PEZHVAKEIRAN.COM مذاکره و جنگ ؛ نه حمایت از مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم ؛ آری
 

مذاکره و جنگ ؛ نه حمایت از مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم ؛ آری
محمود خادمی

 

 « بمناسبت برگزاری 3 دوره مذاکره هسته ای بدون نتیجه در استانبول ؛ بغداد و مسکو میان کشورهای  5+1 و ایران »

 

مقدمه : دور جدید مذاکرات هسته ای رژیم و کشورهای  5 + 1 ( 5 کشور عضو شورای امنیت بعلاوه آلمان ) بعد از یک وقفهِ طولانی 15 ماهه در 26 فروردین در استانبول آغاز شد . دور دوم این مذاکرات در 3 و 4 خرداد در بغداد و دور سوم در 29 خرداد در مسکو بر گزار گردید .در این مذاکرات دو طرف مذاکره به هیچ توافقی نرسیدند .

فعالیت مخفیانه اتمی رژیم از سال دوم ریاست جمهوری محمد خاتمی عملا" آغاز گردید ولی ایدهِ ضرورت برخورداری رژیم از سلاح اتمی به آخرین روز های جنگ ایران و عراق بر میگردد . وقتی که در اواخر جنگ 8 ساله ایران و عراق ؛ هاشمی رفسنجانی فرمانده کل قوای آن زمان از محسن رضائی فرمانده وقت سپاه پاسداران خواست که گزارشی در باره وضعیت جبهه های جنگ و چشم انداز آینده جنگ بنویسد . محسن رضائی طی گزارشی به رفسنجانی ؛ هر گونه تعیین و تکلیف شدن نهائی جنگ ( پیروزی در جنگ ) را به داشتن سلاح اتمی موکول کرد .

با خاتمه جنگ اگر چه برنامه " مجهز شدن به سلاح اتمی " در دستور کار مسئولان رژیم قرار داشت ولی بدلایل مشکلات و شرایط بعد از جنگ عملا" تا سال دوم ریاست جمهوری خاتمی در این زمینه اقدامی صورت نگرفت . در واقع فعالیتهای اتمی رژیم از سال دوم ریاست جمهوری خاتمی شروع شد . بعد از 6 سال فعالیت مخفیانه اتمی رژیم ؛ برای اولین بار این فعالیت ها توسط سازمان مجاهدین افشا گردید . با افشای ابعاد برنامه های اتمی رژیم ؛ فشار های غرب و امریکا برای کنترل و متوقف کردن این برنامه شروع شده و هنوز ادامه دارد . این مقاله نوشته ای است در مورد اهداف ؛ خطرات ؛ چشم انداز و راه حل واقعی برنامه اتمی رژیم .

 

یکم ــ اهداف رژیم از بلند پروازی های اتمی :

بازی اتمی در ایران اساسا" یک بازی قدرت است . آخوندهای حاکم بر ایران از ابتدای حاکمیت و سلطه بر ایران ؛ سیاست دوگانه سرکوب و اختناق در داخل کشور و بحران و جنگ افروزی در خارج از مرزهای کشور را ــ برای کنترل و مهار نارضایتی ها و اعتراضات مردم ــ راهنمای عمل خود قرار دادند . این رژیم در دور اول حکومت بر کشور ؛ حیات خود را به جنگ ویرانگر ــ و کشور بر باد ده ــ با عراق گره زد و تا توانست به بهانه جنگ با دشمن خارجی هر ندای آزادیخواهی و فریاد های حق طلبانه مردم را در گلو خفه کرد . بی جهت نبود که در آن روزها ؛ خمینی گور به گور شده جنگ را " نعمت الهی " می خواند و از ادامه جنگ تا آخرین خشت خانه های مردم صحبت می کرد .

بعدا" که رژیم مجبور به آتش بس در جنگ با عراق شد ( خمینی پذیرش آتش بس با عراق را به " جام زهر " تشبیه کرد ) ؛ سر دمداران حاکم بر کشور که دیگر بهانه جنگ ــ برای سرکوب مخالفین و مهار اعتراضات ــ را از دست داده بودند ؛ استمرار " برنامه اتمی بهر قیمت " را به عنوان جانشینی برای تداوم سیاست جنگ بر گزیدند . در واقع حکام جمهوری اسلامی بعد از خاتمه جنگ شعار " انرژی هسته ای     حق مسلم ماست " را جانشین شعار " جنگ جنگ   تا پیروزی " کردند .

اکنون نیز که رژیم حاکم بر ایران بناچار به مذاکره با غرب روی آورده است . با طرح شعارهای دروغین و ماجراجویانه در خصوص انرژی هسته ای ؛ ضمن تنش آفرینی در خارج کشور و سرکوب آزادیخواهان در داخل کشور می کوشد که مسائل خود با غرب را نه در چارچوب مصالح عالیه مردم و منافع ملی کشور بلکه فقط در جهت سیاستی بر پایه حفظ نظام و محکم کردن موقعیت ارتجاع حاکم و کانون های با نفوذ " قدرت " و " ثروت " حل و فصل نماید .

