PEZHVAKEIRAN.COM فیلمبردار در غربت،غریبانه خاموش شد!
 

فیلمبردار در غربت،غریبانه خاموش شد!
بصیرنصیبی

رامین مولایی*مدیر فیلمبرداری برجسته ،در تبعید در گذشت.

 

درچند اطلاعیه ای که خبر خاموشی ناگهانی رامین مولایی را منتشر کرده بودند. هر چند رامین را هنرمند دانسته اند اما سابقه کار هنری رامین بازگو نشده .چرا کارنامه درخشان او نا گفته میماند ؟چون رامین شاید با فروتنی افراطی از گذشته اش هیچ نمی گفت در چند وبلوگی هم که به همت رامین اداره می شد ،او هیچگاه درباره خودش، کارش و توانائیهایش سخن نمی گفت. کسانی هم که در این سالهابا او آشنا شده اند بیشتر بر این تصورند که رامین فقط وبلاگ نویس بود. انگار خودش هم میخواست فراموش کند که مدیر فیلمبرداری بسیاری ار آثار ماندگار سینماگر صاحب سبک« سهراب شهید ثالث» اوبود.

 

• مروری کوتاه بر فیلمهایی از سهراب شهید ثالث که رامین مدیریت فیلمبرداری اش را بعهده داشت.

1/درغربت In Der fremde

فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هورز. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی. دستیار فیلمبردار: ولفگانگ کنیجی. ، 1354/ 1975.

برنده ی جایزه منتقدان بین‌المللی Fipreci جشنواره برلین، مورد تحسین دفتر بین‌المللی فیلم و داوران فیلم Evanglish. نمایش در جشنواره‌های لندن، تهران و شیکاگو.

2/بلوغ (زمان بلوغ )Reife Zeit

فیلمنامه: سهراب شهیدثالث، هلگا هوزر. فیلمبردار: رامین مولایی. محصول آلمان فدرال، 1976.

برنده جایزه هوگوی نقره از جشنواره شیکاگو، تحسین هیأت داوری جشنواره‌ لوکارنو، نمایش در جشنواره‌های تهران و لندن.

3/تعطیلات طولانی لوته ایزنر Die Langen Ferin der Lotte Eisner

فیلمنامه: شهیدثالث. فیلمبردار: رامین مولایی. سیاه‌وسفید، 16 میلیمتری، 60 دقیقه. محصول مشترک فرانسه و آلمان، 1979.

نمایش در جشنواره‌های کن و لندن، افتتاحیه جشنواره مینیاپولیس و دریافت جایزه‌ی ویژه از سینماتک انگلستان.

4/نظم Ordnung

تهیه‌کننده: مارتن ناگه. فیلمنامه: شهیدثالث،. مدیر فیلمبرداری: رامین مولایی.

5/آنتون پ. چخوف: یک زندگی Anton P. Tschechow: Ein Leben

فیلمنامه: شهیدثالث و پیتر اوریان. فیلمبردار: رامین مولایی. 16 میلیمتری، رنگی، 97 دقیقه. محصول مشترک آلمان فدرال و شوروی. 1981 (با همکاری کانال‌هایSFB, SWF, WDR و شرکت‌های تهیه فیلم Provodis و Creative. )

6/اوتوپیا Utopia

تهیه‌کننده: شبکه تلویزیونی ZDF. فیلمبردار: رامین مولایی. رنگی، 35 میلیمتری، 198 دقیقه. محصول آلمان فدرال، 1982.

تنها فیلم آلمانی بخش مسابقه‌ی جشنواره برلین 1983. برنده‌ی جایزه‌ی تلویزیونی آکادمی هنرهای تجسمی آلمان، 1983.

7/گیرنده‌ی ناشناس Empfanger Unbekannt

تهیه‌کننده: شبکه‌های ZDF و CrdativeAge.. فیلمبردار: رامین مولایی.

8/درخت بید Der Weidenbaum

تهیه‌کننده: رادیو برِمِن و اسلواکی فیلم. (بر اساس داستان کوتاهی به همین نام از آنتون چخوف). فیلمبردار: رامین مولایی. ، 1984.

 فیلمرداری هرکدام از این آثار اگر در کارنامه هر فیلمبردار دیگر بود ، بار ها خود ودیگران بدان تاکید می کردند.

