سارقانِ بزرگ انقلاب 57 که با سوار شدن بر موج انقلاب مردم زمام امور کشور را در دست گرفتند از همان آغاز زمامداری شان تا به امروز ؛ در ناسازگاری و ستیز مستمر با مردم و کشور ایران ؛ دارائی ها و ثروتهای ملی کشور را هدف شماره یک تاراج و چپاول خود قرار دادند و تا توانسته اند از هیچ غارت و چپاولی دریغ نورزیده اند . با افشای یکی از بزرگترین اختلاس های نظام ــ که در صورت وقوع در هر کشور دیگری ؛ می توانست به سقوط دولت و یا تغییرات گسترده در نظام منجر شود ــ و با عیان شدن دست ولی فقیه ؛ آخوند ها و سایر دست اندرکاران نظام ؛ که خود را نمایندگان خدا بر روی زمین میدانستند و برای مردم جا نماز آب می کشیدند ؛ ماهیت پلید این دزدان و تبهکاران پیش از پیش برای مردم روشن گردید و تتمّه آبرو و مشروعیت به جا مانده از قیام اعتراضی مردم در خرداد 88 هم دود شد و به هوا رفت .

اختلاس در نظام جمهّوری اسلامی عمری 32 ساله دارد و در تمامی دوره های حیات ننگین این رژیم جریان داشته است . اما فقط ابعاد کمی از آن ؛ آنهم با تشدید جنگ و دعوا های درونی نظام افشا و به گوش و اطلاع مردم رسیده است . از آن جمله می توان به اختلاس 123 میلیاردی فاضل خداداد و رفیق دوست ؛ اختلاس مربوط به پرونده شهرام جزایری و 50 شرکت بازرگانی که با رشوه و جعل سند بنام وی تأسیس شده بود ؛ اختلاس مربوط به عباس تقی زاده معرف به " سلطان شکر " ؛ اختلاس مربوط به واگذاری شرکت مخابرات به سپاه که احمدی نژاد آنان را " برادران قاچاقچی " نامیده بود ؛ " اختلاس های بیکران مربوط به خودمانی سازی " های شرکت های دولتی به جای " خصوصی سازی " و ..... اشاره کرد

و یا می توان به اختلاس مشهور محمّد جهرمی " ــ همدست مقصر اصلی اختلاس 3 هزار میلیاردی و رئیس بر کنار شده بانک صادرات و داماد آقای ناطق نوری " رئیس بازرسی بیت رهبری " ــ در دورانی که وزیر کار دولت احمدی نژاد بود اشاره کرد . وی در جریان طرح " اشتغال زائی زود باز ده " که به افراد برای ایجاد اشتغال ؛ سه و نیم میلیون وام اشتغال زائی پرداخت می شد ؛ میلیاردها تومان پول از خزانه عمومی را بجای زندگان به حساب مردگان واریز کرد . یعنی میلیارد ها تومانی پولی که از خزانه عمومی دریافت کرده بود را به عنوان وام اشتغال زائی به حساب شناسنامه های باطله واریز کرده بود . تازه این ؛ انگشت شمار اختلاسهای افشا شده از دریای بیکران اختلاس های قانونی و یا پنهان در درون نطام است .

ابعاد اختلاس در نظام جمهوری اسلامی آنچنان گسترده و وسیع است که محمد رضا تابش رئیس فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس ؛ افشاء ی اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی را انحراف افکار عمومی از بسیاری وقایع پشت پرده می داند و می گوید :به عقیده بنده مطرح شدن این تخلف در شرایط فعلی کشور ؛ انحراف افکار عمومی از بسیاری وقایع پشت پرده است و به جرات می توان گفت پشت صحنه این قضیه بر متن غلبه دارد ....... این تخلف نسبت به آنچه پشت صحنه وجود دارد حاشیه ای و تسویه حساب های درونی است .

