PEZHVAKEIRAN.COM اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...« بخش چهارم »
 

اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...« بخش چهارم »
اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) ولایت فقیه ؛ منشاء و مشروعیت  

محمود خادمی

 

ولایت فقیه : در طول تاریخ  در کشورهای اسلامی ( و به خصوص شیعه ) ؛ همواره حکام و زمامداران جابر و ستمگر در هر دوره سعی و تلاش نموده اند ؛ نشان دهند که حکومت آنان ناشی از اراده خداوند است . و یا تلاش کرده اند اصل و نصب عقیدتی خود را به شکلی به امامان شیعه پیوند بزنند ؛ تا خود را با عالم غیب در ارتباط نشان دهند و با سوء استفاده از اعتماد و عواطف مذهبی مردم و فریب آنها ؛ حکومت خود را از طوفان خشم و غضب فرو خفته مردم ( در مقابل جنایات و بیدادگریهای شان ) در امان نگهدارند .

نظام دینی بر آمده از انقلاب مردم که از همان آغاز بر اساس فریب دینی و سوء استفاده از عواطف مذهبی مردم پی ریزی شده بود ؛ با پیروی از اجداد و اسلاف تاریخی خود سعی کرده و می کند با توسل به حربه غیب ( وصل به امام دوازدهم شیعیان ؛ نایب امام زمان بودن و .... ) و تشکیل حکومت دینی ؛ نیروی معترض جامعه ( به حاکمیت ضد بشری اش ) را سرکوب نماید و از طرف دیگر با تخدیر جامعه ؛ محیط مجازی برای فرار از واقعیت دیکتاتوریِ خشنی که یارای تغییر آن را ندارند ؛ را برای آنان بوجود آورد ؛ تا در سایه آن بتواند به حکومت ننگین خود ادامه دهد .

 

منشاء و مشروعیت دینی :

1 ــ نظریه حاکمیت اراده خداوند بر جهان و انسان که در همه ادیان توحیدی اصلی پایه ای میباشد ؛ همواره منشاء پیدایش نظامها و حکومتهای بغایت فاسد و جنایتکاری در طول تاریخ بوده است . وقتی خدا بی واسطه و بطور مستقیم نمی تواند در زمین حضور یابد و اراده خود را اعمال کند و بطور شخصی سلطه و حاکمیت را در دست بگیرد ؛ حتما" دجال و مردم فریبا نی در روی زمین پیدا خواهند شد که با نامهای مختلف سلطان و ولی فقیه  و ... ( سلطان سایه خدا در روی زمین می شود ؛ ولی فقیه منسوب و برگزیده خداوند می شود و ...... ) و با اختیارات تام و تمام به نمایندگی و نیابت از جانب خداوند امر تعیین سرنوشت و مقدورات مردم را در دست خواهند گرفت و اراده و تصمیم خود را به عنوان اراده و تصمیم خدا بر مردم و جامعه تحمیل خواهند کرد .

بر اساس چنین نظریه ای ؛ انسان در برابر خدا قرار داده می شود و چون خدا به عنوان مبنای تمام حقوق و مالک اصلی نگریسته میشود ؛ انسان به مطلقِ وظیفه و تکلیف تبدیل می شود . در چنین رویکردی ؛ وقتی که کسانی به عنوان نمایندگان خدا در روی زمین بر سرنوشت مردم حاکم میشوند ؛ رابطه حاکمان ــ به مثابه تجلی اراده الهی ــ با مردم بصورت جاده یکطرفه ی حق مطلق با وظیفه و تکلیف مطلق خاتمه می یابد .

از نظر این دیگاه ؛ انسان دارای هیچ حقوق ذاتی در برابر حکومت ــ حکومتی که بنام و به جای خدا فرمانروائی می کند ــ نیست و وظیفه ای جز اطاعت و فرمانبرداری در برابر حکومت ــ که نماینده خدا است ــ ندارد و این تناقض آشکار در حکومت دینی است ؛ که با آزادی و حاکمیت مردمی در تعارض است و می توان از آن به عنوان منشاء همه مصائب ؛ بدبختی ها و عقب ماندگیهای مردم ایران در این  سی و چند سال اخیر یاد کرد .

