PEZHVAKEIRAN.COM بودجه و بودجه خوار؛ پولشویی روحانیت!
 

بودجه و بودجه خوار؛ پولشویی روحانیت!
این یک داستان واقعی ست... 

محمد شوری

داستان روحانیت
داستان سوم.
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)

نسخه ی pdf  اینجا

https://t.me/shourimohammad/2971


خرج این ها [روحانیت] به گردن توده هاست و مفتخور هستند و کار برای کشور نمی کنند!
اتهامی که احمد کسروی متوجه ی روحانیون کرده و خمینی در کتاب کشف الاسرار خود چنین پاسخ می دهد:
ما باید یک نظری به بودجه روحانیین بکنیم و یک بررسی از آن بنمائیم، و یک نظری به اینکه این بودجه که از کجا است؟ و اداره ی روحانیت با چه چیز می چرخد.
خدای عالم که تمام هستی مخلوقات از اوست، گذراند  به موجب آیه(۴۱) از سوره ی انفال: واعلموا انما غنمتم من شی فان لله خمسه و للرسول. آنگاه خود مردم با رضایت این مالیات خدایی را آوردند در مرکز علم بدست کسانی که خدا تعیین کرده، دادند؛ و او هم بین محصلین تقسیم کرد، (بطور تنگی و اقتصاد)!
اینجاست که رگ های گردن ها پر می شود و صداها از اطراف بلند می شود که این ها خرجشان به گردن توده است و مفتخور هستند و کار برای کشور نمی کنند!
روحانی نباید به شغل دیگری غیر از روحانیت که بسط توحید و تقوا و پخش و تعلیم قانون های آسمانی و تهذیب اخلاق بوده است بپردازد!
(نقل از کتاب: امام و روحانیت. از انتشارات دفتر سیاسی سپاه پاسداران. سال ۱۳۶۲).
خمس(دریافت یک پنجم مازاد درآمد سال) تک آیه ای از قرآن است که مراجع تقلید شیعه با تفسیر ویژه ی فقهی خود آنرا منبع اصلی درآمد روحانیت کرده است.
طبقه روحانیت(غیر از استثنائات) از دسترنج خود و یا یک شغل معمولی مثل هر فرد عادی ارتزاق نمی کند.
همانطور که خمینی نوشته است، اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در شرح داستان منبع درامد روحانیت به آن اعتراف کرده و می گوید:
برای تبلیغ می رفتیم، اما بودجه نمی بردیم. بودجه می گرفتیم. یک طلبه از قم می رود به جای اینکه چیزی خرج کند و برود بعد بر می گردد و پنج شش هزار تومان دو سه هزار توامان، آن قدیم ها صد تومان، دویست تومان می آورد، خرج دو سه ماه بعدش را هم داشت. (ن.ک.به داستان اول).
دیگر منابع مالی روحانیون، روضه خوانی، خواندن نماز جماعت، وعظ و خطابه، و منبر رفتن (بخصوص در ایام محرم، صفر و رمضان) است؛ ولی آنچه که آنان به صورت سیستماتیک و مثل یک کارمند ماه به ماه حقوق  دریافت می کنند، نامش شهریه است.
در کشور ما مردم عادی باید برای تحصیل دانشگاهی هزینه هایی از جیب خود بپردازند، ولی طلاب مدارس حوزه علمیه بابت خواندن دروس دینی، از اساتید خود و مراکز حوزی ماهیانه شهریه دریافت می کنند. و این روند مادام العمر است!
طبق روایات و احادیث، روحانیت شیعه خود را جانشین امام معصوم و ایضا نواب عام امام زمان می داند و لذا درآمد حاصل از خمس را جزو اموال روحانیون دانسته و با فتاوی خود، باصطلاح، یک شرکت سهامی خاص با مسئولیت محدود برای خود تاسیس کرده اند! و بر این مبنا یا بر اساس این حکم و فتوا، بر مقلدین و پیروان مذهب شیعه واجب شرعی است که حتما یک پنجم اندوخته ی خود را به مراجع تقلید بپردازند!
کبر هاشمی رفسنجانی در خطبه ی نماز جمعه می گوید: کسی که خمس نمی دهد کافر است و حکم باغی را برای او صادر می کند؛ او گفته است:
گفتیم که هدف اسلام در نظام اقتصادش این است که جامعه ای خالی از استکبار و استضعاف از لحاظ اقتصادی بسازد... یکی از آن موارد، مالیات های جزمی است که در اسلام هست. که دو جور مالیات است: یک جور مالیات ثابت و فیکس که مقدارش تعیین شده. دومی، مالیات های غیر ثابت... در مالیات های ثابت و معین چند مورد مشخص است که خیلی معروف است... یکی از موارد آن خمس است. خمس معنای تحت الفظی اش یعنی یک پنجم از اموال بخشی از مردم به عنوان مالیات شرعی از آن ها گرفته می شود.
خمس به طور کلی از ضروریات اسلام است... که هیچکس نمی تواند منکرش باشد و اگر کسی منکر باشد، با موازین فقهی کافراست... خمس ضروری اسلام است... بنابر این منکر خمس کافر است. کسی که خمس نمی دهد یا باید کافر باشد، یا باید باغی بر اسلام باشد.و مسلمان باغی باشد. از این دو حال نمی تواند بیرون باشد!
(۲۶ آذر ۱۳۶۱، کتاب در مکتب جمعه، ج۵، ص ۴۰۷ )
یکی از ائمه جمعه تهران هم خطاب به مشمولینی که خمس نمی دهند، می گوید:
💰آقایی که خمس نمی‌دهی!  این پول در جیب تو غصبی است، پس تو ظالمی! (انتخاب).
احمد علم‌الهدی امام جمعه ی مشهد در تفاوت مالیات با خمس و زکات می گوید:
مالیات جدا از خمس و زکات، خود به‌طور مستقل پشتوانه فقهی دارد. خمس، سهم امام است و زکات تعلق به فقرا و برخی پروژه‌های فوق‌ برنامه دارد، اما مالیات به‌طور کامل در اختیار توسعه کشور‌های اسلامی است و هر کس که در این جامعه زندگی می‌کند، و از امنیتی بهره می‌برد (که با پایمردی نیرو‌های مسلح تأمین شده) و از راه‌ها و امکاناتی استفاده می‌کند، باید به ازای آن، مالیات بپردازد. (انتخاب).
