٣٠تير، تانكها و حكم ديوان بينالمللى دادگسترى
محمدرضا روحانی
زيارت اهل قبور
مى خواستيم روز سى تير به اتفاق چند تن از هم ميهنان برويم به زيارت پروفسور هانرى رولن.
اين پروفسور از اهالى قبور شهر بروكسل، پايتخت اتحاديه اروپاست. ايشان از جمله" المؤمنين والمؤمنات والمسلمين والمسلمات" نبودند. سى و شش سال در بلاد كفر سناتور بودند و دو سال هم (١٩٤٧-١٩٤٩) رئيس مجلس سناى بلژيك عضو حزب كارگران يا عضو حزب سوسياليست. لابد ايرانيان ساكن شهر واترلو بلوار هانرى رولن را مى شناسند. اهميت پروفسور رولن به فعاليتها و مقامات سياسى، وزارت دفاع، دادگسترى، مقامات حزبى او يا نامگزارى فلان خيابان ارتباطى ندارد. به هر حال در سن و سال ما " فورس ماژور" عوامل نا مترقبه، انواع وقايع غير قابل پيش بينى، گرما، سرما، طوفان، باد، برف، باران و البته فرسودگى و نياز به تعميرات فورى هميشه سر راه نشسته است. " گناه بخت پريشان و دست كوتاه ما" اداى احترام و بزرگداشت بر مزار پروفسور هانرى رولن عملى نشد.
جريده عالم و پروفسور هانرى رولن
اهميت پروفسور هانرى رولن در مكتب حقوقى اوست. پروفسور رولن صاحب كرسى حقوق بينالملل بود در دانشكده حقوق دانشگاه ازاد بروكسل. او سال ١٩٧٣در سن ٨٢ سالگى در گذشت. در چهل و سه سال گذشته به افتخار و براى بزرگداشت او هر سال كنفرانسى با شركت يكى از شخصيت هاى برجسته، اساتيد و مسئولين حقوقى يا روابط بينالمللى تشكيل مىشود تا نسبت به طرح ديدگاههاى حقوقى بينالمللى بر اساس منافع بشريت، حاكميت قانون و عدالت انسانى بپردازند. فهرست و موضوعات بسيار مهم حقوقى مثل حقوق بينالملل كيفرى،حقوق كار بينالمللى، حقوق محيط زيست، حقوق پناهندگى، حقوق بشر وووو در اين كنفرانسها از موضوع بحث ما خارج است. ميراث تلاشهاى علمى اين استاد در بلاد كفر، او را از اهل قبور دور مىكند حالا كه اداى احترام بر مزار استاد ممكن نشد از مكتب ارزشمند او ياد كنيم.
هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جريده عالم دوام ما
وكيل ملت ايران
پروفسور هانرى رولن وكيل ايران بود. در پرونده دعواى دولت انگليس (پرونده شركت نفت انگلستان و إیران) عليه ايران به دفاع از حقوق ملت ايران پرداخت. ما مىخواستيم روز سى تير، ٢٢ ژوئن كه سالگرد صدور اين حكم بود ضمن حضور در مزار استاد نسخى از ترجمه حكم ديوان بينالمللى دادگسترى را بين هموطنان تقسيم كنيم. تنها امكانى كه وجود داشت تكثير متن ترجمه فارسى اين داد نامه بود كه به همت مرحوم مهدى ملكى وكيل داگسترى در ٦٤ سال پيش فراهم شده است. مجله كانون وكلاى دادگسترى شماره هاى ٢٧و ٢٨ در ماههاى آذر و دى ١٣٣١ آنرا منتشر كرده بود. اين كتاب ٦٤ ساله، سى سال گرماى تهران و ٣٦ سال رطوبت و سرماى اروپا را تحمل كرده و به مصداق " المال يشبه به صاحبه" مثل نگارنده حال زارى دارد، رنگ پريده و فرسوده. كلمات كمرنگ است. به همت دوست عزيز اقاى رضا مولائى مشكل حل شد. دستگاه فتوكپى مدرنى را يافتند آنرا پر رنگ كردند و آماده شد. خواندن متن شايد مشكل باشد اما درس آموز است.