 

2 ــ  با فوت چهارمین " نایب امام زمان " ؛ یعنی با شروع دوران " غیبت کبری " و اعلام اینکه " نایب چهارم " امام زمان ؛ جانشینی برای خود تعیین نکرده است ؛ آخوندها به میدان آمدند . در واقع با شروع این دوره ؛ آخوند های شیعه ــ که این دوره را انتظار می کشیدند ــ به عنوان " محدث " ؛ " فقیه " و " قاضی شرع " از زمین و آسمان جوشیدن و باریدن گرفتند . در ادامه و بتدریج بدلیل زمینه های مستعد و شرایط مناسب تاریخی ؛ وجود و حضور این قشر و طایفه ــ آخوندها ــ به عنوان صاحب عله های اصلی و کلید داران عالم غیبِ مذهبِ تشیع رسمیت یافت . " ولی فقیه " محصول این پروسه رشد و سلسله مراتب آخوندی در این شرایط و دوره بوده است  .

یعنی با شروع دوران غیبتِ امام دوازدهمِ شیعیان و بعبارتی بعد از پایان دوران غیبت کبری ( مرگ نایب چهارم ) ؛ از آنجا که رابط دینداران ــ مردم دیندار ــ با عالم غیب قطع شده بود ؛ آخوندها و در تکامل ــ این موجودات ــ ولی فقیه بعنوان حلقه وصل با عالم غیب قد علم کرد و این مسئولیت بزمین مانده را ؛ در تاریخ تشیع بعهده گرفت .

اما بر اساس شواهد و مدارک تاریخی ؛ با این تلقی از ظهورِ آخوند و ولی فقیه (تلقیِ حلقه های وصل با عالم غیب ) ؛ حضور و بساط آنها ابدی و پایدار نمی باشد . و بساط فریب دینی آخوندها ( ولی فقیه و مراجع و ..... ) تا زمانی گرم است که رقیبی برای دکان دینی شان ــ حلقه وصل بودن با عالم غیب ــ پیدا نشود و ظهور نکند و الا در صورت وجود رقیب قابل و قدرت مندی برای آنان ؛ دکان دینی شان تخته و موجودیت شان به خطر خواهد افتاد .

مثلا" بگواهی تاریخ ؛ اسناد و متون مذهبی ثبت شده ؛ تا زمانیکه دوران نبوّتِ پیامبران و امامتِ امامان شیعه به پایان نرسیده بود و در زمان حضور آن بزرگواران ؛ حتی یک آخوند مربوط به ادیان مختلف یافت نمی شود ( چه رسد به ولی فقیه ) . چون در این دوران صاحب علهِ اصلیِ عالم غیب وجود دارد . وقتی چنین کسی هست که می توان از کانال وی با خدا و عالم غیب تماس گرفت ؛ چرا باید او را رها کرد و با این عتیقه ها ــ آخوند ها ــ تماس گرفت .

در دوران قیام اعتراضی بعد از انتخابات ریاست جمهوری ؛ هم مردم ایران به عینه دیدند و شاهد بودند ؛ که وقتی احمدی نژاد با ادعای نمایندگی امام زمان ؛ دولت امام زمان تشکیل داد و مدعی شد که تحت مدیریت و رهبری " ولی عصر " کشور را اداره میکند و در مقابل ولی فقیه قد علم کرد و بی اعتنا به ولی فقیه او را دور زده و میان بر با امام زمان تماس گرفت ؛ وحشت و سراسیمگی سرا پای آخوندها و ولی فقیه را فرا گرفت و با ترس و وحشت از کسادی دین طلبی ریایی و  تخته شدن دکان " نایب امام زمانی " شان با بسیج همه آخوندها و باند اصولگرای وابسته به ولی فقیه به مقابل همه جانبه با احمدی نژاد پرداختند  .