واقعیت این است که ؛ بمب اتم که رژیم حاکم بر کشور ما بدنبال تهیه آن است ؛ بدلیل ماهیت ویرانگر و رعب آفرین اش اساسا" کارکردی سرکوبگرانه و وحشت آفرین دارد . بهمین دلیل می تواند تقویت کننده و مکمل دستگاه سرکوب و نظامی گری رژیم باشد  . به عبارتی مکمل دستگاه سرکوبی است که به عریان ترین وجه ممکن به سرکوب و قلع و قمع معترضین و آزادیخواهان در جامعه ایران مشغول است . بعلاوه پروژه اتمی ؛ از دیدگاه کارگزاران امنیتی رژیم می تواند به مثابه وسیله ای برای تهدید و باج خواهی منطقه ای و جهانی برای حفظ و بقای رژیم بکار رود و همچنین از نظر رژیم این سلاح ــ بمب اتم ــ برای توسعه طلبی و تحقق امپراطوری اسلامی و زمینه سازی برای ظهور " امام غایب " نیز ضروری و حائز اهمیت اساسی است  .

روشن است که ؛ ابراز و تکرار شعار " انرژی هسته ای    حق مسلم ماست " از طرف سردمداران رژیم حاکم بر ایران ؛ یعنی در کشوری که پاسخ حق خواهی مردم و معترضین با زندان و رگبار گلوله ها داده می شود ؛ شعاری است در جهت فریب و تحمیق مردم . هیچ حقِ مسلمی بالاتر از آزادی و بر قراری حاکمیت ملی برای ایرانیان وجود ندارد . حق بی بدیل مردم ایران برخورداری از دمکراسی و حقوق بشر و ..... می باشد . حقی که بیش از 33 سال است از مردم ایران سلب شده است . آنچه را رژیم ضد بشری حق مسلم  مردم میداند چیزی جز بردن مردم به آستانه یک خودکشی جمعی و تباهی و نابودی کشور نیست .

 

دوم ــ خطرات ناشی از برنامه های اتمی :

اکنون که دیگر جغدِ شوم جنگ در آسمان ماتمزده کشورمان به پرواز در آمده است ؛ بهتر از گذشته می توان از خطرات ناشی از " ادامه برنامه های مشکوک اتمی " رژیم ــ که جان و هستی مردم و کشور را تهدید میکند ــ صحبت کرد و نوشت ؛ نوشت که به چه دلیل رژیم ضد بشری حاکم بر کشور ما ؛ اصرار بر حفظ و تداوم  برنامهِ اتمی  دارد ؟!! که هر یک از تأسیسات و مراکز هسته ای اش در شهرهای مختلف ایران ؛ به مثابه یک " بمب هسته ای " در حال کنترل می باشند . ذیلا" در این باره بیشتر می نویسم . اهم خطرات ناشی از برنامه اتمی رژیم عبارتند :

1 ــ خطرات ناشی از زلزله : ایران کشوری زلزله خیز است و خطر وقوع یک زلزله بیش از هر خطر دیگر مراکز اتمی رژیم و بالطبع جان و هستی مردم را تهدید میکند . در کشوری که مدارس و ساختمانهای عمومی عمدتا" دهه ها پیش ساخته شده و هیچ انطباقی با استانداردهای بین المللی زمین لرزه ندارند و در کشوری که فهرست و لیست بناها و تأسیسات آسیب پذیر ــ مانند سد ها ؛ پلها ؛ لوله های آب و فاضلاب و نیروگاههای اتمی و .... ــ که در صورت وقوع هر زمین لرزه ای آسیب های جدی خواهند دید سر به آسمان می زند . زلزله ای ــ همه میدانیم که ؛ هیچ گو شه ای از ایران از خطر زلزله در امان نبست ــ نه در ابعاد زلزله ژاپن ــ هفت و چهار دهم ریشتر ــ ؛ حتی یک طوفان موسمی و هر رویداد طبیعی دیگر و حتی زلزله ای در ابعاد 6 ریشتر ــ زلزله ای که شهر بم را با خاک یکسان کرد ــ می تواند بلایا و فاجعه های ویرانگر و جبران ناپذیری بدنبال داشته باشد .

اما فراتر از آن ؛ با وجود هر گونه تدابیر ایمنی و پیشگیری های دیگری هم که برای مقابله با زلزله اتخاذ شود . آنچه که مسلم و حتمی است ؛ نیروگاههای اتمی و سایر مراکز هسته در هر کشوری که باشند اساسا" و ذاتا" خطر آفرین می باشند و درست بهمین دلیل است که هیچیک از شرکتهای بیمه در کشورها ؛ حاضر نمی شوند که بیماریهای ناشی از انفجارات و دیگر فعل و انفعالات اتمی و هسته ای را زیر پوشش خود بگیرد .

