در برون مرز، امیدی به یک اُپوزیسیونِ همآهنگ نیست!‏
کورش گلنام

 

آن یکی پرسید اُشتر را که هی   از کجا می‌آیی ای اقبال پی

گفت از حمام گرم کوی  تو        گفت خود پیداست از زانوی تو   مولوی

  بر مبنای پیشینه نزدیک به چهل ساله اُپوزیسیون در برون مرز، به روشنی می توان گفت که امیدی به این اپوزیسیون و وعده هایش نباید داشت. می توان از چهره ها و نخبگانی در برون مرز نام برد که بتوانند به مخالفان در درون ایران در زمینه هایی یاری برسانند که من پیش از این از شمار اندکی از آنان نام برده ام، ولی به عنوان حزب، سازمان و یا دیگر گروه های سیاسی که بتوانند در دگرگونی های آینده ایران، نقشی اثر گذار داشته باشند، نبایداندک امیدی داشت چون پس از این همه سال،  هنوز هرکس ساز خود را می زند که تنها شمار اندکی شنونده دارد. این را به این انگیزه عنوان می کنم که کسانی با خوش خیالی از اهمیت اُپوزیسیون دربرون مرز و نقش آن در آینده ایران سخن گفته و نوشته اند. چنین تفسیرهایِ خوش خیالانه، نمایی درست از چگونگی وضع  اُپوزیسیون در برون مرز را نشان نمی دهد. همآن گونه که سال ها پیش از این به سهم اندکِ خود، در نوشته های دیگری یاد آور شده ام، به باور من اگر گروهی سازماندهنده و رهبری کننده برای آزادی مردم ایران بخواهد پای بگیرد، در درون ایران خواهد بود که نقش جوانان از زن و مرد به ویژه دانشجویان در آن پُر رنگ خواهد بود. هیچ سازمانی در برون مرز چنین نیرو، توان و قابلیتی ندارد. بی گمان هم اکنون نیز در ایران گونه ای سازماندهی وجود دارد که به درستی پنهان است. در خیزش دی ماه، همآهنگی شگفت انگیز شعارها با آن گستردگی و گونه غیر مذهبی شعارها برای نخستین بار و در بیش از هشتاد شهر ایران، از یک چنین سازماندهیِ پنهان، دست کم در تعین شعارها و زمان تظاهرات ها که بیشتر غروب و شب بود، نشان داشت.

چرا نباید به اُپوزیسیون برون مرز امید داشت؟

یکی از شگفتی ها در کار ما ایرانیانِ مخالفِ حکومت در برون مرز، این بوده است که به جای آن که کوشش کنیم در راستای یک برنامه پایه ای که مورد پذیرش همگان باشد،گرد آمده و به نیرویی توانمند بدل شویم وبتوانیم در پشتیبانی از مبارزان درون کشور که در میدانِ آتش هستند، گردهمآیی های چندین هزار نفره جدی و اثر مند ( نه تنها نمایشی چون کار سازمانِ مجاهدین) بر پا کنیم، هر روز بیشتر از یکدیگر دور شده و هر سازمان و گروهی خود به چند دسته و گروه تازه مبدل شده و کوچک تر شده اند به شکلی که حتا اگر امروز چند سازمان سیاسی گرد بیایند، نمی توانند شمار قابل توجهی را در تظاهراتی گرد هم آورند. آغازی درست و درخور برای همکاری و نزدیکی گروها با دیدگاه های گوناگون، چه چپ و چه راست و چه کوشندگان مستقل و بدون وابستگی سازمانی با هر ایده و مرامی، برای نمونه می توانست بر پایه خواست آزادی و دموکراسی در ایران، که همه در سخن ادعایش را داریم، شکل بگیرد که نگرفت و با وضع کنونی نیز شکل نخواهد گرفت. نگاه کنیم که اکنون چند سازمان فدایی با عنوان های گوناگون وجود دارند که گذشته همه آن ها ریشه در سازمان چریک های فدایی خلق داشته است! سه جریان از این فداییان با گروهی اندک از مستقل ها، سال ها است که  کوشش کرده اند که دیگر بار یکی شده و حزبی به وجود آورند ولی به جایی نرسیده اند و نه تنها این که دردرون یکی از این سازمان ها بر سر همین نشست ها برای بهم پیوستن، دو دستگی سخت دیگری به وجود آمده است. این روند نامیمون، بسیاری از کوشندگان، بسیاری از ایرانیان دلسوز و دلسوخته، که نگران مردم و آینده ایران بوده و هستند را نیز دلسرد نموده و آنان راه خود را بدرستی از هر چه حزب و سازمان، جدا نموده اند.