 

3 ــ اساسا" مذهب شیعه هم به دلیل ؛ ادعای زنده بودن یکی از امامانشان ( امام دوازدهم ) که در غیبت است و سرانجام ظهور خواهد کرد و هم بدلیل اینکه حقانیت موضوع امام زمان ( از تولد ؛ غیبت و ظهورش ) در هاله ای از رمز و راز ؛ تردید و ابهام قرار دارد ؛ زمینه و پتانسل پذیرش خرافات در جامعه ( بین مردم ) را ایجاد کرده است . در چنین زمینه و بستری ( که معمولا" به وسیله آخوندهای شیعه نیز تشدید می شود ) بوده است که در طول تاریخ شاهد بوده ایم که هر چند مدت یکبار ؛ یک نایب امام زمان ظاهر شده است و از قِبل ادعای رابطه با امام زمان و عالم غیب بساط کلاشی ؛ غارت و چپاول مردم را پهن کرده است ؛ کما اینکه در همین دوره حاکمیت آخوندها چندین بار شاهد ظهور نایب امام زمان جور وا جور بوده ایم .

بنابراین بحث " حکومت اسلامی " و " ولایت فقیه " ریشه در اعتقاد مردم به امام غایب و ایمان به ظهور مهدی موعود و تشکیل حکومت اسلامی دارد . تفکر مهدویت و اندیشه ظهور مهدی موعود ؛ اصلی اساسی و بنیادی در مذهب تشیع است . علیرغم اینکه ؛ این تفکر معتقد است ولی فقیه مطلقهِ اصلی ؛ امام غایب ( امام دوازدهم شیعیان ) میباشد . اما خمینی ملعون ؛ بر خلاف نظریه سنتی شیعه ــ که معتقد است تشکیل حکومت اسلامی تنها در قلمرو اختیارات امام معصوم می باشد و ولی فقیه مطلقه در حقیقت امام دوازدهم است ؛ با پیروزی قیام بهمن 57 ؛ در تدارک و زمینه سازی برای تشکیل حکومت اسلامی تئوری عصرِ حجری ولایت فقیه که قبلا" و در دوران تبعید در عراق تدوین کرده بود را به جریان انداخت .

 

4ــ حکومت دینی مجری شریعت و احکام فقهی است ؛ متخصصین احکام فقهی هم مراجع ؛ آخوندها و فقها می باشند . مردم عادی چون سواد حوزوی ندارند و از احکام فقهی بی اطلاع هستند بناچار باید از فقها و مراجع ؛ تقلید و تبعیت کنند . در اینصورت همه مردم به ولی فقیه ( مجتهد جامع الشرایط ) نیاز دارند .

بر خلاف یک حکومت جمهوری واقعی که مردم بر سرنوشت خود حاکم هستند و آینده خود را ؛ خود رقم می زنند ؛ در یک نظام دینی مردم صغیر و نا بالغ محسوب شده  و ولی فقیه جامع الشرایط بر همه مردم ولایت و سرپرستی می کند . در چنین حالتی به گواهی اسناد و متون مذهبی ؛ فقها همیشه رابطه خداوند و مردم را ــ که توجیه گر  رابطه خود با خلایق معرفی می کرده اند ــ بر مبنای رابطه ارباب و بندگانش تصویر کرده اند . بر اساس همین اندیشه فقهی قرون وسطائی است که امروزه در نظام جمهوری اسلامی ؛ رابطه ولی فقیه و دولت اسلامی با مردم ایران ؛ به رابطه خدایگان و بندگان تبدیل شده است . رابطه ای که از اساس با آزادی ؛ جمهوریت ؛ حاکمیت مردمی و حقوق بشر در تعارض است .

علامه طباطبائی ( المیزان جلد چهارم ص 191 ) : در عصر حاضر ؛ حاکم اسلامی ( ولی فقیه ) باید طبق سیره رسول الله حکومت نماید و ....... باید احکام الهی را بدون هیچ کم و زیادی حفظ و اجرا نماید . بنابراین هیچ انسانی اجازه جعل قانون و دخل و تصرف در احکام فقهی را ندارد .