2 ــ تحریم ها و خطرات مراکز اتمی :

بدلیل انزوای بین المللی رژیم و تحریم های فراگیر جهانی ــ و تصویب شده توسط شورای امنیت ــ و تحریم  های جداگانه و مستقل کشورهای اروپایی و امریکا ؛ مراکز اتمی ایران و به خصوص مراکز غنی سازی اورانیوم با تکنولوژی قاچاق و غیر استاندارد راه اندازی شده اند و یا مانند راکتور بوشهر با تکنولوژی 40 سال پیش و یا تکنولوژی تجدید نظر شده راکتورهای روسی ــ که چندان قابل اعتماد نمی باشند ــ ساخته شده است . این کیفیتِ نازل تکنولوژی بکار رفته در تأسیسات اتمی ؛ این مراکز را نا امن و خطر آفرین کرده است ؛ بطوریکه می بایست هر لحظه احتمال وقوع حوادثی تلخ و ناگوار را در این مراکز انتظار کشید   .

مورد دیگر که باید به آن اشاره کرد ؛ مجتمع " آب سنگین اراک " است . بر اساس ادعاهای رژیم ؛ راکتور آب سنگین اراک با طراحی داخلی ساخته و استفاده می شود . طراحی داخل  در حالی است که رژیم ایران نه از رشد صنعتی لازم برای ساختن یک رأکتور اتمی برخوردار می باشد و نه تجربه قبلی در این زمینه دارد .

بعلاوه برای داشتن یک راکتور اتمی و راه اندازی و بکار یردن آن ؛ نیازمند مدیریت دقیق و آموزش دیده و آشنا به تجارب و فن آوریهای روز اتمی ؛ نظارت کارشناسانه و توجه به امور ایمنی و برنامه ریزی منظم برای این منظور می باشد . در حالیکه در مراکز اتمی رژیم به خصوص مجتمع آب سنگین اراک ؛ اصلا" چنین تدابیری اتخاذ نشده است .

رژیم ضد ملی و کشور بر باد ده و متخصصان اش برای این منظور نه صلاحیت لازم را دارند و نه قابل اعتماد می باشند . سطح آگاهی و صلاحیت رئیس جمهور ام القرای اسلام در همان حد است که انرژی اتمی برای رژیم ؛ توسط دختر بچه ای در آشپز خانه تولید شود و یا یک دختر 15 ساله در زیر زمین خانه اشان اورانیوم را برای آخوندها غنی سازی کند . تخصص واقعی این رژیم و کارگزارانش در دسیسه چینی علیه مردم و منافع ملی کشور ؛ شکنجه و تیر باران ؛ دروغ و فریب بیشتر ؛ دزدی ؛ چپاول و ...... میباشد  .

3 ــ خطر جنگ طلبی های رژیم :

خطر دیگری که مراکز اتمی رژیم و بالطبع مردم ایران را تهدید می کند ؛ سیاست های مربوط به مخالفت و سر پیچی رژیم از قطعنامه های سازمان ملل و شورای امنیت در رابطه با پرونده های اتمی  ؛ صدور تروریسم و بنیاد گرائی ؛ مداخله جوئی در کشورها و بخصوص دوستان امریکا در منطقه  و .... می باشد . این سیاست ها  خطر جنگ و حمله به تأسیسات اتمی رژیم را افزایش می دهد . ادامه این سیاست ها هر آن ؛ کشور ما را به آستانه جنگ ویرانگر دیگری می کشاند . که در این صورت مراکز اتمی در ایران ؛ نخستین آماج چنین جنگ ویرانگری خواهند بود . ضمن اینکه مراکز اتمی رژیم ــ برای پیشگیری و جلوگیریِ از تولید احتمالی بمب اتم توسط رژیم ــ  همیشه اهداف خوبی برای هر نوع خرابکاری تلافی جویانهِ عوامل نفوذی کشورهای مخالف رژیم حاکم بر میهن می باشند .

 

سوم ــ تردیدها نسبت به صلح آمیز بودن برنامه اتمی :

بعد از افشای پروژه های متعدد مخفیِ مربوط به فعالیت های اتمی رژیم ؛ تردید ها نسبت به صلح آمیز بودن این فعالیت های اتمی رژیم شروع و روز بروز بیشتر شده است  . این تردیدها کاملا" طبیعی و موجه می باشند زیرا :

اولا" اصرار بر ادامه فعالیت های اتمی با هزینه های هنگفت اقتصادی بدون هیچ توجیه اقتصادی آنهم در کشوری که بر دریا نفت نشسته است و از بزرگترین دخایر گازی در جهان بر خور دار است ؛ اساسا"  شک برانگیز است .

ثانیا" اگر رژیم ایران واقعا" یک " برنامه صلح آمیز هسته ای " به منظور تولید برق و یا  مصارف صنعتی دیگر را دنبال میکند ؛ چه نیازی به این همه مخفی کاری و فریب و دروغ دارد ؟! در طول دو دهه ای که از عمر فعالیت های هسته ای رژیم گذشته است ؛ رژیم ایران ضمن بی اعتنائی کامل به خواست نهادهای بین المللی ذیربط و جامعه جهانی برای بازدید از مراکز هسته ؛ هر ساله نیز به تعداد مراکز هسته ای مخفی خود در کشور افزوده است .

