانیه را بازخوانی  کنیم.
*دوستداران سینمای ایران!
«سالن‌های سینما بعضی از فیلم‌های ما را نشان نمی‌دهند و بسیاری از فیلم‌ها با محدودیت به نمایش در می‌آیند؛ و هیچ قانونی از ما پشتیبانی نمی‌کند. جریانی بین ما و شما فاصله انداخته است. این جریان خواستار حاکمیت پول و سرمایه است و هر کس برای این حاکمیت فیلم نسازد، در نمایش عمومی با شگردهای بازاری تنبیه می‌شود. در شرایط کنونی، ملاک برای نمایش عمومی یک فیلم ، فیلمساز آبرودار و فیلم آبرومند نیست. می‌خواهند سینمای مستقل را حذف کنند و یا حداکثر لطف کنند و در گلخانه نگه دارند.
علاقه‌مندان به سینمای ایران!
ما این فیلم‌ها را برای شما و به عشق شما می‌سازیم.
رودررویی مستقیم با مردم حق هر سینماگری است و نیز حق مردم است که فیلم‌های متفاوت ببینند؛ اما انحصارطلبی راه را بسته است.
اگر ساز و کارتولید و پخش ونمایش در این سینما اصلاح نشود. و اگر در نمایش فیلم‌ها عدالت اقتصادی و فرهنکی اعمال نشود، باید بزودی شاهد حذف سینمای مستقل ایران باشیم.
سعید ابراهیمی‌فر - محمد احمدی - سعید اسدی - سیروس الوند- محسن امیر یوسفی - علیرضا امینی - محمد بزرگ نیا - رخشان بنی‌اعتماد - فریال بهزاد - حبیب الله بهمنی - بهرام بیضایی - کامبوزیا پرتوی - کیومرث پوراحمد - ناصر تقوایی - قاسم جعفری - محمد حسین حقیقی - منیژه حکمت ـ عزیزالله حمیدنژاد - اکبر خواجویی - علیرضا داودنژاد - ابوالحسن داودی - احمد رضا درویش - امیرشهاب رضویان - عباس رافعی - علی ژکان - محمد علی سجادی - سیامک شایقی - پرویز شهبازی - یدالله صمدی ـ کیانوش عیاری - ناصر غلامرضایی - مهدی فخیم زاده - اصغر فرهادی ـ ابراهیم فروزش - مهرداد فرید - مجید قاری زاده - رهبر قنبری - ایرج کریمی - عباس کیارستمی - عبدالرضا کاهانی - منوچهر مصیری - خسرو معصومی - نادر مقدس - محمد متوسلانی - اصغر هاشمی - محمد رضا هنرمند»
خب این بیانه در این شرایط چرا منتشر می شود؟ آیا این سینماگران شرایط امروز ایران را نمیدانند؟ البته بعید میدانیم اینان توی خیابان ها و دوشادوش مردم جنگیده باشند اینگونه اطلاعیه نویسان در پای کولر وبخاری می لمند وبیانیه صادر می کنند. اماآیا نشنیده اند که مردم با دست خالی به مصاف درنده خو ترین نظام دنیای معاصر آمده اند؟ نشنیده اند که دختران و پسران با چه شهامتی جلوی گلوله پاسدار ها ایستاده اند وبرخلاف توصیه موسوی وکروبی نه فقط گلی تقدیم پاسداران ودیگر فرمانبران نکردند بلکه به مقابله ستایش آمیز با گشتابو های اسلامی برخواستند. همین مردم میدانستند که اگر به هنگام پائین کشیدن عکس رهبر دستگیر شوند شکنجه وتجاوز و اعدام در انتظارشان است اما نهراسیدندو تصویر رهبر عظیم الشان! را پاره کرده اند و به آتش کشیدند. مردمی که اراده کرده اند که نظام را سرنگون کنند چرا باید دل نگران مشکل نمایش فیلم های عباس کیارستمی باشند که به هنگام انتصابات دوره قبل از ملیجک دربارخامنه ای ستایش کرد، عین نامه اش را بخوانید.