 

5 ــ تلقی حداکثری خمینی از اسلام که آن را کامل و جامع و پاسخگوی همه نیازهای بشری می دانست ــ خمینی معتقد بود که اسلام یک دین کامل است که برای همه امور زندگی و همه مشکلات جامعه در هر دوره ای راه حل و برنامه دارد ــ باعث شد که ولی فقیه در تمام زمینه های سیاسی ؛ اقتصادی ؛ فرهنگی و حتی در زوایای زندگی خصوصی افراد جامعه دخالت داشته باشد و حکم صادر کند . خرابی حرث و نسلِ کشور و تباهی و سیه روزی که امروزه بر کشور ما سایه افکنده است ارتباط مستقیم با اندیشه فقهی و سیاسی خمینی پلید دارد و تئوری ولایت فقیه محصول این اندیشه سیاه میباشد  . اعتقادی که می گوید : در تمام امور سیاسی ؛ اقتصادی ؛ فرهنگی ؛ قضائی و .. ولی فقیه می تواند حکم حکومتی صادر کند و ولی فقیه دارای اختیارات تام است و اطاعت از حکم اش واجب است ( صحیفه نور جلد 25 )

 

البته بنیانگذار جمهوری اسلامی خمینی پلید از سالها دور ؛ یعنی در سال 1348 نوید اجرائی کردن تئوری ولایت فقیه و تشکیل حکومت اسلامی با ذکر جزئیات و مشخصات آن را داده بود . آیت الله مصباح یزدی ؛ تئوریسین اصلی نظام بعد از مرگ خمینی به دست بستگی های اولیه خمینی و سایر سر دمداران نظام در تشکیل حکومت اسلامی در همان اوایل پیروزی انقلاب ــ زمان تدوین قانون اساسی ــ اعتراف کرد . وی میگوید : حکومت اسلامی ؛ نظامی از بالا به پائین است که ولی فقیهِ منسوب خداوند ؛ سه معاونت را نصب می کند . معاون اجرائی با نام رئیس دولت ؛ معاون قضایی بنام رئیس قوه قضائیه و معاون تقنینی بنام مجلس شورای اسلامی ؛ که این مجلس مشورتی بوده و اعضاء آن توسط رهبر منصوب میشوند و ...

وی در ادامه می گوید : پذیرش انتخابات ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس در قانون اساسی از سر اضطرار بوده و در زمانی که شرایط آماده شود باید احکام اضطراری وام گرفته شده از غرب از قبیل جمهوریت ؛ انتخابات و .... را به زباله دانی تاریخ انداخت و حکومت ناب اسلامی ولایت فقیه را محقق کرد .

تحقق و نهادینه شدن تئوری ارتجاعی و عقب مانده " ولایت فقیه " در کشوری چون ایران ــ با فرهنگی غنی و پر بار و تمدنی درخشان ــ مدیون کاریزما و کسب جایگاه ویژه ای بود که خمینی در جریان انقلاب 1357 کسب کرده بود .

واقعیت این است که از همان ابتدای انقلاب ؛ آخوندهای تازه به قدرت رسیده سودای تشکیل حکومت اسلامی را در سر می پروراندند و بعد از آن هم بر اساس شایعاتی که در سال 1376 ورد زبانهای دست اندرکاران و مقامات بلند پایه نظام بود ؛ می خواستند با تغییر قانون اساسی ؛ جمهوری اسلامی موجود ــ که هیچوقت حتی یک جمهوری نیم بند هم نبوده است  ــ را به حکومت اسلامی تغییر دهند . در آن زمان ؛ شروع تغییرات و اجرائی کردن این پروژه را منوط به پیروزی ناطق نوری در انتخابات ریاست جمهوری کرده بودند . ناطق نوری در انتخابات سال 1376 از خاتمی شکست سختی خورد و بدنبال آن ؛ این پروژه متوقف شد .

