خرید اسلحه از اسراییل تنها به ماجرای مک فارلین ‏خلاصه نمی شود
کورش گلنام

 

ماجرای مک فارلین که بعد ها "ایران کنترا" یا "ایران گیت" نامیده شد و در باره معامله پنهان فروش اسلحه میان حکومت اسلامی ایران با آمریکا و اسراییل از 20 اوت 1985 تا 4 مارس 1987(19 مرداد 1364 تا 13 اسفند 1365) در برابر آزادی گروگان های آمریکایی است، تنها مورد نیست. بنا به سندهایی، اسراییلی ها از همآن آغاز جنگ نیز به آخوند ها اسلحه فروحته اند:

"...بگفتهٔ سفیر آمریکا در تل آویو در گزارشی به وزارت امور خارجه آمریکا، در مدت جنگ ایران و عراق، اسرائیل بارها از ایران درخواست هایی برای خرید اسلحه دریافت کرد. اسرائیل بسیاری از این درخواست‌ها را پاسخ گفت و به ایران تسلیحات فروخت."

به نقل از : روابط ایران و اسراییل در جنگ ایران و عراق، ویکی پدیا، دانش نامه آزاد

منبع ها فروش اسلحه از اسراییل به ایران رادر آن زمان تا 2.5 میلیارد دلار بر آورد کرده اند.

انکار حکومت تا ماجرای مک فارلین

حکومت اسلامی همیشه این مسئله را پنهان داشته و آن را دروغ می نامید تا ماجرای مک فارلین که وسیله سید مهدی هاشمی، برادر داماد آیت الله منتظری، در روزنامه الشراع لبنانی فاش شد و آشکار ساخت که این حکومت اسلامی ایران بوده است که همیشه ریا کرده و دروغ گفته است. بر ملا شدن این معامله پنهان ولوله ای بپاکرد ولی به روال همیشگی در عمر این حکومت، این افشا کننده ماجرا بود که گرفتار شده و با پرونده سازی قربانی و اعدام شد. همین روشی که این روزها هم در باره افشا کنندگان سعید طوسی تجاوزکار، قاری فرآن محبوب"آقا" و یا افشا کنندگان دزدی های قاضی القضات حکومت الهی، آخوند صادق لاریجانی و یا انتشار نوار سخنان زنده یاد آیت الله منتظری با جنایت کاران و بر خوردی که با فرزندش جناب احمد منتظری کرده اند، می بینیم.

یک سند دیگر که شاید ناشناخته است

در جلد دوم کتابی بنام" بله کینگه گاد لیگان"(1)(گروه بزه کاربلکینگه گاد در دانمارک) که در سال  2007 وسیله یک خبرنگار زبده در دانمارک تهیه و منتشر شد و در 2009 نیز به زبان سوئدی چاپ و منتشر شد(به زبان های گوناگون برگردانده شده است)، سند جالبی در رابطه با فروش اسلحه اسراییلی به ایران وجود دارد. این کتاب که بر پایه حقیقت تاریخی بنا شده و برای بررسی بسیار دقیق و موشکافانه خود در حستوجوی ریشه های رویدادهایی که بارها جامعه دانمارک را در ده های 70 و 80 میلادی شوکه کرده و بزرگترین سرقت های تاریخ دانمارک را روشن نموده است، بسیار مورد توجه و تحسین قرار گرفته  است. این کتاب که در زمانی کوتاه توانسته جایزه های گوناگونی در دانمارک دریافت نماید که از آن میان می توان عنوان های: بهترین کتاب سال، بهترین کتاب تاریخی سال و بالاترین و بهترین جایزه ژورنالیستی دانمارک را نام برد، در باره یگ گروه مارکسیست/لنینیست/ مائوئیستی بسیار رادیکال و بنا به گفته شماری عضوهای قدیمی"یک سکت" چپ است که  برای پشتیبانی از فلسطینی ها نزدیک به دو دهه با همکاری و دستور از فلسطینی ها به سرقت های گوناگون از بانک ها، پست ها و فروشگاه های بزرگ و انبارهای اسلحه، گروگان گیری، کلاه برداری، جعل و سرقت سند و حتا جاسوسی بر علیه شهروندان کشور خوددست می زنند. پس از سال ها که مخفی گاه آنان در اثر یک اتفاق، کشف می شود؛ گذشته از مقدار زیادی اسلحه و مواد منفجره و سندهای دیگر، بخش زیادی از آرشیو آنان نیز به دست می آید. در میان این آرشیو، مدرک هایی گنجانده شده در 4 پرونده به دست می آید که سبب شگفتی بسیار می شود. این بخش از آرشیو وسیله این گروه بنام "آرشیو  ضد" نام گذاری شده است زیرا در دانمارکی، سوئدی و نروژی"ص" صهیونیسم را با حرف"ضد" انگلیسی می نویسند(2). این آرشیو در بر گیرنده هزاران نام از شرکت ها گوناگون یهودیان، آدم های مهم و فعالان یهودی، رابطه یهودیان با سفارت اسراییل، کارکنان سفارت، کسانی که برای کار در کیپوتزها و یا حتا به شکل توریست به اسراییل سفر می کرده اند، با شرح مفصل از ویژگی های رفتاری گرفته تا خانواده، نوع کار، محل کار، خود رو مورد استفاده، رفت و آمد ها و آدرس های سوژه ها و همه آنچه که می توانسته مورد شناسایی قرار بگیرد را شامل می شده است. کاری که سال ها برای آن وقت گداشته شده و به زبان انگلیسی تهیه شده و بنا بر بررسی ها، اصل یا کپی آن در اختیار فلسطینی ها گذاشته می شده است.