«آقای احمدی‌نژاد، برای من دلايل بسيار ساده‌ای وجود دارد که تو را بيش‌تر از او(هاشمی رفسنجانی) دوست دارم. تو برای من يادآور سال ۵۷ هستی. در آن زمان اخلاق، آرمان و از خودگذشتگی برای تغيير زندگی مردم مفاهيمی انتزاعی نبودند؛ چيزهای طبيعی و جزيياتی زنده از روحيه و عملکرد ميليون‌ها جوان معتقد و سالم و راستگويی بودند که می‌خواستند از انقلاب فرصتی فراهم آورند تا طبقه‌ی محروم جامعه شرايط بهتری برای زندگی داشته باشند. بعد از بيست و چند سال نگاه که می‌کنم به وضوح آن اعتراض را همراه با افسردگی درونی تو را درک می‌کنم. تو هم‌چنان بی‌دروغ «ما»ی سال ۵۷ را زنده می‌کنی. من تو را دوست دارم چون نمی‌توانم به خودم راست نگويم که می‌دانم آن‌چه می‌گويی راست می‌گويی.عباس کیارستمی»
از این گذشته مگر کیارستمی ودیگر فیلمسازان آرایشگربرای نمایش در ایران فیلم می سازند که حال مردم دست از مبارزه با این جانیان بر دارند وهمه ذهن و فکرشان متوجه عدم نمایش کارهای کیارستمی وبرخی فیلمهای دیگران باشد؟
البته آنچه در این بیانیه بدان استناد می شود بخش کوچکی است از واقعیت سینما در زیر سلطه رژیم غیر انسانی جمهوری اسلامی اما این اطلاعیه چرا چند ماه بعد از حذف شبه اصلاح طلبان از قدرت منتشر می شود وچرا در 30 سال گذشته سینماگران ضرورتی نمی دیدند تا بر علیه همین رفتار هایی که در این اطلاعیه مطرح شده اعتراض کنند؟یعنی سینما در ایران همه چیزش درست وسرجایش بودو درست لحظه ای که خیمه شب بازی گردانان اعلام می کنند که ولی فقیه اراده چنین فرموده است که نام احمدک از صندوق در آید. یکباره سینماگران دریافتند که درجمهوری اسلامی بی قانونی هایی مشاهده می شود( یعنی قبل از حذف شبه اصلاح طلبان قانون حاکم بوده است) الان هم  نگران هستند که مبادا سینمای مستقل آسیب ببیند. کدام سینمای مستقل؟ مگر سینمای جمهوری اسلامی مستقل بوده است که حالا این جمع نگران آسیب دیدنش هستند؟ من سندی به شما ارایه می دهم از وضعیت سینما در رژیم اسلامی در سالها پیش که شبه اصلاح طلبان هم در قدرت سهم داشتند .به این سند توجه کنید :
«...ازنظارت بر مراحل فیلمنامه گرفته تامنطبق کردنش تا سرحد امکان بر موازین سنتی واین که فیلم چه بگویدوچه نگوید. پیچیده نباشد، سر راست باشد.تلخ نباشد زیاد شیرین  هم نباشد ،تیره نباشد.خوشبین مثبت نگر باشد.تنشی نشان ندهد...کی بازی کند. کی بازی نکند.کی صدا برداری کند.وکی فیلمبرداری نکند. کی بد جنس بازی کند کی خوش جنس...کی چگونه چهره آرایی شود که جلب توجه نکند.کی تصویر درشت نداشته باشد. کی اسمش اول نوشته شود. کی نوشته نشود. به کی وام بدهند به کی ندهند. به کی بلا عوض بدهند.به کی اصلا جواب ندهند.به کی مواد خام بدهند وکی مشکل خودش است...دست آخر که فیلم با همه ی رعایت هاوخود خوری ها از این بلایا جست تازه آغاز بازبینی است نه یک بار. نه دوبار ودر هر مرحله-البته نه برای همه .و این که از فیلم کی حمایت بشودو کی بسوزد.کدام فیلم به خارج برود وکدام نرود...حجاب؟ جدی که نگفتید... حالا دیگر جهان هم با حجاب آشتی کرده است....» بهرام بیضایی ایران نامه سال چهاردهم تابستان 96.
