به جنبش حق طلبانه مردم بپیوندیم!
محمود خادمی
فردای اعلام نتایج انتخابات، طوفانی از خشم فروخفته مردم ایران بپاخاست و بارگاه ولایت سفیانی خامنه ایی را به لرزه در آورد ؛ این طوفان در ابتدا به خاطر دفاع از حق به سرقت رفته مردم، یعنی حق برخورداری از یک انتخابات آزاد و احترام به رای به صندوق ریخته مردم بود ( رأیی که مردم به میرحسین موسوی داده بودند ) ولی در ادامه با استمرار و تعمیق این اعتراضات و با نشانه رفتن رأس نظام یعنی ولایت فقیه آخوندی به نفی تمامیت رژیم دینی بدل گردید .
این اولین باری نبود که روحانیون حاکم دست به تقلب می زدند .آخوندهای رژیم که خمیره و ذات شان با دروغ ؛ تزویر و تقلب سرشته شده، در این 30 سال هیچ روزی نبوده که برای استمرار سلطه شوم شان برمردم ایران در حال توطئه چینی علیه منافع مردم نباشند . این بارهم سرمست از رویای سلطه ابدی بر مردم ایران بودند که با چنان پاسخ دندان شکنی از طرف مردم مواجه گشتند. به نحوی که مجبور شدند نقاب تزویر پاره کنند و با سرکوب آشکار، چهره ضد بشری خود را هر چه بیشتر نمایان سازند . در مقابل، مردم جان به لب رسیده ایران با قیام یکپارچه خود بار دیگر رعشه مرگ و سرنگونی بر پیکر نظام آخوندی افکندند و نشان دادند که کاسه صبر شان لبریز شده و دیگر نمی توانند بیش از این تزویر و تقلب را تحمل کنند .
اگر چه هنوز زود است که آینده تحولات ایران و سمت وسوی آن را به روشنی پیش بینی نمود ، ولی آنچه را که می توان با صراحت بیان نمود این است که شیرازه اصلی نظام دینی وتــئوکراتیک ایران به همت قیام یکپارچه جوانان ؛ دانشجویان و دیگرمردم ایران از هم گسسته شد و مشروعیت دینی و ایدئولوژیک – ولوظاهری - نظام دود شد و به هوا رفت و این آب رفته را دیگر نمی توان به جوی نظام برگرداند . علايم این گسستگی را قبل از هر چیز در بی اعتنایی و بی اعتمادی مردم به اراجیف و دروغگویی های ولی فقیه نظام در نماز جمعه هفته گذشته به روشنی مشاهده گردید: آنجا که وقیحانه از نبود تقلب در انتخابات دم زد و به طور کامل از رییس جمهور حلقه به گوش اش حمایت کرد. اما علیرغم درخواست فریب کارانه خامنه ای از مردم - که میخواست دست از تظاهرات آرام و قانونی بردارند و درخواست های خود را از رژیم ضد قانون و کودتاگر به طور قانونی پیگیری کنند - خلق قهرمان ایران و جوانان دلیر میهن مان ؛ فریب ریاکاریهای آخوند دجال و مردم فریب را نخوردند و در روز بعد از نمازجمعه ؛ دریای خلق جان به لب آمده ایران در خیابان های تهران و برخی شهرهای دیگر طوفان بپا کردند و رودرروی خامنه ایی و بر خلاف میل و درخواست او به شیوه ای مسالمت آمیز وی را هدف قرار دادند و فریاد زدند: مرگ بر خامنه ای و بدین ترتیب نشان دادند که سرچشمه همه پلیدی ها و جنایت ها در ایران خود خامنه ای است و برای آزادی و عدالت باید سر مار به سنگ خشم مردم کوبیده شود ؛ بنابراین خامنه ای خود با کنار زدن پرده ها وبا رودررو قرارگرفتن با مردم ؛ نظام دینی و مذهبی خود را که 30 سال پیش بوسیله دجال بزرگ خمینی تئؤریزه و بر پا شده بود را پودر کرده و به هوا داد ؛ البته این علایم گسستگی نظام دینی از مدت ها پیش درجنگ و دعواهای گرگ های رژیم بر سر قدرت آشکار شده بود ولی دامنه آن محدود بوده و تنها شامل دست درازی باند رفسنجانی به حیطه ولایت فقیه خامنه ایی بود ولی مردم دلیر ایران با خیزش یکپارچه خود علاوه بر خط بطلان بر ولایت فقیه ؛ حکم برانحلال و باطل بودن همه مراکز؛ارگانها و نهادهای مذهبی مانند شورای نگهبان و ... دادند ؛ خلاصه اینکه مردم به صراحت گفتند حکومت دینی نمی خواهند و می خواهند مثل دیگر ملل متمدن و آزاد جهان و بر اساس منشورهای بین المللی حقوق بشر زندگی کنند .
نتیجه اینکه ؛ گر چه این رژیم با دیکتاتوری و سرکوب چند صباحی دیگر نحوست خود را بر مردم ایران تحمیل خواهد کرد ولی مردم ایران وهمه جهانیان خوب میدانند که دیگر حکومت این اراذل و اوباش نه به اعتبار وجهه مذهبی و یا ریش وعبا و عمامه صاحبان آن بلکه ناشی از سرکوب و استبداد آنست که خیلی آسان تر از گذشته و به زودی زود به همت زنان و مردان ایران ؛ دانشجویان و جوانان دلیر این مرز و بوم جارو گشته و به زباله دان تاریخ سپرده خواهد شد .
