اپیلاسیون هستهای؛ گفتگو با محمدرضا روحانی (۸)
محمدرضا روحانی
پژواک ایران: نزدیک سه ماه است که طی ۷ گفتگو به مذاکرات هستهای پرداختیم هفته پیش در ساعات پایانی مذاکرات شما قرار دارد احتمالی را تسلیم نامه بی اعتبار که بد است ولی چون مانع جنگ می تواند باشد فعلا به نفع مردم ایران تلقی کردید. در جمع بندی تاکید و تصریح داشتید که «این قرارداد حال قرار دارد و ترجمه آن در اختیار است و لابد آنرا خواندهاید. امروز دیگر پیشبینی نیست بلکه تحلیل مستند این نوشته و اسناد پیوست آن موضوع پرسش ماست. نظرتان درباره آن چیست؟
محمدرضا روحانی: اجازه می خواهم برای فتح باب بگویم که فردای مصاحبه قبلی، صبح زود به سفر رفتم. به مقصد رسیدم عصر، ساعت ۲۰ اخبار تلویزیون فرانسه کانال دوم را می دیدم. خبر اصلی با روغن و سیرداغ فراوان آتش بسیار خوشمزهای بود که از شکم قرارداد و موافقتنامه ۵ به علاوه ۱ روی میز گذاشته بودند. و تغییرات شگرف ناشی از آن در خاورمیانه و قراردادهای چرب و نرم. در یک صحنه خامنهای را نشان دادند. فرزند صاحبخانه کودکی دبستانی که می دانست من ایرانی هستم پرسید:
-
این آقا کیست؟
مهمانهای دیگری هم آنجا نشسته بودند. با کنجکاوی چشم انتظار پاسخی بودند. شرم داشتم که بگویم خامنهای رهبر میهن من است. دستپاچه بودم. می خواستم کودک معصوم را از سر باز کنم به فرانسه گفتم: عزیز این یک جنایتکار است.
آثار تعجب در چهره او دیده میشد. معلوم بود نمی داند جنایتکار چه حیوانی است . فکر کردم خواهد پرسید جنایتکار یعنی چه؟ برای آن که ادامه ندهد پیش دستی کردم و با شتاب گفتم: کوچولو او آدم بدجنسی است.
هنوز از شر خامنهای رها نشده بودم که تلویزیون حسن روحانی را به صحنه آورد. سؤال دوم بر سرم هوار شد:
-
این آقا که کلاه (شاپو) سفید دارد فامیل تست؟
حالا خر بیار و باقلا بار کن. می خواستم اخبار را تعقیب کنم. طفل معصوم منتظر پاسخ بود و میهمانان با شگفتی گوش میدادند. شانس آوردم خانم خانه به دادم رسید و پاسخ داد:
-
این کلاه (شاپو) نیست عمامه (توربان) است. نام روحانی در ایران خیلی زیاد است. او فامیل این آقا نیست.
به این ترتیب اولین ضربه رسانهای «قرارداد» به من خورد و به خیر گذشت و از شر وجود رهبر و رئیس جمهورش در آن میهمانی نجات یافت. اما گوینده برنامه تلویزیون از فوائد قرار داد بسیار گفت مثل هموطنانی که عادت دارند با یک مویز دهنشان شیرین شود و با یک غوره ترش. این حرف سادهایست که تنظیم و اعتبار هر قراردادی مشروط به اجرای مقدمات قانونی است و به ویژه در روابط بینالمللی . در این مورد خاص در سند مورد اشاره به تصریح قید شده که باید به تصویب شورای امنیت، کنگره آمریکا و بالاخره مجلس شورای اسلامی برسد. آنچه در این مورد می توان گفت همانست که طرفین قرارداد یعنی ۵ بعلاوه ۱ و جمهوری اسلامی اعلام کردهاند که «بیانیه پایانی مذاکرات هستهای ایران و ۵ بعلاوه ۱ در وین...» و «برنامه جامع اقدامات مشترک مشتمل بر یک متن اصلی و پنج پیوست فنی ....» است. بقیه حرفها باز هم آرزوهای مستقبل است. قبلا مذاکرات ژنو و مذاکرات لوزان هم موضوع غوغاسالاری، گردوخاک و گستردن بساط تبریک، تهنیت ، شادباش، جشن، پایکوبی، رقص و تحلیلهای رویایی شده بود. بالاخره تسلیم نامه ذلیلانه فعلی هنوز به امضای برندگان اصلی نرسیده است. باید پس از شورای امنیت و پایان تعطیلات کنگره آمریکا شاهد آمد و رفت مسلمانان ناراضی، یهودیان خشمگین، تکنوکراتها و سیاستبازان جنگسالار بود. اگر بدون چک و چانه تصویب شود و دلواپسان خارجی سرشکسته از آب درآیند باید منتظر اقدامات مشعشع زیرمجموعه رهبری بود.
پژواک ایران: به چه دلیلی در غالب نوشتهها، سخنرانیها، برنامههای تلویزیونی و و و کلمات موافقتنامه و قرارداد را می شنویم؟
محمدرضا روحانی: یا غرض و مرضی در کار است یا سهلانگاری و ندانم کاری. آنها که قرارداد را به کار میبرند، دوسال پیش هم از قرارداد ژنو تعریف میکردند و بعد نوبت قرارداد لوزان رسید حالا هم قرارداد وین. صبر کنیم تا نشست دوشنبه شورای امنیت اگر به خیر بگذرد باید منتظر کنگره آمریکا ماند و بعد هم مقام معظم رهبری و زیرمجموعههایش. مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و البته شورای عالی امنیت ملی.