از مؤلفه های اصلی ایجاد اعتماد میان دو طرف ؛ دو کشور و .... پای بندی آنها به صداقت در عمل می باشد . در حالیکه حدود 2 دهه از شروع بکار فعالیتهای اتمی رژیم می گذرد ؛ علاوه بر پنهانکاری و دروغ  ؛ آنها به هیچیک از تعهدات بین المللی خود پای بند نمانده اند . برای مثال ؛ علیرغم توافق نامه سعد آباد ( 29 مهر 1389 ) ؛ توافق نامه بروکسل ( 4 اسفند 1389 ) و توافق نامه پاریس ( 17 بهمن 1389 ) برای توقف غنی سازی میان ایران و کشورهای اروپائی ؛ هیچوقت غنی سازی در تأسیسات اتمی رژیم متوقف نشده است  .

در حالیکه ولی فقیهِ اتمی رژیم فتوای حرام بودن بمب اتم را صادر می کند ؛ در فاصله کوتاهی بعد از صدور فتوا  ؛ لپ تاپ حاوی نقشه های ساخت کلاهک هسته ای و سایر برنامه های هسته رژیم ــ که هدفی جز تولید بمب اتم را دنبال نمی کنند ــ متعلق به کارگزاران رژیم ؛ در معرض دید خبرنگاران در سراسر جهان قرار می گیرد .

در همین مذاکرات بغداد ــ که در تاریخ 3 و 4 خرداد همین امسال برگزار شد ــ در حالیکه تولید غنی سازی 20 در صدی ــ که مورد مخالفت 5 +1 می باشد ــ توسط رژیم توجیه میشود ؛ به یکباره آثار اورانیوم 27 در صدی در تأسیسات " فردو " ی قم پیدا می شود . و هزاران دروغ و فریب دیگر و .... .

با وجود این ؛ برنامه اتمی رژیم عامل اصلی اختلاف و بی اعتمادی غرب نسبت به ایران نمی باشد و این عامل ؛ تنها بی اعتمادی موجود بین طرفین را تشدید کرده است . بی اعتمادی و مخالفت غرب و امریکا با رژیم ایران اساسا" در بنیاد گرائی اسلامی ؛ تروریسم دولتی و حمایت از گروههای تروریستی در منطقه و حتی در سراسر جهان ؛ مداخله جوئی در امور کشورها به خصوص کشورهای دوست امریکا در منطقه ؛ مخالفت و تهدید مکرر اسرائیل و ..... ریشه دارد . در محور بعد در این باره بیشتر توضیح می دهم .

پس میان غرب و امریکا بعبارتی بحران اعتماد وجود دارد و بر خلاف ادعای رژیم ؛ برنامه اتمی رژیم تنها یکی از موارد شک بر انگیز و تشدید کننده بی اعتمادی می باشد

 

چهارم ــ مشکل غرب و امریکا با رژیم :

بعد از اولین افشاگری سازمان مجاهدین در باره فعالیتهای مخفیِ اتمی رژیم ؛ مشکل فعالیت های مخفی و مشکوک اتمی به سایر مسائل مشکلات غرب و امریکا با رژیم ایران افزوده شد . مشکلات و اختلافات غرب و به خصوص امریکا با رژیم ایران ؛ فرایندی است که طی بیش از سه دهه حاکمیت جمهوری اسلامی بوجود آمده است و برنامه جنجالی و شک بر انگیز اتمی رژیم تنها یکی از انبوه مسائل و مشکلاتی است که میان غرب و امریکا با رژیم ایران وجود دارد .

بطوریکه با قاطعیت  می توان گفت ؛ در میان انبوه مشکلات موجود میان دو طرف ؛ برنامه اتمی رژیم حتی مشکل و تضاد اصلی (  برنامه اتمی رژیم مشکلی نیست که با حل شدن آن ؛ سایر مشکلات براحتی حل بشوند ) بین طرفین دعوا نمی باشد . یعنی مشروط کردن صلح و دوستی کما اینکه تنش و جنگ میان غرب و ایران را تنها به توقف ؛ تعلیق و تعیین و تکلیف شدن برنامه اتمی رژیم ؛ برداشت درستی نیست . یعنی حل تنش موجود میان غرب و ایران ــ که ممکن است حتی به جنگی ویرانگر میان آنان تبدیل شود ــ به پارامترهای گوتاگونی بستگی دارد و حداقل تا حل شدن مشکل اصلی ــ که قطعا" برنامه اتمی رژیم نمی باشد ــ این اختلافات کماکان وجود خواهند داشت .

مخالفت های غرب و امریکا با برنامه اتمی رژیم قبل از هر چیز در سیاست های مداخله جویانه ایران در کشورهای دوست امریکا در منطقه ؛ حمایت رژیم از گروههای تروریستی در خاورمیانه ؛ مخالفت رژیم  با برنامه صلح میان اسرائیل و فلسطین ؛ تهدید مداوم اسرائیل به نابودی و مهمتر از همه مخالفت رژیم با نظم امریکائی در منطقه و تلاش برای ایجاد نظم دلخواه خود ؛ ریشه دارد . یعنی در واقع صورت مسئله اصلی تعیین و تکلیف کردن قدرت در منطقه است . یعنی چه کسی باید حرف اول را بزند و چه کسی باید دست بالا را در منطقه داشته باشد .

