PEZHVAKEIRAN.COM اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دهم )
 

اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دهم )
محمود خادمی

  

رهبری جنبشِ سبز

موسوی و کروبی یا قهرمانانی از میان جوانان و ....

 

با پیوند یابی و گره خوردن سرنوشت سیاسی اصلاح طلبان ــ که تا قبل از شروع قیام اعتراضی مردم جزئی از نظام حاکم بر کشور بودند ــ با سرنوشت جنبش گستردهِ اعتراضی مردم  ــ که در واقع موتور محرکه اصلی آن خشم و نارضایتی تلنبار شده 30 ساله مردم و بویژه جوانان از ستم کاریهای استبداد دینی حاکم بر کشور بود ) ؛ جنبش اعتراضی مردم از همان ابتدا به ماهیتی مبهم و مغشوش مبتلا گردید . از طرفی همراهی اصلاح طلبان با جنبش مردم ؛ بدلیل امکانات زیادی که از طریق آنان ؛ برای بسط و گسترش جنبش ؛ در اختیار مردم قرار می گرفت مفید و ضروری بود . ولی از طرف دیگر ؛ همراهی آنان بدلیل ماهیت آنها ــ بخصوص که در ابتدای قیام ؛ رهبری آن را نیز در دست گرفته بودند ــ باعث شد تا سطح مطالبات جنبش در ابتدا به " اجرای بی کم و کاست قانون اساسی " و " بازگشت به دوران طلائی امام " و .... محدود بماند و جنبش نتواند از همان ابتدا ؛ ماهیتی رادیکال و سرنگونی طلبانه به خود بگیرد .

یعنی در حالیکه از همان ابتدا بدنه جنبش سبز ــ مردم ؛ زنان و مردان جوان و دانشجویان دلیر و پر شور ــ  با سودای دیگر در سر بسیار جلوتر از رهبران نمادین جنبش ؛ خواست عمومی شان سرنگونی تمام عیار حکومت دینی بود ــ خواستی که در اثر کار شکنی ؛ ترمزها  و مانع تراشی های اصلاح طلبان ناکام ماند ــ اصلاح طلبان ؛ موسوی و کروبی در پی بازگشت به دهه 60 یعنی " دوران طلائی امام " و " اجرای بی تنازل قانون اساسی " بودند و اجازه ندادند که اعتراضات گسترده مردم بیک جنبش فراگیرِ سرنگونی طلب تبدیل شود و مدتی بعد نیز جنبش مردم را دچار رکود و رخوت نموده به مرور آن را به سکوت و سکون کشاندند .

 

اما مهمتر اینکه ؛ این گره خوردگیِ سرنوشت سیاسی اصلاح طلبان و جنبش اعتراضی مردم ؛ باعث شده بود که جنبش مردم در نقطه رهبری ؛ ماهیتی دوگانه و مغشوش داشته باشد . یعنی در حالیکه مردم در عمل و در پروسه قیام خیلی زود ؛ از رهبری موسوی و کروبی عبور کرده ــ و بطور عملی مرزهای قرار دادی آنها را پشت سر گذاشته و از آنها حرف شنوی کامل نداشته در موارد زیادی نیز دستورات آنها را نادیده می گرفتند ــ اما بدلیل ؛ سلطه و سیطره انحصاری اصلاح طلبان بر سرنوشت جنبش و در اختیار داشتن امکانات وسیع پیشینی و هم چنین بدلیل عمر کوتاه جنبش ؛ قیام مردم در آن زمان نتوانست به رهبرانی شایسته و ذیصلاح ــ از متن جنبش ــ دست یابد .