این دستاورد بزرگ که سرانجام در خون به ناحق ریخته ندا و دیگر شهدای اعتراضات روزهای اخیر به ثمر نشست را می توان و باید به مثابه نقطه عطفی کیفی در نبرد و کشاکش 30 ساله بین مردم و رژیم جنایتکار آخوندها تلقی کرد و آن را بیمه نامه و تضمینی برای انقلابی که در آینده ای نه چندان دور در کشورمان به وقوع می پیوندد دانست ؛ مگر نه این است که دخالت دین در سیاست آفتی بوده است که در تاریخ معاصر ایران 3 نهضت ؛ قیام وانقلاب مردمی ایران را به شکست و انحراف منتهی کرده ؛ نهضت مشروطه مگر با دخالت های ناروا و همدستی شیخ فضل الله نوری به انحراف کشیده نشد و ناکام نماند ومگر غیر ازاین است که مشروطه خواهان به رهبری ستارخان و باقرخان درپارک اتابک با توجیه ؛ همدستی و همراهی آخوندها توسط محمدعلی شاه قاجار به گلوله بسته شدند ؛ قیام 30 تیر به رهبری مصدق کبیر( پیشوای نهضت ضد استعماری ایران ) مگر در کودتای 28 مرداد با همدستی دربار و آخوندها به رهبری آیت الله کاشانی به شکست کشیده نشد و پیشوای بزرگ آزادی دستگیر و روانه تبعید نگردید و انقلاب ضد سلطنتی مردم ایران که درسال 57 به وقوع پیوست مگر ملاخور نشده ؛ مگر مردم ایران آنهمه شهید دادند که شاهی به مراتب جنایتکارترو ظالم تر از محمدرضا شاه به نام ولی فقیه را بر اریکه قدرت بنشانند ؟
اعتراضات یکپارچه مردم ایران علیه حکومت آخوندی و رهبر آن اگر تنها و تنها همین دستاورد را داشته باشد باز هم بزرگترین پیروزی را نصیب مردم ایران کرده است ؛ درک امروزی مردم ایران از حکومت دینی به نقطه کیفی نفی آن رسیده وامروزه دیگر مردم ایران به چشم می بیند عامل همه ستمگریها و بی عدالتی ها در ایران حکومت روضه خوانان و درراس آن ولی فقیه آخوندی است و هیچ چیز به جز وقوع حوادث اخیر نمی توانست مردم را به چنین درک عینی برساند .
با به صحنه آمدن ولی فقیه نظام در نماز جمعه بعد از انتخابات و تهدید مردم به سرکوب و دفاع از کودتای انتخاباتی و رییس جمهور منفور نظام احمدی نژاد مردم به عینه پی بردند که تا زمانی که در ایران حکومت مذهبی حاکم است ؛ و ولی فقیه و انواع واقسام ارگانهای مذهبی برای پیش برد مقاصد و برنامه های ضد مردمی وجود دارد در بر همین پاشنه خواهد چرخید و هیچ امیدی به بهبود شرایط و اجابت خواسته های بر حق مردم وجود ندارد .
اکنون که بعد از 30 سال تجربه تلخ ؛ بعد از آنهمه درد و رنج و سختی ؛ مردم ایران با گوشت و پوست شان به آثار زیان بار دخالت مذهب در حکومت و سیاست پی برده اند و در تجربه عینی خود راه رستگاری و نجات را یافته اند ؛ اکنون که مردم ایران با اعتراضات گسترده خود اعلام می کنند مشروعیت نه محصول دین بلکه آراء ملت است ؛ اکنون که " ندا" های ایران زمین با خروش یک پارچه خود برای دفاع از حقوق به یغما رفته شان تا مرز نثار جان خود پیش رفته اند و شکاف جدی در بین نیرومندترین چهره های دینی دستگاه مذهبی رژیم افتاده است و اکنون که تابوی دین در جامعه ایران شکسته و از بین رفته است ؛ بر سیاسیون کشور وگروه های سیاسی واجب است که از خیزش یکپارچه همه احاد ملت درس بگیرند ؛ که این روزها با هر دین و مذهبی ؛ با هر رنگ و نژادی و با هر اندیشه و مرامی در کنار هم سر در قفای آزادی ایران زمین ، خیابان های تهران و دیگر شهرها را به میدان جنگ با مزدوران رژیم آخوندی تبدیل کرده اند و خواب راحت را از چشمان آنها ربوده اند ؛ شما هم کمی از کنج جدایی و انزوای خود فاصله بگیرید و با اتحاد حول درخواست محوری مردم یعنی ایجاد حکومتی سکولار ؛ غیر دینی و غیر ایدیولوژیک به پشتیبانی از قیام مردم همت گمارید.
در این مقطع حساس که مردم در یک مبارزه مدنی، وبا تاکید بر خواسته های به حق خود، یقه حکومت را به خوبی چسبیده و از آن پی در پی امتیاز می گیرند و جلو می آیند، پافشاری روی شعارهای ایده آلیستی گذشته و خط مشی های چپ روانه، جز چوب لای چرخ این حرکت ملی و مردمی گذاشتن و آن را از رمق انداختن و به انحراف کشاندن، مفید فایده ای نخواهد بود. به عکس، همراهی و هماوایی گروه های با تجربه سیاسی با شعارها و خواسته های واقعی مردم، جنبش حق طلبانه و آزادی خواهانه کنونی را بیش از بیش تقویت خواهد نمود.
منبع:پژواک ایران