خب آیا 14 سال پیش سینمای جمهوری اسلامی با خصوصیاتی که بهرام بیضایی بیان می کند ،مستقل بوده که حالا در دولت کودتایی ، امنینی و نظامی متوقع باشیم که استقلالش را حفظ کند؟
اتفاقا یکی از امضاء کنندگان این بیانیه -علی ژکان- خیلی سال پیش فیلم مادیان را ساخت سانسورچیان ریاست جمهور های قبلی تا آن حد که میتوانستند آزارش دادند و 20 سال هم نگذاشتند کار کند اما در دوران دکتر !احمدی نژاد مهر ورز! هم فیلم چهره به چهره را ساخت هم درفجر همین دوران به هنگام وزارت صفار هرندی قاتل به فیلم او جایزه هم دادند.
به این جمله بیانیه هم توجه کنید:
«علاقه‌مندان به سینمای ایران! ما این فیلم‌ها را برای شما و به عشق شما می‌سازیم»
اگر کسی از عباس کیارستمی یکی از امضاء کنندگان همین بیانیه بپرسد تو کدام فیلمت را برای مردم وبه عشق مردم ساختی؟ کدام فیلم تو در ایران نمایش داده شد؟ تو حتا فیلمهایت را با موافقت و همکار ی خود مقامات در همان فجر هم نمایش نمی دهی مبادا واکنش منفی مردم به موقعیت فیلم برای جشنواره ها لطمه بزند. مردم آیا ده، شیرین،طعم گیلاس ودیگر کارهایت را دیده اند؟ آیا تو از امتیاز های حکومتی بیشترین بهره را نبرده ای. ایا یک فرم feremاز فیلم هایت را مردمی که از کیسه آنها فیلمهای تو ودیگر فیلمسازان سینمای گلخانه ای ساخته می شود رویت کرده اند؟
جالب است بیانه ای از سینماگران با ادعا همراهی با مردم منتشر شود اما هیچ اشاره ای به جنایت های این چند ماه رژیم نمی شود از محتوای این اعتراض نامه چنین استنباط می شود که دل نگرانی اکثر اینان شایعه حذفشان بعداز دوره دوم ریاست جمهور قلابی دکتر! احمدی نژاد است. خب اگر به تقلید از موسوی ودار دسته اش دولت کنونی را کودتایی نمی نامیدند ،همچون دوره اول انتصاب این مردک کارشان را ادامه می دادند حالا در مخمصه قرار نمیگرفتند. تهمینه میلانی به موقع ادعا کرد آنچه از قولش تلویزیون های بیگانه گفته اند کذب محض بوده واماننامه گرفت .محید محیدی بعد از ساختن پروپاکاندا فیلم موسوی به حضور رهبر شرفیاب شد وخطایش بخشیده شد. بهروز افخی یار وهمراه شیخ اصلاحات ترجیح داده است که فعلا در کانادا بمانند وبرای تبعیدیان ! کارگاه فیلم علم کند. ( امضای این سه پای بیانه نیست)
اما ما به اینان اطمینان می دهیم که دولت کودتایی! هم نیاز به سینمای گلخانه ای دارد . مگر ندیدید که چطور مقامات ارشد همین دولت رئیس آکادمی اسکار را به جمهوری اسلامی کشاندند و همینطور جمعی از سینماگران را همین روزها به هولیود فرستادند وقول داده شده بزودی سینمای جمهوری اسلامی به بولیود هم مرتبط شود . چرا اصغر فرهادی فیملساز سر براه هم به جمع نگران ها پیوسته است؟ او که فیلم به خاطر الی اش را هم در جشنواره ها شرکت داده اند هم شورای انتخاب دولت کودتا به آکادمی اسکار معرفی اش کرده است حالا هم دایم در مطبوعات حکومتی تبلیغ می کنند که او یکی از شانس های اسکار 2010 است. عجب قدرنشناس هستند بعضی از اینها!. همین طور جواد شمقدری مسئول امور سینمایی دولت مهرورز کودتایی دستور فرموده است به خواست سینماگر ان عزیر! معترض توجه بشود.