اما چرا و چگونه ؛ علیرغم شناخت مردم از پیشینه اصلاح طلبان ــ به خصوص آشنائی با آنان در جریان 8 سال ریاست جمهوری خاتمی ــ  جنبش مردم به رهبری آنها تمکین نموده و سرنوشت قیام مردم بدست آنان سپرده شد ؟ همچنین اصلاح طلبان چگونه قیمومیت و رهبری خود را بر جنبش گسترده مردم تحمیل نمودند ؟

 

دلایل استیلای رهبری اصلاح طلبان بر جنبش :

1 ــ در فضای غیبت طولانی ــ 30 ساله ــ نیروهای انقلابی و جریانات سیاسی مخالف رژیم ( سازمانهای سیاسی سنتی ) که قبلا" در جریان اعدام های دهه 60 توسط رژیم قتل و عام شده و یا مجبور به جلای وطن و ترک کشور گردیده بودند و نبود رسانه های آزاد و مستقل در داخل کشور که بتواند اخبار و حقایق سیاسی بدون سانسور در اختیار مردم قرار گیرد و همچنین بتوان از طریق آن صدای دگر اندیشان و مخالفان را شنید و مردم بتوانند با جریانات سیاسی مخالف رژیم آشنائی پیدا کنند . کسانی از اصلاح طلبان با سازماندهی تشکیلاتی و امکانات رسانه ای پیشینی و توان مالی و ته مانده نفوذ در ساختار قدرت و دستگاه روحانیت ؛ توانستند دیدگاهها و انتظارات خود را به گفتمان مسلط در عرصه سیاسی ایران تبدیل نمایند .

این گفتمان ــ راهبرد اصلاح طلبان حکومتی ــ که به عنوان تنها گزینه در اختیار مردم قرار گرفت ؛ در نبود گفتمان های دیگر ــ مربوط به گروههای سیاسی و سایر دگر اندیشان ــ مورد استقبال مردم قرار گرفت و به سرعت فراگیر شده و توانست در پروسه اعتراضات مهرِ مشروعیت و حقانیت رهبری جنبش اعتراضی را بر پیشانی اصلاح طلبان حک نماید .

 

 

2 ــ مردمی که از ستمگریهای رژیم آخوندی به تنگ آمده بودند و بدنبال مجرایی برای بیان اعتراضات در گلو مانده خود بودند . از فرصت اعتراض به تقلب انتخاباتی بدست آمده که در واقع بهترین و تنهاترین مجرائی بود که بعد از 30 سال حاکمیت استبدادی آخوندها در عمل در دسترس مردم قرار گرفته بود ــ این فرصت بوسیله اصلاح طلبان در اعتراض به تقلب انتخابات ریاست جمهوری ایجاد شده بود ــ تبعیت کردند . این تبعیت خود به خود ؛ باعث تقویت جایگاه مردمی اصلاح طلبان و مشروعیت بخشی به آنان ؛ برای کسب رهبری جنبش گردید .

 

اما رهبری اصلاح طلبان حکومتی بر جنبش مردم امری موقتی و زود گذر بود . مدتی بعد از شروع جنبش سبز ؛ مردم راه خود را از اصلاح طلبان جدا کردند . دقیق تر این که ؛ جنبش اعتراضی مردم معروف به " جنبش سبز " از تظاهرات عاشورا به بعد مسیری دیگری را بر گزید . در تظاهرات عاشورا مردم بطور عملی مرزهای قرار دادی اصلاح طلبان را پشت سر گذاشتند و راهبرد عبور از نظام  را برای پیشبرد جنبش انتخاب کردند . پیام اصلی تظاهرات عاشورا این بود ؛ که دیگر در این جنبش با مشخصات کنونی اش جائی برای راهبرد اصلاح طلبان و مطالبات حداقلی آنان باقی نمانده است . یعنی در این تظاهرات مردم نشان دادند که راه نجات واقعی و نهائی ؛ خلاصی از شر " ولایت فقیه " و سرنگونی تمام عیار حکومت دینی است و بیش از این نباید جنبش مردم ؛ معطل اصلاح طلبان بماند و به سراب اصلاحات ــ این امامزاده بی معجزه ــ دخیل ببندند .

در واقع " جنبش سبز " بعد از عاشورا با " جنبش سبز " قبل از آن ؛ تفاوت کیفی و محتوائی داشته و از آن به بعد ؛ این آقایان موسوی و کروبی بودند که لنگان لنگان بدنبال جنبش مردم ؛ می بایست خود را با این پدیده جدید ــ که بی شباهت با مراحل مقدماتی یک انقلاب نبود ــ تنظیم و در باره جایگاه خود در جنبش مردم ؛ تصمیم گیری می نمودند . یعنی در واقع جنبش مردم در تظاهرات عاشورا در کیفیتی کاملا" متفاوت با انتظارات موسوی و کروبی ــ کیفیتی ساختار شکنانه ــ خود را نشان داد و از آن بعد ؛  این موسوی و کروبی بودند که گرفتار در محضورات و دست بستگی هایِ اصلاح طلبی و در فاصله ای نجومی از جنبش سبز ؛ بدنبال آن روان بودند .