 سهراب بیش از هر فیلمبرداردیگر با رامین کار کرد .درمهمترین آثار سهراب در تبعید، دوریبن رامین بود که به افکار وایده های بکر ونوی سهراب جان تازه میداد. شیوه کار سهراب به گونه ای بود که فیلمبردارانی که به روش کلاسیک کار می کردند نمی توانستند به خوبی حس های سهراب را بگیرند وبه تصویر منتقل کنند. برخی را تصور براین است که اگر دوربین تحرک داشته باشد ودایم به بالا وپائین .چپ وراست بچرخد کار فیلمبردار برجسته تر است. اما در کارهایی نظیر آثار شهید ثالث که دوربین حرکت آرام داردکار فیلمبردار  مشکل تر وتسلط بیشتری را طلب می کند.در «اوتوپیا »ترکیب شایسته رنگها ، نور.حرکت های دوربین وآنچه مربوط است به مسئولیت فیلمبردار درخشان کار شده ( کار خوب هوشنگ بهارلو در فیلم طبیعت بی جان سهراب نباید فراموش شود) همین موقعیت را دارد نخستین فیلم سهراب «در غربت» که درآ لمان ساخته می شود. وهمین طور« درخت بید»هر چند فیلم درخت بید تحولی در کار سهراب نیست اما کار رامین همچنان با وسواس ودقت بی نقص ارایه می شود . رامین کار فیلمبرداری سیاه سفید که متفاوت است با کار با فیلم رنگی را هم در فیلم بلوغ با سهراب تجربه می کند .چون حس ودرکش به سهراب نزدیک است یک فیلمبرداری به اصلاح متداول تمیز را انجام میدهد. (ار میان فیلمبرداران داخل کار سیاه وسفید مازیار پرتو برجسته است) شایسته است ایرانیان برلین با فراهم آوردن سوابق کار هایی بافیلمبرداری او به شایستگی یادش را گرامی بدارند. - شنیده ام رامین چند فیلم را هم کارگردانی کرده امامن این کارهارا ندیده ام-

 چهره دیگر رامین

در این چند سال رامین وقت وانرژیش را صرف وبلوگ نویسی می کرد چند وبلوگ را همزمان اداره می کرد که «زیر چتر چل تیکه » از دیگر وبلوگ هایش شناخته شده تر بود. در این کار هم سبک ویژه خودش را داشت با زبانی طنز گو نه ونیش های هنرمندانه، اما اهل ساخت وپاخت وزد وبند نبود ممکن بود مثل هر کس دیگر گاه در قضاوت اشتباه کند، اما هر چه که بود خودش بود و کسی نمی تواتست خواست ونظرش را به او دیکته کند. به آزادی بی قید وشرط هنرمند خیلی بها می داد.

 با گردش در وبلوگ های رامین وتامل برنوشته ها ونظر هایش وانتخاب هایی که از سایت های دیگر می کرد. می شود با قاطعیت گفت . قصد و هدفش مقابله با رژیم جمهوری اسلامی ودر کلیت آن بود ونسبت به جناح ها وباند های حکومتی توهمی نداشت.

 آخرین خاطره من از رامین

چند روز پیش رامین به من تلفن کرد از حالش پرسیدم وضعیت جسمی اش را خوب توصیف کرد. درصدایش هم نشانه ای از صدای یک بیمار . حس نمی شد. خیلی زود رفت سر اصلا مطلب و بطور خلاصه گفت که به خاطر درج یک مطلب از حزب سبزهای ایران تحت فشار است تا پوزش بخواهد ومطلب را از روی وبلوگش بردارد. با هم مفصل صحبت کردیم وگفت که مصمم است که بر سر مواضعش بماند واز دادگاه نهراسد. وقتی برایش ار ماجرایی که برای خودمن پیش آمده وشگردی که برای خاموش کردن صدای منوچهر صالحی تدارک دیدند، وشکایتی که تریتا پارسی ودار ودسته اش علیه فاش گویی های حسن راعی تنظیم کرده اند. مثال آوردم  انگار دلش گرمتر شد. گفت با قاطعیت می ایستدو زیر بار فشار قد خم نمی کند. شاید دو روز از این مکالمه نگذشته بود که خبر آوردند که دست تقدیر نگذاشت تا او در دادگاه چون وبلوگ هایش علیه جنایتکاران حاکم بر سرزمین اسیر ایران فریادبزند.

