۶ اسفند ۱۳۹۲

 

مسئولین عزیز پژواک ایران سلام

در سفر هستم. ارسال ضمائم قسمت سوم مقاله مشکل فنی دارد. البته آن‌ها را خواهم فرستاد. اما خواهش می‌کنم موافقت کنید قسمت سوم مقاله با نواقص موجود منتشر شود. برای آن که در خبر است که با انتشار بخش اول مقاله به چندین وکیل و به هیئت مدیره کانون فشار آورده‌اند که «برائت از مشرکین» کنند. من از شهریور ۱۳۵۹ از ایران خارج شدم و به امر دادستان انقلاب اسلامی مسلوب الوکاله هستم.

ظاهراً اهل ماله، استماله و استحاله در قالب رقابت‌های انتخاباتی و تبلیغات خود این مقاله را چماق کرده و به پرونده‌ انتخاباتی چندین رقیب خود که نامزد انتخاب در هیأت جدید هستند سنجاق فرمودند. هیأت مدیره فعلی هم تحت فشار مسئولین «با سلاح و بی صلاح» تصمیم مورخ ۴ اسفند را گرفته و به فوریت اعلام کردند. البته هر کس که بخواهد می‌تواند اعلام کند که با نظرات نگارنده مخالف است، اما من امروز اصلاً اهل انتخابات نیستم، انتخاب خود را کرده‌ام و آن هم ریشه‌کنی کل این نظام است. باید به زور به زیر کشیده شود. ای کاش صندوق رأی می‌توانست داوری کند. متأسفانه به نظر من چنین نیست.

من از دوران کارآموزی در سال ۴۷ در فعالیت‌های وکلای ایران شرکت داشتم. در ایام تبعید قبل از تشکیل شورا، در کنفرانس‌های بین‌‌المللی حقوقدانان در مسکو و مالت و پاریس در این زمینه فعال بودم. با تشکیل شورا و برخورداری از امکانات موجود در سخنرانی‌ها، مقالات، گزارشات، مصاحبه‌های تلویزیونی و جلسات سیاسی گوناگون ادای دین کردم. شوربختانه هیچ‌ ارتباطی هم با هیچ وکیل عزیز و درویش یا ذلیل و نادرویش نداشته و ندارم. مقالات اخیر در دنباله‌ی همان تلاش‌های اصولی است. هیچ ارتباط به هیچ انتخاباتی ندارد.

من تصمیم هیأت مدیره کانون را خواندم که به نام مصلحت وکلا آنان را از حقوق قانونی خود محروم کردند. از این بابت متأسفم چون ابعاد فشارها و مشکلاتی را که با آن دست به گریبان هستند نمی‌دانم فعلاً به همین ابراز تأسف بسنده می‌کنم. قبل از آن که کسی مجبور به «برائت از مشرکین» شود من از این نوع مسلمین ابراز «برائت» می‌کنم. وای اگر از پس امروز بود فردایی. این هم عین تصمیمات هیأت مدیره که در زیر می‌آید:

مصوبه مورخ ۴/۱۲/ ۹۲ کانون وکلای دادگستری مرکز

«در روز جشن استقلال هر نوع تبلیغات و معرفی تشکل‌ها و کاندیداها و آوازه‌گری در داخل سالن و خارج از آن و خیابان‌های اطراف که در قالب ارائه اعلامیه‌ها، نشریات، پوستر و خبرنامه، بنر، کارت‌های تبریک و صور ممکن دیگر از طرف اشخاص و تشکل‌ها و مؤسسات ممنوع می‌باشد و تخلف از آن مشمول ماده ۷۷ آیین‌نامه‌ استقلال خواهد بود و مقرر گردید مراتب به هیأت محترم نظارت برای انتخابات کانون اعلام و در سایت منعکس گردد. »

http://icbar.ir/Default.aspx?tabid=55&ctl=Edit&mid=435&Code=1348

محمدرضا روحانی

۶ اسفند ۱۳۹۲

 

دادگستری و کانون وکلا، قسمت سوم

 

وکلا، مقتول، زندانی، تبعیدی

به نام همکار ارجمند ، شهید زنده یادمان، شاد روان احمد کسروی و منشی او آقای حدادپور که به فتوای رهبرعقیدتی جلادن مسلط بر ایران ، ۶۸ سال پیش ، روز ۲۰ اسفند ۱۳۲۴ ، در کاخ دادگستری تهران ، با حضور بازپرس شعبه ای ۷ به ضرب هفت گلوله ، ۲۷ ضربه چاقو به خاک افتا د و به قتل رسیدند را گرامی می داریم.