متأسفانه بیشتر نیروهای سرنگونی طلب خارج کشور با چشم بستن و ندیدن این سر فصلِ تغییرِ کیفیِ جنبش سبز ــ در اعتراضات عاشورا ــ همچون گذشته تلاش داشتند که موسوی و کروبی را آینه تمام نمای جنبش قلمداد کنند و با این شاخص دوری و نزدیکی خود را با اعتراضات مردم توجیه و تنظیم نمایند . این نگرش باعث شد که ؛ چشمان آنان بر حماسه های درخشان و پایداری سترگ زنان و مردان و بخصوص سد شکنی دختران و بانوان دلیر ایران بسته بماند و به جای آن پیامها و موضعگیریهای موسوی و کروبی را به کل جنبش تعمیم دهند .

البته آقایان موسوی و کروبی در شروع و پیشروی اولیه این جنبش نقش اساسی و تأثیر گذار داشته اند . و بهمین خاطر ؛ حمایت و پشتیبانی آنان از جنبش مردم باید مورد تقدیر و استقبال نیروهای سیاسی قرار میگرفت و همچنین همراهی و همنوائی آنان با مردم در جریان اعتراضات نیز اقدام مهمی در مسیر پیشرفت جنبش بوده و باید مورد ستایش قرار میگرفت . اما قدر دانی و تجلیل از اقدامات مفید این دو بزرگوار ــ که بسیار هم ضروری بود ــ بهیچوجه نباید شائبه رهبری ایندو ــ بر جنبش ــ را القاء کند ؛ امری که خود آقایان موسوی و کروبی نیز ؛ بارها آن را انکار کرده بودند  .

اما نگرشی که در آن زمان با عمده کردن نقش موسوی و کروبی بعنوان رهبران جنبش سبز ؛ همه دستاوردها و ظرفیت های جنبش مردم را در وجود آنان خلاصه و به جیب آنها روانه می نمود ــ تا بدینوسیله تخطئه جنبش سبز بوسیله خود را ؛ توجیه نماید ــ به پیامدهای منفی و زیانبار این اقدام خود توجه نداشت و یا احتمالا" نمی دانستند که با مطلق کردن نا بجا و غلط نقش موسوی و کروبی و دیگر اصلاح طلبان بعنوان رهبران اعتراضات مردم  ؛ باعث میشوند در صورت هر نوع عقب نشینی و تزلزل در مواضع آنان ــ که در عمل هم اتفاق افتاد  ــ سرخوردگی ؛ واگرائی و بی اعتمادی دامنگیر بخش وسیعی از نیروهایِ جنبشِ اعتراضی مردم بشود .

از طرف دیگر ؛ اصرار نیروهای سیاسی سرنگونی طلب در مطلق کردن رهبری موسوی و کروبی بر جنبش مردم ؛ مگر غیر از تقدیم دو دستی محصول تلاش و فداکاری مردان و زنان معترض و آزادی خواه کشور ؛ به آنان بود . یعنی تکرار غفلتی که در گذشته ای نه چندان دور و بشکلی دیگر ــ و آن بار در ساده نگری و اعتماد و خوش بینی به خمینی ــ باعث شد تا حاصل درد و رنج و فداکاری مردم و انقلابیون به جیب گشاد آخوندها برود .