گفتنی است:《در تمام‌ قرآن‌ فقط‌ همين‌ يك‌ آيه‌ هست‌ كه‌ از خمس‌‌ نام‌ برده شده؛ اما در عوض از مقوله‌ ی زكات‌ كه‌ بكرات‌ از‌ آن‌ همراه‌ نماز ياد شده‌، ولی كمتر از آن‌ سخن‌ به‌ ميان‌ برده‌ می شود. خمس‌ كاربردهايی به‌ همراه‌ داشته‌، از جمله‌ علمای‌ دين‌ برای تغذيه‌ حوزه‌های‌ علميه‌، يعنی‌ پرداخت‌ شهريه‌ ی طلاب ‌دينی و نيز مصارفی‌ كه‌ خود‌ تشخيص‌‌ می‌دهند، با دريافت‌ يك ‌پنجم‌ از اندوخته‌های‌ متمكنين‌، از اين‌ راه ‌سال های متمادی‌ توانسته‌اند‌ استقلال‌ خود را حفظ‌‌ كنند‌ و وابسته‌ به‌ حكومت‌ها نباشند. در تقسيم‌بندی از شكل‌ پرداخت‌ خمس‌ مثل: فقرا، در راه‌‌ماندگان‌ در سفر،‌ ايتام‌ و... همه‌‌ آن‌ها‌‌ بايد‌‌ از‌ طريق‌ ‌‌مراجع‌‌ تقليد‌ و نمايندگان‌ وی پرداخت‌ شود و‌ آنان‌‌ هستند كه‌ چگونگی خرج‌ آنرا‌ هزينه‌‌ می كنند!
وجه‌ اقتصادی خمس‌ تنها‌ در دايره‌ ی علمای شيعی می چرخد و نحوه ی تقسيم ‌آن‌‌ نيز بر عهده‌ی آنان‌ است. و‌ ديگر هيچ‌ مصرف‌ اقتصادی ‌ندارد. اما وجه‌ ديگری‌ نيز‌ می‌شود‌ تحليل‌ يا استنباط‌ كرد و آن‌ فتاوی‌ مراجع‌ راجع‌ به‌ موضوع‌ خمس‌ است.
در رساله‌های‌عملیه، هست‌: چنانچه‌ مال‌ حرام‌ با‌ مال‌ حلال‌ مخلوط‌ شود‌ و تميز و‌ تشخيص‌ آن‌ معلوم‌ نشود، با پرداخت‌ خمس،‌‌آن‌‌ مال‌‌ پاك‌ و طيب‌ می‌شود! كه‌ همين‌ امر‌ می‌تواند‌ مبدأ‌ هرگونه‌ «ان‌قلت»، «گريزگاه»‌، «توجيه»‌ و يا «كلاه ‌‌شرعی»‌‌ هم‌ بشود يعنی‌ نوعی‌ «پولشويی‌ مقدس»‌!》.
(نقل از کتاب: همه حرف خدا، جلد اول: خمس؛ به‌ كدام‌ حساب‌ واريز‌ می شود؟! نوشته ی محمد شوری. شرکت انتشارات قلم. گفتنی است این کتاب(سه جلدی)، با اشاره ی حکومت و با کمک ناشر، بعد از چاپ‌ توزیع نشد و لاجرم پنهان ماند!
یکی از مصارف مبالغی که از بابت خمس دریافت می شود، هاشمی رفسنجانی اینگونه در خاطرات خود شرح می دهد:
در منزل‌ ماندم‌. مطالعه‌ و راه‌ رفتن‌ در حیاط منزل‌ و ملاقات های‌ خصوصی‌، وقتم‌ را گرفت‌. به‌ ملاقات‌ امام‌ رفتم‌ و برای‌ مصرف‌ شدن‌ چهار میلیون‌ دلار از سهم‌ امام‌ و خمس‌ برای‌ جهاد و هلال‌ احمر و شیعیان‌ لبنان‌ و سوریه‌ که‌ توسط یک‌ شیعه‌ لبنانی‌ پرداخت‌ می‌شود، اجازه‌ گرفتم‌. (خاطره روز ۱۹ دی سال  ۱۳۶۰).
از این کاسه خرجی ها روحانیون شاخص زیاد انجام می دهند‌ که هیچکدام هم از جیب و زحمت خودشان نیست؛ پول هایی است که از سوی افراد _خصوصا سرمایه داران بزرگ_ (که نیت و اهداف خاصی هم دارند) بابت خمس و سهم امام داده می شود. همانطور که بارها و بارها از سوی رهبری و افراد مهم یا نهادهای خاص از این مبالغ بی حساب و کتابی که دارند بلاعوض در اختیار افراد و گروهای خودی قرار داده اند!
از عوارض دریافت خمس از سرمایه داران و متمولین، تحمیل نگرش و عقیده و اهداف آنان بر مراجع تقلید و روحانیت است!
بطور مثال و به نقل از احمد توکلی:
غسال آیت الله مصباح یزدی ابَر بدهکار بانکی است. او پیکر روحانیون سرشناس را به خانه می برد و غسل می دهد! او ۴۰ میلیارد تومان خمس را از کجا آورده است؟ (انتخاب).
خمینی ( در کتاب کشف الاسرار) با اشاره به سخنان احمد کسروی در مورد روحانیت و وقف و روضه می نویسد:
این نویسنده ی بی خرد[منظور احمد کسروی است] پس از آنکه می گوید روحانی باید از بیت المال حقوق بگیرد، می گوید:
برای اینکار تنها راهی که بخاطر می رسد و با هیچ قانون و عقیده هم مخالف نیست، این است که امروز در کشور ما موقوفات زیادی است که مصرفش روضه و مانند این است. اگر درآمد آن ها با نظارت یک رئیس روحانی و سازمانی درست، ولی غیر دولتی، در این راه صرف شود، هم مال وقف به مصرف خود رسیده و هم بزرگترین خدمتی از این راه به دین و زندگی شده؛ ولی اگر توده همین است و روحانی همین، نه بر مرده، بر زنده باید گریست!). [پایان نقل قول خمینی از احمد کسروی].
مرحبا به این فکر روشن و عقل سرشار راستی!!
با اینکه در مملکت ما‌ هم چنین اشخاص برجسته و متفکران روشن ضمیر پیدا می شود، برای چه دولت برای اصلاح کشور دستش پیش اجانب دراز می کند؟
در هر وزارتخانه یک نفر از این ها باشد، از فکر آن ها استفاده های مادی و معنوی می شود و کارها همه بر وفق دلخواه پیش می رود!!
شما یکبار دیگر عبارت این تهی مغز را‌ بخوانید ببینید چه می گوید؟ گویی این هیچ آشنایی با دین و قانون های آن و عقل و احکام آن ندارد!
می گوید: موقوفاتی که مصرفش روضه است، روحانی بردارد خرج خودش کند تا به مصرفش برسد!!
خوب اگر مصرفش روضه است، چطور با خرج کردن روحانی به مصرفش می رسد؟ و چطور این راه که به نظر عالی شما رسیده با هیچ قانون و عقیده مخالف نیست، این هم با عقل که  فرستاده نزدیک خداست مخالف است و هم با قانون آسمانی و گفته خدا و پیِغمبر و هم با عقیده ی همه ی روحانیین و همه ی دینداران و دانشمندان، چه شد که شما اگر ملکی داشته باشید می توانید عایده ی آنرا به هر مصرفی که بخواهید برسانید و به حسب اصل مالکیت، که تمدن جهان پایه اش بر آن نهاده شده، هر کس می تواند در ملک خود به هر طوری که بر خلاف قانون خدا_که فوق قانون مالکیت است_ نباشد، مصرف کند و فایده ی آنرا به هر مصرفی که می خواهد برساند و کسی حق ندارد چیزی را که من به دسترنج خود پیدا کردم در مصرف آن دخالتی کند، اکنون من ملکی پیدا کرده به قانون مالکیت آن ملک و فایده ی آن برای مصرف یک قهوه خانه سر محله هم قرار دهم، باز هم شماها حرفی ندارید، همیشه همین که اسم روضه در میان آمد، گردن ها کشیده می شود و فریادها بلند می شود؟! با آنکه می دانیم همین مجالس روضه ی نیمه منظم هم خدمت های خوبی به کشور و مردم می کند!