تابش راست می گوید اختلاس 3 هزار میلیارد تومانی اخیر نسبت به 12 میلیارد و 100 میلیون دلار از در آمدهای مازاد فروش نفت ــ که مطابق اظهارات عبدالرضا رحمانی فضلی رئیس دیوان محاسبات کشور ــ که گم و نا پدید شده است نا چیز و حاشیه ای می باشد . رئیس دیوان محاسبات کشور می گوید : این پول نه به خزانه داری وارد شده ؛ نه به حساب ذخیره ارزی ریخته شده و نه در بودجه سالانه منظور گردیده است .

اختلاس 3 هزار میلیاردی توسط شخصی به نام " مه آفرید امیر خسروی " ــ همان کسی که ماشین پژوی قراضه و دست دوم احمدی نژاد را به قیمت گزاف خرید ــ صورت گرفته است . این فرد از طریق روابط خاص با بانک صادرات بدون آنکه وجه نقد کافی و یا وثیقه معتبر و مکفی در اختیار بانک قرار دهد توانست معادل صدها میلیارد تومان ؛ سند اعتباری ( LC )2 دریافت نماید و بعد با زیرکی همین ال سی ها دریافتی از بانک صادرات را با قیمت پائین تری به بانک های دیگر بفروشد و به این ترتیب سرمایه کلانی بهم زده و در مدت کوتاهی 38 شرکت و کارخانه به نام خود ثبت می کند .

رژیم علیرغم تبلیغات گسترده علیه باند احمدی نژاد بعنوان مسببین اصلی اختلاس ؛ سعی میکند این فاجعه را بیک تخلف از قانون یا سوء استفاده عده ای سود جو تقلیل دهد و علل و عوامل آن را چند عامل و مسئول دون پایه معرفی کند و یا مثل همیشه سعی می کند آن را به عوامل و توطئه خارجی نسبت دهد ( کما اینکه غلامرضا اسد الهی نماینده مجلس و عضو کمیته ویژه برای بر رسی اختلاس گفته است : دست ها و فشار های خارجی دخیل در موضوع اختلاس 3 هزار میلیاردی بعضا" برای کمیسیون شناسائی شده اند ) ولی همه مردم خوب میدانند که چنین کلاه برداری نجومی نمی تواند بدون تائید دولت و رئیس بانک مرکزی ــ که در ارتباط مستقیم با خامنه ای است ــ امکان پذیر باشد .

ریشه های اختلاس :

یکم ــ ساختار سیاسی و اقتصادی استبدادِ دینی مهمترین عامل مؤثر در دزدی ؛ اختلاس و حیف و میل ثروت های ملی و اموال عمومی است . نظام حاکمِ تحت سیطره بلامنازعِ " ولی فقیه " و تشکیلات و ارگانهای وابسته به او از عوامل اصلی دزدیها و غارت اموال عمومی می باشند ؛ چرا که این مجموعه تحت کنترل و نظارت هیچ ارگان و نهادی قرار ندارند و به هیچ کس جوابگو نمی باشند . این مصونیت آنان را از بالاترین ظرفیت برای انجام هر عمل خلاف و غیر قانونی و هر فسادی مانند دزدی و اختلاس و غیره ــ بدون آنکه ترسی از افشا و بر ملا شدن آنها وجود داشته باشد ــ بر خور دار کرده است . شورای نگهبان ؛ ثروت و سرمایه های ملی که متعلق به کشور و مردم ایران است و باید صرف آبادانی و رفاه آنان شود را ملک طلق ولی فقیه دانسته و رسما" اعلام کرده است : نهاد های تحت مدیریت ولی فقیه از تحقیق و تفحص مصون هستند .

متقابلا" احمدی نژاد هم با حذف و بی خاصیت کردن نهادها و ارگانهای نظارتی ــ مانند بازرسی کشور ؛ دیوان محاسبات و سازمان مدیریت و برنامه ریزی ــ غارت و چپاول باقیمانده ثروت و دارایی های ملت را برای خود و افراد وابسته به باند خود آسان کرده است . به خصوص با حذف سازمان مدیریت و برنامه ریزی امکان کنترلِ حداقلی بر چگونگی دخل و خرج کشور و حسابرسی از در آمد بیکران نفت و گاز را هم از میان برده است . بنابراین در غیاب این سیستم های نظارتی هرگونه فساد و اختلاسی در هر سطحی امکانپذیر می شود .