روشن است که در شرایط معادله یک مجهولی ؛ یعنی شرایطی که یک آلترناتیو ملی و دمکراتیک در صحنه حضور دارد و می تواند در نظر همه به آسانی ؛ به سازمان اصلی نبرد با رژیم مبدل شود ؛ هر کس و هر گروه می تواند براحتی مختصات خود را با جنبش مردم تنظیم نموده و انتخاب نماید . اما در شرایطی که چنین آلترناتیوی وجود ندارد ؛ تصمیم گیری و اتخاذ مشی درست در رابطه با جنبش ــ جنبشی که ممکن است به رقیب هم بدل شود ــ البته سخت است و بدرجه ای از گذشت و تسامح نیاز دارد . اما آنچه که روشن و قطعی بود ؛ بی عملی و انفعال نیروهای انقلابی در رابطه با جنبشی که خروش یکپارچه اش ارکان ولایت فقیه را به لرزه در آورده بود ؛ هر دلیلی هم که می داشت ؛ نتیجه اش تنها گذاشتن جنبش دست به نقد مردم و امید واهی بستن به وعده های نسیه بود .

اما در ورای شک و تردید ها و بدور از نگاه های اما و اگری به  جنبش سبز ؛ در جریان اعتراضات اجتماعی 5 ــ 6 ماهه مربوط به انتخابات ریاست جمهوری  به خصوص در اعتراضات عاشورا ؛ دیگر برای بیشتر مردم مشخص شده بود که ؛ باز هم این جنبش دانشجوئی است ــ جنبشی که از ابتدای شکل گیری خود ؛ همیشه جوهره ای ملی داشته و خواسته های ملی و دمکراتیک مردم را نمایندگی کرده است ــ که میدان دار اصلی نبرد با دشمن است . و با ابراز عملی شایستگی ها ؛ می رود تا هدایت و رهبری جنبش مردم را بدست بگیرد ؛ نیروئی که نور امید نسبت به آینده جنبش را در دل مردم می پراکند  .

 بهر حال این دانشجویان آزاده کشور بودند که در اعتراضات مربوط به 16 آذر و بعد در اعتراضات عاشورا و 25 بهمن ؛ آگاهانه در نبرد و جنگی نا برابر ــ که رژیم به مردم ایران تحمیل کرده بود ــ به مصاف و رو یا روئی با ایادی و مزدوران نظامی ـ امنیتی پرداختند و به سحر و جادوی اصلاح طلبان ــ که برای پیش گیری از رشد و اعتلای انقلابی جنبش در آن روزها ورد " عدم خشونت " می خواندند و مردم را از حق مشروع دفاع از خود پرهیز می دادند ــ مهر باطل زدند . گویا مردم ایران جز سرکوب ؛ زندان ؛ شلاق و شکنجه ؛ اعدام و تیر باران در این مملکت حق دیگری ندارند و به توصیه آقایان اصلاح طلب ؛ مردم ایران باید 30 سال دیگر جنایات و تبهکاریهای آخوندها را تحمل کنند و دم بر نیاورند .

تمام شواهد و فاکتها در مقاطع مختلف قیام و به خصوص در نبرد حماسی 25 بهمن نشان می داد که آقایان موسوی و کروبی ــ یا خاتمی و دیگر اصلاح طلبان ــ با مختصات سیاسی و اعتقادی آن زمانی شان ؛ نه در آن ایام  رهبری جنبش را بعهده داشتند و نه می توانستند در آینده ؛ زنان شجاع و مردان دلیر ایران را با مطالباتی ساختار شکن و عبور کرده از قانون اساسی و ولایت فقیه رهبری کنند . در اینصورت ؛ خورشید آزادی مردم ایران باید در پرتو اراده و رهبری فرزندان قهرمانش ؛ دانشجویان دلیر ایران ؛ تابیدن آغاز کند  .

بنابراین همانطور که حنیف نژادها ؛ جزنی ها ؛ احمد زاده ها ؛ پاک نژادها و سایر رهبران بزرگ اکثر سازمانهای سیاسی و انقلابی و همچنین شخصیت های ملی و مردمی گذشته از میان دانشجویان سر بر آورده اند . اکنون نیز این امیدواری وجود دارد که از همین کانون پر طپش مبارزات مردم  رهبران شایسته و ذیصلاح ؛ برای ادامه مبارزه مردم و احیا و باز سازی جنبش سبز سر بر آورند .

