اپیلاسیون هستهای ، گفتگو با محمدرضا روحانی (۷)
محمدرضا روحانی
پژواک ایران: سه هفته پیش گفتگوی ما با این جملات به پایان رسید که «میراث نظام اسلامی تنها زمین فرسوده، جنگل ویرانه، آب های آلوده، هوای مسموم، انسانهای بیمار، بیکار ، تحقیر شده، معتاد، حاشیه نشین و ناامید نیست، نعش اتمی رژیم هم روی دست ماست» امروز بعد از سه بار تمدید ضربالاجل به نظر می رسد که ۵ به علاوه ۱ به دم گاو رسیده و تکلیف قضیه مثبت یا منفی به زودی ، حتی شاید قبل از انتشار این گفتگو روشن شود، تحلیل شما از سمت و سوی جریان این اختلافات چیست؟
محمدرضا روحانی: ما زندرانیها در وصف این قبیل دعواها میگویند «عاشقی دعوا» و اصطلاحی دارند برای تعریف این نوع دعواها ترجمهاش این است: جلو نیا چشم دیدنت را ندارم، دور نرو دل «دوری از تو را » ندارم. شیطان بزرگ قبلا زندانیهای آخوندها در آمریکا را آزاد کرد. بیعانه را داد. در حاشیه گفتگوها سیزده تن طلا را از تحریم نجات داد و فرستاد تهران. قبلا در شب عید سفره هفت سیان و چلوکباب کاخ سفید با حضور لابی جمهوری اسلامی را دیدیم. نمره اداره تشریفات کاخ سفید صفر است. شب عید اگر بتوانند حضور سبزی پلو و ماهی سر سفره ایرانیها از واجبات است و نه چلوکباب. به هر حال این دیپلماسی آشکار و یا افشا شده است. پشت پرده را لابد خدا میداند. در ظاهر آخوندها را باز در لیست سیاه تجاوز به حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا میبینیم. در همین معرکه رفسنجانی از احتمال گشودن در سفارت آمریکا در تهران حرف میزند. در حالی که روز قدس و مرگ برآمریکا باید خودش را در صف تظاهرات جا کند و لبخند پیروزی بزند.
آمریکا در تعریف خمینی گرگ است و آخوندها میش و رابطه آنها رابطه گرگ و میش . خمینی شناسان تحقق کرده و روشن شده است که خمینی بیش از چهار هزار بار از آمریکا نام برده است و نمونههای آنرا هم به ویژه در مورد برقراری روابط ذیل «تنها شرط رابطه با آمریکا از زبان امام خمینی (ره)َ» می توانید بخوانید.
http://www.farhangnews.ir/content/71739
دیدیم که آن میش و گرگ در قضیه ایران گیت با کمک فعال اسرائسیل فقط ۷۰ کشتی اسلحه موشکهای ضد تانک و هواپیما حمل شده از دانمارک برای جنگ با عراق خریدند و تمام قواعد داخلی و بینالمللی سیاسی را ریختند تو ظرف آشغال. دیدیم سه چهار سال پس از گروگانگیری ۴۴۴ روزه دیپلماتهای آمریکایی و پذیرفتن رسمی افتخار «به جهنم فرستادن» ۲۴۱ سرباز آمریکایی در بیروت توسط رفیق دوست وزیر سپاه پاسداران این رابطه عاشقانه زیرجلکی جریان داشت.
روابط آمریکا و آخوندها روابط جبهه ایست یعنی وحدت کامل نیست اتحاد و انتقاد است. به این ترتیب از سال ۵۷ تا کنون به میخ و به نعلزدنهای آشکار و پنهان ادامه دارد و سمت و سوی این اختلافات به تعادل قوای حاکم و محکوم در ایران مربوط است. اگر نیرویی بتواند این سلطه منحوس را به نفع مردم و به زیان ولی فقیه برهم بزند مطمئن باشید که سمت و سوی سیاست شوم مماشت عوض خواهد شد. ولی فقیه با سیاست تروریستیاش در منطقه و سراسر جهان می خواهد هژمونی طلبی اسلامی شیعی انقلابی را دستمایه مشارکت ارگانیک با شیطان بزرگ قرار دهد یعنی همیشه در صدد ارتقای روابط با آمریکا بوده است تا بتواند با خیال راحت کشتارها را ادامه داده و آنرا تضمین حیات نحس خود کند. خدا، اسلام، شریعت، حضرت محمد، تشیع، انقلاب اسلامی، دفاع از مستضعفین و و و این نوع دکانها وسیله «حفظ مصلحت نظام» است و به هر حال تا این نظام برپا و برجاست این اختلافات استمرار خواهد داشت. شکل آن عوض میشود. ماهیت این نظام با صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی در تعارض آشکار است. تضاد ماهوی ولایت مطلقه فقیه با سطح شعور و مطالبات ملی امری نیست که بتوان آنرا آنکار کرد. بهر حال این اختلافات تغییر شکل میدهند ولی در ماهیت تغییر کیفی در داخل با مردم و در خارج با ملل دیگر در چشمانداز نیست.
