اپیلاسیون هستهای- گفتگو با محمدرضا روحانی قسمت ۱۶
محمدرضا روحانی
پژواک ایران: روز ۱۹ شهریور، یک هفته بعد از سخنرانی خامنهای در مراسم دیدار با نمایندگان مجلس خبرگان رهبری، رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در حاشیه دیدار با آیتالله علوی گرگانی در قم کوشید تا ضمن تهدید مخالفین بررسی برجام در مجلس، جلوی مشکلات آتی را بگیرد که «فردا ممکن است برخی بگویند که این یک توافق تحمیلی بوده است اگر برجام در مجلس مورد بررسی قرار نگیرد...»
در حالی که فیروزآبادی که ۲۶ سال است پس از رهبر یعنی فرمانده کل قوا، بلندپایه ترین کرسی نظامی کشور است، تکلیف مجلس را روشن کرده بود «مجلس نباید دست به تصویب برجام بزند...» با توجه به صراحت گفته رهبر، وجود دو نظر متضاد بین رضایی و فیروزآبادی نشان دهنده دسته بندیها و اختلافات عمیقی در بین نیروهای مسلح نظام نیست؟
محمدرضا روحانی: در بساط ولی فقیه و رهبر عقیدتی اختلاف عقیده معنایی ندارد. به قانون اساسی رژیم بنگرید که در تعریف حکومت و در شیوه حکومت در اسلام میگوید:«حکومت در اسلام... تبلور آرمان سیاسی ملتی همکیش و هم فکر است...» چه عیبی دارد که ما اقرارهای اساسی رژیم را هم در نظر داشته باشیم اختلاف سلیقه در روش است. این «لامصبها» کیش و فکر ندارند. ولی فقیه و رهبر عقیدتی دارند که «فصلالخطاب» است و بس. به چپ چپ، به راست راست. من برای پاسخ دقیق به این پرسش به گفتههای محسن رضایی مجدداً مراجعه کردم. آنرا لابد طبق دستور «اصلاح» کرد. در متن خبر جمله «برخی نمایندگان مخالف برجام مشکوکند» را برداشتند. کیش و فکر کدام است؟ فرد و فردیت، عقاید عمومی، افکار گوناگون.... «غربی» است. حتی در انواع ارتقا یافته این مکتب جنسیت که در فرض موحدین ناشی از اراده الهی است، باید نفی شود و «خدا را در پستوی خانه نهان باید کرد» .
دیروز مصلحت نظام افشای «برخی نمایندگان ...» را اقتضا میکرد. امروز از بیت رهبری خبر میرسد که گاز ندهید و ترمز کنید. برادر محسن ، اگر لازم باشد سرلشکر میشود. مصلحت اقتضا کند دکتر رضایی خواندهمیشود. حال اکه قرار است که هم لباس سپاهیان را بپوشد و هم دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام شود باید برادر محسن باشد. این آقا در واقع سبزوار رضایی میرقائد نام دارد. فرمانده نظامی او سید حسن فیروزآبادی مثل خود او هرگز تعلیمات نظامی نداشت. او خانواده روستایی مذهبی ساکن قریه مال آباد مشهد است. پدر و مادرش اهل فیروزآباد، میبد یزد هستند واو موفق به پایان تحصیلات دامپزشکی از دانشگاه مشهد شد. در جریان انقلاب «اسلامی» انقلابی از آب درآمد. همه دست اندرکاران در مشاغل گوناگون از خدمات او بهره بردند. از رجایی «شهید» ، موسوی «محصور» ، رفسنجانی «مغضوب» ، خاتمی «ممنوعالخروج» ، احمدی نژاد «پاک دست» همگی از او خرسند بودند. حداقل ۲۱ شغل داشت و دارد. آن جوان ۲۷ ساله انقلابی حالا سنگین وزنی شده که چفیه برگردن ستاد تدوین اندیشه های احمدی نژاد را راه انداخت. حالا هم امر میفرمایند که «باید به وجود رئیس جمهوری چون روحانی افتخار کنیم...» برادر، دکتر، سرلشکر محسن و سید فیروزآبادی فرمانده او مثل همه آنهایی که رهبرعقیدتی دارند همه کاره، هیچکاره هستند.