چه انگیزه هایی به این روند دامن زده است؟

الف ـ نخستین انگیزه ای که باید بر آن انگشت نهاد، عدم انتقاد از خود کوشندگان در حزب ها و سازمان های سیاسی گوناگون، عدم ارزیابی موشکافانه و شفاف از گذشته خود و در نتیجه برخوردبا کج روی ها، سستی ها، نارسایی ها و اشتباه ها بوده است. شماری نیزکه انتقادی  نموده اند، هم بسیار دیر به آن پرداخته اند، هم این انتقادها همه جانبه و شفاف نبوده است. انتقادها بیشتر به شکل قطره چکانی و بر مبنای رُخ دادها درایران و در برون مرز به میان آمده است.

ب ـ دوری از میهن و عدم درک درست از وضعیت ایران و سازش کاری بخشی از اُپوزیسیون ( که شوربختانه نسبت به دیگر گروها پیشینه سیاسی بیشتری نیز داشت) و دنباله روی آنان نخست از فتنه گری چون رفسنجانی و کارگزاران، سپس از جناح پدیدار شده پس از رفسنجانی در حکومت یعنی  "اصلاح طلبان حکومتی"، آسیب های زیادی به اُپوزیسیون برون مرز وارد آورد. خود این گروه امروز به خوبی نتیجه را می بیند و کار به گونه ای شده است که بسیاری از آن ها حتا نتوانسته اند در برابر خیزش چند هفته پیش مردم که نقطه پایانی بر نمایش ها و بازی های اصلاح طلبان حکومتی نهاد، برخوردی روشن و شفاف داشته باشند زیرا سیاست های نادرست خود آن ها نیز زیر نشانه پرسشی بزرگ قرار گرفته است و من دور نمی بینم که همآنگونه که ریزش در هر دو گروه حکومتی در ایران آغاز شده است، در درون همین دنباله روان اصلاح طلبانِ حکومتی در برون مرز نیز انجام بگیرد. فیلم های کوتاهی از بسیجیانی که کارت های عضویت خود را در برابر دوربین آتش زده و یا جدایی از حکومت را اعلام می دارند و همه دیده ایم، تنها نشانی کوچک از این ریزش در درون وابستگان به حکومت دردرون ایران است.

پ ـ هم خوان نبودن با پیشرفت های جهانی و بازنگری در اندیشه و باورها. شماری فکر می کنند که اگر آن ها از باورهایِ ایدئولوژیک پیشین خود دست بردارند(به ویژه در سازمان هایِ چپ)، کاخ رویاهایشان فرو ریخته و کوشش های گذشته اشان بباد رفته است و آن وقت "رفقا چه می گویند!؟" این گونه برخورد حتا آنان را ناگریز نموده است که در همآن حال که در نوشتار و گفتار ادعای دمُکراسی و آزادی دارند در همین برون مرز، دست به سانسور و بایکوت کسانی بزنند که از دایره باورهای سنتی آنان پا را فراتر نهاده اند. آنان به پیرامون خود چنان می نگرند که گویی جهان به همآن گونه است که پنجاه، شصت سال پیش بود. 

ت ـ خود بزرگ بینی ها که سبب شده است رهبران هر یک از این سازمان ها و گرو ها خود را بر تر از دیگران و دیدگاه خود را درست تر از دیگران دانسته و آمادگی هیچ گونه گذشت و سازشِ سیاسی ای را ندارند اگر چه همه آن را در سخن می پذیرند ولی در نشست و گفت و گو مرغشان تنها یک پا دارد!

 ث ـ عدم باور راستین به دمُکراسی و پذیرش دیدگاه های مخالف خود. یک نمونه بسیار روشن بر خورد سازمان ها، گروه هایِ گوناگونِ به ویژه چپ با شخص رضا پهلوی و هواداران پادشاهی است. آن ها به بهانه اینکه برگشت سیستم پادشاهی در ایران شدنی نیست، حق این هم میهنان را پایمال می کنند. اگر باور به دمُکراسی درست باشد، چگونه می توان حق کوشش در راه باور خود و حق رأی این گروه را نادیده گرفت؟ با تجربه بسیار سنگین، خونین و ویرانگر حکومت اسلامی در چهار دهه، ایرانیان در آینده به هیچ کس و هیچ گروهی امکان بر پایی دیکتاتوری و یا حکومتی فردی را نخواهند داد. کسانی از هواداری امروز بخشی از جوانان و مردم  ایران از پادشاهی، دچار هراس شده اند در حالی که این هراسی بی مورد وبی پایه است و نشان از این دارد که آنان به اندیشه و خواست های خود باور درست نداشته و در آن تردید دارند . این را باید پذیرفت که هواداران پادشاهی از بسیاری از این گروهای کوچکی که شاید بیش ازچند سد(صد) تن هوادار نداشته باشند، پایگاهی بسیار گسترده تر چه در ایران و چه در برون مرز دارند. از آن گذشته این صندوق رأی و خواست مردم است که سخن آخر را خواهد گفت.