«متن نامه معاونت سينمايي به شرح ذيل است:
 جناب آقاي سيد عليرضا سجادپور، مدير كل محترم ارزشيابي و نظارت سينماي حرفه‌اي، سلام عليكم، جمعي از سينماگران خوب !کشورمان طي بيانيه‌اي به دوستداران سينماي ايران، نگراني‌هايي را با موضوع عدم شانس اكران فيلم‌هاي مستقل بيان كرده‌اند و خواستار نوعي قانون‌گذاري شده‌اند، لذا شايسته است جلسه‌اي با نمايندگان اين جمع جهت دريافت راه حل و پيشنهادهاي آنان برگزار نماييد. بديهي است اين معاونت و دوستداران سينماي ايران منتظر دريافت نتايج اين ديدار خواهند بود» به نقل از سایت سینمایی /حکومتی سینمای ما
 چندان بعید نیست رهبر معظم در یک جلسه دیدار دیگر شرکت بفرمایند ومراسم عفو دسته جمعی خاطیان در حضورآن مقام برگذار شود مجید مجیدی هم که دیدار های دیگر را برنامه ریزی میکرد همچنان خادم بارگاه خواهد بود و سینماگران محترم  فرصت خواهند داشت  درسالگرد انقلاب شکوهمند اسلامی وجشنواره پر برکت فجر حضور یابند - امکان برای توبه هم  فراهم است- اجر دنیوی واخروی نیز در انتظارشان.آمین یا رب العالمین
 بصیر نصیبی9 نوامبر 2009 زاربروکن.آلمان
 
 

منبع:پژواک ایران


بصیرنصیبی

فهرست مطالب بصیرنصیبی در سایت پژواک ایران 

*من هم با آنها که از خاموشی فروزان متاثر شدند همراهم!.. وچرا؟  [2016 Feb] 
*نوید کرمانی، خبرنگار دفتر اروپایی شهروندکانادا، کلیسای پاولوس و…  [2015 Nov] 
*جمهوری اسلامی، نمایشگاه جهانی فرانکفورت، فستیوال های جهانی فیلم، سلمان رشدی و …  [2015 Oct] 
*نسرین ستوده ،جعفر پناهی وخیمه شب بازی اتمی  [2015 Sep] 
*طنز نوروزی ؟! دعای تحویل سال،همراه با بانوی اول ،میشل اوبام  [2015 Mar] 
*خرس طلایی را چگونه سوار تاکسی کنیم!  [2015 Feb] 
*بار دیگر پیشگو شدم!  [2015 Feb] 
*بصیر نصیبی: بار دیگر اسلام گرایان فاجعه و جنایت آفریدند!  [2015 Jan] 
*سینمای جمهوری اسلامی، از مک کارتیسم تا خمینیسم  [2014 Aug] 
*(کارنامه سينمايی احمد شاملو)  [2014 Jul] 
* وداع با دوربین !  [2014 Jun] 
* ۲۰۱۳ سال خوبی نبود!  [2014 Jan] 
*دریغا که فقر چه به آسانی احتضار فضیلت است!   [2013 Dec] 
*ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!  [2013 Dec] 
*بعد از ۲۲ سال گزارشی از یازدهمین جشنواره ی بین المللی سینمای در تبعید سوئد/ گوتنبرگ  [2013 Nov] 
*احمدی‌نژاد دستور داد اسکار بگیریم، ما لابی کردیم، فرهادی اسکار گرفت  [2013 Feb] 
*ترور کافه میکونوس،نخل طلای کن به طعم گیلاس کیارستمی و آزادی زود هنگام کاظم دارابی به مناسب سالگرد جنایت در کافه میکونوس برلین [2012 Sep] 
*دیپلمات گروگان گرفته شده در سفارت امریکا هم برای سینمای جمهوری اسلامی دلالی می کند!  [2012 Jan] 
*نخستین فیلم تجربی، ضد قصه،آغاز سینمای دیگر در ایران!  [2011 May] 
*سفارشنامه یا شناحتنامه اسماعیل جان خویی برای بهمن جان!؟  [2011 May] 
*ازمروارید های خونین میدان لو لوی بحرین تا ضد انقلاب های فتنه گر میدان انقلاب تهران!  [2011 Apr] 
*3سال زندان به چه جرمی؟!  [2011 Mar] 
*حرف ها وسوالهای یک تبعیدی به بهانه انتشاراعلامیه رسانه« ایران ندا»  [2010 Nov] 