آنها هرچه دارند از نعمات رهبری است. میرزآغاسی زمانه ما هستند. اظهار نظر این دو سرلشکر نظامی که «به مکتب نرفت و خط ننوشت» انعکاس دقیق سردرگمی رهبر است. اصولاً خط تعریفشدهای وجود ندارد و رهبر «هرلحظه به رنگی بت عیار درآید» نظری روشن وجود ندارد تا تصور مخالفت یا موافقت با آن مطرح و منطقی باشد. آن برادر و این سید ممکن است سنگین وزن، صاحب وزن آزاد یا پر وزن ، بلند مرتبه یا دون پایه باشند اما قطعاً در تشخیص منافع خود سبک مغز نیستند. ناخدا کشتی طوفان زده ولایت مطلقه فقیه قطبنما ندارد. مصلحت شخص او (حتی نه نظام) تعیین کننده است. مصلحت خامنهای امرو زحکم میکند که «نمانیدگان ملت تصیمم بگیرند. دو سال پیش تصمیم گرفته شد با تصویب قانون الزام دولت به حفظ دستاوردهای هستهای» حداقل خط قرمزهای مقام معظم رهبری را تعیین کردند. شورای نگهبان هم ذیل آن مهر زد و صحه گذاشت. در چنین روزی رئیس جمهوری همین نظام آن را برای اجراء به وزات خارجه ولی فقیه و سازمان انرژی اتمی ابلاغ کرد. ماده واحده به صراحت میگوید که مذاکرات «در صورتی معتبر است که لغو تحریمها باید به طور یکجا و کامل در متن توافقنامه درج شده و در روز آغاز اجرای تعهدات جمهوری اسلامی انجام شود» . دسترسی به امکان نظامی ، امنیتی و حساس غیرهستهای ، اسناد و دانشمندان ممنوع است» و «هیچ محدودیتی برای کسب دانش و فناوری صلحآمیز هستهای و تحقیق و توسعه پذیرفته نیست...»
حالا هر کس که خواندن و نوشتن به زبان شیرین پارسی را بداند و تنها مواد غیرفنی «برجام» را بخواند میبیند که جا تر است و بچه نیست. سیل ۵ به اضافه ۱ بند ولی فقیه را شکست. ملل متحد هم آنرا مهر کرد. فعلاً پلهای پشت این لشکر یأجوج و مأموج شکسته و راههای پیش رو بسته است و تسلیم نامه ذلیلانه «برجام» روی میز. خلاصه آن که داستان برد – برد را طوفان برد. فعلاً حضرت آقا فرار را بر قرار ترجیح میدهد. از این حیث و منافع حفظ قدرت ولی مطلقه فقیه قطعاً راه دیگری به نظرش نمیرسد. بهترین کاری که می تواند بکند همین حرفهای صدتا یک غاز نخنماست. نابودی اسرائیل، کمک به انقلاب اسلامی، سیلی زدن به دشمن واقعی یعنی اروپا و آمریکا. راستی یادمان باشد که رهبر، اتریش را در ملاقات با رئيس جمهور این کشور از مصادیق دشمن خارج کردند.