در چنین بستر و زمینه ای است که مسلح شدن نظام جمهوری اسلامی به بمب اتم برای غرب و امریکا وحشت آفرین می شود . به صحبت های ژاک شیراک رئیس جمهور سابق فرانسه خطاب به حسن روحانی دبیر وقت شورای امنیت رژیم توجه کنید : وقتی که تنها سلاح شما " ژ ــ ث " و " کلاشینکوف " بود . شما مخالفان خود را در کشور های ما ترور می نمودید . دنیا چگونه می تواند مسلح شدن شما به سلاح هسته ای را تحمل کند ؟! ( یعنی مشکل در سلاح اتمی نیست ؛ ذات جنگ افروز و مداخله گر رژیمِ قرون وسطائی مشکل اصلی است )

بنابراین حتی ــ به فرض محال ــ در صورت پذیرش اجباری تمام شروط غرب از طرف رژیم در مذاکرات هسته ای ؛ یعنی در صورتیکه رژیم ایران تمام شرایط کشورهای  5+1 در مورد برنامه اتمی اش را هم بپذیرد . این مرجله بهیچوجه پایان تنش و اختلاف میان غرب و ایران نیست . یعنی توافق در زمینه پروژه هسته ای رژیم به تنهائی ؛ نمیتواند باعث بر قراری رابطه با غرب و پایان دشمنی ها تلقی شود .  اما بر عکس ؛ فقط با ایجاد مصالحه ای در زمینه دیگر ابعاد تنش است که زمینه برای حل مشکل اتمی فراهم می شود و می توان مصالحه جامع و کامل میان طرفین را ؛ انتظار داشت .

پس در بستر اختلافات و مسائل متعدد موجود میان غرب و ایران است که غرب برنامه اتمی رژیم را دستاویز قرار می دهد و به شدت با آن مخالفت می ورزد . در غیر اینصورت  ؛ چگونه می توان موافقت غرب با برنامه اتمی پاکستان ــ با بیش از 100 بمب اتم ــ را توجیه کرد ؟ کشوری نا امن و یی ثبات در منظقه ای نا امن تر . ضمن اینکه پاکستان محل نشو و نمو و کمینگاه اصلی القاعده و طالبان نیز می باشد

 

پنجم ــ راه حلِ اصولی مقابله :

همانگونه که در بالا شرح داده شد بر خلاف تبلیغات سران رژیم و همچنین غرب ؛ پرونده اتمی رژیم ایران قبل از هر چیز ماهیتی کاملا" سیاسی دارد . هدف غائی این برنامه برای رژیم ؛ کسب هژمونی منطقه ای است ( که به اعتقاد رژیم بشکلی می تواند ضامن بقاء و دوام حکومت او باشد ) ؛ امری که خط قرمز طرف مقابل است و بهیچوجه از طرف غرب و امریکا ؛ صرف نظر کردنی نیست . بنابراین پیشاپبش روشن است که هیچیک از طرفین این پرونده به دلایل سود و زیانهای ناشی از توقف و یا ادامه این برنامه ؛ نمی توانند کوتاه بیایند و به خواست طرف مقابل تن بدهند .

لاوروف وزیر امور خارجه روسیه ( سایت معتبر هافینگتون ) در باره بحران خاورمیانه نوشته است : تلاشی که برای تغییر نظام حاکم بر دمشق در جریان است و منازعاتی که بر سر آن در گرفته است در حقیقت جزئی از یک بازی ژئو سیاسی بزرگتر منطقه ای است که بی شک توطئه ای برای هدف قرار دادن ایران است . در این توطئه ایالات متحده امریکا ؛ ناتو ؛ اسرائیل ؛ ترکیه و برخی کشورهای منطقه دست دارند و می خواهند نقش منطقه ای ایران را تضعیف کنند .

نزدیک به دو دهه مذاکرهِ بی نتیجه و سر سختی هر دو طرف این دعوا نشان میدهد که نه رژیم ولایت فقیه می تواند از ضمانت نامه بقاء و استمرار قدرت و نه غرب و امریکا می تواند از منافع سرشار منطقه ای خود ــ که در گرو حمایت از دوستانش در منطقه میباشد ــ چشم پوشی کند . بنابراین این کلاف سر در گم ؛ هر گز با مذاکره باز نمی شود .

دور جدید مذاکرات اتمی که این بار با درخواست و التماسِ رژیم آخوندی ــ در وحشت از قیام مردم بخاطر فقر ؛ تورم و بیکاری ــ برگزار شد ؛ علیرغم سه دوره مذاکرات طولانی ؛ بدون هیچ نتیجه ای بپایان رسید  ؛ امری که از قبل هم قابل پیش بینی بود . اما حتی در صورت پذیرش احتمالی شرایط غرب از طرف رژیم ( احتمالی محال  ) نه رژیم ایران به آن شرایط و توافقات پایبند می ماند و نه اعتماد غرب و امریکا به رژیم جلب می شد .