نسل جوان و دانشجویان دلیر کشور که پایه و پتانسیل اصلی برای تغییر و سرنگونی رژیم می باشند ( نسلی که تجربه انقلاب 57 را پیش روی خود دارد و عاری از خطاهای گذشته است ؛ اپوزیسیون در داخل و خارج از او انرژی و انگیزه می گیرد و مردم به او امید بسته اند و نسلی که در نهایت ؛ پیروزی بر استبداد دینی و رژیم ولایت فقیهی را تقدیم مردم ایران خواهد کرد و ..... ) اکنون دیگر ــ به خصوص بعد از ابراز شایستگی ها در جریان اعتراضات 6 ماهه مردم ــ چشم امید مردم به همین پیشگامان عملی جنبش و رهبران عملی جنبش دوخته شده است ؛ پیشگامانی که از جنبش مردم می آموزند و آموزه های خود را جمع بندی و به جنبش بر می گردانند .

باید تلاش شود از متن همین نیروها قهرمانانی برای رهبری جنبش مردم ایران بر خاسته شود . زمینه سازی و پرورش این قهرمانان وظیفه ای مهم و اساسی بر دوش مخالفین و نیروهای سیاسی خارج کشور میباشد .    ...... ادامه دارد

 

محمود خادمی ــ 20.06.2012

       arezo1953@yahoo.de

 

 