هم چنین خمینی در نکوهش و در پاسخ به احمد کسروی، که گفته است:
وابستگی مالی روحانیت به عوام و سرمایه داران آنان را از گفتن حقیقت باز می دارد (همانطور که مرتضی مطهری هم یکی از نقاط ضعف روحانیت را همین مساله می دانست ) به نقل از وی در کتاب کشف الاسرار خود نوشته است:
اگر روحانی خرج خود را به وسیله ی کار کردن، یا از یک راه ثابت و معین دیگری بدست آورد که در گفتن حقایق آزاد باشد بهتر است یا مانند امروز خرج خود را بی واسطه از دست توده بگیرد و ناچار بشود به میل آن ها رفتار کند؟( نقل از نویسنده منحرف).
و در همین کتاب در پاسخ وی می نویسد:
جواب این گفتار معلوم می شود پس از معلوم شدن دو چیز: یکی معلوم شدن عمل روحانی و دیگر معلوم شدن خرج روحانی؛ تا معلوم شود که این ها که این سخن را می گویند به هیچ وجه از حال روحانی و کار آن ها اطلاع ندارند. و در عین حال خرج آن ها را هم نمی دانند از کجا می گذرد و بی خردانه و بی خبرانه به اشکال برخاستند!
شغل روحانی چیست؟ روحانی چندین شغل دارد که اساس عمده ی  آن تشکیلات حوزه های علمیه و تاسیس مدارس و دانشکده های علم دین است. در این تشکیلات، مهم ترین اعضا که روحانی به تمام معنی نام آن هاست، مدرسین نهایی علوم دینی است که تشکیل حوزه های عالیه علوم را آن ها می دهند. و تدریس(خارج) یا علوم نهایی می کنند. این هایی که به رتبه ی این قسم تدریس می رسند، آن هایی هستند که تمام علوم مقدماتی و دوره های سطحی و خارجی را دیده و در آن ها استعداد ذاتی و ذوق فطری هم بوده، با همه وصف، دارای قوه ی بیان و نزدیک کردن مطالب دقیقه عالیه را به شاگردان باشند. از اینگونه اشخاص در هر دوره از حوزه های مهم دینی مثل نجف و قم و مشهد، اشخاص معدودی پیدا می شوند که عده ی آن ها در حدود ۱۰ نفر مثلا بیشتر نیست. برای چه این عده که پایه ی مهم روحانیت به دوش آن هاست، اینقدر کم و معدود هستند؟ برای آنکه رسیدن به این مقام کار هرکس نیست. هر کس کم و بیش از فقه تنها، که یکی از علوم اجتهاد است باخبر باشد، می داند که مثل یک دریای بی پایانی می ماند که احاطه به کلیات آن پس از ۴۰ سال زحمت شب و  روزی نمی توان پیدا‌کرد..
ای بیچاره ی بی خبر از ملک هستی!
اجتهاد یعنی اطلاع بر تمام قانون های خدایی که در شئون فردی و اجتماعی، و از قبل آمدن انسان بدنیا تا پس از رفتن از دنیا در همه ی کارها دخالت مستقیم دارد و چنین عملی کرورها قواعد و فروع دارد؛ با ۵۰ سال هم نمی توان تکمیل کرد.‌ در صورتی که هیچ شغلی برای انسان نباشد جز تعلیم و تعلم... و البته این کار وقت لازم دارد. و وقتش هم از اول عمر است تا آخر عمر! اگر  کسی با زحمت و جدیت وارد کار باشد، آیا پس از این مقدمات ‌ضروریه، مجتهدبن و روحانیین که معلوم شد چه کسانند، می توانند مشغول کار دیگر شوند؟ و برای معاش به تجارت یا کسب دیگر که خود نیز وقت انسان را به تمامی می گیرد، اشتغال پیدا کنند؟ هیچ جای شبهه نیست که جمع میانه ی این دو نشود... در اینجا یک نکته ی دیگری هم باید گفت تا حال همه ی طبقات روحانیین معلوم شود. چه روحانیین درجه اول و چه آن هایی که برای رسیدن به مقام آن ها کار می کنند، چه در درجه های بعد، که طبقه ی مبلِغین و ملاهای شهر و دهات از آن ها هستند و آن نکته آن است که برای راه‌ انداختن چرخ های دین و عملی کردن قانون های آسمانی و دعوت کردن مردم به راه حق پرستی و تقوا و برانداختن ریشه ی خیانت و جنایت و تجاوز از حدود و صدها مانند این ها، کارمندانی لازم است و این ها چنانچه پیش گفتیم کمک هایی به کشور و نظام و مملکت می کنند که یک صدم آنرا دادگستری ها و شهربانی ها نمی کنند!... برای بکار انداختن چرخ های دین این کارمندان لازمند... با نفوذ آن ها (روحانیت) دو ثلث مملکت بدون بودجه اداره می شود!
(نقل از: کتاب: امام و روحانیت. از انتشارات دفتر سیاسی سپاه پاسداران. سال ۱۳۶۲).
وقف هم از دیگر  منابع پر درآمد. روحانیت شیعه است.
مدیر دفتر امور موقوفات حوزه گفته است:
⚓ برای اداره حوزه‌های علمیه، نیازمند درآمد حاصل از وقف هستیم. ۳هزار و ۵۰۰ موقوفه در کشور متعلق به حوزه است. پرداختی فعلی موقوفات پاسخگوی حوزه نیست. مجموع درآمد موقوفات حوزه از ابتدای سال ۹۷ تا ۲۳ مهرماه همان سال ۱۱ میلیارد تومان بوده. فرودگاه گرگان وقف حوزه علمیه است؛ اداره این نوع موقوفه‌ها باید به حوزه واگذار شود. به زودی شاهد اتفاقات خوبی در بحث وقف درحوزه خواهیم بود.(پایگاه خبری تحلیلی انتخاب).
موقوفات امام رضا، حضرت معصومه، شاه چراغ، امامزاده ها، مساجد، کاروان ها، آب انبارها، راه ها، پل ها، مدارس، علوم دینیه بخشی از اموال وقفی و موقوفات مردمی ست که با تاسیس ج‌.ا، در اختیار حکومت و متولیان منصوب آن قرار گرفت. و غیر از خمس، منبع مالی بزرگ و باصطلاح هلدینگ اختصاصی روحانیت شیعه در ایران است که با تصاحب حکومت و قدرت  سیاسی، برای آنان کاملا امن و انحصاری شد!
تولیت این موقوفات _ که یک منبع عظیم مالی است_  در اختیار برخی روحانیون شاخص هم هست.
یک نمونه اش موقوفه ی گوهرشاد است که علم الهدی (حکمران و والی خراسان) بر عهده دارد.