در میان یافته ها در آرشیو ضد، بخشی برای ما ایرانی ها می تواند جالب باشد، آن جا که فروش اسلحه وسیله یک اسراییلی به ایران را به میان می آورد. این بخش در باره یک کارخانه اسلحه سازی دانمارکی است که به شکلی پنهان و با واسطه، بنام فرد دیگری به یک یهودی مشهورکه خود در اسراییل کارخانه اسلحه سازی دارد، فروخته شده است و از این راه است که با نام این کارخانه دانمارکی از سال 1982 تا 1987 میلیاردها دلار اسلحه به حکومت ایران فروخته شده است. تردیدی نیست که سفارت و مأموران امنیتی ایران در دانمارک بی خبر نبوده اند که اصل اسلحه ها از کجا می آید همچنان که در این سند آورده شده است که سازمان امنیت دانمارک از موضوع با خبر بوده است. برای این که موضوع روشن تر شود، خوانندگان می توانند مصاحبه جالب برنامه "صفحه آخر" جناب مهدی فلاحتی با یک مأمور امنیتی و دیپلمات بلند پایه پیشین حکومت اسلامی بنام "شاهین دادخواه" را گوش کنند( زیرنویس 3 و 4). او که پس از 5 سال زندان اکنون در برون مرز زندگی می کند، دراین مصاحبه که در دو بخش است با وجود این که نمی خواهد و یا شاید از ترس جان نمی تواند همه مسائل را روشن بگوید ولی آگاهی های جالبی در باره ارتباط حکومت ایران با اسراییل به دست می دهد. او بیان می دارد که بارها با اسراییلی ها ملاقات داشته است. از پروژه ای بنام"بهرام" می گوید که مربوط به ارتباط با اسراییلی ها است. یک بار در یک هیئت ترکیه ای به اسراییل می رود با هویتی دیگر. هنگامی که از او پرسش می شود که آیا اسراییلی ها هویت حقیقی او را می دانسته اند، با خنده می گوید بله. او با همه محافظه کاری به نکته مهمی اشاره می کند و آن اینکه یکی از معامله های آن ها در این ملاقات ها بر سر "حماس" بوده است و توضیح می دهد که پشتیبانی حکومت از حماس تنها تاکتیکی است و نه چون پشتیبانی از"حزب الله" استراژیکی. یعنی به روشنی میگوید ما در باره حماس به اسراییلی ها امتیاز هایی داده و معامله کردیم. و این در حالی است که شعار مرگ بر اسراییل یک دم در این حکومت قطع نشده است و بنا به گفته درست جناب فلاحتی ورزشکار ایرانی را اجازه نمی دهند با ورزشکار اسراییلی مسابقه دهد و از قهرمانی باز می دارند ولی خود بارها و بارها با اسراییلی ها دیدار و معامله می کنند. نکته های جالب دیگری نیز در این مصاحبه هست که باید شنید. بخش نخست این مصاحبه در 20 مه 2016 پخش شده که پرسش ها در باره اسراییل از دقیقه 43 به بعد است و بخش دوم آن در 3 ژوئن 2016 که از همآن دقیقه نخست تا دقیقه 12 در باره اسراییل گفت و گو می شود. این را افزودم که تاکید کرده باشم که حکومت اسلامی نمی توانسته است بی خبر باشد که اسلحه ای که مستقیم از کارخانه اسلحه سازی معروف اسراییل و از بندر "حیفا" بار کشتی می شده است و در اسپانیا و بر روی آب تحویل داده می شده است، ضمن اینکه معامله کننده نیز خود نامی یهودی داشته است. از کجا می آمده است! نگارنده برای آگاهی خوانندگان، بخشی از این کتاب (ص 158،159 جلد دوم) در این باره را به فارسی بر گردانده که در زیر می خوانید:

" در 30 آگوست 1982 [آخر مرداد 1361 ] "اوگی مرشولم"(5)رئیس کارخانه اسلحه سازی "ویرا"(6) [دانمارک]، با پاکت بزرگی در بغل به سفارت ایران در ناحیه "اوستربرو"(7) شوپنهامن(8)[پایتخت دانمارک] مراجعه می کند. پاکت در بر گیرنده یک نارنجک انداز شصت میلیمتری، قطعه سنگینی به وزن 6 کیلوگرم است. او برای کارکنان سفارت توضیح می دهد که این نارنجک انداز ساخت کارخانه اسلحه سازی " اسکال بوری"(9) است.

در حقیقت این نارنجک انداز تولید کارخانه اسلحه سازی "سولتام"(10) اسراییل با مدیریت "شلومو زابلودوویچ"(11)بود. رئیس این کارحانه دانمارکی به عنوان واسطه، می باید یک معامله بزرگ اسلحه بین دو طرف سازش ناپذیر اسراییل و ایران را ممکن سازد.

تابستان همین سال نیروهای ایرانی از مرز عراق گذشته و کوشش کرده بودند که شهر مهم عراق، بصره را به تصرف خود در آورند. دو سال پیش از این، نیروهای صدام حسین برای کنترل بر خلیج فارس به ایران یورش آورده بودند. در آغاز صدام توانسته بود تا عمق خاک ایران نفوذ کند ولی یورش متقابل ایران در 1982 نیروهای عراقی را عقب رانده بود.

تمایل اسراییل به مجهز کردن ارتش خمینی را باید کاملن استراتژیک ارزیابی کرد. ایران دشمن عراق بود، عراقی که دشمن خونین اسراییل بود. با صدور اسلحه[به ایران] اسراییل دشمن دشمن خود را تقویت می کرد. ولی برای پنهان نمودن یک چنین معامله مجادله بر انگیزی، اسراییل نیاز به یک واسطه بی طرف داشت. گزینس شلومو زابلودویچ کارخانه اسلحه سازی ویرا، این همکار پیشینه دار او در دانمارک، شد که رئیس کنونی آن برای بهبود وضع خراب اقتصادی خود بدون گفت و گو پیشنهاد را پذیرفت.

اوگی مرشولم رئیس این کارخانه دانمارکی هم چنین آمادگی این را هم داشت که خود برای ایرانی ها روشن کند که اسلحه ها تولید دانمارک است تا آنان که در حاکمیت آخوندها بر ایران از اسراییل متنفر بودند آگاه نباشند که با اسلحه اسراییلی می جنگند[تحلیل گر در آن هنگام بی خبر بوده است که پیش از آن اسلحه اسراییلی با درخواست خود حکومت، پنهانی به ایران فروخته می شده است]. پیشنهاد مرشولم برای تحویل مقدار فراوانی نارنجک، با استقبالی گرم در سفارت ایران روبرو می شود. بنا به گفته اوگی مرشولمز در پنج سال پس از آن، کارخانه اسلحه سازی ویرا به عنوان پوشش، بیش از 4 میلیارد کرون دانمارک[بهای هر کرون دانمارک امروز بین 490 تا 500 تومان است، بهای گذشته آن در دسترس نبود] اسلحه اسراییلی به ایران تحویل داد.