منبع:پژواک ایران


محمود خادمی

فهرست مطالب محمود خادمی  در سایت پژواک ایران 

*تاج زاده و سوء استفاده از حمایت و همدردی مردم با زندانیان  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظام و شروع یک سر فصل « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*انتخابات ؛ تناقضِ نظامو شروع یک سر فصل « بخش اول »   [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ نابرابری طلبی و استثمار اقتصادی « بخش دوم و پایانی »  [2013 Apr] 
*اسلام فقاهتی ؛ توجیه گر نابرابری و استثمار « بخش اول »  [2013 Mar] 
*زنان میهن ؛ نه به " تمکین " * از نظام مرد سالارِ دینی   به بهانه هشت مارس [2013 Mar] 
*دیه ؛ قصاص ؛ سنگسار و ..... احکامی الهی یا تاریخی ؟!  [2013 Feb] 
*امام زاده سازی و ترویج خرافات  [2013 Feb] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش سوم ) هاشمی رفسنجانی به صحنه می آید [2013 Jan] 
*احمدی نزاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد ( بخش دوم )   [2013 Jan] 
*احمدی نژاد ؛ رئیس جمهوری که عادت دارد سکته بدهد* ( بخش اول )  [2013 Jan] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش ششم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش پنجم ) امامت قدسی ؛ تقیّه و حکم حکومتی [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش چهارم )  [2012 Dec] 
*روحانیت شیعه ؛ معضلِ اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش سوم ) حکومت دینی ؛ رمز تداوم پایداری ولی فقیه  [2012 Nov] 
*روحانیت شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی ( بخش دوم ) نهاد روحانیت ؛ ولایت فقیه ؛ فتوا و اسلام سیاسی  [2012 Nov] 
*روحانیتِ شیعه ؛ معضل اصلی آزادی و آزادیخواهی  [2012 Nov] 
*احمدی نژاد ؛ سپر بلا یا اپوزیسیون ؟!  [2012 Oct] 
*«انتخابات آزاد» یا اجتناب ناپذیریِ سرنگونیِ رژیم ؟!  [2012 Oct] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... بخش سیزدهم ( آخر ) جنبش اعتراضی 22 خرداد ؛ نیزه ملت برای سرنگونی جنبشی شکست نا پذیر است [2012 Sep] 
*اجلاس غیر متعهدها ؛ تَرتیزکی1 که قاتل جان شد  [2012 Sep] 
*شکنجه ؛ موضوع و مقوله ای تاریخی  [2012 Sep] 
*راه حلی واقعی برای مقابله با زلزله معنویات آخوندی ؛ صدقه و دعا !!!! [2012 Aug] 
*نظام ولایت فقیهی ؛ کِشتگاهِ اصلیِ فاجعه و ویرانی اخلاق در جامعه  [2012 Aug] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دوازدهم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 Jul] 
*مذاکره و جنگ ؛ نه حمایت از مبارزه مردم برای سرنگونی رژیم ؛ آری  [2012 Jul] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش یازدهم )  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش دهم )  [2012 Jun] 
*حاکمیت فتوا ؛ ناقض قانونیت و کشورداری  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمين و .....( بخش نهم )  جنبش سبز ؛ نيزه ملت برای سرنگونی پايه گذاران ؛ جوانان و دانشجويان و ....  [2012 Jun] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ... ( بخش هشتم ) جنبش سبز ؛ نیزه ملت برای سرنگونی [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش هفتم )  [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و .... ( بخش ششم ) اصلاح طلبان و خامنه ای  [2012 May] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و ..... ( بخش پنجم )  اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) و ولایت فقیهی خامنه ای [2012 May] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و ...« بخش چهارم » اصلاح طلبی حکومتی ( دینی ) ولایت فقیه ؛ منشاء و مشروعیت  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی حکومتی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمی جدی در مسیر سرنگونی- « بخش دوم »  [2012 Apr] 
*اصلاح طلبی دینی ؛ خطری در کمین و مزاحمیِ جدی برای مسیر سرنگونی  [2012 Apr] 
*بَختَک اصلاح طلبیِ دینی ؛ مانع رشد و ارتقاء جنبشِ مردم  [2012 Mar] 
*زنان ؛ زیانکاران اصلی انقلاب 57  به مناسبت " 8 مارس " روز جهانی زن [2012 Mar] 
*تحريم انتخابات مجلس ؛ پردهِ آخرِ سرنگونی   [2012 Feb] 
*منتقدان نو ظهور ؛ نشانه های فروپاشی و سقوط   [2012 Feb] 
*انتخابات مجلس ؛ غَزوِه1 سرنگونی یا شرایط " بدر " و " خیبر "   [2012 Jan] 
*سرنگونی رژیم ؛ گزینه اصلی برای جلوگیری از جنگ   [2011 Dec] 