دوم ــ اختلاس و هر نوع فساد دیگر صرفا" به رژیم ضد مردمی حاکم بر کشور ما مربوط و خلاصه نمی شود و زمینه بروز آن در کشور های دیگر هم وجود دارد ؛ اما این پدیده در کشور های برخوردار از آزادی و دارای رسانه های مستقل و بر خور دار از فعالیت آزاد احزاب سیاسی و نهاد های مدنی و ..... تا حدود زیادی کنترل و مهار می شود و راه برای دزدی و چپاول های کلان ــ آنهم همراه با مصونیت مقامات دولتی و سایر دست اندر کاران حاکم ــ چندان هموار نمی باشد .

در کشورهای دمکراتیک احزاب قدرتمند اپوزیسیون ؛ رسانه ها و مطبوعات مستقل از این امکان بر خور دار هستند که با افشای به موقع فساد ها و تخلفات جلوی موارد تخلف را بگیرند و یا حداقل از دامنه و ابعاد آن بکاهند . در حالیکه در ایران مطبوعات و رسانه ها جزئی از اهرم های قدرت و تحت کنترل دزدان حاکم بر کشور هستند ؛ بعلاوه نظام دیکتاتوری حاکم هیچ تشکل سیاسی مستقل و مخالفی را هم بر نمی تابد . این است که دار و دسته پاسداران ــ برادران قاچاقچی احمدی نژاد ــ بهمراه دیگر دزدان و غارتگران اموال و سرمایه های ملی و عمومی با خیال راحت به دزدی و غارت ثروت های مردم و کشور مشغول هستند .

سوم ــ کل در آمد حاصل از فروش نفت از آغاز تولید و استخراج تا به امروز ؛ مطابق اظهارات مقام های خود رژیم ؛ نزدیک به یک هزار میلیارد دلار بوده است که بنابر گزارش منابع رسمی بیش از پانصد میلیارد آن در 6 سال اخیر ــ یعنی در دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد ــ بدست آمده است . طبق محاسبات و قوانین بودجه سنواتی ؛ از این 500 میلیارد دلار طی این 6 سال می بایست حداقل 100 میلیارد دلار در حساب ذخیره ارزی کشور پس انداز شده باشد ؛ ولی بر خلاف این ؛ هم دولت ؛ هم بانک مرکزی و هم مجلس رژیم به طرق مختلف بار ها اعلام کرده اند که در این حساب پولی وجود ندارد . این پول که متعلق به مردم است و می باید صرف عمران و پیشرفت مردم و کشور شود به کجا رفته است ؟ . بنابراین در آمد های سرشار نفت و گاز ــ که خمینی ملعون قول داده بود آن را سر سفره های مردم بیاورد و صرف رفاه مردم و سازندگی کشور گردد ــ و توزیع بی حساب و کتاب آن میان ارگانها و نهاد های دولتی بستر مناسب دیگری برای ترویج فساد و دزدیهای گسترده است . مگر غیر از این است که دست اندر کاران دزد و فاسد رژیم ؛ در آمد های عظیم نفتی را در چنگ گرفته و بشکلی که منافع باندی شان اقتضاء می کند آن را حیف و میل می کنند .

این درست است که ابعاد اختلاس به حدی بالا بوده که رژیم قادر به پنهان کردن اخبار آن نبوده و به ناچار این اخبار به بیرون درز کرده است و به دلیل یقین مردم از دخالت مسئولان حکومتی در انجام این اختلاس ؛ رژیم مجبور به افشا گری در باره آن شده است . و اینهم درست است که در این 32 سال ؛ دزدیها و اختلاسهای بزرگ وقتی از پرده بیرون افتاده است که جنگ قدرت میان باندهای متخاصم نظام جریان داشته و یا بالا گرفته است .ولی ابعاد غیر متعارف افشا گریها ــ آنهم عمدتا" توسط باند ولی فقیه علیه باند احمدی نژاد ــ اندکی سئوال بر انگیز است و به سختی می شود باور کرد که تنها عوامل بالا ؛ رژیم را مجبور به چنین افشا گری گسترده ای ــ که حتی صدای ولی فقیه هم در اعتراض به آن بلند شده است ــ در مورد این اختلاس نموده است ؟