ایشان بابت آن مبالغی هنگفتی دریافت می کند و بعد در پاسخ به شبهات و ایرادات و انتقادات می گوید:
نباید این ارزش ها را (که از کیسه ی خلیفه می بخشد!) علنی کرد!!
وی در پاسخ به انعکاس این خبر چنین گفته است:
⚓💰خواستند تولیت موقوفه گوهرشاد را ۵ ساله به من بدهند، گفتم اگر متولی منصوص هستم، باید مادام العمر باشد... متولی باید یکی از سادات صلحای مشهد باشد؛ این جایگاه به تشخیص مراجع قانونی در من احراز شد؛ دقیق آن است که من متولی شرعی و قانونی‌ام. در ۶ ماه، هفده میلیارد تومان برای طلبه های شب خواب که مجرد هستند مصرف کردیم! با ارزش های ما نمی خواند که ما خیراتی را که داریم را اعلام کنیم!! تظاهر می شود!! (نقل از پایگاه خبری تحلیلی انتخاب).
به قول آن ضرب المثل: خرج که از کیسه ی میهمان بود، حاتم طایی شدن آسان است!
یا پاسخ منتظری [دادستان کل سابق که اینک به ریاست دیوانعالی کشور منصوب شده] در مورد ابهامات درباره سرنوشت موقوفه ۱۵۰۰ میلیاردی دکتر افشین:
این فرد در سال ۵۷ و ۵۸ املاکش را برای احداث بیمارستان وقف کرده. و متولی موقوفه را دادستان کل و رئیس دیوانعالی قرار می‌دهد. برخی فکر می‌کنند ما کیسه دوخته‌ایم‌. (پایگاه خبری تحلیلی انتخاب).
علاوه بر این در کنار و حاشیه ی این وقوف، بهره برداری ها و سوء استفاده های مالی و رانتخواری و بخور بخورهایی ست که از ناحیه ی این موقوفات مثل تاسیس صندوق های سرمایه گذاری و موسسات مالی و اعتباری  ممکن می شود!
به خبر درج شده ی زیر توجه و دقت کنید، چه احساسی جز رانتخواری در ذهن شما حاصل می شود:
صندوق سرمایه‌گذاری وقف، احیا کننده سنتی نیکو!
مدیرعامل شرکت تامین سرمایه امین با اشاره به تصویب تاسیس «صندوق سرمایه‌گذاری وقف» گفت:
از آنجایی که با وقف یک دارایی، آن دارایی از چرخه اقتصادی حذف می‌شود، طرحی در نظر گرفته شد تا هم با پول کمتر بتوان عمل وقف را انجام داد و هم اینکه پولی که وقف می‌شود، وارد چرخه اقتصادی شود و برای کل اقتصاد نیز منفعت ایجاد کند و نیات واقف را نیز پوشش دهد.
خادم‌المله ابراز داشت: در این نوع از صندوق‌ها همچون سایر صندوق‌های سرمایه‌گذاری، دو رکن اجرایی و نظارتی حضور دارند. متولی و مدیر صندوق از جمله ارکان اجرایی هستند و رکن نظارتی صندوق نیز بر فرایند صندوق از خرید واحد تا پوشش نیت واقف نظارت دارد. واقف به ازای پولی که به این صندوق پرداخت می‌کند و با خرید واحدهای صندوق، پول از مالکیت فرد خلع و وقف‌نامه‌ای به نام فرد صادر می‌شود. مدیر صندوق نیز به نیابت از واقف، سهم‎هایی را می‌خرد و از منافع حاصل از آن، به نیات مورد نظر واقف می‌پردازد.
یا این خبر:
«قانون خواری» با طعم جنگل!  واگذاری عجیب ۵۶۰۰ هکتار از جنگل‌های ساری با عنوان وقف به یک شخص!(پایگاه خبری تحلیلی انتخاب).
این شخص یا اشخاص چه کسانی هستند!؟
اکبر هاشمی رفسنجانی در یکی از خطبه های نماز جمعه خود در مورد وقف چنین توضیح می دهد:
در اسلام به ما اجازه داده اند که موقع مرگمان که می شود تا یک سوم از اموالمان را بتوانیم در راه خداوند وصیت کنیم برای بعد از رندگی مان. در زندگی مان همه را هم می توانیم ببخشیم البته این مطلوب نیست... اما یک سومش را می تواند و این غیر از وقف است. تاریخ وقف را ببینید_ تاریخ موقوفات را_ اگر این جریان آبرومند در تاریخ ما مانده بود، ما امروز اکثریت نزدیک به تمام منابع ثروتمان، زمین ها و سایر منابع قابل انتقال، این ها وقف بود. یعنی آن ها بالاخره در طول نسل همه دست یکی کسی می افتاد که او وقفش می کند و وقف هم "حبس موبد" است؛ یعنی وقتی که آدم وقف کرد، دیگر از این جا در نمی آید؛ تا این هست، باید بماند! این وقف فرق دارد با حبس. شما می توانید یک چیزی را حبس کنید. حبس این است که بگویید خانه ی من تا من زنده ام باید اینجوری باشد: (مال فقرا). وقتی آدم مرد، دیگر نیست. یا تا پنج سال باشد.‌. ملک مال خودتان است و منفعتش مال دیگران است؛ وقف این نیست. وقف این است که ملک را هم آدم منتقل بکند و اصل رقبه منتقل بشود و ما می دانیم که در نسل های متعدد این جربان که بگوید چه می شود؟ آن مواقعی که وقف یک عمل مطلوبی بوده در جامعه و موقوفه ها سالم مصرف می شده و نمی خوردند و خوب استفاده می کردند، آنقدر وقف زیاد بوده که مردم می خواستند وقف بکنند نمی دانستند به چه بدهند،  هرچه را فکر می کردند می دیدند دارد، زوار دارند، ففرا دارند، محصلین دارند، طلبه ها دارند، وعاظ دارند، مثلا انواع و اقسام نیازهایی که در جامعه هست، می دیدند همه موقوفه دارند و منبع ثروت دارند، بعد یک چیزهابی عجیب و غریبی در موقوفات پیدا کرده اند! آدم می بیند در وقفنامه ها مثلا فکر کرده، یکی گفته این ها و نوکرها که می روند جنس بخرند اگر در راه پولشان را گم کردند و برگشتند درخانه هایشان ممکن است خانم یا آقا این ها را اذیت کنند! و یک موقوفات گذاشته که اگر چنین موردی شد این پول را بدهند که او اذیت نشود! یکی وقف کرده اگر رفتتد آبکشی کنند و مشک پاره شد یا سبو شکست و ممکن است که مورد تعرض ارباب قرار بگیرند، یک موقوفه ای باشد که این را بپردازند. تا این قدر پیش رفته؛ یعنی تمام نیازهایی که ممکن است به ذهن ما برسد برایش موقوفه قرار داده اند... اگر ما به همین یکی، یعنی این دستور اسلام درست عمل می کردیم، متاسفانه عمل نشد!... یکدفعه وسعت پیدا کرده...‌ بعد آمدند گرفتند. در زمان صفویه اوج موقوفه است. هر چیزی یک موقوفه دارد... اگر ما متدین بودیم به مال وقف‌ بیشتر می رسیدیم تا مال خودمان. و مردم می فهمیدند که این ها را بگذارند که مردم خوب اداره بکنند و آینده خوب اداره بشود. این جریانی که وجود داشت در اسلام و همیشه در معرض هجوم بود و خراب شد. اگر درست حرکتش را می کرد، خدا می داند چه می شد!؟ امروز اگر ما موقوفات واقعی جامعه را بتوانیم بدست بیاوریم: (موقوفات امام رضا، حضرت معصومه، شاه چراغ، امامزاده ها، مساجد، کاروان ها، آب انبارها، راه ها، پل ها، مدارس، علوم دینیه) این ها را بتوانیم جمع بکنیم، شما خواهید دید که بخش عظیمی از ثروت این مملکت وقف است. با این زمینه ای که اسلام قرار داده برای صدقه ی جاریه یک موقوفه ی کسی که هزار سال پیش مرده، اگر امروز هم باقی باشد، دائم دارد پرونده ی او را پر می کند! الان جزو وظایف مهم ج.ا. و مخصوصا سازمان اوقاف است که تلاش کند اعتماد مردم  را دوباره به وقف جلب بکنند... و ما از این مسیر می توانیم بخش عظبمی از مشکلات جامعه را‌حل کنیم!