مجموع اسلحه های تحویل داده شده بنا بر محاسبه تخمینی مرشولمز بیش از هزار نارنجک انداز و سد هزار نارنجک و  مهمات دیگر برای اسلحه بوده است. بیش از پانزده بار کشتی های در برگیرنده اسلحه ازکارخانه سولتام، از بندر حیفای اسراییل به سوی اب های بین المللی روان شده  و بیشتر در نزدیک "جزیره های قناری"(12) [در اسپانیا] وسیله کارشناسان اسلحه ایرانی مورد بازدید قرار گرفته شده اند.

در این رابطه کار اوگی مرشلوم این بود که کارشناسان ایرانی اسلحه را در فرانکفورت، پاریس یا لندن ملاقات نموده و سپس همراه آنان با هواپیما به مادرید رفته و از آن جا به شکل مخفیانه با پروازهای داخلی یا به جزیره های قناری و یا به "تنریفا"(13) بروند. از آن جا مرشلوم همراه با کارشناسان اسلحه سوار بر قایق به کناره جزیره ها که کشتی های در بر دارنده اسلحه در آن جا لنگر انداخته، رفته تا کارشناسان یک بازرسی به شکل گزینشی از اسلحه ها انجام دهند. مرشلوم در آن جا [کارتن های]اسلحه هایی را نشان می داد که بنا بر آگاهی های داده شده دانمارکی بوده و به جای مهر اسراییلی، مهر کارخانه اسلحه سازی ویرا بر آن ها نقش بسته بود که در چاپ حانه" آآلبورگ"(14) [دانمارک] تهیه شده بود. حتا بارنامه ها که نشان می داد کاتینرهای در کشتی پس از بارگیری در دانمارک به بندرهای فرانسه یا ایتالیا فرستاده شده و در آن جا به کشتی ها ی دیگر بارگیری شده اند نیز تقلبی بود.

پس از بازرسی [در اسپانیا]، کشتی هابه سوی بندر عباس در جنوب ایران روانه می شدند. در آغاز کشتی های در بر دارنده اسلحه، مستقیمن از کانال سوئز عبور می کردند ولی بعد ها از راه جنوب افریقا که مطمئن تر بود، راهی می شدند.

بنا به گفته مرشولم، در برنامه ریزی این دادو ستد، شلومو زابلودوویج با همکاری نزدیک با سازمان امنیت اسراییل، کوچکترین مورد ها را نیز بررسی کرده بود. چون بنا بر قانون دانمارک کارخانه اسلحه سازی ویرا نمی توانست به عنوان فروشنده اسلحه به کشوری در حال جنگ در بارنامه ها نامش آورده شود، شماری از شرکت های سهامی بین المللی زابلودوویچ رسمن به عنوان فروشنده نامیده می شدند.

پس از بازدید از بار کشتی ها، اوگی مرشولم به همراه ایرانی ها به لندن رفته و در آن جا در بانک ملی ایران مدرک های مورد نیاز برای انتقال فوری پول، که معمولن بین سه تا چهار میلیون کرون دانمارک بود را امضاء نموده تا پول به حساب بانکی زابلودویچ در "جزیره های کیمن"(15) ویا حساب بانکی او در سویس، "کریدیت سویس"(16) واریز شود.

اوگی مرشولم می گوید که می داند که سازمان امنیت دانمارک "پ.ا.ت"(17)نیز از این داد و ستد آگاه بوده است.

 

کوروش گلنام

سه شنبه 14 دی 1395 ـ 3 ژانویه 2017

 

زیر نویس:

"Blekingegade ligan", Peter ovig Knudsen, tryck: Spindulys, Litauen 2009 -1

این کتاب در دو جلد در مجموغ  764 صفحه منتشر شده و تا کنون گویا به ده زبان  برگردانده شده است.