 در اطلاعیه کوتاه حزب سبز ها میخوانیم:

«...طی هفته گذشته رامین مولایی تحت فشارهای شدید عوامل جمهوری اسلامی در شهر برلین که از وی به خاطر درج یک مطلب از سایت سبزهای ایران، به دادگاه شکایت کرده بودند، قرار داشت...»

نام ویادش گرامی باد

 بصیر نصیبی.دوم فوریه 2009 .زاربروکن، آلمان

www.cinemaye-azad.com

* با رامین مولایی مترجم که داستانهای كورتاسار را ترجمه کرده  و در ایران زندگی میکند اشتباه نشود نام کامل  رامین مولایی ما رامین رضا مولایی است

منبع:پژواک ایران


بصیرنصیبی

فهرست مطالب بصیرنصیبی در سایت پژواک ایران 

*من هم با آنها که از خاموشی فروزان متاثر شدند همراهم!.. وچرا؟  [2016 Feb] 
*نوید کرمانی، خبرنگار دفتر اروپایی شهروندکانادا، کلیسای پاولوس و…  [2015 Nov] 
*جمهوری اسلامی، نمایشگاه جهانی فرانکفورت، فستیوال های جهانی فیلم، سلمان رشدی و …  [2015 Oct] 
*نسرین ستوده ،جعفر پناهی وخیمه شب بازی اتمی  [2015 Sep] 
*طنز نوروزی ؟! دعای تحویل سال،همراه با بانوی اول ،میشل اوبام  [2015 Mar] 
*خرس طلایی را چگونه سوار تاکسی کنیم!  [2015 Feb] 
*بار دیگر پیشگو شدم!  [2015 Feb] 
*بصیر نصیبی: بار دیگر اسلام گرایان فاجعه و جنایت آفریدند!  [2015 Jan] 
*سینمای جمهوری اسلامی، از مک کارتیسم تا خمینیسم  [2014 Aug] 
*(کارنامه سينمايی احمد شاملو)  [2014 Jul] 
* وداع با دوربین !  [2014 Jun] 
* ۲۰۱۳ سال خوبی نبود!  [2014 Jan] 
*دریغا که فقر چه به آسانی احتضار فضیلت است!   [2013 Dec] 
*ژیلا مهرجویی را جمهوری اسلامی سالها قبل کشته بود!  [2013 Dec] 
*بعد از ۲۲ سال گزارشی از یازدهمین جشنواره ی بین المللی سینمای در تبعید سوئد/ گوتنبرگ  [2013 Nov] 
*احمدی‌نژاد دستور داد اسکار بگیریم، ما لابی کردیم، فرهادی اسکار گرفت  [2013 Feb] 
*ترور کافه میکونوس،نخل طلای کن به طعم گیلاس کیارستمی و آزادی زود هنگام کاظم دارابی به مناسب سالگرد جنایت در کافه میکونوس برلین [2012 Sep] 
*دیپلمات گروگان گرفته شده در سفارت امریکا هم برای سینمای جمهوری اسلامی دلالی می کند!  [2012 Jan] 
*نخستین فیلم تجربی، ضد قصه،آغاز سینمای دیگر در ایران!  [2011 May] 
*سفارشنامه یا شناحتنامه اسماعیل جان خویی برای بهمن جان!؟  [2011 May] 
*ازمروارید های خونین میدان لو لوی بحرین تا ضد انقلاب های فتنه گر میدان انقلاب تهران!  [2011 Apr] 
*3سال زندان به چه جرمی؟!  [2011 Mar] 
*حرف ها وسوالهای یک تبعیدی به بهانه انتشاراعلامیه رسانه« ایران ندا»  [2010 Nov] 
*درباره‌ی یک پیشنهاد، بستن سفارت خانه های جمهوری اسلامی!  [2010 Nov] 
*کارنامه بصیر نصیبی به اختصار  [2010 Nov] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی ( قسمت آخر )  [2010 Apr] 
*هشداری دیگر به فیلمسازان سینمای جمهوری اسلامی  [2010 Mar] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی (5)  [2010 Mar] 