(کتاب در مکتب جمعه، ج ۶، ص ۱۷۴، هفته یکصد و نود و دوم، ۵ فروردین ۱۳۶۲).
مرتضی مطهری (از روحانیون مورد وثوق و قابل اعتماد خمینی) سال ها قبل از تاسیس ج.ا، به شرح و نقاط ضعف و قوت منبع درآمد روحانیون پرداخته، وی  گفته است:
در اين‌كه‌ معاش‌ روحانيون‌ بهتر‌ است‌ از چه‌ راه‌ تأمين‌ شود، چند‌ نحو‌ می توان‌ نظر داد:
الف- عقيده‌ ی بعضی بر اين‌ است‌ كه‌ روحانيت‌ بودجه ‌مخصوص ‌نمی خواهد. افراد روحانی بايد مانند ساير طبقات‌ مردم كار و شغل‌ و منبع‌ در‌آمدی از‌ برای خود‌ داشته ‌باشند. از دسترنج‌ شخصی خود زندگی كنند، قسمتی از وقت خود‌ را صرف‌ تهيه‌ امر معاش‌ و قسمت‌ ديگر را صرف ‌شئون‌ روحانی از تحصيل و تحقيق‌ و تأليف‌ و تدريس‌ و افتاء و ارشاد‌ و‌ تبليغ‌ بنمايند. اين‌ عده‌ معتقدند كه‌ روحانيت‌ و شئون ‌روحانيت‌ در اسلام‌ يك‌ شغل‌ و حرفه‌ مخصوص‌ نيست‌ كه‌ بشود‌ برای او بودجه‌ مخصوصيی در نظر‌ گرفت.‌ هر كسی قادر است‌ ضمن تأمين‌ امر معاش‌خود، عهده‌دار شئون‌ روحاني ‌بشود، حق  دارد وارد بشود و اگر كسی می خواهد‌ اين‌ شئون را به‌ عهده‌ بگيرد و آنگاه‌ كل ‌بر اجتماع‌ گردد بهتر ‌اين است‌ كه‌ از اول‌ وارد چنين‌ مجاهده‌ای نشود.
حقيقت‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر افرادی زندگی خود‌ را ‌از راه‌ ديگر‌ تأمين‌ و با‌ اين‌ حال‌ متصدی شئون‌ روحانی بشوند، بسيارخوب ‌است. هميشه افراد كمی از اين‌ قبيل‌ بوده و هستند اما نمی توان ‌گفت همه ی افراد‌ بايد‌ اين‌ چنين‌ باشند و در غير اين‌صورت ‌وارد‌ نشوند.
ب- فرض‌ ديگر بر اين‌ است‌ كه‌ روحانيت‌ بودجه‌ مخصوص خود‌ را‌ از‌ اوقاف ‌و‌ صدقات‌ جاريه‌ استفاده‌ كند. شايد‌ همه‌ دستگاه‌های روحانی جهان‌ _غير از شيعه‌_ بودجه‌شان‌ منحصرا‌ از‌ راه‌ موقوفات‌ و‌ صدقات‌ جاريه‌ باشد.
ج- فرض‌ و صورت‌ ديگر استفاده‌ از سهم‌ امام(ع)‌ است‌. در اسلام‌ طبق‌ نظر شيعه‌ از آيه ی مباركه‌ ی خمس‌ چنين‌ قانونی ‌استفاده ‌می شود. در حال حاضر يگانه‌ بودجه‌ای كه ‌عملا سازمان‌ روحانيت‌ ما را می چرخاند و نظام‌ روحانی ما روی آن‌ بنا شده‌ و روحانيت‌ ما طرز و سبك‌ سازمانی خود را از آن‌ دريافته ‌و تأثير زيادی در همه‌ شئون‌ دينی ما دارد سهم ‌امام‌ است. سهم‌ امام‌ به‌ طرزی كه‌ الان‌جاری و معمولست‌. محاسنی دارد و معايبی حُسنش‌ از اين‌ جهت‌ است‌ كه‌ پشتوانه‌اش‌ فقط‌ ايمان‌ و عقيده‌ مردم‌ است. مجتهدين‌ شيعه ‌بودجه‌ خود را از دولت‌ دريافت‌ نمی كنند و عزل‌ و نصبشان‌ بدست‌ مقامات‌ دولتي ‌نيست‌.‌ روی همين‌ جهت‌ همواره ‌استقلالشان‌ در برابر دولت ها محفوظ‌ است. ولی از‌ طرف‌ ديگر نقطه‌ ضعف‌ روحانيت‌ شيعه‌ نيز‌ همين‌ است. روحانيون ‌شيعه‌ اجبار و الزامی ندارند كه‌ از دولت ها اطاعت ‌كنند‌، اما‌ ناگزيرند سليقه‌ و عقيده‌ عوام‌ را رعايت‌ كنند، و حُسن‌ ظن آنان ‌را حفط‌ نمايند. غالب‌ مفاسدی كه‌ در روحانيت‌ شيعه‌ هست‌، از همين‌جا است. اگر اتكاء روحانی ‌به‌ مردم‌ باشد قدرت‌ بدست‌ می آورد، اما‌ حريَّت ‌را از دست‌ مي‌دهد و اگر به‌ دولت ها‌ باشد‌ قدرت‌ از‌ كف‌ می دهد‌، اما حُريَّتش محفوظ‌ است.