پژواک ایران:امروز عمده اختلافهای و اتحادها در منطقه با آمریکاییها چیست؟
محمدرضا روحانی: دیروز یکی از فرماندهان پاسداران گفت ما آرزو داشتیم بصره را بگیریم. حالا در عزه،سامرا، بابالمندب، بیروت و دمشق حاضریم. این نقل به معناست. این امکانات را سیاست ایران گیت و استمرار آن فراهم کرد سردار تواضع کرد واز بقیه منطقه نفوذ اسلامی مثل افغانستان، بحرین و عربستان و وو که حضور علنی را به نفع خود نمی دانند و سلولهای پنهان و انجمنهای وابسته به وزارت اطلاعات را در سراسر دنیا نگفت. فکر میکنم در همین گفتگوها در قسمت ۴ بخشی از خاطرات منتظری را خلاصه کردم که سید مهدی هاشمی سی سال قبل در یک شعبه کوچک تلاشهای تروریستی رژیم، یعنی در نهضتهای آزادیبخش در سیزده کشور شعبه داشت.
طی این سی سال با هزار میلیارد دلار پول نفت همه جهان را آلودند. این ها میخواهند با آمریکا شریک شوند در منطقه و کشورهای مسلمان نشین. کاخ سفید هم حرفی نداشت و ندارد منتهی شریک دائمی نمیخواهد. علیه شوروی و نفوذ آنها از آخوندها استفاده کردند. جنگ با صدام حسین جبهه اعراب را متوجه رژیم خمینی کرد و اسرائیل دیگر آماج عربها و خطر جنگ جدی نیست. دیدیم که شعار خمینی رفتن به قدس بود از راه کربلا و دیدیم که اسلام عزیز برای آزادی قدس از اسرائیل موشک ضدتانک و طیاره در ایران گیت خرید. بیان سی و ۶ سال گذشته رژیم پیش چشم ماست. مماشات آمریکایی ها در لبنان، عراق، فلسطین، سوریه و نیم با توسعه طلبی آخوندها چه ضرر اسراتژیکی برای آمریکا داشت. پول نفت در خاورمیانه به جای آنکه صرف ارتقای سطح زندگی مردم بشود برای جنگ یا آمادگیهای جنگی صرف میشود تا مسلمانان با هم بجنگند به اسم عرب و عجم، سنی و شیعه، امروز لازم نیست ژنرال پترائوس برای حفظ دولت دست نشانده عراق سرباز آمریکایی را به کام مرگ بفرستد. سردار قاسم سلیمانی همان کار را با خرج مردم ایران انجام میدهد. امروز قریب ۲۵درصد جمعیت جهان را مسلمانان تشکیل میدهند. در تمام کشورهای مسلمان نشین یا در جوامعی که مسلمانان در اقلیت هستند یا مهاجرند انواع شاخههای «ضدامپریالیستی» اسلامی با الهام از امالقرا مشغولند. در هر کجا پوتین نظامیها از گلوی مردم محروم، جاهل و گرسنه برداشته شود فوراً لشکرهای آخوندها سر میرسند مثل تونس، لیبی، مصر، عراق. در همه جوامع مسلمان نشین ارتجاع حالت تهاجمی دارد جز در ایران که سالهاست آخوندها در موضع دفاعی هستند. راز بقای آخوندها پول نفت است و فقدان یک نیروی جایگزین مورد اعتماد مردم. آخوندها اگر امروز رام باشند میتوانند بطور موقت به ادامه خدمت بپردازند. آخوندها قرارداد دائمی مشارکت میخواهند و این البته به نظر آمریکاییها زیاده خواهی است. این زوج ناسازگار فعلا به هم نیازمندند. اختلاف در تنظیم رابطه است یکی عقد دائم میخواهد دیگری عقد موقت.