Zionist -2

http://ir.voanews.com/a/3339059.html  -3

http://ir.voanews.com/a/3360566.html  - 4

Uggi Mersholm - 5

Wejra - 6

Osterbro - 7

Köpenhamn -8

Skalborg - 9

Soltam -10

Shlomo Zabludowicz 1914–1994 - 11

شلومو زابلودوویچ یک یهودی لهستانی بود که در جنگ دوم جهانی همراه با خانواده به اردوگاه مرگ "آیشویتز" فرستاده شد. در آن جا هفت برادر و خواهر او و پدر و مادرش کشته شدند. او در سن سی سالگی در حالی که به شدت از بیماری ریه رنج میبرد هم چون هزاران زندانی از ملیت های گوناگون در این اردوگاه مرگ و دیگر جا ها، وسیله "فولکه برنادوت" یک نظامی و دیپلمات سوئدی که مسئولیت بالایی نیز در صلیب سرخ جهانی داشت و با آلمانی ها در ارتباط بود، رهایی یافت (وسیله آن اتوبوس های سفید رنگ مشهور) و به سوئد رسید. بنا بر سند ها، گفته شده که فولکه برنادوت حدود بیست هزار زندانی در آلمان را نجات داده است. در باره زندگی کار و مرگ تراژیک او به دست یک اسراییلی در مأموریتی برای صلح در اسراییل، بسیار گفته و نوشته، فیلم و برنامه تهیه شده است. در ویدئوی 52 دقیقه ای بنام "چشمان من چه دید" * میتوان گفته ها و خاطره های تلخ چند نجات یافته از اردوگاه های مرگ که به وسیله او نجات یافتند را دید و شنید. لینک این ویدئو برای آن ها که به زبان سوئدی آشنایی دارند در زیر این نوشته آمده است.

شلومو در سوئد با پرستاری لهستانی که او نیز از اردوگاه مرگ نجات یافته بود ازدواج نموده و به فنلاند مهاجرت کرده و در شهر صنعتی "تامرفورش" اقامت گزیده و در آن جا هم چون بیشتر مهاجران، در کارخانه بزرگ اسلحه سازی "تامپلا" که تخصسش در ساخت نارنجک و نارنجک انداز بود، سرگرم کار می شود. او  از راه همین کارخانه با اسراییل نو پا و بخش صنعتی آن ارتباط بر قرار کرده و به زودی نشان می دهد که در معامله های مربوط به اسلحه دارای توانایی های چشم گیری است. اسراییلی ها استعداد فوق العاده او را در یافته و در سال 1950 او به یکی از رهبران بزرگترین شرکت صنعتی اسراییل بنام "کوور" تبدیل شده و نخستین کارخانه اسلحه سازی اسراییل بنام  "سولتام" را بنا می نهد. در اسراییل از او به عنوان یک قهرمان یاد شده و شیمون پرز و دیگران او را پدر اسلحه سازی اسراییل نامیده اند. این کارخانه که او نیز خود از سهام داران اولیه اش بوده، در ده های 1960 و 1970 به بزرگترین صادر کننده و پر درآمد ترین شرکت اسراییلی تبدیل می شود. او در سال 1975 به اسراییل مهاجرت می کند.

بخشی اصلی این نوشته در باره شولومو زابلودوویچ، کوتاه شده ای بر گرفته از ص 145 کتاب یاد شده است.

* چشمان من چه دید:

Vad mina ögon sett

https://vimeo.com/34014054

Gran Canaria - 12

Teneriffa - 13

Aalborg . 14

Caymenöarna - 15

جزیره های کیمن در بخش شمالی هند غربی، 48 مایلی شمال غربی جامائیکا قرار دارند.

Credit Suisse - 16

PET - 17 

     

        

 