پژواک ایران: ولی این تبلیغات و سخنرانیهای خامنهای دردی را دوا نمیکند. مدت پیشبینی شده برای رسیدگی «برجام» در مجلس شورای اسلامی ظرف یکماه آتی به پایان میرسد. با همه مانورهای سنگین رسانهای و سرمایهگذاریهای ایپک و لابیهای گوناگون اسرائیل در آمریکا پیروزی اوباما در این مرحله بر جمهوریخواهان کاملاً روشن است ، وقتگذرانی خامنهای و سردرگمیهای موجود چه نتایجی را در برخواهد داشت و چه فایدهای دارد؟
محمدرضا روحانی: کاش می توانستیم این پرسش را مستقیما از رهبر معظم انقلاب بپرسیم. اما ولی مطلقه فقیه، انواع دوپایانی که در کسوت رهبری ابدی دست نیافتنی میشوند و رهبر عقیدتی مصون از خطر مؤاخذه و سوال هستند. مبادا که «زیردستان»، «مقلدین» و رعایا زبان بگشایند. این عوامل به بندگان خدا، مردم همیشه در صحنه خلق جواب نمیدهند. مبادا کسی جرأت کند تا بپرسد چرا فرمودهاند مذاکره با آمریکا از نادانی است یا از ترس؟ و بعد زبان درازی شروع شود و در معرض تهمت قرار بگیرند.
پژواک ایران: خامنهای چه ترسی از تهمت دارد؟ مگر نه این که تا کنون در افکار بینالمللی نظام تحت سلطه او بیش از ۶۰ بار در نهادهای ملل متحد به علت عدم مراعات حقوق مردم ایران محکوم شده است. در ایران هم بعد از کشتار زندانیان سیاسی، حملههای فراوان به دانشجویان مثل سال ۷۸ و سرکوبی جنبش ۸۸ چیزی برای او باقی مانده است؟
محمدرضا روحانی: او مخاطبهای خود را که در دستگاههای چهلگانه سرکوبی او سازماندهی شدهاند، غارتگرانی که دزدیهای میلیاردی میکنند. عمامه به سرانی که دست و پای او را میبوسند و گرسنگان نادان و بدبختی را که ریزه خوار دستگاه هر صاحب زوری میشوند، دارد. باید آنها را سرگرم کند تا فلاکت تسلیم و شکست استراتژیک او را نبینند. یک حدیث نبوی بسیار معروف را داریم. رهبر عالیقدر هم اخیرا خطاب به دولت تدبیر و امید فرمودهاند: «اتقوا من مواضع التهم، برای خودتان و دولت مسئله درست نکنید و بهانه به دست جنجال آفرینها ندهید.»
آقا خودش را پشت مجلس قایم میکند. مجلس دولت را دراز میکند. دولت میرود در سنگر رهمنودهای مقام معظم رهبری و برای خودش امیر کبیر و مصدق میتراشد و بگرد تا بگردیم. یک سوارخ باقیمانده که شاید بتواند از آنجا راه برون رفتی بیابند.
پژواک ایران: این راه بروت رفت چه میتواند باشد؟
محمدرضا روحانی: من ضمن تعقیب خبرها به یاد دارم که رئیس مجلس شورای اسلامی، علی لاریجانی با طرح «قانون الزام دولت به حفظ دستاوردها وحقوق هستهای ...» مخالف بود و میگفت این لایحه خلاف صلاحیت شورای عالی امنیتملی و منویات رهبری است. نقل به مضمون. ولی این لایحه با اکثریت بالایی به فوریت در تنور مجلس شورای اسلامی پخته شد و شورای نگهبان هم زود آنرا مهر کرد. این بازی رهبر برای ترمز زدن به «زیاده خواهی» ۵ به اضافه ۱ بود. کارگر نیفتاد و افاقه نکرد. حالا نعش این شهید عزیز روی دست و دل ولی فقیه مانده است. در خبر است پیرزن درماندهای کودکی را پرورد تا به جای فرزندش باشد و کمک کارش. پسر که بزرگ شد پیرزن از کار افتاده را به کار میکشید و آن بد بخت فرسوده ناله میکرد که «بچه سرراهی را برداشت پسرم بشه شوهرم شد». حالا کار به جایی رسیده که دست پروردگان ولی فقیه در مجلس شورای اسلامی هم سواری نمیدهند. میدانیم وقتی رضا شاه را تبعید کردند وکلای مجلس اعلیحضرت فقید در مذمت آن قدر قدرت باهم مسابقه گذاشته بودند. سید یعقوب وکیل شیراز که در مجلس آبانماه ۱۳۰۴ برای انتخاب سردار سپه به پادشاهی چاک دهنش را علیه مصدق باز کرده بود و به پاداش این خدمت کرسی مجلس او ابد مدت شده بود از اولین کسانی بود که با گفتن «الخیر فی ماوقع» لگدی علنی به ولی نعمت خود زد. وکلای حزب واحد رستاخیزی هم وقتی شاه گفت که «صدای انقلاب شما را شنیدم» حق نمک او را ادا کردند. مشروطه خواه شدند. به افشای قانون شکنی ها و دزدیها پرداختند. حیف امروز اپوزیسیون مورد اعتماد مردم در میدان نیست و بگذریم .
