PEZHVAKEIRAN.COM آخرین مجهول معادلۀ سرنگونی!
 

آخرین مجهول معادلۀ سرنگونی!
محمد هادی

هر چند مسائل و پدیده های سیاسی-به ویژه انقلاب و دگرگونی و تغییرات اساسی در جامعه- بنا به طبیعت خود شدیداً غیرقابل پیش بینی و به سختی تن به تحلیل و فرمول میدهند ولی اگر با احتیاط بتوان سرنگونی رژیم آخوندها را بصورت معادله ای پیچیده و یا پازلی با قطعات مختلف الاشکل در نظر گرفت، با توجه به مجموعه شرایط مادی و ذهنی لازم برای چنین پروژه بزرگی، به نظر میرسد که نبود خواست و اراده قاطع در نزد قدرتهای خارجی و ذی نفوذ در ایران را، بتوان آخرین بخش مجهول معادله و قطعه تکمیل کننده پازل سرنگونی رژیم دانست. اوضاع و احوال داخلی ایران بخصوص با توجه به اعتراضات شجاعانه مردم به کودتای انتخاباتی، تفرقه و شکاف در کل نظام ولایت فقیه و فقر و بیداد بیکاری در جامعه و سرانجام حضور شورا و مجاهدین در صحنه برغم تمامی توطئه ها و . . . تا آنجا که به آمادگی عینی و ذهنی داخل مربوط است، همگی حاکی از مساعد بودن شرایط داخلی میباشند و در این میان تنها قدرتهای بزرگ بین المللی هستند که هنوز، در دست کشیدن از آخوندها و  اتخاذ سیاستِ تغییر رژیم، این دست و آن دست نموده و مشغول استخاره های استراتژیک میباشند!

در رابطه با نقش و میزان دخالت قدرتهای خارجی در ایران-اغلب با افراط و تفریط در بحث پیرامون تئوری توطئه-مسائل چنان مطرح میشوند که اصل قضیه-یعنی نفس دخالت قدرتهای خارجی در ایران-در سرپوش مثلاً باور به قدرتهای غیبی و دستهای پشت پرده و  بحث های دائی جان ناپلئونی، بطور غیر واقعی و مخدوش عرضه میگردد بشکلی که-تحت عنوان اصل بودن عوامل داخلی-تلویحاً منکر اصل دخالت قدرتهای خارجی میشوند! در حالیکه بدور از بحث های انتزاعی، آنچه که از تئوری توطئه در واقعیت اسنتباط و لمس میشود-در عامیانه ترین بیان اش-یعنی اینکه در میزان تاثیر گذاری و دخالت در امورات دیگر کشورها-بنا به مثل معروف "هر که بامش بیش، برفش بیشتر"، کشورهای قدرتمند-بسته به میزان قدرت آنها-در کشورهای ضعیف-به نسبت ضعف آنها-دخالت های تعیین کننده می کنند! اغلب اینگونه کشورها-مانند ایران-تحت حکومت های سرکوبگر اداره میشوند و بهمین دلیل نظم موجود در چنین جوامعی لرزان و شکننده میباشند و بهمین دلیل در بسیاری موارد فقط کافیست تا در اثر فشار قدرت های بین المللی، اندکی از شدت سرکوب رژیم های حاکم کاسته شود تا در نتیجه نه از تاج نشانی بماند و نه از عمامه! بهمه این دلایل، انکار دخالت قدرتهای بزرگ در ایران-تحت عنوان تئوری توطئه-احتمالاً خود میتواند بخشی از همان تئوری توطئه، رد گُم کردن  و آدرس عوضی دادن باشد! تا حدی که گویی مبارزه با رژیم آخوندها فقط در محدودۀ زمین گربه شکل ایران و نتیجه تنها در برآیند توازون قوای داخلی نیروها و طرفین مبارزه رقم خواهد خورد!

با توجه به توضیح بعضاً واضحات فوق کلاً به نظر میرسد که در معادله سرنگونی آخوندها، عوامل داخلی و مردمی-بعنوان شرط لازم-نیازمند حضور و دخالت قدرتهای بزرگ-بمثابۀ شرط کافی-میباشد! از این منظر طبیعتاً مسئله تغییر رژیم در ایران امری صرفاً داخلی و بدون دخالت و یا حداقل خنثی نمودن عوامل خارجی در جهت منافع مردم ایران نیست! البته طبیعی است که قبول و تائید چنین واقعیت ناخوش آیندی به مذاق بسیاری خوش نیاید!  اینکه قدرتهای جهانی در جهت منافع خود-که لزوماً و منطقاً با منافع مردم ایران همسو نیستند-با رژیم و مسائل ایران و منطقه تنظیم رابطه میکنند چیزی را در واقعیت و تعادل قوای موجود در سطح داخل و خارج تغییر نداده و ذره ای از مسئولیت نیروهای جدّی و مبارزِ اپوزیسیون جهت تلاش در تغییر پارامترهای موجود کم نمیکند!