منبع:پژواک ایران


کورش گلنام

فهرست مطالب کورش گلنام در سایت پژواک ایران 

*چرا پیشرفت نمی کنیم؟  نگاهی به مقاله منوچهر تقوی بیات [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
* رسیدن به هدف، آسان نیست، ولی امید هست!  [2019 Feb] 
*یک و نیم سده پیشِ سوئد و ایران ‏امروز!‏   [2019 Jan] 
*در باره نامه افشاگرانه کارگر مبارز و آگاه اسماعیل بخشی و فشار بر او و خانواده اش  [2019 Jan] 
*هیچ امری ناممکن نیست!  [2018 Dec] 
*دندانهای تیز و برنده در پشت لبخند   [2018 Dec] 
*چرایی چهار دهه حکومت اسلامی   [2018 Nov] 
*هنوز هم مجال هست!   [2018 Nov] 
*سخنی با جوانان گروه فَرَشگَرد  [2018 Oct] 
*پشتیبانی از شورای مدیریت دوران گذار  [2018 Oct] 
*خود زنی  [2018 Oct] 
*حکومت اسلامی، حکومتی مافیایی است، نه جمهوری!   [2018 Sep] 
* ما و «دینخویی»  [2018 Aug] 
*در باره بیانیه های استمرار طلبان   [2018 Aug] 
*نیاز به یک شورایِ موقتِ رهبری/انتقالی  [2018 Aug] 
*سرنوشت ایران تنها در دست ایرانی ها است  [2018 Aug] 
*مردم ایران و آزادی مردم ایران روزهای سرنوشت سازی در پیش است  [2018 Jul] 
*اردشیر زاهدی، عضو تازه شورایِ مصلحتِ نظامِ مقدس!‏  [2018 Jun] 
*مبارزه منفی   [2018 Jun] 
*یک ترجیع بند نخ نما!‏   [2018 May] 
*رسوایی بزرگ برای حکومت اسلامی   [2018 May] 
*اسراییل، می تواند بهترین هم پیمان ایران در منطقه باشد  [2018 Apr] 
*برگی از تاریخ، هشتاد سال پس از زندانی شدن پنجاه و سه نفر  [2018 Mar] 
*مخالفان بیانیه همه پرسی، خود چه پیشنهادی دارند؟  [2018 Feb] 
*خواست همه پرسی از سوی مردم، هیچ همخوانی با همه پرسی روحانی ندارد!  [2018 Feb] 
*براندازی همیشه همراه با خشونت نیست  [2018 Feb] 
*در برون مرز، امیدی به یک اُپوزیسیونِ همآهنگ نیست!‏  [2018 Feb] 
*روحانی همچنان درتوهم و اجرای نمایش !  [2018 Feb] 
*خیزش سراسریِ مردم و شگردهایِ فرصت طلبان/هوشنگ امیر احمدی را بیشتر بشناسیم  [2018 Jan] 
* واقعا باید خون گریست!  [2018 Jan] 
* چرا مردم بنام رضا شاه شعار می دهند؟  [2018 Jan] 
*مردم جان‌فشانی می‌کنند ولی نیاز به سازماندهی درست دارند  [2018 Jan] 
*در تنگنا ها ست که آدم ها بهتر مَحَک می خورند در باره نوشته تازه عباس عبدی  [2018 Jan] 
*در قانون اساسی آینده ایران، دین رسمی نخواهیم داشت.  [2017 Dec] 
*قهرمانان مَسخ شده  [2017 Dec] 
*این دیگر دو رویی و نیرنگ نیست بلکه جنگی است علیه ‏بی گناهان  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ» کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی (بخش سوم)  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»(1) درباره کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی  [2017 Oct] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۴)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۳)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ی ‌ایران را دگرگون ساخت (۲)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۱)   [2017 Sep] 
*یک مادر؛ بر گرفته از کتاب «پسران در تابوت های فلزی« (۱)  [2017 Aug] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش سوم و پایانی، حزب دِمُکرات های سوئد  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش دوم  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد  [2017 Jul] 
