انتخابات، واقعیت ها و شک ها و تردید ها!
محمد هادی
منبع:پژواک ایران
انتخابات، واقعیت ها و شک ها و تردید ها!
اگر سیاست در حالت کلی و بنا به طبیعت خود-حتی در کشورهای پیشرفته و دموکراتیک- پیچیده و تا حدود بسیار زیادی پیش بینی ناپذیر است این امر وقتی در محدودۀ جغرافیایی کشوری مانند ایران-آنهم با حکومتی آخوندی-مطرح و مورد نظر باشد روشن است که از پیچیدگی و پیش بینی ناپذیری مضاعفی برخوردار میباشد. این ویژه گی در مورد مسائل سیاسی ایران چنان برجسته و آشکار است که پیچیده گی و پیش بینی ناپذیری مسائل ایران اکنون به صفت مشخص و بارزی در تحلیل و اشاره به تغییر و تحولات سیاسی ایران تبدیل شده است! از جمله دلایل این قضیه-جدا از عدم رشد جامعه و طبقات و نیروهای تشکیل دهندۀ آن-تعیین کنندگی و داشتن ابتکار عمل قدرتهای خارجی در امورات داخلی ایران میباشد در تاریخ معاصر ایران، دیگ تضادها و مشکلات و تعادل شکنندۀ جامعه ایران را معمولاً کفگیر قدرتهای خارجی بوده-که با همکاری متحدان داخلی خود- بهم زده و تغییر و تحولات را در راستای منافع خود پیش برده اند! بهمین دلیل است که در تونس خودکشی یک جوان میتواند در ادامه به سرنگونی حکومت وقت منجر گردد ولی در ایران اعدام هزاران هزار زندانی سیاسی و بیشمار جنایات دیگر را میتوان آگاهانه نادیده و ناشنیده گرفت تا حدی که آب از آب تکان نخورد! در بستر مناسبات و توازون قوای بین المللی رژیم سالهاست که نان نبود و عدم توافق قدرتهای بزرگ در مورد سرنوشت ایران را زهر مار میکند و خود بهتر از هرکس میدانند که اگر اجل محتوم خارجی و داخلی همزمان فرا برسد نرخ سوراخ موش برای مخفی شدن آخوندها سر به فلک خواهد زد!
جدا از نقش انکار ناپذیر قدرتهای خارجی در دشواری پیش بینی تحولات ایران، رژیم هفت خط آخوندها نیز با اتخاذ سیاستهای سرکاری و رنگارنگ در پیچیده نمودن مسائل سیاسی سهم دارد بعنوان نمونه در همین انتخابات ریاست جمهوری آخوندها به نظر میرسد که تا همینجای قضیه رژیم-با آشکار و علنی نمودن اختلافات واقعی و یا ساختگی دار و دستۀ احمدی نژاد با باند خامنه ای-در گرم نمودن نسبی تنور انتخابات تا حدودی موفق شده است برای ارزیابی سیاست انتخاباتی رژیم کافیست تا بحث و مولفۀ درگیری احمدی نژاد با خامنه ای و مطرح شدن مشایی-بعنوان کاندیدای ریاست جمهوری-را از مسائل و فضای انتخاباتی حذف نمود تا کسادی و سردی برگذاری انتخابات هر چه بیشتر روشن گردد! از جمله دیگر خصصیه های پیش بینی ناپذیری مسائل ایران این است که در بسیاری گذرگاه های حساس سیاسی در گذشته که به نظر میرسید که سیر حوادث و مسائل رژیم را در برابر دو راهی خطرناکی قرار داده است ناگهان دیده شده که رژیم-با کمک امداد های نه چندان غیبی-راه سوم و غیرقابل تصور دیگری را انتخاب نموده است! پایان جنگ بدون برندۀ ایران و عراق نمونه و مثال ملموسی است که در آن تصور و تحلیل غالب این بود که قطع جنگ و برقراری صلح، طناب دار و روند فروپاشی رژیم است در حالیکه رژیم با ابداع و اتخاذ سیاست غیرقابل پیش بینی " نه جنگ! نه صلح!" حداقل و موقتاً خود را از پیامدهای ناگوار پذیرش قطعنامه قطع جنگ نجات داد! و یا بعد از مرگ خمینی و امکان بروز جنگ قدرتِ گرگهای گرسنه نظام و . . . توانست با یکشبه آیت اله و فقیه نمودن خامنه ای نظام یتیم ولایت فقیه را جمع و جور و سرپرستی کنند!