پژواک ایران: به این ترتیب قرارداد مورد گفتگوی طرفین از لحاظ حقوقی چه اعتباری دارد؟
محمدرضا روحانی: این امر که یک دولت یا دولتهایی دولت ثالثی را ملزم و متعهد کند و ضربالاجل بدهند که تا فلان تاریخ در قالب مثلاً «برجام» (برنامه جامع اقدامات مشترک) باید با ما به توافق برسی اسمش قرارداد نیست اولتیماتوم است. همان چیزی که آقای حشمتالله طبرزدی قرارداد تسلیم میخواند. این سندی که مورد گفتگوست و احتمالا جمهوری اسلامی بر آن صحه خواهد گذاشت یک پدیده شگفتآور حقوقی است. رضایت در معنای حقوقی به معنای موافقت و میل قلبی و اختیار است که میتواند به روابطی یا امری در گذشته،حال یا آینده تعلق گیرد. رضای ناشی از اکراه و اضطرار همان جام زهر است. جام زهر آتش بس و جام زهر پذیرفتن قرارداد ناشی از فشار و یا هر عمل یا الزامی (آمیخته به تهدید که بیم ایجاد خطر برای موجودیت ، اموال، خویشاوندان و و و را در بر داشته باشد) مخدوش است.
پژواک ایران: یعنی شما به عنوان حقوقدان قرارداد ناشی از مذاکرات ژنو، لوزان و وین را بیاعتبار میدانید و در عین حال به نفع مردم ایران؟
روحانی:قطعاً جام زهرآتش بس، پذیرش بد بود در برابر بدتر. یعنی ادامه جنگ مردم ایران و عراق و ویرانیهای بیشتر. چون منتهی نشدن به قرارداد صلح و جبران خسارات حتما بد بود و استخوان لای زخم تاریخی بود و هست. اما از ادامه جنگ و کشتار بهتر بود. در مورد مذاکرات اخیر هم صدبار کلمه ضربالاجل را شنیدیم و خواندیم. این کلمه به فرانسه التیماتوم است. بفرمایید این هم فرهنگ معین. آخرین شرطی که از طرف یک دولت (به ظور تهدید آمیزی به دولت دیگر ابلاغ شود اولتیماتوم است. این اتمام حجت است. راستی هی میشنویم که آمریکاییها و اروپاییها ضربالاجل را تمدید کردند و اجرای قوانین مربوط به تحریم را جلو بردند. تعجب آور است که یک طرف دیگر قرارداد چه کاره است؟کارهای نیست. منفعل و فعل پذیر است، مضطر و مجبور.
فکر میکنم ورود ما به بررسی اعتبار این قرارداد (فعلا اجمالی) در این گفتگو بیش از این ضرورتی نداشته باشد. آقای احمد تاجالدینی حقوقدان گفتار باارزشی در این باب دارند تحت عنوان «دیپلماسی شکت خورده اتمی و قرارداد سری در ملاعام» که در سایت جنبش سکولار دموکراسی ایران چاپ شده است. مطلب روشن و سادهای است و به دور از زبان سخت و سنگین حقوقی. مطلبی است وافی، کافی، جامع و مانع برای استفاده عموم.
http://isdmovement.com/2015/0715/071015/071015.Ahmad-Tajeddini-On-IRIs-agreements.htm
حالا صبح تا شب روزنامههای رژیم مینویسند که ظریف سر جان کری فریاد کشیده که «هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید». نفس تعیین و تغییرات ضربالاجل است ومردم میفهمند.
پژواک ایران: یعنی این قرارداد حاکمیت ملی ما را هم مخدوش می کند؟
محمدرضا روحانی: اگر نظامی در ایران مبتنی براس مردم باشد معرفی کننده حاکمیت ملی است. فکر می کنم اصل ۲۶ متمم قانون اساسی مشروطیت در این معنا روشن است که «قوای مملکت ناشی از ملت است. طریقه استعمال آن قوا را قانون اساسی روشن میکند.»
صد و هشت سال پیش پدران ما معنای حاکمیت مردم را روشن کردهاند. حالا بعد از صد و هشت سال قوای مملکت «زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت است» اصل ۵۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی و«ولایت امر و امامت امت بر عهده ولی فقیه عادل و باتقوا، آگاه به زمان، شجاع و مدبر و مدیر است» اصل ۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نتیجه آن که این مذاکرات اگر به نتیجهای برسد یا نرسد بازنده اصلی ولی مطلقه امر و امامت امت است و مبارک است انشاءالله. قرارداد که نیست تسلیم نامه ذلیلانهایست ، بد است ولی از جنگ بدتر نیست.
یک شنبه ۲۱ تیرماه ۱۳۹۴
منبع:پژواک ایران