در رابطه با تلاشهای شبانه روزی و خستگی ناپذیر مجاهدین برای خروج از لیست تروریستی اروپا و آمریکا و متقاعد نمودن آنها در کنار گذاشتن سیاست لاس زدن با آخوندها و اتخاذ سیاست تغییر رژیم، هستند کسانی که به مجاهدین انتقاد و ایراد میگیرند که چرا مثلاً بجای رفتن و فعالیت در میان مردم و بسیج آنها در مسیر سرنگونی و . . . بیشتر در راهرو ها و اطاق های گنگره و سنای کشورهای اروپا و آمریکا مشغول جلب پشتیبانی مقامات و نمایندگان آنها میباشند جالب آنکه برخی از اینگونه منتقدینِ فعالیتهای دیپلماتیک و بین المللی مجاهدین، در بحث های کلی و و انتزاعی خود در مورد آینده ایران-بدون آنکه موارد انتقادی به مجاهدین را به روی خود بیاورند-زیر لب و نجوا کنان اقرار دارند که نهایتاً سرنوشت ایران  در روی میز قدرتهای بزرگ رقم خواهد خورد!

در رابطه با نقش قدرتهای خارجی در تغییر و تحولات داخلی ایران-تا آنجا که به رژیم برمیگردد-ترس اصلی آخوندها بیشتر از همسویی عوامل خارجی و داخلی میباشد آخوندها-علیرغم نقل و نبات دروغینی که نثار امت حاضر در صحنه در برچیدن نظام سلطنتی و به خلافت رساندن آنها در بهمن 57 میکنند-خود قبل و بیشتر از همه میدانند که در قلب قیام، آنها با چه بده و بستان و قرار و مداری با قدرتهای جهانی به قدرت خزیدند! آخوندها خود بخوبی از نقش کشورهای اروپا و بخصوص آمریکا در تغییر و تحولات و مسائل داخلی ایران آگاه میباشند و بهمین دلیل بر این خیال اند که اگر قدرتهای جهانی کاری به کار رژیم نداشته و در پی تغییر رژیم در ایران نباشند آخوندها به زور سرکوب و سرنیزه چندان نگران جنبشهای داخلی نخواهند بود! در جریان اعتراضات میلیونی مردم به کودتای انتخاباتی، بزرگترین ترس رژیم -ضمن سرکوب بیرحمانه مردم-از آنجا بود که بدلیل انعکاسات بی سابقه مبارزات مردم در رسانه های خارجی خیال میکرد که گویا همزمان با قیام مردم در داخل، قدرتهای خارجی نیز سیاست تغییر رژیم را در پیش گرفته اند! آخوندها در بیش از سه دهه حکومت خود به تجربه گرفته اند که همواره سکوت و بی تفاوتی قدرتهای خارجی را بمثابه چراغ سبز تلقی کنند! تا جائیکه فارغ البالی و آسوده خیالی رژیم در سرکوب بی امان نیروهای سیاسی در سال 60 و کشتار زندانیان سیاسی در سال 67 و دیگر جنایات، اغلب این شک و گمان را در اذهان تداعی میکند که گویا بنحوی به رژیم رسانده و یا رسیده بود که علی الحساب تا یکی و دو دهه، سیاست قدرتهای بزرگ در منطقه ای که بیشترین ذخائر انرژی را در بر دارد و در کلیدی ترین کشور آن-ایران-بیشتر مبتنی بر سیاست عدم تغییر رژیم خواهد بود! صرف نظر از صحت یا سقم چنین شکی، جنایاتی که رژیم آخوندها از فردای به قدرت رسیدن مرتکب شد تنها میتوانست در پرتو سکوت و خاموشی وجدان بین االمللی قابل تصور و عملی باشد! 

در چنین شرایط طاقت فرسایی نمی توان از مبارزات بی امان و مستمر و همه جانبه مجاهدین بی اعتنا و بدون تحسین گذشت که با اشراف بر تمامی توطئه های آشکار و پنهان، در فرازی فراتر از توان و ظرفیت سازمانی خود، علیرغم ناسازگاری زمین و زمان در سی سال گذشته، نگذاشتند شعلۀ مقاومت و پایداری خاموش و آب خوش براحتی از گلوی آخوندها پائین برود!

مجاهدین و شورا-ضمن حفظ مواضع خود در سطح داخلی و خارجی-در پی تکمیل آخرین حلقۀ مفقوده در معادلۀ سرنگونی آخوندها-برآنند تا در پیکاری دیپلماتیک و بین المللی به نفع مردم از کوچکترین روزنه و فضای داخلی و خارجی برای زدن آخرین ضربه بر پیکر فرسوده و فاسد رژیم، سهم خود را در آزادی مردم و آبادی ایران ادا نمایند!