*خامنه ای و «ترقه بازی»!   [2017 Jun] 
*ما ایرانیان و «حافظه تاریخی»  [2017 May] 
*گزینش ریاست جمهوری در حکومت اسلامی، یک نمایش ‏خسته کننده!‏   [2017 May] 
*نگارش فارسی و دردسرها (بخش دوم و پایانی)  نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ [2017 Apr] 
*نگارش فارسی و دردسرها نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ بخش نخست  [2017 Apr] 
*بازار شام گزینش ریاست جمهوری در ایران  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین (بخش ششم)  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین بخش پنجم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین بخش چهارم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین! بخش دوم  [2017 Feb] 
*تابویی بنام فلسطین!‏ بخش نخست   [2017 Jan] 
*نکته هایی در باره بر خورد با مرگ رفسنجانی   [2017 Jan] 
*خرید اسلحه از اسراییل تنها به ماجرای مک فارلین ‏خلاصه نمی شود  [2017 Jan] 
*پرسش هایی در باره "گفتگو با یک مامور امنیتی پیشین"‏   [2016 Dec] 
*در پشتیبانی از کار تاریخی احمد منتظری   [2016 Dec] 
*گردهمآیی در پاسارگاد و برخورد جناب محمد رضا ‏شالگونی  [2016 Nov] 
*سرگدشت شگفت انگیز یک نویسنده سوئد  [2016 Oct] 
*حزب چپ سوئد، حزبی که جدی گرفته نمی شود   [2016 Oct] 
*پیک نت و دنباله روی از سیاست های روسیه  [2013 Jan] 
*اسراییل و سیاستی نادرست  [2012 Nov] 
*حکومت اسلامی، پشت پرده در گیری های تازه بین اسراییل و حماس  [2012 Nov] 
*محکومیت حکومت اسلامی به جنایت علیه بشریت در دادگاه مردمی   [2012 Oct] 
*توطئه تازه علی خامنه ای وهاشمی رفسنجانی برای فریب مردم  [2012 Oct] 
*منشور ملی و پایه های درست آن  [2012 Oct] 
*اعتماد به خاتمی، گم راهی است  [2012 Oct] 
*اکنون نوبت آرژانتین است!  [2012 Sep] 
*چرایی اعتراف فریدون عباسی دوانی به دروغ گویی  [2012 Sep] 
*کانادا و واکسن ضد حکومت اسلامی   [2012 Sep] 
*نشست سران جنبش عدم تعهد و شکستی دیگر  [2012 Sep] 
*اگر زلزله در جنوب لبنان بود....  [2012 Aug] 
*نزدیک شدن سرنگونی بشار اسد و هراس بیشتر خامنه ای  [2012 Aug] 
*برای یک ایران آزاد - بخش سوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد - بخش دوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد- بخش نخست  [2012 Jul] 
*این هم یک نمونه تلخ دیگر!  [2012 Jun] 
*رفتار حکومت اسلامی با افغانستانی ها شرم آور است  [2012 May] 
*افشاگری های هولناک یک مقام پیشین حکومت و پرسش ها  [2012 May] 
*اعتماد به حکومت اسلامی، بسیار خطرناک است!  [2012 Apr] 
*حلقه گم شده!  [2012 Mar] 
*نماز آدینه دو هفته پیش و علامت خامنه ای به بمب گذاران!   [2012 Feb] 
*زندگی در گذشته، نقدی بر نوشته علی کشتگر  [2012 Jan] 
* نمابش انتخابات و به منبر رفتن خامنه ای  [2012 Jan] 
*نمایش انتخابات و کوشش برای حرکتی ملی  [2012 Jan] 
*پشتیبانی از درخواست محاکمه علی خامنه ای  [2011 Dec] 
*به بهانه نامه نویسی‌ها به خامنه‌ای! پشتیبانی از محمد نوری زاد و یادی دیگر از ادیب و نوبسنده گرامی، زنده یاد علی اکبر سیرجانی [2011 Dec] 
*آن که باید "اقرار به اشتباه" و بد تر از آن اقرار به خیانت کند علی خامنه ای است نه دیگری!  [2011 Dec] 
*جنون جنگ  [2011 Nov] 
*همه پرسی آزاد، هم چنان بهترین گزینه برخورد دیگری به سخنان اکبر گنجی  [2011 Nov] 