(نقل از کتاب ده گفتار، سازمان روحانیت )
پس از سقوط و اضمحلال سلطنت پهلوی و روی کار آمدن فقها و روحانیون بر مستد قدرت، روحانیت علاوه بر اینکه مبالغی که از بابت خمس، رفع مظالم، صدقات، روضه خوانی و وقف دریافت می کنند و از این لحاظ وابسته به سرمایه داران متمول و عوام هستند، علاوه بر این، الان در ۴۴ سال حکومت ولی فقیه، از مراجع تقلید گرفته تا فًضلا و دیگر روحانیون و حتی طلاب مبتدی کارمند دولت و حقوق بگیر حکومت شده اند. و غیر از اینکه در پست های مدیریتی خرد و کلان و دیگر حوزه های حکومتی شغل دارند، و بابت آنهم حقوقی دریافت می کنند، هیچکدام از آن ها و مدارس آنان و مانند آن هم بدون بودجه ی دولتی نمی تواند دوام بیاورد.
بطور مثال:
بر اساس جداول منتشرشده از بودجه ۱۴۰۲ بودجه پیشنهادی دولت برای مرکز خدمات حوزه‌های علمیه بیش از ۶۴۰۰ میلیارد تومان است. این در حالی است که رقم بودجه این نهاد در سال ۱۴۰۱ حدود ۲۸۰۰ میلیارد تومان بوده است. به بیان دیگر، رقم بودجه این نهاد در سال جاری حدود ۱۲۸ درصد افزایش یافته و به بیش از ۲.۲ برابر رسیده است.
اخیرا روزنامه جمهوری اسلامی خطاب  به دولت نوشت:
🔍بودجه حوزه های علمیه و موسسات خاص را قطع کنید. این بودجه میان مردم و روحانیت فاصله انداخته.
از همه مهم تر، به دلیل اصل ولایت فقیه، و حکومت ولی فقیه، مراجع تقلید و فضلا و روحانیون حق اظهار نظر، یا حکم و فتوا خلاف وی را ندارند. که در غیر این صورت، هم مجازات می شوند و هم محروم از بودجه ای که حکومت برای شان ترتیب داده؛ و در نتیجه در نظام ولایت فقیه، به استناد سخنان مرتضی مطهری روحانیت هم استقلالش را از دست داده و هم مجبور است سلیقه ی خمس دهندگان _که عمدتا سرمایه داران متمول هستند_ را در نظر  بگیرند!
توجه!
در روحانیت اهل تسنن در کشورهای اسلامی آنان در حوزه ی حکومت قرار دارند. و طبق تفسیرشان از آیه ۵۹ سوره ی نساء، اوللالامر همان حاکمی ست که به رتق و فتق امور کشور می پردازد. و باید بر اساس عدالت رفتار کند. آنان از این آیه، ولایت فقیه استنباط نمی کنند. و همینطور در باب خمس که این فقط روحانیت شیعه است که بر اساس اجتهاد و تفسیر خود از تنها آیه ی خمس در قرآن، با کمک روایات و احادیث، کتاب ها در مورد خمس نوشته است!!
استنباط این نوع فتاوی فقط بر اساس فقه است و نه حتی خود قرآن!  و فقه هم  از روایات و احادیثی است که منقول شده. مثلا  در قرآن آمده است:《واجتنبوا قول الزور》، کلمه ی 《قول الزور 》 را موسیقی تفسیر کرده و بر همین اساس، برای موسیقی و آلات آن فتوا به حرام  بودن و گوش دادن به آنرا گناه!!
با به قدرت رسیدن  روحانیت و سلطه ی اصل ولایت فقیه، پدیده ی بودجه و بودجه خواری و پولشویی روحانیت و ثروت هنگفت آنان از ناکجاآبادها آشکار شد، که در مورد نحوه ی هزینه کردن آن از هیچ روحانی بازخواست و سین جینی هم نمی شود؛ و معلوم نیست این پول ها به چه کسانی داده می شود و به چه مقدار؟! و برای چه منظوری؟
این پدیده ی پولشویی در روحانیت صرفا در ایران است، وگرنه برای  روحانیون شیعه دیگر کشورها اینگونه که در ایران هست، مساله این شکل نمود ندارد.
ما در داستان چهارم به فقه آخوندیسم خواهیم پرداخت.
پایان.
عنوان داستان بعد:
لیتفقهوا فی الدین؛ فقه آخوندی!
۲۰ مرداد ۱۴۰۲
تهران. ایران
محمد شوری(نویسنده و روزنامه نگار)

@shourimohammad

منبع:پژواک ایران


محمد شوری

فهرست مطالب محمد شوری در سایت پژواک ایران 

*روحانیت علیه روحانیون! داستان روحانیت  [2024 Jan] 
*نایب امام زمان، خلیفه خدا روی زمین!  [2023 Dec] 
*خالص سازی در قانون اساسی ولایت فقیه!  [2023 Dec] 
*اسلام با چماق و هویج داستان روحانیت(داستان هفتم)  [2023 Nov] 
*سیاست ما عین روحانیت ما داستان روحانیت این یک داستان واقعی ست! داستان ششم  [2023 Oct] 
* بودجه و بودجه خوار؛ پولشویی روحانیت!  این یک داستان واقعی ست... [2023 Sep] 
*شبان این گله روحانیت است! این یک داستان واقعی ست. داستان روحانیت (داستان دوم)  [2023 Jul] 
*روضه خان!  [2023 Jul] 
*نان روبنایی که زیر بنا شد!  [2023 Mar] 
*جنگ دو سوم؛ ولی فقیه سوم و پهلوی سوم!   [2023 Feb] 
*سراب خود اصلاحی در ۴۴ سالگی انقلاب  [2023 Feb] 
*انقلاب ضرب در انقلاب می شود: اصلاح؛ مبارک است انشاالله! این یک داستان واقعی ست [2022 Nov] 
*فقه اسلام نیست؛ اسلام قرآن نیست؛ و دین هم قرآن نیست!  [2022 Aug] 
*پیشگیری از سونامی ولی فقیه سوم!  [مجموعه کامل بخش سوم از فصل دوم حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران ] [2022 Aug] 
*مجموعه ی حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران. بخش دوم. فصل دوم  [2022 Mar] 
*حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران (فصل دوم. بخش اول) ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است! [2021 Dec] 
*حکایت حکومت ولایت فقیه در سرزمین ایران [ولی فقیه سوم؛ خطری که در کمین است) [2021 Dec] 
* انقلاب دوم را آمریکا کرد!   [2021 Nov] 
*اینجا زندان است؛ دانشگاه ولایت فقیه! [این یک داستان واقعی ست]  [2021 Aug] 