نام ، شماری از همکارانی را که توسط آخوندها به جرم انجام رسالت حرفه ای خود یا دگراندیشی به قتل رسیده را در اینجا می آوریم:

 

منوچهر مسعودی

دکتر امین امین

دکتر مجذوب

محمد رضا خاکسار بختیاری

محمود بنی نجاریان

منوچهر قائم مقامی

ابوالحسن عمیدی نوری

منوچهر کلانتری

دکتر حشمت اله مقصودی

دکتر زاهدی

صدیق کمانگر

محمدعلی سفری

داریوش فروهر

عبدالرحمان برومند

و فراموش نخواهیم کرد که آخرین رئیس انتخابی پاکدامن ما ، شادروان عبدالحمید اردلان را پس ازشش سال اسارت در حالیکه مشرف به موت بود به خانه اش فرستادند تا در آنجا جان بدهد.

از یادمان نرفته که کرسی ریاست کانون جناب عبدالحمید اردلان در مدت ۱۶ سال ، به حکم دادستان انقلاب توسط گماشته آن جلاد با روشهای انقلابی غضب شد.

دفاع از حق دفاع

در تیرماه ۱۳۸۸ ضمن مصاحبه ای با پژواک ایران شرایط وخیمی که بازهم بیشتر از پیش حق دفاع را در میهن ما به بند می کشد، شرح دادم که آنرا در ذیلا می آوریم

http://www.pezhvakeiran.com/page1.php?id=13016

 

شرایط امروز وکلای ایران

براساس اسناد موجود بسیاری از وکلا به دلیل انجام رسالت وکالتی یا اندیشه های سیاسی در سراسر کشور تحت سرکوبی قرار داشته و آنان را احضار و تهدید می کنند، با پرونده سازی شماری را محکوم به زندان کرده اند که هم اکنون در زندانها هستند. بسیاری تحت پیگرد قرار دارند. شماری از آنان برای فرار از سرکوب ، حفظ جان و آزادی خویش ناگزیر میهن، خانه و کاشانه ، خانواده و حرفه خود را رها کرده ، تن به تبعید داده اند.

نام بخشی کوچکی از آنها که به زندان رفته، یا هم اکنون در زندان هستند ، تحت تعقیب قرار دارند و متواری شده و در تبعید هستند را می خوانیم:

خانم ها

نسترین عبادی

مهر انگیز کار خیران

مهرانگیز طالبی

سیما قوشه

مریم محمدی

روزا قراچارلو

کیان ارثی

مریم کرباسی

فروغ میرزایی

سارا صباغیان

شادی صدر

فاطمه اغنمی

منیره بهلولی

نسیرین ستوده

فاطمه تمیمی

بتول کیهانی

و آقایان

دکتر محمد تقی دامغانی

اسماعیل زاده قندهاری
جهانگیر امیر حسین

محمد سیف زاده

عبدالفتاح سلطانی

محمد اولیائی

فرشید یدالهی

حسن یوسفی

مصطفی شیبانی

حسن سرچاهی

مهدی معتمدی فر

آرش کیخسروی

کامبیز نوروزی

وحید فخزالدین

باقر فرهادی

ابراهیم امینی

محمد حسین نیری

محمد رضا رزاقی

تقی محمودی

جاوید هوتن

مصطفایی

فرامرز عبداله نژاد

اردشیر امیر ارجمند

خلیل بهرامیان

محمد علی دادخواه
قادری

افشین کریم پور

موسی برزین خلیفه

سعید عرب

باقر فرهادی

مصطفی شیبانی

ناصر زرافشان

 