بنابراین آنچه در رابطه با برنامه اتمی رژیم ــ به اعتبار ابعاد دیگر مشکلات فیمابین ــ قابل پیش بینی و در چشم انداز قرار دارد یا " پذیرش شرایط غرب توسط رژیم و تأخیر و عقب افتادن حمله غرب با ایران  " و یا " عدم پذیرش شرایط غرب و تسریع سناریوی جنگ " می باشد . سناریوی سومی متصور نمی باشد ؛ مگر :

 آنچه می تواند خطر جنگ و اتمی شدن رژیم حاکم بر ایران را منتفی سازد نه " مذاکره با رژیم " و " نه جنگ " و نه حتی توافق طرفین بر سر مسائل هسته ای است . بلکه تنها تغییر و سرنگونی این رژیم است که می تواند شبح شوم جنگ را از آسمان میهن مان دور کند و خطرِ جهانیِ مسلح شدن رژیمی نا متعارف به بمب اتم را بر طرف سازد و به خصومت های 30 ساله غرب و ایران پایان ببخشد ؛ یعنی کاری که تنها از عهده مردم ایران ساخته است .

این رژیم قلب تپنده ویرانی و جنگ است و هیچ قدرتی نمی تواند روند جاه طلبی های اتمی او را مهار و متوقف سازد ؛ الا مردم ایران . از اینرو حمایت از مردم ایران برای سرنگونی این رژیم به نفع همه و از جمله غرب می باشد .  ادامه مذاکرات بی نتیجه ؛ تنها عمر این جرثومهِ فساد برای ادامه سرکوب مردم ایران در داخل و تنش آفرینی در خارج از مرزها را زیاد می کند .

تحریم های بین المللی هم ؛ اگر با حمایت همه جانبه از جنبش و اعتراضات مردم همراه نباشد نمی تواند به یاغیگری های بین المللی رژیم مهار بزند و چرخشی در مواضع خارجی اش ایجاد نماید . فشار های خارجی علیه رژیم وقتی کار ساز و مفید واقع می شوند که بتواند سردمداران این رژیم را در برابر خواسته های دموکراتیک و بر حق مردم مجبور به عقب نشینی و یا سرنگونی کند . بعد از سرنگونی رژیم ؛ دولت بر آمده از آراء مردم می تواند مسائل و مشکلات فی مابین ایران و جامعه جهانی را به گونه ای دموکراتیک و دیپلماتیک حل و فصل نماید . و گر نه فشار و تحریم های خارجی بدون حمایت از جنبش اعتراضی مردم هم نهایتا" به جنگی ویرانگر و میهن بر باد ده  تبدیل خواهد شد .

مردم ایران نیازی به بمب اتم ندارند ؛ آرزو و نیاز مردم ایران قبل از هر چیز آزادی ؛ و حق حاکمیت ملی و مردمی است . از آنجا که مذاکره و مماشات با نظام جمهوری اسلامی ( به خصوص که نماینده مردم ایران هم نمی باشد ) بر سر برنامه اتمی ؛ مردم ایران و مبارزه آنان را منزوی میکند  و دست یابی به حقوق پایمال شده آنان را به تأخیر می اندازد ؛ باید هر چه سریعتر به آن پایان داده شود  ؛ و به جای آن غرب به حمایت مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم اقدام نماید .

 

ششم ــ نتیجه :

ادامه برنامه اتمی رژیم جز تحریم بیشتر ؛ فقر و سیه روزی بیشتر ؛ انزوای جهانی کشور ما و خطر یک جنگ ویرانگر دیگر ؛ هیچ ثمری برای مردم و کشور ما  ندارد و باید هر چه سریعتر متوقف شود . در ایران آزاد فردا ؛ حق برخورداری از انرژی هسته ای می تواند در محیطی آزاد به بحث گذاشته شود ؛ رسانه های آزاد و مستقل در مورد امنیت و دل نگرانی های مردم در این باره به آزادی بنویسند و صحبت کنند ؛ متخصصان مستقل مراکز اتمی را کنترل و بررسی کنند و در مورد ریسک ها و خطرات احتمالی آن به مردم گزارش دهند و آنگاه مردم ایران آزادانه در مورد ــ داشتن و یا نداشتن برنامه اتمی ــ تصمیم بگیرند .