                                                   آمریکا-محمّد هادی            

 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب محمد هادی  در سایت پژواک ایران 

*مصداقی و یغمایی در آینۀ نامه ها! نکاتی پیرامون افشاگری های مصداقی و یغمایی علیه مجاهدین و شورا! [2013 Jul] 
*بچه هایِ اعماق! عمدتاً مردم آزار!   [2013 May] 
*مصداقی، مُبصر کلاس اپوزیسیون! نگاهی به نامۀ سرگشادۀ مصداقی به رجوی! [2013 May] 
*قایم موشک بازی در سایتها! نگاهی به سوء استفاده از اسامی مستعار در سایتها! [2013 Apr] 
* انتخابات، واقعیت ها و شک ها و تردید ها!  [2013 Apr] 
*زن در قفسِ نامرئی مرد!  [2013 Mar] 
*اصلاح طلبانِ اصلاحِ ناپذیر!  [2012 Dec] 
* انتقاد تنها بخشی از مبارزه است نه تمامی آن!  [2012 Dec] 
*مردم و رژیم، هر دو در تبِ انتظار!  [2012 Jul] 
*اطاقِ انتظارِ عزرائیل!  [2012 May] 
*کلمات رکیک در نوشتجات! تاملی در باب ضرورت استفاده از کلمات رکیک ! [2011 Dec] 
*سکولاریسم در جنوب شهر! جدایی کاملِ لات و لوت ها از سیاست! [2011 Nov] 
*بن بست یا پیچِ خطرناکِ مبارزه! وضعیت امروزِ مجاهدین در شهر اشرف لزوماً نتیجۀ اشتباهات دیروز آنها نیست! [2011 Nov] 
*آزادیِ آسان، عدالتِ سخت! اگر آزادی کاری به عدالت نداشته باشد از هفت دولت آزاد است! [2011 Oct] 
*هر مسافر به "ایران خودش" سفر میکند!  نگاهی به دیده ها و شنیده های مسافران ایرانیان مقیم خارج به ایران!  [2011 Sep] 
*چارۀِ پُر چانهِ گی در جلسات!   [2011 Jun] 
*مبارزه بمثابۀ مهمترین مسئلۀ زندگی! نگاهی به تفاوت مبارزه در نزد مجاهدین و سایرین! [2011 May] 
*سانسور زندگی سخایی در مراسم خاکسپاری!  [2011 May] 
* آخرین مجهول معادلۀ سرنگونی!  [2010 Dec] 
*ارتباط آلترناتیو و رهبری با نحوه سرنگونی!  [2010 Oct] 
*دردهای بی درمان رژیم و اتمام داروهای مُسکن!  [2010 Jun] 
*خورشت قیمه و خداشناسی آخوندی! نمونه هایی از نگاه شکم پرستانه و شهوت آلود آخوندها به جهان هستی و اجتماعی! [2010 May] 
*توقع واقعبیانه از جنبش سبز و سرخ و سپید!  [2010 May] 
*جنازه جهان قشقایی و لاشخورهای رژیم!  [2010 Apr] 
*جنبش داخل و ایرانیان خارج از کشور  [2010 Mar] 
*ماراتُن مبارزه و مفسّران عجول!  [2010 Feb] 
*معمّای رهبری در جنبش! نقطه ضعفی که بطور مقطعی نوعی نقطه قوت است! [2010 Jan] 
*خطر چپ روی بیشتر از راست روی است!  [2010 Jan] 
*توصیه به مبارزه مسالمت آمیز بمنظور حفظ رژیم!  [2010 Jan] 
*حساسیّت برخورد با موقعیت و مواضع موسوی موسوی را بایستی در متن منافع کل جنبش ارزیابی نمود! [2010 Jan] 
*هنگامیکه اسماعیل ابراهیم را به قربانگاه میبرد! نگاهی به مقالات و مواضع اخیر اسماعیل وفا یغمایی [2009 Nov] 
*بدلیل بی آبرویی آخوندها، در تظاهرات نیویورک از هیئت سینه زنان رژیم خبری نبود!  [2009 Sep] 
*رژیم در رفع مسئولیت از مجاهدین  در شروع مبارزه مسلحانه! [2009 Sep] 
*تحملِ تجاوز در راه آزادی  [2009 Aug] 
*«جمهوری ایرانی« پادزهر «جمهوری اسلامی» سبز فقط بهانه است! کل نظام نشانه است! [2009 Aug] 
*تحریم انتخابات، حفظِ حرمتِ نفس و اخلاق انسانی است!  [2009 Jun] 
*سوگنامۀ تسلیم طلبی! نگاهی به مصاحبۀ مرتضی مردیها، تئوریسین اصلاح طلبان! [2009 Mar] 
*خاتمی تُفِ سر بالای رژیم!  [2009 Feb] 
*کشفِ حقایق در شکنجه گاه اوین!  [2008 Dec] 
*برقِ پیروزی اوباما عبای آخوندها را خواهد گرفت!  [2008 Nov] 
*از نگرانی تا نصحیت و سرزنش مجاهدین!  نگاهی به برخی موضعگیری ها در رابطه با موقعیت قرارگاهِ مجاهدین در عراق!  [2008 Oct] 
*اکبر«گنجی» برای خودیها و«رنجی» برای بقیه!  [2008 Oct] 
*نگاهی طنزآلود به لابلای بحث ها و جلسات!  [2008 Oct] 
*مبارزۀ خوب! ايدئولوژی بد!  [2008 Jun]