حكم ديوان بينالمللى دادگسترى - ترجمه مهدی ملکی
قضيه ويرگول
در بخش اول حكم (صفحه٧٩به بعد) بحث بر سر مسئله نحوى وجود يك ويرگول است و تأثير آن در معناى يك جمله و نتيجه آن در ماهيت دعوا. به اين اعتبار اساتيد حقوق اين دعوا را "قضيه ويرگول"مى نامند. تا به دانشجويان خود و اهل حقوق و سياست بفهمانند كه شفاف و روشن باشند در گفتار و نوشتار نتيجه آنكه جلوى ضرر و زيان هاى احتمالى گرفته شود. مثلاً سخنرانى اخير شاهزاده الفيصل تركى در كهكشان صد هزار نفرى مجاهدين و "مرحوم" خواندن رهبر عقيدتى آنان خبر از فوت او مىدهد. اما سخنگوى مجاهدين اين تلقى را" سوءتعبير" مى داند. معلوم مىشود بين دنيا و آخرت اين سازمان پديدهاى به اسم "سوء تعبير" وجود دارد. مثل اعراف كه برزخى است بين دوزخ و بهشت. البته وقتى كسى شك كند و باب سوأل باز شود، مراحم كلامى از آسمان مىريزد تا همه بدانند كه سوأل كننده بر سفره اسد الله لاجوردى نشسته و جلاد تشنه به خون است. يا املاك خود را در شمال ايران با اجازه ولى فقيه فروخته و شرافت خود را در اين معامله باخته. يا برادرش مستخدم انجمن نجات است.
حكم اقليت
بخش دوم دادنامه ديوان دادگسترى بينالمللى حكم آقاى سر آرنولد مك نر رئيس اين ديوان است. اين قاضى از اتباع انگليس بود و مدعى در دعوا دولت متبوع رئيس دادگاه. ايشان طبق مقررات سمت خود را به نايب رئيس سپردند.
حكم آقاى سر آرنولد مك نر رئيس ديوان دادگسترى بينالمللى - ترجمه مهدی ملکی
او به نفع دولت ايران و عليه دولت انگليس راى داد. آن هم زمانى كه دولت ايران بر اساس حق و قانون اساس غارت شركت نفت انگليس را قطع كرده بود. نظريه شخصى سر ارنولد مك نر تنها براى او كه عدالت را فداى "منافع ملى" غارتگران نكرد، افتخار آميز نيست. درسى است براى همه عاشقان عدالت. او كه "موافق با نتيجه نظر ديوان است" اما دلائل ديگرى براى پذيرش در خواست دولت ايران را عنوان كرده و به غناى حقوقى حكم افزوده است.
دو پيروزى در يك روز
عصر روز ٣٠ تير ١٣٣١ تانكهاى ارتش شاهنشاهى در برابر اراده ملى ملى عقب نشستند و به پادگانها باز گشتند. شاه بالاجبار مصدق را براى احراز پست نخست وزيرى دعوت كرد. مصدق نزد شاه بود كه خبر صدور حكم به نفع ايران رسيد.
بازگشت تانكها
١٣ ماه بعد همان تانكها، اين بار با حمايت بخت برگشتگان شهر نو، باجگيرها، چاقو كشان، عمامه به سرهاى نامدار و بى نام، قپه داران فاسد به رهبرى انگليس و صحنه گردانى آمريكا به خيابانها بازگشتند تا دستاورد دوگانه سى تير يعنى حاكميت قانونى مردم، همراه عالىترين نمونه عدالت و حقوق بينالمللى را به خاك بسپارند. مژده تمدن بزرگ آريا مهرى و عقبه خونخوارش را نه به ايرانيان بلكه براى همه كشورهاى مسلمان نشين دادند. نطفه خمينى، خامنه اى، طالبان، داعش، بوكوحرام، حزبالله، حماس، اخوان المسلمين، النهضته وووو همگى در بسترى از اين پيوند هاى شوم بسته شد.
چه مى توان كرد
امروز كه ميوه مسموم ارتجاع اسلامى تمام بشريت و صلح جهانى را به چالش مى كشد، بايد نيرو هاى لائيك و ترقى خواه جهان با همبستگى به مقابله بپردازند. در اين ميان ما ايرانيان مهاجر و پناهنده مىتوانيم با همبستگى و سعه صدر به پشتيبانى از جنبش پراكنده همه زنان سركوب شده، دهها ميليون باز نشسته و بيكار، ميليون ها كارگر، كارمند، معلم گرسنه، دانشجويان وووو بپردازيم. اين چنين است كه مى توان ارتجاع را به گور بسپاريم و آزادى را بر اريكه قدرت برسانيم.
به اميد انروز ٣٠ تير ١٣٩٥
محمد رضا روحانى
منبع:پژواک ایران