*حکومت دینی ؛ استبداد قانونی مبتنی بر احکام و قوانین شریعت  [2011 Dec] 
*« نوسازی نظام» و پایان پروژهِ اصلاح طلبیِ دینی  [2011 Nov] 
*موسوی و کروبی سکوت چرا ؟!  مصلحت مردم و انقلاب یا مصلحت نظام ؟  [2011 Oct] 
*افشایِ اختلاس یا آتش تهیه باند ولی فقیه برای زمینه سازی جراحی احمدی نژاد از نظام   [2011 Oct] 
*نه به انتخابات نمایشی ؛ سر فصل یک «اجماع ملی» برای سرنگونی  [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی ؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! بخش دوم   [2011 Sep] 
*انقلاب لیبی؛ فریب یا پیروزی ملت ؟! «بخش اول»   [2011 Sep] 
*گذر از خيال، دولت ملی بختيار پادزهر استبداد دينی بود!   [2011 Aug] 
*تشدید منازعات باند های اصولگرا ؛ زمینه ساز سرنگونی استبداد دینی  [2011 Aug] 
* «نه» به انتخابات نمایشی رژیم ؛ آزمونی فرا روی اصلاح طلبان  [2011 Jul] 
*حاکمیت دینی مروّج بحران و هرج و مرج اخلاقی در جامعه   [2011 Jun] 
*فقر و بی عدالتی ؛ انکار واقعی حقوق بشر   [2011 Jun] 
*جن گیری ؛ رمّالی و ..... بهانه است و قدرت نشانه   [2011 May] 
*اختلاف سید خراسانی و شعیب بن صالح ؛ بلا تکلیفی ظهور   [2011 May] 
*مقصد نهائی تحولات دنیای عرب در متن جهان یک قطبی!؟  [2011 Apr] 
*احمدی نژاد ؛ پیش به سوی یک دیکتاتوری غیر دینی  [2011 Apr] 
*دشمنی ژنتیک کدیور با مجاهدین ؛ چرا ؟  [2011 Apr] 
*ولی فقیهِ اتمی مرگ می شود ؛ نابود کننده دنیا   [2011 Mar] 
*اشک ها و لبخندها ؛ بهاران خجسته آزادی در راه است  [2011 Mar] 
*25 بهمن ؛ پایانی و آغازی نو برای جنبش مردم ایران  [2011 Mar] 
*سرنگونی رژیمِ زن ستیز شرطِ ضروری رهائی و برابری زن ایرانی  [2011 Mar] 
*شورشی نافرجام ؛ یا طلیعهِ انفجارِ آزادی در قاره سیاهان  [2011 Jan] 
*«جمهوری ایرانی» ؛ جمهوری مدرن برای مشتاقان آزادی (در ایران فردا)  [2011 Jan] 
*نگاهی نو به قیام مردم در 22 خرداد  [2010 Dec] 
*راستی ؛ ایران ما را فردائی هست !؟ افق کدام است ؟ [2010 Nov] 
*«آلترناتیو» واقعی یا آلترناتیوی که اجنه ها رهبری می کند   [2010 Nov] 
*میهن پرستی واقعی یا ناسیونالیسم رضا خانی ؟   [2010 Oct] 
*آیا احمدی نژاد و باند او ,, دجالان (1) ؛؛ قبل از ظهور هستند ؟!  [2010 Sep] 
* آیا حجتیه ؛ پیروز نهائی جنگ و دعوای 30 ساله باندهای نظام است ؟!   [2010 Sep] 
*اصلاحات ساختار شکن در هدف: انقلابی ؛ در روش : مسالمت آمیز   [2010 Aug] 
* اصلاح طلبان ؛ اجرای بی تنازل قانون اساسی  هم استراتژی هم تاکتیک [2010 Aug] 
*هجمه خطی به خامنه ای ؛ زمینه چینی برای نفی اصل ولایت فقیه   [2010 Jul] 
*قانون اساسی و آینده جنبش سبز   [2010 Jul] 
*نفی خمینی و ولایت فقیه ؛ واجب عینی اصلاح طلبان   [2010 Jul] 
* اعتراف به خطاهای گذشته بدون تبری جستن از خمینی اعتماد برانگیز نیست   [2010 Jun] 
*تأثیر اعدام های 19 اردیبهشت بر روند جنبش سراسری مردم  [2010 May] 
*جنبش سبز و تفاوت بارز دو نسل  [2010 Apr] 
*بهار پایدار آزادی مردم فرا میرسد!   [2010 Mar] 
* آیا واقعا" اصلاح طلبان، جنبش سبز را رهبری می کنند؟!   [2010 Feb] 
*آیا انقلاب دیگری در راه است ؟!   [2010 Jan] 
*تظاهرات اعتراضی عاشورا ؛ پایان و مرگ « اصل ولایت فقیه »  [2010 Jan] 
*منتظری آزاده ای که از نو باید شناخت   [2009 Dec] 
* برای اولین بار ؛ ترس از ماه محرم ؟!  [2009 Dec] 
*جنبش دانشجوئی و رهبری قیام مردم ایران  [2009 Dec] 
* شانزده آذر و شعار اتحاد ؛ مبارزه ؛ پیروزی   [2009 Nov] 
*جنبش سبز، نیزه ملت!  [2009 Nov] 
* وظایف نیروهای سیاسی در شرایط مرگ خامنه ای؟!   [2009 Oct] 
*جایگاه نهاد دین در نظام سکولار  [2009 Oct] 
*جنبش سبز و راه طولانی تا رسیدن به سکولاریسم   [2009 Sep] 
* کجا بایستیم بهتر است ؟!   [2009 Sep] 
* چرا این رژیم آمد و چه خوب شد که آمد   [2009 Aug] 
* لزوم همراهی اصلاح طلبان با خواسته های اصلی جنبش!  [2009 Aug] 
*با افتخار قهرمانان جنبش با شکوه ایران را معرفی کنیم   [2009 Aug] 
*توضیح ضروری   [2009 Aug] 
*کودتای 28 مرداد و تجاربی برای جنبش مردم ایران  هر گز در مسیر پیموده شده گام بر ندارید ؛ زیرا این راه تنها به همان جائی میرسد که دیگران رسیده اند ( گراهام بل ) [2009 Aug] 
*حمله به ساکنین قرارگاه اشرف محکوم است  [2009 Jul] 
*آزادی، حق مردم ایران است!  [2009 Jul] 
*جنبش با شکوه مردم را تقویت کنیم، نه تضعیف!   [2009 Jul] 
*جنبش اعتراضی مردم ادامه خواهد یافت!  [2009 Jul] 
*به جنبش حق طلبانه مردم بپیوندیم!  [2009 Jun]