گفتگو بر سر شامورتى بازى در وداع با استاد كاتوزيان
محمدرضا روحانی
سحرگاه زنگ تلفن به صدا درآمد.
خواب الود بر خاستم. گوشى را برداشتم. دوستى قديمى و گرامى بود. با صدائى سرد، خشن و گرفته سلام كرد.صدايش گرمى هميشگى را نداشت .
- چى شده ؟ مريضى صبح به اين زودى زنگ مى زنى. آن هم با اين همه سر سنگينى . چه خبره؟
- دلواپس نباش مريض نيستم ولى سخت دلخورم .
- از كى؟
-از تو
-چرا؟
- ببخش تو هم احمدى نژاد شدى. گاز مى دى و ترمز را انداختى دور .
- كجا؟
- در مقاله ات كه هم اكنون خوانده ام .
- كدام مقاله؟
- مقاله بى آزرمى در وداع با استاد
-يعنى نمى بايست اشاره اى به كارنامه روحانى و نجفى مى كردم ؟
-ولى اين جنايتكاران چه ارتباطى با همكاران ما دارند چرا رئيس كانون را زدى ؟
اين همه تندى به اين آدمهاى دربند و گرفتار جه فايده اى دارد؟ ميدان مانور آنها محدود است. تو اينجا آزادى كنار گود نشستن و لنگش كن گفتن كارى درست است ؟
-اگر سؤال كنم چرا زنان، دانشجويان، كارآموزان وكالت وقت حرف زدن نداشتند ولى پیام عمامه داران خونخوار را خواندند اسم اين انتقاد به برنامه ريزى گاز دادن و لنگش كن گفتن است؟ صحبت از وكلاى زندانى كه در اعتصاب غذا هستند، زدن به رئيس كانون وكلا است؟ اگر ببرسم به چه حقى در صف اول سوگواران عبا وعمامه وريش و پشم موج مى زند؟ اين دشمنان تاريخى ملت ايران آنجا چه مى كنند؟
١- شامورتى از اصل كلمه ايست در زبان ارمنى به معناى فحشى مانند پدرسگ در سابق شعبده بازان فارسى زبان اين كلمه را براى يكى از ابزارهاى كار خود به كار مى بردند. امروز به معناى دغل كارى، كلك زدن وحقه بازى به كار مى رود.
در سايت كانون وكلاى مركز خواندم كه افشانه و مجوز حمل آنرا به وكلا مى دهند. افشانه يعنى ابزارى كه به طرف مهاجم گاز بخش مى كند . مثل أمشى براى دفع حشرات،اما جيبى است. براى مقابله با موجودات خطرناك و مهاجم به كارميرود .
حق اين آخوندها در چنين مراسمى به كار بردن افشانه نيست؟
البته همكاران اسير ما در زندان بزرگ ميهن در حدود امكان خود عمل مى كنند. من محدوديت هاى آنها را ندارم. توقع دارى من مثل اعضاى كانون وكلاى مركز حرف بزنم ؟ حرفهائى كه دكتر ملكى در تهران مى زند اگر من در اروپا بزنم افراطى وتند است ؟ تند خوئى است ؟ ما اگر در زمان شاه در دادگاهى از كسى دفاع مى كرديم دفاع از نظرات يا اعمال سياسى نبود. ما از حقوق آن ها دفاع مى كرديم .
در قالب قوانين موجود . البته شعار مرگ بر شاه نمى داديم . موكل ما دشمن قوانين و روابط حاكم بر جامعه بود اما ما در دادگاه طبق مقررات عمل مى كرديم . من هرگز به هيج همكارى توصيه نكردم كه در اجراى وظائف وكالتى و در لباس وكيل شعار مرگ بر خامنه اى بدهد.
- وقتى روحانى، نجفى، خاتمى، رفسنجانى و دهها گردن کلفت ديگر در همين رديف پیام فرستادند آیا مى توانستند نخوانند؟
- چه عيبى داشت. هم اكنون به سايت كانون وكلاى مركز مراجعه كن ٧ صفحه ویژه تبریک و تسلیت دارد يك دانه تبريک در آن نيست همه اش تسليت است. از كى قرار شد در مراسم كفن ودفن وكلا يك مشت جنايتكار عزا دار شوند وتسليت بگويند.
اين ها از قبل برنامه ريزى كردند. من هم شب فوت استاد نوشتم و هشدار دادم كه سناريو مراسم بانوى غزل ما سيمين بهبهانى را تكرار مى كنند و مراسم را مصادره انقلابى و اسلامى مى كنند .
- رئيس كانون چه مى توانست انجام دهد ؟
-كافى بود پيام بدهد كه اين بدعت فايده اى ندارد . وكلا تبعيض را دوست ندارند و شر مرسان. صاحب مجلس كه اگهى داد كانون وكلا بود. يعنى حال بايد براى مراسم دفن وكلا هم تابع اميال خامنه اى ونوچه هايش باشد . دفاع از حق سوگوارى آزادانه هم تند روى است؟
-نه رضا جان تند خو شدى .
- من معايب زيادى دارم اما تند خوئى با دشمنان آزادى هم عيب بزركى نيست
(باصدائى گرم ومهربان مثل هميشه جواب داد )
- ما مسلمانها مى كوئيم ً اشد اعلى الكفار ً
-اين ديكر تعليمات دينى شماست. مى دانى من مرز كفر و دين ندارم. مسجد و ميخانه يكى است حالا كه خواب صبحگاهى ما را بهم زدى خوشحالى؟
-براى من حرفهايت تسكين دهنده بود و درد دل كردم .
-سپاسگزارم كه انتقادات را مطرح كردى و كدورت ندارى.
- نه بابا كدورت چيه؟ حرف دلم را زدم و حرفت را شنيدم و آرام شدم . كارى ندارى بايد بروم سر كار.
-چرا حالا من با تو دو كار دارم يكى اينكه اجازه بدهى همين مصاحبت بى موقع صبحگاهى را بنويسم.
- اسم مرا ننويس. صاحب كار من بفهمد ديوانه مى شود. مى ترسد. مرا بيرون مى كتد. بعد كار پیدا نمى كنم .
- باشد اما تو هم قول بده وقتى همين گفتگو را نوشتم ومنتشر شد آنرا براى همه رفقا به ویژه كانون ها و وكلاى دادگسترى با ايميل بفرستى.
-چه عجله دارى؟
-فردائى شنبه ، جهارشنبه و پنجشنبه كانونهاى وكلاى مركز، استان اصفهان، فارس، خوزستان، بوشهر وقزوين براى يادبود استاد كاتوزيان مراسم دارند . شايد وكلا افشانه ه ارا به كار بياندازند يا شايد جنايتكاران عمامه دار از عمق نفرت ما ملت بيشتر آكاه شوند. عيبى دارد؟
- از همه بخواه همين كار را بكنند.
-اگر تو يك قدم بردارى ومفيد باشد ديكران صد قدم بر مى دارند.
-امشب كه از كار برگشتم شروع مى كنم . مرا مى بخشى بى موقع مزاحم شدم.
-روز به خير . مى روم با يكى از دوستان مشورت كنم بعد شرح حرف هائى را كه زديم مينويسم.
- خدا حافظ
منبع:پژواک ایران