علاوه بر افشای اسناد مربوط به توصیه نامه های باند احمدی نزاد ــ توصیه نامه هائی که رحیم مشائی نوشته ــ برای متهم شماره 1 پرونده اختلاس ؛ که به کرات توسط رسانه های وابسته به ولی فقیه و سپاه انعکاس یافته است در زیر به پاره ای دیگر از اظهارات افراد وابسته به ولی فقیه در این باره اشاره می کنم :

پور محمدی رئیس سازمان بازرسی کل کشور : آن کسی که تخلف کرده و یا حامی تخلف بوده و یا این تخلف در مجموعه تحت نظر او اتفاق افتاده است ( اشاره به نقش افراد باند احمدی نژاد است) باید سر جای خود بنشیند و عذر خواهی کند تا حجم مجازاتش کاهش یابد .

صادق لاریجانی در پاسخ به احمدی نژاد که کابینه را خط قرمز معرفی کرده بود : در رسیدگی به پرونده ها استثنا و خط قرمزی وجود ندارد و تا هر مسئولی که نیاز باشد تحقیقات را پیش می بریم . این تهدید نشان می دهد که این بار نه تنها اطرافیان احمدی نزاد در معرض تهدید برای محاکمه هستند بلکه ممکن است گریبان خود او هم گرفته شود .

ثروتی نماینده مجلس : آقای رئیس جمهور در یک سخنرانی پای مجلس را در پرونده اختلاس به میان کشیده و بهمین دلیل نمایندگان مصمم شدند که استیضاح را پیگیری کنند ؛ مگر رئیس جمهور عذر خواهی کنند .

کیهان شریعتمداری : اختلاس نجومی 3 هزار میلیاردی نمی تواند بدون زد و بند غارتگران با برخی مسئولان و دست اندر کاران صورت پذیرفته باشد

محمد دهقانی عضو هیئت رئیسه مجلس : در هیچ زمانی ؛ این اندازه فساد در اطراف مقام های ارشد اجرائی کشور وجود نداشته است

ناطق نوری : چپاولی معادل بهای 30 میلیون بشکه نفت و یا 30 کیلومتر اسکناس ده هزار تومانی نمی تواند بدون ارتباط با رأس هرم قدرت صورت بگیرد .

سید فاضل موسوی عضو کمیسیون اصل 90 : پرونده شکایت از مشائی و بقائی در کمیسیون در حال بر رسی است و ممکن است نتیجه این بر رسی منجر به بر کناری این دو مقام دولتی شود .

علی اکبر ترکان وزیر سابق راه و ترابری : دولتی که با ادعای مبارزه با فساد بر مسند قدرت نشسته است باید در مواجهه با چنین اختلاس بزرگی واکنش نشان دهد ؛ چرا که چنین اختلاس بزرگی نمی تواند کار یک نفر باشد ؛ بلکه باید قطعا" گروهی از مسئولان دولتی به آنها کمک کرده باشند .

داوود احمدی نژاد ( برادر رئیس جمهور ) : این جریان ــ باند احمدی نژاد ــ با هزینه کردن از پول بیت المال سرمایه های مملکت را چپاول می کند ؛ برای اینکه کسانی را به مجلس بفرستد که تکلیف گرا نباشند بلکه تکلیف گریز باشند . و انبوه اظهارات دیگر و .....

و سر انجام اینکه احمد توکلی نماینده مجلس میگوید : اگر دولت نمی تواند کشور را اداره کند ؛ کناره گیری کند .

و آقای ذوالنور هم می گوید : آقا ( خامنه ای ) فرمودند آتش توپخانه ( علیه باند احمدی نژاد ) شما خیلی شدید است که به مصلحت نیست ولی اولا" مقام رهبری اصل آتش ریختن را نفی نفرمودند بلکه فرمودند خیلی شدید است ؛ دوما" ممکن است فرمانده به یک یگان خود دستور دهد برگردد و به دیگری بگوید برو جلو .