*درباره‌ی یک پیشنهاد، بستن سفارت خانه های جمهوری اسلامی!  [2010 Nov] 
*کارنامه بصیر نصیبی به اختصار  [2010 Nov] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی ( قسمت آخر )  [2010 Apr] 
*هشداری دیگر به فیلمسازان سینمای جمهوری اسلامی  [2010 Mar] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی (5)  [2010 Mar] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی( 4)  [2010 Feb] 
*جشنواره گرم سینمای مقاومت ایران در تبعید، روزها وشب های سرد برلین!!  [2010 Feb] 
*۳۰ سال سینما در جمهوری اسلامی(۴)  [2010 Jan] 
*استقلال سینمای جمهوری اسلامی درمعرض خطر است! شوخی نمی فرمائید ؟  [2009 Nov] 
*سیستم بدل ساز و سینمای زیر زمینی ایران  [2009 Oct] 
*اولین و آخرین جواب در ارتباط با جواب من به بیانیه رخشان بنی اعتماد  [2009 Oct] 
* زیر پوست شب چه میگذرد؟  جواب به بیانیه رخشان بنی اعتماد [2009 Sep] 
*دولت دست نشانده نوری المالکی و پایگاه اشرف   [2009 Jul] 
*جواب به مقاله ی درباره ی حضور مخملباف در پارلمان اروپا و نامه ی منتقدین   [2009 Jul] 
*صدای پای انقلاب، آغاز پایان   [2009 Jun] 
*آیا می شود برای رفاه شهرزاد کاری کرد؟  [2009 Mar] 
*مجموعه دروغگو ها*  شبه نمایشنامه در ۳ پرده  [2009 Mar] 
*خداوند خود داور جشنواره فجر بود!  [2009 Feb] 
*«یک لحظه برای آزادی» یک اثر فوق العاده ویک سند تکان دهنده!  [2009 Feb] 
*«یک لحظه برای آزادی» یک اثر فوق العاده ویک سند تکان دهنده!   [2009 Feb] 
*فیلمبردار در غربت،غریبانه خاموش شد!  [2009 Feb] 
*فرموده و افزوده یک بار گولم زدی شرم برتو، بار دوم گولم زدی شرم برمن (یک ضرب المثل امریکایی) [2008 Nov] 
*سانسور فيلم در ايران (۱۳۷۸_۱۲۸۳) آغاز سانسور فیلم در ايران- ۱۲۸۳ [2008 Nov] 
*حسن داعی وشبکه گسترده لابی ها  [2008 Oct] 
*حسن بنی هاشمی، چهره درخشان جنبش سینمای آزاد ایران  [2008 Oct] 
**شهرزاد وسینمای آزاد  [2008 Sep] 
*دريغا که فقر چه به آسانی احتضار فضيلت است!  (کارنامه سينمايی احمد شاملو)  [2008 Jul] 
*مدیر روابط عمومی جشنواره یکی بود و یکی نبود، یا آرتیست مستقل و خلاق تئاتر؟!  [2008 Jun] 
*مسعود بهنود، کتاب سوزان هیتلر، فیلم سوزان خمینی  [2008 Jun] 
* آش یک ملیون دلاری  حرفهایی در باره جشنواره ی یکی بود ویکی نبود در کانادا [2008 May] 
*چگونه هوشنگ توزیع از شعار به شعور رسید!  [2008 May] 
*زیر ذره‌بین  [2008 May] 
*گفت وشنود با بصیر نصیبی در حاشیه برنامه پرویز قلیج خانی در زاربروکن( آلمان) جمهوری اسلامی مار-بروکن!! [2008 May] 
*کوروساوا، گودار، عمرشریف و سینمای جمهوری اسلامی درجواب آقای ارژنگ بامشاد [2008 Mar] 
*سینمای سیاسی، زندان وسینمای ایران در تبعید  با یادهادی حسین زاده عضوگروه سینمای آزاد مشهد که در سال ۶۰ اعدام شد وهمه جانباختگان راه رهایی . [2008 Feb] 
*پرسپولیس، ونسان پارونو- مرجان ساتراپی وموفقیت های دیگر ...   [2008 Feb] 
*نامه سرگشاده به مدیر جشنواره ی جهانی فیلم برلین  [2008 Feb] 
*عشق من، جمهوری اسلامی! در باره شرکت کارگردان «عشق من وین» در برنامه تبلیغاتی احمدی نژاد  [2008 Jan] 
*من اگر جای تو بودم!  [2007 Dec]