در متن تغییر و تحولات سیاسی ایران که همواره آبستن بروز حوادث و اتفاقات غافلگیر و سوپرایز کننده میباشد با عینک بدبینی و واقع بینی موارد و مسائل زیر-بدون تقدم و تاخر آنها- قابل توجه و تعمق میباشد:
* به نظر بدبینان میرسد که نظام آخوندها عامداً برای گرم نمودن تنور انتخابات تن به آشکار شدن برخی از اختلافات درونی نظام رضایت داده است اینکه چقدر این سیاست مفید به حال وخیم ولایت فقیه باشد طبیعتاً موضوعی است که آینده آنرا نشان خواهد داد!هر چند بعید است مردم در حد انتظار رژیم به صحنه بیایند ولی حتّی اگر هم بیایند بنا بدلایل بسیاری نمیتوان به غریق در حال خفه شدن، از توسل به توهم و هر تخته پاره ای برای نجات خود زیاد خرده گرفت!
* بعد از انتخابات سال 88 دیگر حنای مذهبی و قداست قلابیِ خامنه ای حتّی برای خودیهای رژیم رنگی ندارد تا چه رسد به غیر خودیها و مردم! رژیم ای بسا واقعبیانه تنها شانس بقای خود را در سرکوب و اختناق بیشتر می بیند تا هر چیز دیگر و این دقیقاً همان سیاستی است که دیکتاتور پیر جماران به دیکتاتور جوان سوریه توصیه کرده است!
* در دنیای ملمو از تضاد و درگیری های گوناگون رژیم با داخل و خارج هیچ تضاد و دشمنی به اندازۀ و شدت مردم با رژیم نیست و رژیم بخوبی و بطور روزمره و از طریق سربازان و جاسوسان امام زمان در جامعه از اقیانوس تنفر مردم از خود باخبر میباشد! معمولاً رژیم های دیکتاتوری در مسیر فروپاشی و یا سرنگونی خود غفلتاً دچار یک اشتباه بزرگ-بدون امکان تصحیح و برگشت- میشوند! در حالیکه رژیم با هوشیاری حیوانی خود تمام توان و تلاش خود را بکار میبرد تا چنین اشتباهی را مرتکب نشود، مردم و زنان و جوانان ایران بیصبرانه در انتظار ارتکاب اشتباهی بزرگ از جانب رژیم میباشند! هر چند در عین حال بعید مینماید که رژیم آخوندها با انتخابات مهندسی و حساب شده با دستان خود برای مخالفان سرنگونی طلب کارت دعوت بفرستد!
* درست است که در رژیم آخوندها بنا به خصلت تمامیت خواهی و درگیری گرگهای درونی نظام-برای قدرت و ثروت بیشتر-روز بروز دایره خودیها تنگ تر میشود هر چند بعید است که جناح ها و مافیا های مختلف رژیم بدون در نظر گرفتن تضاد آشتی ناپذیر مردم با کلیت رژیم، بدست خود تیشه به ریشه پوسیدۀ نظام بزنند! زیرا همه بخوبی میدانند که در فردای نبود رژیم-همه- از اصلاح طلب گرفته تا انحصار طلب همگی باید جوابگوی بیش از سه دهه جنایت و چپاول کل نظام باشند!
* در بحث از ساختگی و سرکاری بودن درگیری گرگهای درونی رژیم لزوماً ضرورت ندارد که تمامی بازیگران صحنه –بدون توجه به موقعیت و نقشی که دارند-در رابطه با سناریو اصلی توجیه و در جریان جزئیات قضیه قرار داشته باشند سناریوی بزرگ و اصلی میتواند در سطوح خیلی بالا و در محدودۀ کله گنده های نظام مطرح و طرحی شده باشد مضافاً بر اینکه معمولاً هر چقدر بازیگران نسبت ساختگی صحنه کمتر آگاهی داشته باشند بهتر و طبیعی تر نقش خود را ایفاء خواهند نمود!
* در خاتمه و با همۀ این تفاضیل، در ارزیابی سیاست رژیم در سرکاری و قلابی و یا واقعی بودن رقابت های انتخاباتی منصفانه نمیتوان از تمایل در قبول سرکاری بودن قضایا براحتی گذشت و بنوعی خود را به ندیدن و نفهمیدن زد چرا که خود گول زنی-اگر قصد و عمدی در کار نباشد- از جمله سخت ترین کارهاست!
آمریکا-محمّد هادی
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب محمد هادی در سایت پژواک ایران *مصداقی و یغمایی در آینۀ نامه ها! نکاتی پیرامون افشاگری های مصداقی و یغمایی علیه مجاهدین و شورا! [2013 Jul] |