پژواک ایران: یعنی به نظر شما مجلس شورای اسلامی با «برجام» مخالفت خواهد کرد یا تنها به بررسی آن خواهند پرداخت؟
جرأت مخالفت با «برجام» را ندارند. اصولاً رسیدگی «برجام» در دستور مجلس نیست. دولت اصلاً حاضر به تنظیم لایحه قانونی برای ارسال به مجلس نیست. از طرفی دیدهایم که مکلف به تصویب آن در ماده ۱۳ «برجام» شده است. نوعی شترسواری دولا دولا در مسیر حرکت خامنهای هست که نه سیخ بسوزد و نه کباب. همان منفذی که من با دادههای امروز آن را میتوانم به عنوان مخرجی مشترک برای رهبر، اهل سلاح و اصحاب اصلاح در خطوط کلی مانورهای روزانه آنها ببینم. مثلا کمیسیون بررسی مجلس برای «برجام» ملاحظات خود را در گزارشی برای رهبر بفرستد متضمن نظرات له و علیه و آنرا به «حکم حکومتی» ولی فقیه بسپارند. یا ممکن است به شورای عالی امنیت ملی اختیار تصمیمگیری بدهند. در این شورا پاسداران با عمامه و نعلین و درجه اجتهاد ۴ عدد با چکمه و ستاره و درجه سه لشکری ۴ نفر، پاسداران دکتر سعید جلیلی، عبدالرضا رحمانی فضلی جانشین فرمانده کل قوا در نیروی انتظامی، محمد باقر نوبخت معاون حسن روحانی گل سر سبد تدبیر و امید دکتر جواد ظریف حضور دارند. نمایندگانی از تمام ارگانهای سرکوبی. دریابان شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی هم نماینده رهبر«انقلابی» است و هم برگزیده ارباب اصلاحات. فکر میکنم در گفتگوهای قبلی دباره اصول اسلامی تقیه، فصلالخطاب، نفی سبیل، متعه، بیعت، اکل میته، خیرالشرین، باب حیل ... به اشارتی و در حد اطلاعات مختصر و عمومی خود صحبت کردهام. بالاخره تولید یک کلاه شرعی گنده و «خدا پسندانه» کار مشکلی نیست. به نظر میرسد با جمع شدن ، کم شدن یا تغییر شکل دعواهای آمریکایی بین جمهوریخواهان و دموکراتها بساط شامورتی بازی ولایت درباره برجام منظم شود و منسجم خودش را نشان دهد. فعلا تنها کورسویی از آن به نظر میرسد.