 

محمود خادمی ــ 09.07.2012

   arezo1953@yahoo.de    

 

 

منبع:پژواک ایران


محمود خادمی

فهرست مطالب محمود خادمی  در سایت پژواک ایران 

*تاج زاده و سوء استفاده از حمایت و همدردی مردم با زندانیان  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظام و شروع یک سر فصل « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظامو شروع یک سر فصل « بخش اول »   [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ نابرابری طلبی و استثمار اقتصادی « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ توجیه گر نابرابری و استثمار « بخش اول »  [2013 Mar] 
*زنان میهن ؛ نه به " تمکین " * از نظام مرد سالارِ دینی   به بهانه هشت مارس [2013 Mar] 
*دیه ؛ قصاص ؛ سنگسار و ..... احکامی الهی یا تاریخی ؟!  [2013 Feb] 
*امام زاده سازی و ترویج خرافات  [2013 Feb] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش سوم ) هاشمی رفسنجانی به صحنه می آید [2013 Jan] 
*احمدی نزاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش دوم )   [2013 Jan] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد* ( بخش اول )  [2013 Jan] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش ششم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش پنجم ) امامت قدسی ؛ تقیّه و حکم حکومتی [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش چهارم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضلِ اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش سوم ) حکومت دینی ؛ رمز تداوم پایداری ولی فقیه  [2012 Nov] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش دوم ) نهاد روحانیت ؛ ولایت فقیه ؛ فتوا و اسلام سیاسی  [2012 Nov] 
*روحانیتِ شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی  [2012 Nov] 
*احمدی نژاد ؛ سپر بلا یا اپوزیسیون ؟!  [2012 Oct] 
*«انتخابات آزاد» یا اجتناب ناپذیریِ سرنگونیِ رژیم ؟!  [2012 Oct] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... بخش سیزدهم ( آخر ) جنبش اعتراضی 22 خرداد ؛ نیزه ملت برای سرنگونی جنبشی شکست نا پذیر است [2012 Sep] 
*اجلاس غیر متعهدها ؛ تَرتیزکی1 که قاتل جان شد  [2012 Sep] 
*شکنجه ؛ موضوع و مقوله ای تاریخی  [2012 Sep] 
*راه حلی واقعی برای مقابله با زلزله معنویات آخوندی ؛ صدقه و دعا !!!! [2012 Aug] 
*نظام ولایت فقیهی ؛ کِشتگاهِ اصلیِ فاجعه و ویرانی اخلاق در جامعه  [2012 Aug] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دوازدهم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 Jul] 
*مذاکره و جنگ ؛ نه حمایت از مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم ؛ آری  [2012 Jul] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش یازدهم )  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دهم )  [2012 Jun] 
*حاکمیت فتوا ؛ ناقض قانونیت و کشورداری  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمين و .....( بخش نهم )  جنبش سبز ؛ نيزه ملت برای سرنگونی پايه گذاران ؛ جوانان و دانشجويان و ....  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ... ( بخش هشتم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش هفتم )  [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش ششم ) اصلاح طلبان و خامنه ای  [2012 May] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و ..... ( بخش پنجم )  اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) و ولایت فقیهی خامنه ای [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...« بخش چهارم » اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) ولایت فقیه ؛ منشاء و مشروعیت  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی- « بخش دوم »  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمیِ جدی برای مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*بَختَک اصلاح طلبیِ دینی ؛ مانع رشد و ارتقاء جنبشِ مردم  [2012 Mar] 
*زنان ؛ زیانکاران اصلی انقلاب 57  به مناسبت " 8 مارس " روز جهانی زن [2012 Mar] 
*تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی   [2012 Feb] 
*منتقدان نو ظهور ؛ نشانه های فروپاشی و سقوط   [2012 Feb] 
*انتخابات مجلس ؛ غَزوِه1 سرنگونی یا شرایط " بدر " و " خیبر "   [2012 Jan] 
*سرنگونی رژیم ؛ گزینه اصلی برای جلوگیری از جنگ   [2011 Dec] 
