*«اپیلاسیون» هستهای؛ گفتگو با محمدرضا روحانی (۳)
محمدرضا روحانی
پژواک ایران : طی ماههای گذشته ما شاهد ارتقای روزافزون تضادهای کهنه باندهای درونی رژیم هستیم. مثلاً در هفته گذشته دو اولتیماتوم توسط دانشگاه امام حسین خطاب به روحانی منتشر شد تهدیدها روشن و عریان است. مثل «برخورد ملت ایران با چ نین افرادی انقلابی خواهد بود» حملات به این نمونه ختم نمیشود. نزد همه سطوح، مجلس، حوزه قم، ائمه جماعات، نمایندگان ولی فقیه ، مطبوعات و رسانههای عمومی به چشم میخورد. شما گفتهاید که اختلافات در هیأت حاکمه در روش است نه در ماهیت سیاست نظام. آیا این حجم از تنش آشکار نمیتواند برای رژیم خطرآفرین شود؟
محمدرضا روحانی: نه. با این که آرزوی خطرناک بودن این تنشها را دارم اما اگر به سابقهی دعواهای درونی رژیم مراجعه کنید میبینید که این فرمول بحران زا و بحران زی تعریفی جامع و مانع است برای نظام ولایت مطلقه فقیه. صد و دهسال پیش در قانون اساسی ایران آمده که حاکمیت از آن مردم است حالا میگویند حاکمیت مال خداست و نماینده خدا که آیتاللهی است و حاکمیت مطلقه دارد و یا بالاتر از احکام صریح دینی است. موجودی است فراقانونی. مگر حذف جبهه ملی، نهضتآزادی، بنیصدر، منتظری، رفسنجانی، خاتمی و امروز احمدینژاد، شخصیت ها و باندهای نزدیک به آنها و تصفیههای گوناگون در همه جا کشتارها، اعدامها، زندانها، شکنجهها و داغ و درفشها، شکست درجنگ، سرکوبی دانشگاهها و جنبش سال ۷۸ دانشجویان و اعتراضهای مستمر خیابانی گسترده و میلیونی رژیم گامی به عقب برداشت؟ چه دلیلی دارد که اختلافات امروز را خطرناک بدانیم؟ اینها نه تنها با حقوق مکتسبه ملت ایران بلکه با کل مدنیت معاصر سر جنگ دارند.
پژواک ایران: به چه امکانی دوام میآورند؟
محمدرضا روحانی: با اتکا به ماشین سرکوبی و بیوقفه و بعد هم پول نفت. رژیم نظامی برمه (میانمار) قبل از تغییرات چهار سال گذشته با وجود فقر و روبرو بودن با یک دوجین سازمان مسلح مرکب از اقلیتهای قومی با سرکوبی بیش از پنجاه میلیون نفر نیم قرن دوام آورد. تحریم را هم تحمل کرد. تا چند سال پیش مردم را با اعمال شاقه به بردگی و کار اجباری میکشاندند. در کره شمالی رئیس جمهور موروثی مادامالعمر ولی فقیه آن ولایت است که شوهر عمهاش را به سگهای گرسته میسپارد که او را بخورند، تا در خانواده اختلاف ظهور نکند یا وزیر دفاع را که هنگام سخنرانی او چرت زده بود در دهانه توپ دفاع ضدهوایی میگذارد و دستور شلیک میدهد تا بقیه ماست خود را کیسه کنند. این نحوه رفتار با هیأت حاکمه است توسط خودش، پدرش و جدش . تحریم را هم به مردم تحمیل میکنند. دهها میلیون گرسنه را با سرکوبی مطیع و منقاد کردهاند. اجازه دهید اضافه کنم که در جغرافیای حقوق بشر بیشتر کرهزمین سیاه است. بخشی هم خاکستری و سفید هستند.
پژواک ایران: یعنی چشمانداز هم برای ایرانی ها به تیرگی امروز خواهد بود؟
محمدرضا روحانی: تا یک نیروی جایگزین مورد اعتماد مردم شکل نگیرد چشمانداز از امروز تیره تر خواهد بود. شاید بهتر است در فرصتی دیگر و البته با اشخاص صاحبنظر این سؤال را در میان بگذارید.