پژواک ایران: در کجا، به چه شکل؟
محمدرضا روحانی: من البته توقع ندارم و درست هم نیست که همه فعالان سیاسی یا آدمهای علاقمند به مسائل سیاسی ایران از بام تا شام بروند و اخبار «هستهای» بخوانند. من اما به دلیل همین گفتگو خود را موظف میدانم هر روز ساعتها بخوانم و یادداشت بردارم تا به سؤالات جواب بدهم. من شما را به ایرنا حواله نمیدهم. تعداد اخبار و تحلیلها سرسام آور است. روزنامههای رقبای مصلح و مسلح جای خودش را دارد. اگر فقط به خبر امروز رادیو فردا گوش بدهیم و اگر بخش بیشتر بخوانید آن را هم نگاه کنیم به نمونه گستردگی اختلافات در بین عشاق نظام مقدس اسلامی و عمق آن پی میبریم.
http://www.radiofarda.com/content/b32--jalili-salehi--iran--majils--nuclear/27242925.html
در همین معرکه بازهم سعید جلیلی گفته است، جمهوری اسلامی در برخی مفاود توافقنامه وین تحقیر شده است، مسائل غیرمتعارف پذیرفته شده است، پذیرفتهایم که هیچ وقت غنیسازی ۲۰ درصدی نداشته باشیم.
همین دو نمونه نشاندهنده فاصله بین طرفین است که باید به شکلی ماستمالی شود. در یک تسلیمنامه ذلیلانه «مقام معظم رهبری» دنبال بز بلاکش میگردد. همه را نمیتوان ریخت تو کاسه پاسداران باید صاحبان عمامه و مناصب گوناگون هم سهمی بردارند ناچار تیمسار دریابان علی شمخانی ريش سفیدی میکند در محضر مقدس مجلس شورای اسلامی ، تا چاره جویی شود و سهامداران اسلامی همگی در سود و زیان شریک شوند.
پژواک ایران: چگونه با این همه اختلافات میتوانند به مشارکتی تن در دهند؟
محمدرضا روحانی: این بار دریابان علی شمخانی که (در شناسنامهاش عربی خوزستانی هم ذکر شده و معلوم نیست چرا حذف کرده) و دبیر و نماینده رهبری در شورای عالی امنیت ملی است در مجلس داروی درد را به صحابه آقا رساند شاید افاقه کند. آقا در این میانه میل به ظهور ندارند. سیدخراسانی نمیخواهندفعلا هزینه بپردازند. روز ۲۰ دی ۱۳۸۸ «موساد و سیا اعلام کردند که به دنبال امام زمان هستند و اعلام کرده بودند شاید سید خراسانی آیتالله خامنهای باشد...» بروید به مرکز اسناد انقلاب اسلامی و بخوانیاد
http://www.irdc.ir/fa/content/8629/default.aspx
به هر حال آقا فعلا غایب است. دستور آشتی را دریابان ابلاغ میکند روز ۱۷ شهریور به مجلس که عیناً به شرح زیر است:
- برجام نه فتحالفتوح است و نه ترکمنچای و با این نگاه اگر برجام بررسی شود اشتباه است.
- توافق حاصل تلاش تمامی تیمهاست.
- برجام میوه مسقط و آلماتی است (اشاره به مذاکرات جلیلی)
- برجام باید باهمان مندرجاتی که در آن آمده با تفسیر صحیح به درستی اجرا شود.
به این نحو برای «نمایندگان ملت» خامنهای حق بررسی، اظهار نظر وجود دارد که با قانونگزاری دنیا یکدنیا فاصله دارد.
سید حسین نقوی سخنگوی ویژه کمیسیون بررسی برجام میگوید «مجلس نمیتواند دولت را به ارائه لایحه ملزم کند تعارف که نداریم.
بعیدی نژاد معاون وزارت خارجه هم آب صافی روی دست همه میریزد «مصوبه مجلس هم ماهیت برجام را تغییر نمیدهد...
سروصداها و دعواها فعلا ادامه دارد و این انعکاس وحشت و سردرگمی رهبر است از ورود مستقیم و «فصلالخطاب» شدن در این موضوع.
در این میان حجتالاسلام حمید رسائی نماینده اصولگری تهران برای رفع نگرانی جدی رهبر انقلاب پیشنهادی دارد که به خواندنش میارزد.
http://www.farsnews.com/13940620000479
منبع:پژواک ایران