*رئیس جمهور تدارکاتچی ولایت فقیه است؛ قانون اساسی این را می گوید!   [2021 Mar] 
*اسلام ولایت فقیه؛ بدعتی که این آقا را بیزار کرده، ولی نمی گوید! [این یک داستان واقعی ست] [2021 Jan] 
*اعدام زم؛ تسویه حساب برای پسا خامنه ای!  [2020 Dec] 
*سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کودتا و نئو ولایت فقیه!   [2020 Nov] 
*تصریح عباس عبدی به حفظ نظام که اوجب واجبات است!   [2020 Oct] 
*قوه قضائیه مستقل نیست؛از کوزه همان برون تراود که در اوست!   [2020 Oct] 
*عقلانیت یعنی عقل کل خامنه ای!   [2020 Oct] 
*سراب اصلاحات در لابی ولایت فقیه برای بقای جمهوریت!  (در پاسخ به یادداشت آیت الله موسوی خوئینی) [2020 Sep] 
*مرفهین با درد، خریداران پیش فروش نفت ملت!  [2020 Aug] 
*بدون ولایت فقیه!   [2020 Aug] 
*انتشارکتاب؛همه راه ها به کارشناس امنیتی ختم می شود!   [2020 Jul] 
*نامه سر گشاده به...!  [2020 May] 
*[کرونا]ی ولایت فقیه!   [2020 Mar] 
*صدور انقلاب؛کالایی که مرجوع شد!   [2020 Feb] 
*۴۱سالگی؛مردم در انقلاب ۵۷ قد نکشیدند!   [2020 Feb] 
*کشته شدن قاسم سلیمانی و نوشیدن جام زهر دوم توسط ولی فقیه سوم!  [2020 Jan] 
*آیت الله منتظری؛قائم مقام مردمی،نه رهبری!   [2019 Dec] 
*چه کسانی ازتخریب اموال عمومی دراعتراضات مردمی سود می برند؟  [2019 Nov] 
* روح الله زم [پادوی «دولت سایه»] قربانی شد برای پاسداران گمنام!  [2019 Oct] 
*انقلاب یا اصلاح؟ چه باید کرد؟ از کجاآغاز کنیم؟   [2019 Aug] 
*مذاکره و رابطه با آمریکا بقای ولی فقیه بعدی!   [2019 May] 
*آیت الله منتظری آبروی بربادرفته روحانیت!   [2019 May] 
*در فرمالیسم حجاریان سخنی از ولایت فقیه نیست!   [2019 Apr] 
* بازی تام وجری سپاه ایران و حزب جمهوریخواه آمریکا  [2019 Apr] 
*هرچه فریاد دارید بر سر ولایت فقیه بکشید!  [2019 Apr] 
*سرنظام(ولایت فقیه) برتن آن (جمهوریت) باهزارمن سریش نمی چسبد!   [2019 Mar] 
*«زم نیوز» پادویی از «پادو»های دولت سایه!   [2019 Mar] 
*۱۱ اسفند ۱۳۵۷ ورودگوشت یخ زده ممنوع!  [2019 Mar] 
*ازدواج سفید،همان ازدواج موقت در دوران مدرنیته است!   [2019 Mar] 
*مثلث اتحاد درپشت پرده دو نامه معروف خمینی به منتظری  [2019 Feb] 
*مصلحت کثیف در چهل سالگی انقلاب!   [2019 Feb] 
* شکنجه و تو چه می دانی شکنجه چیست؟   [2019 Jan] 
*جمهوری اسلامی مواد مخدر است!   [2019 Jan] 
* ایدئولوژی تحریم!   [2018 Nov] 
*سید محمد خاتمی چرخ تیوبلس نظام!   [2018 Nov] 
*دِل و دُماغ اصلاحات در ایران  [2018 Sep] 
*مستند قائم مقام؛غش در معامله!   [2018 Aug] 
*اصلاحات اقتصادی در گرو اصلاحات سیاسی ست!  [2018 Aug] 
*براندازی مصلحانه؟!   [2018 Jun] 
*چهار راه اصلاحات در بن بست ولایت فقیه!  [2018 May] 
*در سرزمین سوخته قحط الرجال نیست! این یک داستان واقعی ست [2018 Apr] 
*همیشه پای یک روحانی درمیان است!   [2018 Mar] 
*گفت و گوی ملی؛ فریبی دیگر!   [2018 Mar] 
* پروپاگاندای احمدی نژاد  [2018 Feb] 
* سرویس بهداشتی جاسوسان  [2018 Feb] 
*فریب رفراندوم  [2018 Feb] 
*انقلابی سزارینی!   [2018 Jan] 
*اگرخامنه ای فوت کند...اگرخاتمی رهبرشود!   [2018 Jan] 
*مشکل خامنه ای بحران رهبری ست!   [2018 Jan] 
*جمهوری ایران!   [2018 Jan] 
*قلب حقیقت درماجرای مک فارلین!  [2017 Nov] 
*چندسال پیش(۸شهریور۱۳۶۰؛انفجارکاخ نخست وزیری(شهیدسوم!  [2017 Aug] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت پایانی(پایان جمهوری)  [2017 Aug] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت هفتم(تدارکاتچی ولایت فقیه)   [2017 Jul] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت ششم(آتش تهیه)   [2017 Jul] 
*وقاحت هم حدی داردآقای فلاحیان!  [2017 Jul] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر) قسمت پنجم(چهره اسناد)  [2017 Jul] 
*چندسال پیش(قسمت چهارم)ویژه ابوالحسن بنی صدر(خمینی پاریسی)   [2017 Jul] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر)قسمت سوم(قطب فقط قطب ولایت فقیه)  [2017 Jun] 
*چندسال پیش(ویژه ابوالحسن بنی صدر)قسمت دوم(هاشمی،هاشمی،ابوالحسن درنره!)  [2017 Jun] 
*چندسال پیش (ویژه ابوالحسن بنی صدر) - قسمت اول (دادستان،دادستان، ابوالحسن درنره!)  [2017 Jun] 
*عامل تغییرنظام شناسایی شد!  [2017 May] 
*به مناسبت آغازبکار سی‌‌‌امین نمایشگاه بین المللی کتاب در تهران، در شهرآفتاب  [2017 May] 
*استبداد نامرئی  [2017 Apr] 
*تحریم؛ رفراندوم انتخاباتی  [2017 Apr] 
*احمدی نژاد،کوتوله ای که غول شد!  [2017 Apr] 
*بهمن۵۷؛انقلاب گیوتین   [2017 Feb] 
*هاشمی رفسنجانی؛انحصارطلبی اصلاح طلب!   [2017 Jan] 
*در پاسخ به بیانیه ی دادگاه ویژه روحانیت به احمد منتظری؛ من یکی ازاعضای باند سیدمهدی هاشمی هستم!   [2016 Dec] 
*فتح سفارت آمریکا در13 آبان 1358رابطه های بی رابطه؛ تدابیر بی تدبیر!   [2016 Nov] 
*دین را زمینی کنیم!   [2016 Oct] 
*مشکل جهان اسلام متولی آن است!  [2016 Oct] 
*دو روی سکه ی بحران سوریه  [2016 Oct] 
*نفوذی انقلابی زیرعبای من!؟  [2016 Aug] 