*حکومت دینی ؛ استبداد قانونی مبتنی بر احکام و قوانین شریعت  [2011 Dec] 
*« نوسازی نظام» و پایان پروژهِ اصلاح طلبیِ دینی  [2011 Nov] 
*موسوی و کروبی سکوت چرا ؟!  مصلحت مردم و انقلاب یا مصلحت نظام ؟  [2011 Oct] 
*افشایِ اختلاس یا آتش تهیه باند ولی فقیه برای زمینه سازی جراحی احمدی نژاد از نظام   [2011 Oct] 
*نه به انتخابات نمایشی ؛ سر فصل یک «اجماع ملی» برای سرنگونی  [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی ؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! بخش دوم   [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! «بخش اول»   [2011 Sep] 
*گذر از خيال، دولت ملی بختيار پادزهر استبداد دينی بود!   [2011 Aug] 
*تشدید منازعات باند های اصولگرا ؛ زمینه ساز سرنگونی استبداد دینی  [2011 Aug] 
* «نه» به انتخابات نمایشی رژیم ؛ آزمونی فرا روی اصلاح طلبان  [2011 Jul] 
*حاکمیت دینی مروّج بحران و هرج و مرج اخلاقی در جامعه   [2011 Jun] 
*فقر و بی عدالتی ؛ انکار واقعی حقوق بشر   [2011 Jun] 
*جن گیری ؛ رمّالی و ..... بهانه است و قدرت نشانه   [2011 May] 
*اختلاف سید خراسانی و شعیب بن صالح ؛ بلا تکلیفی ظهور   [2011 May] 
*مقصد نهائی تحولات دنیای عرب در متن جهان یک قطبی!؟  [2011 Apr] 
*احمدی نژاد ؛ پیش به سوی یک دیکتاتوری غیر دینی  [2011 Apr] 
*دشمنی ژنتیک کدیور با مجاهدین ؛ چرا ؟  [2011 Apr] 
*ولی فقیهِ اتمی مرگ می شود ؛ نابود کننده دنیا   [2011 Mar] 
*اشک ها و لبخندها ؛ بهاران خجسته آزادی در راه است  [2011 Mar] 
*25 بهمن ؛ پایانی و آغازی نو برای جنبش مردم ایران  [2011 Mar] 
*سرنگونی رژیمِ زن ستیز شرطِ ضروری رهائی و برابری زن ایرانی  [2011 Mar] 
*شورشی نافرجام ؛ یا طلیعهِ انفجارِ آزادی در قاره سیاهان  [2011 Jan] 
*«جمهوری ایرانی» ؛ جمهوری مدرن برای مشتاقان آزادی (در ایران فردا)  [2011 Jan] 
*نگاهی نو به قیام مردم در 22 خرداد  [2010 Dec] 
*راستی ؛ ایران ما را فردائی هست !؟ افق کدام است ؟ [2010 Nov] 
*«آلترناتیو» واقعی یا آلترناتیوی که اجنه ها رهبری می کند   [2010 Nov] 
*میهن پرستی واقعی یا ناسیونالیسم رضا خانی ؟   [2010 Oct] 
*آیا احمدی نژاد و باند او ,, دجالان (1) ؛؛ قبل از ظهور هستند ؟!  [2010 Sep] 
* آیا حجتیه ؛ پیروز نهائی جنگ و دعوای 30 ساله باندهای نظام است ؟!   [2010 Sep] 
*اصلاحات ساختار شکن در هدف: انقلابی ؛ در روش : مسالمت آمیز   [2010 Aug] 
* اصلاح طلبان ؛ اجرای بی تنازل قانون اساسی  هم استراتژی هم تاکتیک [2010 Aug] 
*هجمه خطی به خامنه ای ؛ زمینه چینی برای نفی اصل ولایت فقیه   [2010 Jul] 
*قانون اساسی و آینده جنبش سبز   [2010 Jul] 
*نفی خمینی و ولایت فقیه ؛ واجب عینی اصلاح طلبان   [2010 Jul] 
* اعتراف به خطاهای گذشته بدون تبری جستن از خمینی اعتماد برانگیز نیست   [2010 Jun] 
*تأثیر اعدام های 19 اردیبهشت بر روند جنبش سراسری مردم  [2010 May] 
*جنبش سبز و تفاوت بارز دو نسل  [2010 Apr] 
*بهار پایدار آزادی مردم فرا میرسد!   [2010 Mar] 
* آیا واقعا" اصلاح طلبان، جنبش سبز را رهبری می کنند؟!   [2010 Feb] 
*آیا انقلاب دیگری در راه است ؟!   [2010 Jan] 
*تظاهرات اعتراضی عاشورا ؛ پایان و مرگ « اصل ولایت فقیه »  [2010 Jan] 
*منتظری آزاده ای که از نو باید شناخت   [2009 Dec] 
* برای اولین بار ؛ ترس از ماه محرم ؟!  [2009 Dec] 
*جنبش دانشجوئی و رهبری قیام مردم ایران  [2009 Dec] 
* شانزده آذر و شعار اتحاد ؛ مبارزه ؛ پیروزی   [2009 Nov] 
*جنبش سبز، نیزه ملت!  [2009 Nov] 
* وظایف نیروهای سیاسی در شرایط مرگ خامنه ای؟!   [2009 Oct] 
*جایگاه نهاد دین در نظام سکولار  [2009 Oct] 
*جنبش سبز و راه طولانی تا رسیدن به سکولاریسم   [2009 Sep] 
* کجا بایستیم بهتر است ؟!   [2009 Sep] 
* چرا این رژیم آمد و چه خوب شد که آمد   [2009 Aug] 
* لزوم همراهی اصلاح طلبان با خواسته های اصلی جنبش!  [2009 Aug] 
*با افتخار قهرمانان جنبش با شکوه ایران را معرفی کنیم   [2009 Aug] 
*توضیح ضروری   [2009 Aug] 
*کودتای 28 مرداد و تجاربی برای جنبش مردم ایران  هر گز در مسیر پیموده شده گام بر ندارید ؛ زیرا این راه تنها به همان جائی میرسد که دیگران رسیده اند ( گراهام بل ) [2009 Aug] 
*حمله به ساکنین قرارگاه اشرف محکوم است  [2009 Jul] 
*آزادی، حق مردم ایران است!  [2009 Jul] 
*جنبش با شکوه مردم را تقویت کنیم، نه تضعیف!   [2009 Jul] 
*جنبش اعتراضی مردم ادامه خواهد یافت!  [2009 Jul] 
*به جنبش حق طلبانه مردم بپیوندیم!  [2009 Jun]