*30 سال سینما در جمهوری اسلامی( 4)  [2010 Feb] 
*جشنواره گرم سینمای مقاومت ایران در تبعید، روزها وشب های سرد برلین!!  [2010 Feb] 
*۳۰ سال سینما در جمهوری اسلامی(۴)  [2010 Jan] 
*استقلال سینمای جمهوری اسلامی درمعرض خطر است! شوخی نمی فرمائید ؟  [2009 Nov] 
*سیستم بدل ساز و سینمای زیر زمینی ایران  [2009 Oct] 
*اولین و آخرین جواب در ارتباط با جواب من به بیانیه رخشان بنی اعتماد  [2009 Oct] 
* زیر پوست شب چه میگذرد؟  جواب به بیانیه رخشان بنی اعتماد [2009 Sep] 
*دولت دست نشانده نوری المالکی و پایگاه اشرف   [2009 Jul] 
*جواب به مقاله ی درباره ی حضور مخملباف در پارلمان اروپا و نامه ی منتقدین   [2009 Jul] 
*صدای پای انقلاب، آغاز پایان   [2009 Jun] 
*آیا می شود برای رفاه شهرزاد کاری کرد؟  [2009 Mar] 
*مجموعه دروغگو ها*  شبه نمایشنامه در ۳ پرده  [2009 Mar] 
*خداوند خود داور جشنواره فجر بود!  [2009 Feb] 
*«یک لحظه برای آزادی» یک اثر فوق العاده ویک سند تکان دهنده!  [2009 Feb] 
*«یک لحظه برای آزادی» یک اثر فوق العاده ویک سند تکان دهنده!   [2009 Feb] 
*فیلمبردار در غربت،غریبانه خاموش شد!  [2009 Feb] 
*فرموده و افزوده یک بار گولم زدی شرم برتو، بار دوم گولم زدی شرم برمن (یک ضرب المثل امریکایی) [2008 Nov] 
*سانسور فيلم در ايران (۱۳۷۸_۱۲۸۳) آغاز سانسور فیلم در ايران- ۱۲۸۳ [2008 Nov] 
*حسن داعی وشبکه گسترده لابی ها  [2008 Oct] 
*حسن بنی هاشمی، چهره درخشان جنبش سینمای آزاد ایران  [2008 Oct] 
**شهرزاد وسینمای آزاد  [2008 Sep] 
*دريغا که فقر چه به آسانی احتضار فضيلت است!  (کارنامه سينمايی احمد شاملو)  [2008 Jul] 
*مدیر روابط عمومی جشنواره یکی بود و یکی نبود، یا آرتیست مستقل و خلاق تئاتر؟!  [2008 Jun] 
*مسعود بهنود، کتاب سوزان هیتلر، فیلم سوزان خمینی  [2008 Jun] 
* آش یک ملیون دلاری  حرفهایی در باره جشنواره ی یکی بود ویکی نبود در کانادا [2008 May] 
*چگونه هوشنگ توزیع از شعار به شعور رسید!  [2008 May] 
*زیر ذره‌بین  [2008 May] 
*گفت وشنود با بصیر نصیبی در حاشیه برنامه پرویز قلیج خانی در زاربروکن( آلمان) جمهوری اسلامی مار-بروکن!! [2008 May] 
*کوروساوا، گودار، عمرشریف و سینمای جمهوری اسلامی درجواب آقای ارژنگ بامشاد [2008 Mar] 
*سینمای سیاسی، زندان وسینمای ایران در تبعید  با یادهادی حسین زاده عضوگروه سینمای آزاد مشهد که در سال ۶۰ اعدام شد وهمه جانباختگان راه رهایی . [2008 Feb] 
*پرسپولیس، ونسان پارونو- مرجان ساتراپی وموفقیت های دیگر ...   [2008 Feb] 
*نامه سرگشاده به مدیر جشنواره ی جهانی فیلم برلین  [2008 Feb] 
*عشق من، جمهوری اسلامی! در باره شرکت کارگردان «عشق من وین» در برنامه تبلیغاتی احمدی نژاد  [2008 Jan] 
*من اگر جای تو بودم!  [2007 Dec]