اما واقعیت این است که ؛ حکومت دینی با هر خوانشی که از دین وجود داشته باشد ( نو اندیشی دینی و غیر آن ) ؛ از آنجا که سرنوشت مردم را به گروگان ولی فقیه در می آورد ؛ از آنجا که با مردم سالاری و جمهوریت تضاد ماهوی دارد و از آنجا که مردم را به دو دسته دیندار و بی دین تقسیم می کند و از این طریق تبعیض در حقوق بشر را نهادینه می کند . نمی تواند نوید بخش دمکراسی ؛ آزادی و حقوق بشر برای مردم باشد .

در مقابل حکومت دینی و ولایت فقیهی ؛ جمهوریت ــ یک حاکمیت سکولار و غیر دینی  ــ قرار دارد ؛ حکومتی که در آن اداره کشور بر بنیاد های غیر دینی استوار است . در این حکومت آزادیهای فردی ؛ حقوق مردم ؛ برابری همه اقشار جامعه در برابر قانون و .... بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر برسمیت شناخته میشود و قدرت دولت نیز از اراده مردم و ملت ناشی میشود و نه هیچ قدرت غیبی دیگر .

در این باره در آینده و در بخش های دیگر خواهم نوشت ...... ادامه دارد

 

محمود خادمی ــ 30.04.2012  

arezo1953@yahoo.de     

منبع:پژواک ایران


محمود خادمی

فهرست مطالب محمود خادمی  در سایت پژواک ایران 

*تاج زاده و سوء استفاده از حمایت و همدردی مردم با زندانیان  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظام و شروع یک سر فصل « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظامو شروع یک سر فصل « بخش اول »   [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ نابرابری طلبی و استثمار اقتصادی « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ توجیه گر نابرابری و استثمار « بخش اول »  [2013 Mar] 
*زنان میهن ؛ نه به " تمکین " * از نظام مرد سالارِ دینی   به بهانه هشت مارس [2013 Mar] 
*دیه ؛ قصاص ؛ سنگسار و ..... احکامی الهی یا تاریخی ؟!  [2013 Feb] 
*امام زاده سازی و ترویج خرافات  [2013 Feb] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش سوم ) هاشمی رفسنجانی به صحنه می آید [2013 Jan] 
*احمدی نزاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش دوم )   [2013 Jan] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد* ( بخش اول )  [2013 Jan] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش ششم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش پنجم ) امامت قدسی ؛ تقیّه و حکم حکومتی [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش چهارم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضلِ اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش سوم ) حکومت دینی ؛ رمز تداوم پایداری ولی فقیه  [2012 Nov] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش دوم ) نهاد روحانیت ؛ ولایت فقیه ؛ فتوا و اسلام سیاسی  [2012 Nov] 
*روحانیتِ شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی  [2012 Nov] 
*احمدی نژاد ؛ سپر بلا یا اپوزیسیون ؟!  [2012 Oct] 
*«انتخابات آزاد» یا اجتناب ناپذیریِ سرنگونیِ رژیم ؟!  [2012 Oct] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... بخش سیزدهم ( آخر ) جنبش اعتراضی 22 خرداد ؛ نیزه ملت برای سرنگونی جنبشی شکست نا پذیر است [2012 Sep] 
*اجلاس غیر متعهدها ؛ تَرتیزکی1 که قاتل جان شد  [2012 Sep] 
*شکنجه ؛ موضوع و مقوله ای تاریخی  [2012 Sep] 