هماکنون مذاکرات بین ۵ بعلاوه ۱ و جلادان حاکم بر تهران در جریان است که برای مردم و میهن ما در آینده تأثیرات جدی خواهد داشت. نیروی جایگزین کجاست تا حداقل یک نظر منسجم و منطقی برای ارائه به مردم و افکار عمومی عرضه کند؟
پژواک ایران: اختلافهای عمیق بین دستاندرکاران رژیم چه اثری در سرنوشت مذاکرات دارد؟
محمدرضا روحانی: به خاطر ندارم در کجا خواندهام که در اوائل قرن گذشته یک صاحبمنصب و دیپلمات انگلیسی به یکی از بنادر جنوب رسید. برای حرکت به تهران و حمل و نقل بارها و وسائل خود با ساربانی قرار گذاشت که او، همراهان و بار و بساطش را حمل کند. حرکت کردند. در بین راه شتربان پیاده و خسته کاروان، با خشم و فریاد مسافر کافرش را نفرین میکرد و به او فحش میداد. مترجم و راهنمای آن صاحبمنصب انگلیسی با نگرانی به «صاحب» گزارش داد که شتربان خشمگین از او نفرت دارد و لعنت میفرستد، نفرین میکند و فحش میدهد و قر میزند و خطرناک است. «صاحب» انگلیسی پرسید این کارها در سرعت حرکت کاروان اثری هم دارد؟ مترجم پاسخ منفی داد. «صاحب» گفت چه عیبی دارد بگذار کارش را بکند ما که ضرر نمیکنیم. حالا هم خامنهای در بنبست است چهارچشمی از بام تا شام به مدیریت بحران کشندهای که در آن فرو رفته مشغول است. هنوز سکاندار کشتی جمهوری اسلامی است و فرمانده کل قوای مسلح و البته به قول علمای اعلام فصل الخطاب است و البته با تمام قوا سعی میکند به سناریوی برد –ب برد برسد. هرچند شتربان لعنت و نفرین کند فعلا ضرری متوجه «صاحب» داخلی و خارجی نیست.
پژواک ایران: رسیدن طرفین به توافقی با نتیجه برد – برد عملی است؟
محمدرضا روحانی: به هیچ وجه. خامنهای هماکنون هم بازنده اصلی است.
پژواک ایران: به چه دلیل؟
محمدرضا روحانی: هیجده ماه پیش وقتی در ژنو به تعلیق عملی غنیسازی تن دادند آقا از قله بلندپروازیهای تحصیل بمب اتمی سرازیر شد به طرف فاضلاب شکست و ادبار. این روند تا کنون ادامه دارد. هرچند برنامه جامع راهنمای اقدام مشترک امضاء شده در ژنو متضمن هیچگونه تعهد حقوقی روشنی نبود ولی آینده آقا و بمب اتم او را نشان میداد.
پژواک ایران: پس مخالفتهای آشکار خامنهای چه معنایی دارد؟
محمدرضا روحانی: مصرف داخلی دارد. میخواهد نتایج افتضاح شکست خود را کاهش دهد. برای تسلیم شدن نیاز به غوغاسالاری دارد. بخشی از آن هم برای انجام فعل مقدس دبه کردن است. کسبه به آخوندها یاددادهاند که آدم کاسب از منفعت نمیخورد از دبه کردن شکم خود را سیر و پر میکند. این بیت ورد دهن علمای اعلام و فضلای گرام است. «فرزند عزیز نوردیده – از دبه کسی ضرر ندیده» .
پژواک ایران: بعضیها این شکست را با جام زهر آتش بس که خمینی آن را سرکشید مقایسه میکنند. بین این دو مورد تشابهی وجود دارد؟
محمدرضا روحانی: نه، نه، به هیج وجه. اولا خامنهای تنها متکی به دستگاه سرکوبی است و نه مشروعیت دینی. یادمان هست که سال گذشته آیتالله وحید خراسانی از آیات عظام در اشارتی «ابلغ من التصریح» او را به جفتکاندازی تشبیه کرد که یک شبه آیتالله شده و حالا هم میخواهد خود را اعلم علما جا بزند.
قبلا در سال ۸۵ منتظری نوشته بود خامنهای اصلا صلاحیت علمی لازم برای فتوا دادن را ندارد و حتی اراکی و گلپایگانی هم او را برای فتوا دادن تأیید نکردند.
اگر یک دهم این موضوع را مثلاً شریعتمداری نسبت به خمینی میگفت همان روز خانهاش را سر سرش خراب میکرد. خمینی مشروعیت مذهبی در حوزه و نزد مقلدین خود داشت و البته آدمکشان سپاه پاسداران مکمل اعتبار دینی او بودند. خمینی روی دو پای خود ایستاده بود. خامنهای فقط متکی به دستگاه سرکوبی است. روی خود ایستاده نیست.
مثل بشار اسد، صدام حسین و معمر قذافی. خامنهای صدها برابر آسیبپذیرتر از خمینی است. خمینی با یکدست جام زهر را بالا کشید و با دست دیگر در داخل هزارها زندانی سیاسی را به چوبههای دار و جوخههای اعدام سپرد و در خارج هم بلوای فتوای قتل سلمان رشدی را به راه انداخت و شد مدافع کل جریان ریشهدار ارتجاع بینالمللی و جهل اسلامی. تازه این بعد از شکست در جنگ بود.
محمدرضا روحانی ۱۴ خرداد ۹۴
ادامه دارد.
منبع:پژواک ایران