اما احمدی نژاد و باند او به نظر میرسد این بار ؛ سمبه باند مقابل را بسیار پر زور دیده اند . چرا که وی بر خلاف دفعات قبل ؛ این بار جز تهدید به افشای 1400 سند از 314 تن از مقامات وابسته به باند ولی فقیه ؛ هیچ پر خاشگری و اظهارات تندی علیه باند مقابل نداشته است. سکوت احمدی نژاد آنهم در آستانه نزدیکی به انتخابات ــ که معمولا درگیری باند ها تشدید می شود ــ و در حالی که باند مقابل ؛ احمدی نژاد را به کیسه بوکس ولی فقیه تبدیل کرده است ؛ بدون دلیل نمی تواند باشد .

درست است که مطابق اسناد افشا شده ؛ نقش درجه اول رئیس دفتر احمدی نژاد ــ رحیم مشائی ــ و افراد دیگری از این باند در این اختلاس قطعی و محرز است و این می تواند یکی از دلایل و نشانه های سکوت و کوتاه آمدن های وی تلقی شود . اما یک احتمال دیگر هم می تواند متصور باشد و آن اینکه تاریخ مصرف احمدی نژاد برای ولی فقیه و نظام دینی حاکم به پایان خود رسیده است و شاید ولی فقیه ؛ پیش از پایان دوره 4 سالهِ ریاست جمهوری احمدی نژاد می خواهد خود را از شر وی رها کند . و شاید ؛ احمدی نژاد هم این خطر را احساس کرده است و بهمین خاطر حواس اش جمع هست که " دست از پا خطا نکند "

بنابراین در حالی که افکار عمومی منتظر اعلام نتیجه نهائی پرونده این اختلاس است ؛ اختلاسی که همه اسناد و مدارک افشا شده ؛ نقش باند احمدی نژاد را در آن محرز کرده است . ولی فقیه باید در مورد احمدی نژاد و باند او تصمیم بگیرد . آیا اکنون وی از این بهترین موقعیت ؛ برای حذف و تسویه حساب با احمدی نژاد استفاده خواهد کرد و یا به خاطر ملاحظات و محاسبات دیگری ؛ این فرصت طلائی از دست خواهد رفت ؟

از طرف دیگر ولی فقیه روز دوشنبه 11.07.1390 در سخنرانی برای مسئولین کشور گفت : ادامه هیاهو و جنجال بر سر این پرونده به صلاح نیست و همه باید مراقب باشند . آیا این صحبت خامنه ای به معنی آتش بس و پایان دعوای باند ها بر سر پرونده اختلاس است و وی از این فرصت طلائی برای حذف بد ترین شریک خود چشم پوشیده است ؟ باید منتظر ماند و دید.

arezo1953@yahoo.de

پاورقی ها :

1 ــ " آتش تهیه " یک اصطلاح نظامی است که منظور شلیک های پیش بینی شده توپخانه خودی بطرف دشمن است ؛ که قبل از حمله اصلی بدشمن انجام می شود که با هدف گسیختگی در فرماندهی دشمن و بر هم زدن سازمان پدافندی و خنثی سازی وسایل پشتیبانی آتش دشمن صورت میگیرد .

2 ــ " LC " مخفف یا کوتاه شده دو کلمه ی letter of credit یا همان سند های اعتباری است که معمولا" در معامله های بزرگ که فرایند مذاکره و توافق و پرداخت پول و حمل و بازرسی و تحویل گیری و ... زمان بر و طولانی است مورد استفاده قرار می گیرد و میان بانک های طرفین خریدار و فروشنده رد و بدل می شود و بدین ترتیب بانک صادر کننده LC به فروشنده تعهد می کند که به مجرد وصول اسناد مورد نظر بار نامه ؛ گواهی بازرسی و ... کل پول را بلادرنگ به بانک طرف فروشنده پرداخت نماید .

منبع:پژواک ایران