*راه حلی واقعی برای مقابله با زلزله معنویات آخوندی ؛ صدقه و دعا !!!! [2012 Aug] 
*نظام ولایت فقیهی ؛ کِشتگاهِ اصلیِ فاجعه و ویرانی اخلاق در جامعه  [2012 Aug] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دوازدهم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 Jul] 
*مذاکره و جنگ ؛ نه حمایت از مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم ؛ آری  [2012 Jul] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش یازدهم )  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دهم )  [2012 Jun] 
*حاکمیت فتوا ؛ ناقض قانونیت و کشورداری  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمين و .....( بخش نهم )  جنبش سبز ؛ نيزه ملت برای سرنگونی پايه گذاران ؛ جوانان و دانشجويان و ....  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ... ( بخش هشتم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش هفتم )  [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش ششم ) اصلاح طلبان و خامنه ای  [2012 May] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و ..... ( بخش پنجم )  اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) و ولایت فقیهی خامنه ای [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...« بخش چهارم » اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) ولایت فقیه ؛ منشاء و مشروعیت  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی- « بخش دوم »  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمیِ جدی برای مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*بَختَک اصلاح طلبیِ دینی ؛ مانع رشد و ارتقاء جنبشِ مردم  [2012 Mar] 
*زنان ؛ زیانکاران اصلی انقلاب 57  به مناسبت " 8 مارس " روز جهانی زن [2012 Mar] 
*تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی   [2012 Feb] 
*منتقدان نو ظهور ؛ نشانه های فروپاشی و سقوط   [2012 Feb] 
*انتخابات مجلس ؛ غَزوِه1 سرنگونی یا شرایط " بدر " و " خیبر "   [2012 Jan] 
*سرنگونی رژیم ؛ گزینه اصلی برای جلوگیری از جنگ   [2011 Dec] 
*حکومت دینی ؛ استبداد قانونی مبتنی بر احکام و قوانین شریعت  [2011 Dec] 
*« نوسازی نظام» و پایان پروژهِ اصلاح طلبیِ دینی  [2011 Nov] 
*موسوی و کروبی سکوت چرا ؟!  مصلحت مردم و انقلاب یا مصلحت نظام ؟  [2011 Oct] 
*افشایِ اختلاس یا آتش تهیه باند ولی فقیه برای زمینه سازی جراحی احمدی نژاد از نظام   [2011 Oct] 
*نه به انتخابات نمایشی ؛ سر فصل یک «اجماع ملی» برای سرنگونی  [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی ؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! بخش دوم   [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! «بخش اول»   [2011 Sep] 
*گذر از خيال، دولت ملی بختيار پادزهر استبداد دينی بود!   [2011 Aug] 
*تشدید منازعات باند های اصولگرا ؛ زمینه ساز سرنگونی استبداد دینی  [2011 Aug] 
* «نه» به انتخابات نمایشی رژیم ؛ آزمونی فرا روی اصلاح طلبان  [2011 Jul] 
*حاکمیت دینی مروّج بحران و هرج و مرج اخلاقی در جامعه   [2011 Jun] 
*فقر و بی عدالتی ؛ انکار واقعی حقوق بشر   [2011 Jun] 
*جن گیری ؛ رمّالی و ..... بهانه است و قدرت نشانه   [2011 May] 
*اختلاف سید خراسانی و شعیب بن صالح ؛ بلا تکلیفی ظهور   [2011 May] 