*جناب گنجی، شما چرا!  [2011 Nov] 
*اداره یک سرزمین شایستگی می خواهد! در باره شوک بزرگ در سوئد [2011 Oct] 
*به رهبر خود خوانده: تو برو خود را باش!  [2011 Oct] 
*زشتی های روزگار!  [2011 Sep] 
*جنبش سبز، هم چنان سبز است!  [2011 Sep] 
*سیاست تازه ترکیه، سیاست باخت!  [2011 Sep] 
*دشنه در قلب دریاچه ارومیه!  [2011 Sep] 
*سوریه وحکومت اسلامی  [2011 Aug] 
*آب که از سر گذشت....  [2011 Aug] 
*"اصلاح طلبان حکومتی" هم چنان در کج راه!  [2011 Jul] 
*مجلس بی اختیار!  [2011 Jul] 
*مراکش نیز دچار دگرگونی شد ولی ایران....  [2011 Jun] 
*کودتاگران، دو سال پس از کودتا  [2011 Jun] 
*حماس و صلح جویی!  [2011 May] 
*ما و انقلاب در جهان عرب  [2011 Apr] 
*کودتا چیان و نیرنگ تازه آنان برای فریب ساده دلان!  [2011 Apr] 
*نیروهای نظامی، زمان از دست می رود، به مردم بپیوندید!  [2011 Mar] 
*آیا قذافی تا پیش از این دیکتاتور نبوده است؟  [2011 Mar] 
*نمی توان انقلاب مصری ها و تونسی ها را هم دزدید!  [2011 Feb] 
*اعدام، جنایت است!  [2011 Jan] 
*در باره افشاگری های ویکی لیکس  [2010 Dec] 
*دانشجویان درخشیدند!  [2010 Dec] 
* آمریکا این چنین می خواهد جلو آسیب های ناشی ازافشاگری های ویکی لیکس را بگیرد   [2010 Dec] 
*نیرنگ ها رنگ باخته است!  [2010 Nov] 
*با نخبگان خود چنین نکنیم! ما وآرامش دوستدار  [2010 Nov] 
*راه مرگ و ویرانی!  [2010 Nov] 
*طبرزدی ودیگر مبارزان دربند را دریابیم!  [2010 Oct] 
*نوری زاد و نوشتن نامه به «رهبر گرامی»!  [2010 Oct] 
*دست آورد زیاده گویی ها!  [2010 Oct] 
*محکوميت طبرزدی نشان توانايی نيست که درماندگی است!   [2010 Oct] 
*دیپلمات های جدا شده و چشم داشت ها  [2010 Sep] 
*چرا  [2010 Sep] 
*سرانجام به اینجا رسیدند: مکتب ایرانی!  [2010 Aug] 
*بنیاد برومند و کاری با «بنیادی» درست!  [2010 Aug] 
*نمایشنامه ای به نام «شهرام امیری»!  [2010 Jul] 
*جنبش سبز، هر روز یک گام به پیش  [2010 Jul] 
*چهره بی پوشش دین اسلام  [2010 Jul] 
*جناب شیخ، دروغ نگو  [2010 Jul] 
*تصویب یک «کاغذ پاره» دیگر  [2010 Jun] 
*مرداب «خودکامگی وترس از جنبش مردمی»!  [2010 Jun] 
*گروگان گیری، سیاست شناخته شده حکومت اسلامی  [2010 May] 
*خون جوشان پنج قربانی دیگر  [2010 May] 
*سالروز 22 خرداد و هراس کودتاگران  [2010 May] 
*هدف مند کردن یارانه ها با چه انگیزه هایی؟  [2010 Apr] 
*نارسایی در رهبری، نقطه سستی اپوزیسیون - ناتالی بسر  [2010 Apr] 
*شفاف گویی رمز پیروزی است  [2010 Apr] 
*نخستین نشانه های اثر بخش بودن مبارزه منفی با حکومت اسلامی  [2010 Apr] 
*به سوی جبهه سوم  [2009 Mar] 
*دختر دانشجو نپذیرفت که به او تجاوز کنیم، بازداشتش کردیم!  [2008 Jul] 
*بر ما چه رفته است؟ - ۴   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟ (۳)   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟(۲)   [2008 Jun] 
*چه خبر خوبی!  [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است ؟  [2008 Jun] 
*نماینده پیشین مجلس: "نظام مشروعیت ندارد"  [2008 Apr] 
*اپوزیسیون زیر نورافکن انتخابات قلابی!   [2008 Mar] 
*مردم "نقشه های" همه شما را "به هم می ریزند"!  [2008 Mar] 
*انتخابات یا مردم فریبی؟! نمایشی تکراری و تمسخر آور  [2008 Feb] 
*لابی های حکومت اسلامی ونقش آنها  [2008 Feb] 
*"جمله تاریکیست این محنت سرای"  [2007 Dec]