*فقدان رهبری درپساخامنه ای   [2016 Jul] 
*مبارزه بافساد؛ نمایشی کمدی درام مبارزه بافساد در جمهوری اسلامی  [2016 Jul] 
* روزشمارمن و روزنامه سلام  [2016 Jul] 
*چندسال پیش (44) محمدمنتظری، وفات7تیر1360 (قمست پایانی)  [2016 Jul] 
*چندسال پیش (44) محمدمنتظری، وفات7 تیر 1360(قسمت چهارم)  [2016 Jun] 
*چندسال پیش (44) محمد منتظری، وفات 7تیر 1360 (قسمت سوم)   [2016 Jun] 
*چندسال پیش(44)محمدمنتظری،وفات7تیر1360(قسمت دوم)   [2016 Jun] 
*چندسال پیش (۴۴) - محمدمنتظری، وفات ۷ تیر ۱۳۶۰ (قسمت اول) کاسه داغ تر از آش  [2016 Jun] 
*جهان بینی حقوق بشری جهان وطنی!  [2016 Jun] 
*سروش سلمان رشدی!   [2016 May] 
*اجتهاد در مقابل نص؛اساس جمهوری اسلامی ایران  [2016 May] 
*چندسال پیش(42)پیغام امروز به آیندگان(13اردیبهشت،روزجهانی آزادی مطبوعات) بخش دوم  [2016 May] 
*چندسال پیش(42)پیغام امروز به آیندگان(13اردیبهشت،روزجهانی آزادی مطبوعات) بخش اول   [2016 May] 
*توبه نصوح،حق الناس و ج.ا.ا   [2016 Apr] 
*چندسال پیش(ویژه انقلاب57)تیترخبر  [2016 Feb] 
*چندسال پیش(ویژه انقلا57)من ساواکی نیستم   [2016 Feb] 
*چندسال پیش(ویژه انقلاب57)زندانی وخانواده های زندانیان  [2016 Feb] 
*چندسال پیش(ویژه انقلا57)احزاب وگروه هاوسازمانها  [2016 Feb] 
*چندسال پیش(ویژه انقلاب57)حرفهای تلفنی مردم  [2016 Jan] 
*چند سال پیش(ویژه انقلاب57)حرف های نظامیان، افراد حکومتی و سیاستمداران  [2016 Jan] 
*چند سال پیش(ویژه انقلاب57)روحانیت وحکومت اسلامی  [2016 Jan] 
* چند سال پیش(ویژه انقلاب57)حرف های روشنفکران  [2016 Jan] 
*چندسال پیش(ویژه انقلاب57)عکس امام در ماه  [2016 Jan] 
* سخنی که طنز ومحضکه عام وخاص شد!  [2016 Jan] 
*دمکراسی سلبی  [2016 Jan] 
*در فقد آیت الله منتطری  [2015 Dec] 
*اگر حصرکروبی ومیرحسین موسوی برداشته شود چه می شود؟  [2015 Nov] 
*مصاحبه ای منتشر نشده ای با خانواده جید شریف  [2015 Nov] 
*آیا هاشمی رفسنجانی عوض شده است؟  [2015 Nov] 
*چرخه قدرت در مطبوعات در حال کما!  [2015 Nov] 
*جامعه مدنی و جامعه زدنی(مجموعه اول)  [2015 Nov] 
*اسلام را از مسیراصلی منحرف کردیم!  [2015 Oct] 
*من ماله می کشم پس هستم!  [2015 Sep] 
*دمکراسی دینی!  [2015 Sep] 
*پارادوکس نفاق  [2015 Aug] 
*حزب اصلاحات حق مسلم ماست!  [2015 Aug] 
*«علامه» بجای «آیت الله»!  [2015 Aug] 
*فرهنگ اقتصاد،سیاست فرهنگی  [2015 Aug] 
*انقلابی که آنرا به مرگ گرفتند وبه تب راضی شد!  [2015 Jul] 
*سرباز گمنام در انواع مختلف/این یک داستان واقعی ست  [2015 Jun] 
*مملکت همش واس ماس؛ این یک داستان واقعی ست  [2015 May] 
*قول سیاست،غول اقتصاد  [2015 Apr] 
*حفظ نظامه،مگه چیه؟  [2015 Apr] 
*تفاوت اپوزیسیون در گذشته و حال؟  [2015 Mar] 
* دولت سایه ای که من می دانم قسمت ا تا ده  [2015 Mar] 
*ولایت فقیه خوب/ولایت فقیه بد  [2015 Feb] 
*۳۶ سال سلطنت فقیه  [2015 Feb] 
* شرکت سهامی خاص ج.ا.ا.با مشغولیت نامحدود!  [2015 Jan] 
*سیاست قربانی سیاست(مجموعه دوم)  [2015 Jan] 
*هارمونی علی مطهری!  [2015 Jan] 
*سیاست قربانی سیاست(مجموعه اول)  [2014 Dec] 
*تاوان 444 روز  [2014 Nov] 
*داعش دشمن فرضی صهیونیزم،غرب وآمریکا  [2014 Oct] 
*آمریکا منجی بشریت!  [2014 Aug] 
*این یک داستان واقعی ست  [2014 Apr] 
*نیمه پر، نیمه خالی  [2014 Jan] 
*خط قرمز ماست!  [2013 Nov] 
*نقشه پیش فرض در دست های آلوده  [2013 Oct] 
*شنود چی های «واجا»ونوچه شیپورچی های مطبوعات چی!  [2013 Sep] 
*روزخبرنگار، انجمن صنفی روزنامه نگاران و خودم  [2013 Aug] 
*کتاب، نمایشگاه، یک گزارش  [2013 May] 
*34سالگی انقلاب بهمن 57  [2013 Jan] 
*قرآن رمل و اسطرلاب نیست  [2013 Jan] 
*احمدی نژاد اصلاح طلب می شود  [2013 Jan] 
*گیرِ مردم  [2013 Jan] 
*تفاوت منتظری و خمینی  [2012 Dec] 
*قانون اساسی با سرویس پوپولیسم!  [2012 Dec] 
*سکولاریزم دینی!  [2012 Nov] 
*دلار رازی است  [2012 Nov] 
*خاتمی خامنه ای را نجات می دهد!  [2012 Nov] 
*حفظ نظام یا انقلاب؟  [2012 Oct] 
*هاشمی شویی  [2012 Oct] 
*بدویت سیاسی  [2012 Sep] 
*آگاهی ایزوله شده  [2012 Sep] 
*رضاخجسته رحیمی،سعید حجاریان؛ پرسش هایی که نشد،حرفهایی که نزد!  [2012 Sep] 
*آیاترورهای هسته ای کاروزارت اطلاعات است؟!  [2012 Aug] 
*اقتصادمقاربتی؛واقعیت این است!  [2012 Jul] 
*تغییر کاربری در حکومت  [2012 Jul] 
*هوس زور آزمایی با اسرائیل  [2012 Jun] 
*روشنفکری شریعتی  [2012 Jun] 
*نظارت حراستی!  [2012 Jun] 
*اصلاحات فقط با تغییر قانون اساسی میسور است  [2012 Jun] 
*ما بی شرف ها مانده ایم  [2012 Apr] 
*نفتی که ملی نشد،ملتی که نفتی شد!  [2012 Mar] 
*جدایی نان از سیاست  [2012 Mar] 
*مردم جن زده مفتون شیدایی سیاستمداران!  [2012 Jan] 
*پهلوی رضا پهلوی، آینه چو عیب تو بنمود راست/خود شکن آینه شکستن خطاست  [2012 Jan] 
*دور زدن دمکراسی!   [2011 Oct] 
*احمدی نژاد این روزها یک توپ بسکتبال شده است!  [2011 Oct] 
*بورژوا کُمپرادُرهای مسلمان!  [2011 Sep] 
*«واجا»  [2011 Aug] 
*سوتک و سکوت  [2011 Jan]