نامه ای به یک همکار: «خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد»
محمدرضا روحانی
سالهاست که عدل اسلامی در ام القرای ولایت مطلقه ی فقیه، دستخوش یک «سونامی»است. شتاب و گستره ی آن طی سه ماه گذشته سهمگین تر می نماید. در گیر و دار عمامه در عمامه، رهبر عالیقدر انقلاب حضرت آیت الله العظمی سید علی حسینی خامنه ای از همه گرفتارترند. پیشوای مسلمانان جهان بار سنگین امامت امت را بر عهده دارند و ولایت مطلقه ی امر را بر دوش.
مرجع معظم شیعیان جهان علاوه بر حل و فصل مشکلات تاریخی یک میلیارد و سیصد میلیون مسلمان کره ی خاک، بایستی به امور روزمره ی عراق، فلسطین، لبنان، یمن، پاکستان، عربستان، مصر، سودان، آذربایجان، اندونزی، بنگلادش، هندوستان، چچنستان، ایغوران خطه ی چین و باقی پنجاه و شش کشور مسلمان نشین جهان بپردازند. باید به امور سپاه، ارتش، بسیج، لباس شخصی ها، آستان قدس، بنیاد مستضعفان، کمیته ی امداد امام ووو... سرانجام هر سه قوه از قوای سه گانه ی جمهوری اسلامی ایران را یکجا مورد رسیدگی قرار دهند.
اینهمه جای خود دارد، حال باید درس تاریخ به وکلای دادگستری ایران بیاموزند :
اخیرا آقای عبدالفتاح سلطانی وکیل پردل دادگستری که پس از ماهها از زندان آزاد شد، اعلام داشت که از جمله جرائم انتسابی او جرمی است با عنوان « تشکیک در صحت انتخابات» . آری، وکیل از بند رسته در ایام زندان، از پیشرفت هوش ربای حقوق ولایت مطلقه ی فقیه و از تکالیف طاقت فرسای و روزافزون مقام معظم رهبری بی خبر مانده بود. شوربختی آنکه علمای اعلام چنان دستخوش وحشت و حیرت اند و «زبان بریده به کنجی نشسته صمٌ بکم»، که مبادا عبایشان به جامه ی راه راه مخمل گستران سبز، سنجاق شود.
راقم این سطور خود را ناگزیر دید که علیرغم بضاعت مزجات، دراینجا به وکیل زندانی یادآورشود که تشکیک در صحت انتخابات از معاصی کبیره و نا بخشودنی است، وانگهی مگر آدم با ایمان شک روا میدارد؟ آه، امان از این شک که بذر نامبارک آنرا حکیمی باده خوار و کفر شعار از دیار فرانسه که رُنه دکارت نام داشت در ذهن فرنگیان کاشت. اینهمه بدبختی و پریشانی و بی بند و باری حاکم بر غرب و غربیان حاصل همان بذر شوم تشکیک است ! اگر نمی پذیرید کافی است دفاعیات مخمل گسترانی که خلعت راه راه سیاه چالهای ولی فقیه را بر تن دارند بخوانید و خود دریابید.
رهبر عالیجاه که «تشکیک» در معجزه ی الهی را بجا دانسته، شک در معجزات رهبری را روا نمی دارد. همو بود که پس از برگزاری انتخابات و پیش از اعلام نتایج، آنرا «معجزه ی الهی» خواند. چیزی نگذشت که بدنبال اعتراض همگانی خیابانی، سراسیمه شورای نگهبان را واداشت تا دستگاه معجزه شناسی خود را روشن کند. حسب الامر شورای نگهبان به داوری معجزه ی الهی نشست و در مرحله ی تجدید نظر،انطباق اعجاز با مقررات جمهوری اسلامی ایران احراز گردید.
باری رهبر، پس از آنکه شورای نگهبان را به ارزیابی «معجزه ی الهی» گمارد بررسی و محقق شد که در حدوث «معجزه ی الهی»، خداوند جمهوری ولایت مطلقه ی فقیه، مرتکب خلافی نشده و طبق معمول معجزه ازنوع معجزات مطلوب و مرغوب، محسوب است. وقتی که معجزه به مهر صحت شورای نگهبان ممهور گشت اعتبارش صد چندان شد و جای تردیدی باقی نماند و دیگر تشکیک محملی نداشته و البته هرکسی هروقت و بهر وجهی که دل خواه اوست، نمیتواند در «معجزه الهی» آنهم زمانی که از مرحله ی پژوهش گذشته باشد تشکیک روا دارد. اگر جز این باشد دیگر سنگ روی سنگ بند نمی شود! آری، در جمهوری اسلامی حتی کار خدا نیز باید مراحل نخستین و پژوهش و حتی فرجام را طی کند. حال طلبکاری چیست و تشکیک کدام است؟
آثار این معجزه ی الهی بعدا آشکار شد. زیرا شماری از مخملیان سبز، جامه ی راه راه زندان پوشیدند و اظهار ندامت «گردیدند» و از جرم ناکرده مغفرت طلبیدند، که این خود معجزه ای دیگربود!
لابد موحدین مذاب در ولایت مطلقه ی فقیه باید شکر گزار باشند که معجزه ی خدای آنها، در امتحان «عدل سید علی» نمره ی قبولی گرفت و مردود نشد. رهبری که نمایندگانش را به آزمون معجزه ی الهی میگمارد جایگزین بردار نیست. اگر خدای آنها - خدای ناکرده - در امتحان تجدیدی رفوزه میشد، میبایست هم اکنون (نعوذ بالله) سرگشته دنبال خدای جدیدی بگردند!
نگارنده تخصصی در تاریخ ادیان ندارد، اما نه شنیده ونه خوانده است که مخلوق صحت و سقم معجزات خالق را مورد رسیدگی و «کنترل» قرار دهد. این همه از نتایج گستردگی عدل اسلامی است در حوزه ی ولایت مطلقه ی فقیه. حال آن وکیل شکاک همچنان در پی تشکیک است؟
راستی جا ی آنست که هم آوا بازنده یاد احمد شاملو بگوئیم : خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد.
ششم شهریور هشتاد و هشت
محمد رضا روحانی
وکیل دادگستری
منبع:پژواک ایران