آخرین خبرها از شرایط امروز وکلا به شرح زیر است:

 

 رد صلاحیت ۲۹ وکیل در انتخابات کانون وکلا

http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-59118.html

بیانیه کمیسیون حقوق بشر کانون وکلای دادگستری مرکز در خصوص رد صلاحیت برخی از نامزدهای انتخابات هیأت مدیره (۱)

http://icbar.ir/Default.aspx?tabid=55&ctl=Edit&mid=435&Code=1352

برگزاری جلسه بررسی پرونده ابطال پروانه وکالت نسرین ستوده به خواست دادستانی تهران

http://www.rahesabz.net/story/80577/

خواسته‌های وکلا

آنچه ۶۱ سال پیش به تصویب قانونا دراصلاحات مصدق آمد، و به شرح زیر است، حداقل خواسته های آن زمان بود، که عین آن در اینجا می آوریم:

http://www.pezhvakeiran.com/pfiles/sanad2.pdf

 

استقلال کانون امر ملی است

اولین جشن استقلال کانون وکلا، شصت سال قبل ۷ اسفند ۱۳۳۲ یعنی هفت ماه بعد از کودتای ۲۸ مرداد با حضور وزیر دادگستری کابینه کودتا برگزار شد. در این اجتماع مرحوم سید هاشم وکیل رئیس کانون وکلا در سخنرانی خود به درستی تاکید کرد که استقلال کانون امر صنفی نیست بلکه ملی است.

وزیر حکومت کودتا به ناچار اظهار داشت که بسیار خوشوقتم که در این جشن اول وکلا شرکت حاصل کردم.

فرمان ملوکانه و همایونی

خوشحالی جناب وزیر چند ماه بعد در فرمان ملوکانه و همایونی برای الغا، کلیه لوایح مصوب آقای دکتر خود را نشان داد. همین صفحه ۷۴

در صفحه بعد این مجموعه قوانین فرمان همایونی را می خوانید که مربوط به دعوت کارمندان اعم از اداری و قضایی و لشکری است که در زمان مصدق تصفیه شده اند. همین صفحه ۷۵

رحمت اسلامی

آنچه از ایلغار شاه باقی مانده بود را شیخ قانونا به آتش کشید. کانون وکلا را با تصویب قانون کیفیت اخذ پروانه وکالت دادگستری تبدیل به یک نهاد ایدئولوژیک اسلامی کرد.

 

وکلا همگی، از هر خانواده سیاسی در سراسر میهن برای القا، مقررات ظالمانه ای که بند بر قلم ، دست و زبان وکلا می گذارند مبارزه خواهند کرد. از جمله مصوبه مورخ ۴ اسفند ۱۳۹۲ هیات مدیره کانون که مانع آزادی بیان و دفاع از حقوق مکتسبه وکلا است.

به جاست که بخشی از رهنمود ، وصیت و نصیحت پیشکسوت شهیرمان شادروان محمود سرشار را که در مجله کانون وکلا سال چهارم مسلسل ۲۶ آبان ۱۳۳۱ در صفحات ۳و۴ قبل از تصویب لایحه قانونی استقلال کانون وکلا نوشته است را عینا به عنوان حسن ختام بیاوزیم.

 

محمدرضا روحانی

 

۱- هر دم از این باغ بری می‌رسد

 

متأسفانه این بیانیه بدون تاریخ است. البته این اشتباه فاحش باعث شد که نمره‌ی اختبار تهیه کنندگان این سند از ۲۰ به ۱۹ تنزل پیدا کند. راستی چرا این کمیسیون در باب دعوا برای ابطال پروانه وکالت خانم ستوده حرفی نزده است.

اعضای کمیسیون در پایان این بیانیه نگران « ضربه به مستقیم و غیرقابل جبرانی به پایه‌های نظام...» هستند. سنجاق کردن نگارنده به این بزرگواران مضطرب نشان بی خردی نیست؟ مردم اندر حسرت فهم درست.

 

 

 

 

 

 

منبع:پژواک ایران