پژواک ایران: این غرض ورزی سیاسی – رسانهای در انتخاب کلمات، عمومیت دارد یا منحصر به روزنامهنگاران است؟
محمدرضا روحانی: غیر از مقامات حرفهای یعنی تکنوکراتهای وزارت خارجه و مقام معظم رهبری بقیه غالباًبا انتخاب کلمات گمراه کننده برای خودشان یا برای تحلیلهایشان گل میفرستند. سخنگوی وزارت خارجه آمریکا فعلا کلمه «توافق موقت» را به کار میبرد. در خبرگزاری ایرنا گاهی «بیانیه جمعبندی مذاکرات...» به کار رفته است. مقام معظم رهبری عشوه شتری می فرمایند و در نماز جمعه می گوید: »با این مذاکرات هستهای و متنی که تهیه شده...» و «قضایای هستهای....» و بالاخره «چه تصویب بشود و چه تصویب نشود....» تظاهر میکند که مثلا مخالف است. از اعتبار دادن به این سند پرهیز میکند و از آن فاصله میگیرد. در واقع و عملا مقلدین آقا یعنی همه دستاندرکاران بدون استثنا این «دستاورد» را نتیجه «هدایتهای مقام معظم رهبری...» اعلام کردهاند. او با وقاحت آشکار از قبول مسئولیت این تسلیم نامه رسوا میگریزد. اما در سخنرانی عید فطر «از دستاندرکاران مذاکرات طولانی و نفسگیر هستهای به خصوص زحمات و تلاشهای هیأت مذاکره کننده تشکر....» میکند.
نوذر شفیعی یک عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس رژیم بخشی از تشریفات پیشبینی شده را شرح میدهد که «قرار است متن جمعبندی مزبور که به صورت سند» آماده شده برای سیر مراحل داخلی به پایتختهای یکدیگر برده شود و پس از آن پیشبینی میشود حداقل یک دوره سه ماهه در مسیر امضای نهایی و اجرا قرار گیرد... ایرنا ۲۴ تیر
پژواک ایران: این مانورها چه فایدهای دارد؟
محمدرضا روحانی: خوب بود می توانستیم از رهبر معظم بپرسیم. من بیشتر به سوابق توجه دارم. مثلاً این منتظری بود که خامنهای را کشید به شورای انقلاب، به امامت جمعه تهران و .... خامنهای او را استاد مسلم خود میشمرد. دیدیم که با او چه کرد. دیدیم با رفسنجانی و دختر و پسر او چه میکند و با خاتمی و احمدینژاد. دیدیم که با موسوی و کروبی چه میکند . فرصت خوبی است از پیشکسوت خود شادروان دکتر احمد صدر حاجسیدجوادی یاد کنم که در ایام گرسنگی خامنهای وکالت او را در زمان شاه به رایگان برعهده گرفت. وقتی خامنهای رهبر شد او را در محکمه عدالت اسلامی به ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرد. دکتر حاج سیدجوادی به مقام معظم رهبری نامه تشکرآمیزی نوشت که حقالوکاله خود را پس از سالها دریافت کردم و این نقل به مضمون است. شعری است منسوب به علیابنابی طالب، فاطمه زهرا و همچنین امام ششم شیعیان جعفربنمحمد صادق. حالا هر کدام که شاعر بوده و سروده باشند من بیتی از آنرا در خاطر دارم که برای وصف احوال رهبر مناسب و گویاست.
يفشون بينهم المودة والصفا وقلوبهـم محشــوة بعقــارب
ظاهرا بین خود از دوستی و یکرنگی دم میزنند در حالی که دلهایشان پر از عقرب است. حالا اگر این حسن روحانی هم صلح حسنی و نرمش قهرمانانه را دستمایه خود قرار دهد فوراً دادگاه ویژه روحانیت به سراغ قتل مشکوک پسر حسن روحانی میرود. لکم فی القصاص حیاه یا اولیالالباب. چه عیبی دارد ؟ ظلم بالسویه عدل نیست؟
پژواک ایران: اگر این توافق موقت به امضا برسد و توافق نهایی شود از حیث حقوقی چه اعتباری دارد؟
محمدرضا روحانی: من متخصص حقوق بینالملل عمومی و کارشناس قراردادهای بینالمللی نیستم. دانستههای من به عنوان یک حقوقدان اطلاعاتی است عمومی. من از مطالعه اسناد و جوانب امر به این نتیجه میرسم که وقتی در مذاکراتی ضربالاجل و اولتیماتوم از طرف ۵ بعلاوه ۱ به جمهوری اسلامی داده میشود؛ وقتی اساس مذاکرات اعتماد طرفین به یکدیگر نیست بلکه مبنای گفتگوها بیاعتمادی و راست آزمایی است؛ وقتی در متن تنظیمی مکانیسمهایی پیشبینی میشود که از هم اکنون هر وقت یکی از اعضای ۵ به علاوه ۱ اراده کند میتواند احراز تخلف جمهوری اسلامی از قرارداد را ثابت کند، وقتی در مقدمه متن تصریح میکند که مفاد آن «نمیبایست به منزله ایجاد رویه برای هیچ دولت دیگری یا برای اصول بنیادین حقوق بینالملل و حقوق و تعهدات وفق معاهده عدم اشاعه هستهای و سایر اسناد مربوطه و هم چنین اصول و رویه های شناخته شده بینالمللی تلقی گردد....» هر آدم عاقلی می فهمد که این اقراری است کاملاً صریح درباره منحصر به فرد و استثنایی بودن این نوشته و البته قابل تسری نبودن نتایج حقوقی این سند به «هیچ دولت دیگری»
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
۲۸ تیرماه ۱۳۹۴
منبع:پژواک ایران