*مقصد نهائی تحولات دنیای عرب در متن جهان یک قطبی!؟  [2011 Apr] 
*احمدی نژاد ؛ پیش به سوی یک دیکتاتوری غیر دینی  [2011 Apr] 
*دشمنی ژنتیک کدیور با مجاهدین ؛ چرا ؟  [2011 Apr] 
*ولی فقیهِ اتمی مرگ می شود ؛ نابود کننده دنیا   [2011 Mar] 
*اشک ها و لبخندها ؛ بهاران خجسته آزادی در راه است  [2011 Mar] 
*25 بهمن ؛ پایانی و آغازی نو برای جنبش مردم ایران  [2011 Mar] 
*سرنگونی رژیمِ زن ستیز شرطِ ضروری رهائی و برابری زن ایرانی  [2011 Mar] 
*شورشی نافرجام ؛ یا طلیعهِ انفجارِ آزادی در قاره سیاهان  [2011 Jan] 
*«جمهوری ایرانی» ؛ جمهوری مدرن برای مشتاقان آزادی (در ایران فردا)  [2011 Jan] 
*نگاهی نو به قیام مردم در 22 خرداد  [2010 Dec] 
*راستی ؛ ایران ما را فردائی هست !؟ افق کدام است ؟ [2010 Nov] 
*«آلترناتیو» واقعی یا آلترناتیوی که اجنه ها رهبری می کند   [2010 Nov] 
*میهن پرستی واقعی یا ناسیونالیسم رضا خانی ؟   [2010 Oct] 
*آیا احمدی نژاد و باند او ,, دجالان (1) ؛؛ قبل از ظهور هستند ؟!  [2010 Sep] 
* آیا حجتیه ؛ پیروز نهائی جنگ و دعوای 30 ساله باندهای نظام است ؟!   [2010 Sep] 
*اصلاحات ساختار شکن در هدف: انقلابی ؛ در روش : مسالمت آمیز   [2010 Aug] 
* اصلاح طلبان ؛ اجرای بی تنازل قانون اساسی  هم استراتژی هم تاکتیک [2010 Aug] 
*هجمه خطی به خامنه ای ؛ زمینه چینی برای نفی اصل ولایت فقیه   [2010 Jul] 
*قانون اساسی و آینده جنبش سبز   [2010 Jul] 
*نفی خمینی و ولایت فقیه ؛ واجب عینی اصلاح طلبان   [2010 Jul] 
* اعتراف به خطاهای گذشته بدون تبری جستن از خمینی اعتماد برانگیز نیست   [2010 Jun] 
*تأثیر اعدام های 19 اردیبهشت بر روند جنبش سراسری مردم  [2010 May] 
*جنبش سبز و تفاوت بارز دو نسل  [2010 Apr] 
*بهار پایدار آزادی مردم فرا میرسد!   [2010 Mar] 
* آیا واقعا" اصلاح طلبان، جنبش سبز را رهبری می کنند؟!   [2010 Feb] 
*آیا انقلاب دیگری در راه است ؟!   [2010 Jan] 
*تظاهرات اعتراضی عاشورا ؛ پایان و مرگ « اصل ولایت فقیه »  [2010 Jan] 
*منتظری آزاده ای که از نو باید شناخت   [2009 Dec] 
* برای اولین بار ؛ ترس از ماه محرم ؟!  [2009 Dec] 
*جنبش دانشجوئی و رهبری قیام مردم ایران  [2009 Dec] 
* شانزده آذر و شعار اتحاد ؛ مبارزه ؛ پیروزی   [2009 Nov] 
*جنبش سبز، نیزه ملت!  [2009 Nov] 
* وظایف نیروهای سیاسی در شرایط مرگ خامنه ای؟!   [2009 Oct] 
*جایگاه نهاد دین در نظام سکولار  [2009 Oct] 
*جنبش سبز و راه طولانی تا رسیدن به سکولاریسم   [2009 Sep] 
* کجا بایستیم بهتر است ؟!   [2009 Sep] 
* چرا این رژیم آمد و چه خوب شد که آمد   [2009 Aug] 
* لزوم همراهی اصلاح طلبان با خواسته های اصلی جنبش!  [2009 Aug] 
*با افتخار قهرمانان جنبش با شکوه ایران را معرفی کنیم   [2009 Aug] 
*توضیح ضروری   [2009 Aug] 
*کودتای 28 مرداد و تجاربی برای جنبش مردم ایران  هر گز در مسیر پیموده شده گام بر ندارید ؛ زیرا این راه تنها به همان جائی میرسد که دیگران رسیده اند ( گراهام بل ) [2009 Aug] 
*حمله به ساکنین قرارگاه اشرف محکوم است  [2009 Jul] 
*آزادی، حق مردم ایران است!  [2009 Jul] 
*جنبش با شکوه مردم را تقویت کنیم، نه تضعیف!   [2009 Jul] 
*جنبش اعتراضی مردم ادامه خواهد یافت!  [2009 Jul] 
*به جنبش حق طلبانه مردم بپیوندیم!  [2009 Jun]