دنبال سرکوب تمام عیار مردم توسط عوامل کودتا و حضور گسترده نیروهای نظامی و سرکوبگر در خیابان های شهرهای ایران - و یا به عبارتی  برقراری حکومت نظامی اعلام نشده در شهرهای بزرگ – رژیم دلخوش است که ظاهرا اعتراضات گسترده مردمی بطور نسبی فروکش نموده است! اما این هنوز از نتایج سحر است و دستاوردهای این قیام عمومی و چشم انداز پیروزمند آن، بیش از آن است که توسط مغزهای گچ گرفته کودتا گران، فهم شود.

برای درک همه پیروزیها و دستاوردهای این قیام گسترده نیاز به زمان و تعمق بیشتراست  ولی آنچه روشن است و هم اکنون با قاطعیت می توان ابراز داشت این است که ما با وضعیتی برگشت ناپذیر مواجهیم .

مهمترین دستاورد قیام اخیر پایان بخشیدن به مشروعیت تام و تمام رژیم و ایجاد بحران اعتماد برای رژیم در بین مردم است . این بحران، چنان به سراپای رژیم سایه افکنده که راه نجات و برون رفت از این وضعیت  بر رویش بسته شده است . چون که حکومت همه پلهای بین خود ومردم را ویران کرده و هیچ امکان و مجالی برای احیاء روابط گذشته باقی نگذاشته است .

  از سوی دیگر، اعتراضات به حق مردم به تقلبات گسترده انتخاباتی و واکنش رژیم به این اعتراضات، تضاد وکشمکش در داخل حکومت و باندهای آن را نیز به شدت فعال کرده است. بر خلاف گذشته که درمواجهه با تهدید سرنگونی، همه جناحهای رژیم جنگ و دعوا بین خود را موقتا" تعطیل  کرده و به وحدت می رسیدند ؛ اکنون با چندگانگی ؛ تردید و اختلاف حتی در درون نزدیکترین لایه های حکومتی مواجهیم . مهمتر اینکه اعتراضات وسیع گسترده علیه رژیم را کسانی رهبری و هدایت می کنند که تا دیروز از ارکان نظام بوده و در تثبیت آن نقش داشته اند.

  به این بحران ها می بایست بحران بین المللی پیش آمده بعد از سرکوب گسترده و قتل و کشتار مردم را اضافه کرد. بحرانی که تیغ سرکوب رژیم را کند می کند و تا حدودی دستان خونین اش را در مصاف با مردم می بندد. بی دلیل نیست که علیرغم عربده کشی های  اولیه ولی فقیه رژیم و تهدید به سرکوب وعلیرغم نیازشدید رژیم به فضای رعب و وحشت ؛ آخوندهای حکومتی و دیگر مسئولان جنایت کار رژیم یک به یک به صحنه می آیند و مدعی می شوند که از گل نازکتر به مردم معترض نگفته اند و چند نفری که در دانشگاه ها و خیابان های ایران به خاک و خون غلطیده اند نیزتوسط خود معترضین به شهادت رسیده اند و رییس جمهور کودتاچی، با کمال وقاحت از دادستانی رژیم خواستار رسیدگی به قتل ندا آقا سلطان میشود. لابد در دانشگاه ها و خیابانهای ایران کم کشته اند، حالا به این بهانه می خواهند تعدادی را نیز به جوخه های تیرباران بسپارند .

  به هر حال جوانان دلیر ایران زمین با به کارگیری تکنیک های جدید استفاده از اینترنت و دوربین موبایل ، تازه ترین اخبار اعتراضات و سرکوب های وحشیانه رژیم را در اسرع وقت به سرتاسر جهان انعکاس دادند و خیلی زود توانستند حمایت و همدلی مردم جهان را نسبت به وقایع ایران جلب نمایند و هر نوع توهمی را که نسبت به ماهیت ضد مردمی این رژیم وجود داشت ، بر طرف نمایند

   بنابراین رژیم می بایست با سه بحران ؛ درون حکومتی ؛ بین مردم و حکومت و بین المللی مقابله کند . آنچه تاکنون مشخص شده رژیم قادر به حل هیچ کدام از این بحران های لاعلاج نیست . در باتلاق سرنگونی فروافتاده و با هر دست و پا زدنی  بیشتر فرومی رود. در نتیجه، در شرایطی که ضعیف تر از گشته شده، و قادر به حل بحران هایش نیست، مسیر سرنگونی را سریعتر از گذشته طی خواهد کرد . این سرنوشت محتوم رژیم پلیدی است که بر دریای اعتماد خلق تکیه زد ؛ حاکمیت منحوس و سیاه خود را با جانفشانی و تلاش همین مردم  ( که در این روزها آماج گلوله پاسداران و  بسیجیان می شوند ) برپا داشت و سپس به آنها خیانت ورزید .

  از طرف دیگر، این احتمال که قلع و قمع وسرکوبی مردم، به مانند دوران بعد از کودتا علیه دکترمصدق رهبر جنبش ضد استعماری مردم ایران فضای یأس و ناامیدی بر کشور حاکم نماید و ما با دوران طولانی سکوت و خفقان مو اجه خواهیم شد، کاملا" بی مورد است. زیرا عمق و گستره بحران مشروعیت رژیم در بین مردم به حدی است که زمینه مساعدی را برای تداوم مخالفت ها و اعتراضات مردمی به وجود آورده و رژیم نخواهد توانست آن را از بین ببرد .

بعلاوه، دیگر نه زمینه داخلی برای استمرار سرکوب و کشتار بیشتر وجود دارد و نه بلحاظ بین المللی این سرکوب از حمایت برخوردار است . از طرف دیگر رژیم خوب میداند در صورت سرکوب بیشتر؛ جنبش اعتراضی مردم ابعاد رادیکال تر به خود می گیرد .در پراتیک دو هفته ای جنگ و گریز با پاسداران و بسیجیان، ترس جوانان و مردم از نیروهای سرکوبگر به شدت کاهش یافته  و رژیم قادر به برقراری جو رعب و وحشت نیست ؛ بنابراین این انقلابی است تا پیروزی .

  نتیجه این که جنبش اعتراضی مردم علیرغم هر افت و خیز احتمالی ؛ خیلی سریعتر و زودتر از آنچه که فکرش را بکنیم از جایی دیگر ؛ با تاکتیک های پیچیده تر و در ابعادی وسیعتر شروع می شود و تا سرنگونی تمامیت رژیم ادامه خواهد یافت . بنابراین قیام اعتراضی مردم به بدلیل دهن کجی آشکاررژیم به مردم و بی اعتنایی به خواست برحق و عادلانه آنان، از چنان پتانسیلی برخوردار شده که زودتر از آنچه تصورش شود، در جایی دیگر و به شیوه ها و تاکتیک های نو چنگ در چنگ رژیم ادامه خواهد یافت. امااین بار دیگر نه فقط با شعار ,, رأی مرا پس بده , بلکه برای گرفتن تمام حقوق به سرقت رفته مردم ایران و سرنگونی تمام عیار رژیم ملاها .

   آری، رژیم ضد بشری و قرون وسطایی آخوند ها در بن بست کامل وناتوان ار حل بحرانهای لاعلاج خود به آخرین توقفگاه سرنگونی نزدیک شده است و هیچ گریزی از سرنگونی ندارد  و زود زود بدست زنان و مردان ؛ سلحشوران ایران زمین سرنگون می شود .

منبع:پژواک ایران