د ـ این پراکندگی و اختلاف های بی مورد که همه نشانه های نارسایی های فرهنگیِ ریشه دار ما ایرانیان است و همه را نیز در بر می گیرد از آن میان من نگارنده، راه را باز گذاشت تا مأموران و مزدوران حکومت، به سادگی بتوانند در برون مرز، هم به ترور و کشتار چهره های کوشا و اثر گذاری چون زنده یادان بختیار، قاسملو، شرف کندی و...شمار فراوانی دیگر دست بزنند و هم بسادگی در این آشفته بازار، در میان گروه های مخالف حکومت نفوذ کرده، زهر ریخته و به جدایی ها و کینه ورزی ها در میان مخالفان دامن بزنند. شوربختانه به نتیجه هم رسیدند اگر چه شماری از آن ها بدام افتادند و در چند مورد حتا سران حکومت اسلامی ایران در دادگاه ها محکوم شدند و کار ترورها دست کم در کشورهای اروپایی تا اندازه زیادی برای حکومت سخت شد ولی حکومت هرگز از ترور دست بر نداشت. یک نمونه اش را بتازگی در اعلام رسمی دولت تاجیکستان به دست داشتن آخوندهای حاکم بر ایران در تروری که درآن کشور انجام شد، شاهد بودیم.

اگر در وضع کنونی امیدی به اپُوزیسیون برون مرز نیست در برابر چشمه امید به اُپوزیسیون در ایران، هر روز جوشان تر و پر بارتر می شود.

 

کوروش گلنام

دوشنبه 16 بهمن 1396 ـ 5 فوریه 2018

منبع:پژواک ایران


کورش گلنام

فهرست مطالب کورش گلنام در سایت پژواک ایران 

*چرا پیشرفت نمی کنیم؟  نگاهی به مقاله منوچهر تقوی بیات [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
*ورشکستگی چهل سال حکومت ولایی، بر آمدن نام و جایگاه بزرگِ و دست نیافتنیِ زنده یاد احمد کسروی  [2019 Feb] 
* رسیدن به هدف، آسان نیست، ولی امید هست!  [2019 Feb] 
*یک و نیم سده پیشِ سوئد و ایران ‏امروز!‏   [2019 Jan] 
*در باره نامه افشاگرانه کارگر مبارز و آگاه اسماعیل بخشی و فشار بر او و خانواده اش  [2019 Jan] 
*هیچ امری ناممکن نیست!  [2018 Dec] 
*دندانهای تیز و برنده در پشت لبخند   [2018 Dec] 
*چرایی چهار دهه حکومت اسلامی   [2018 Nov] 
*هنوز هم مجال هست!   [2018 Nov] 
*سخنی با جوانان گروه فَرَشگَرد  [2018 Oct] 
*پشتیبانی از شورای مدیریت دوران گذار  [2018 Oct] 
*خود زنی  [2018 Oct] 
*حکومت اسلامی، حکومتی مافیایی است، نه جمهوری!   [2018 Sep] 
* ما و «دینخویی»  [2018 Aug] 
*در باره بیانیه های استمرار طلبان   [2018 Aug] 
*نیاز به یک شورایِ موقتِ رهبری/انتقالی  [2018 Aug] 
*سرنوشت ایران تنها در دست ایرانی ها است  [2018 Aug] 
*مردم ایران و آزادی مردم ایران روزهای سرنوشت سازی در پیش است  [2018 Jul] 
*اردشیر زاهدی، عضو تازه شورایِ مصلحتِ نظامِ مقدس!‏  [2018 Jun] 
*مبارزه منفی   [2018 Jun] 
*یک ترجیع بند نخ نما!‏   [2018 May] 
*رسوایی بزرگ برای حکومت اسلامی   [2018 May] 
*اسراییل، می تواند بهترین هم پیمان ایران در منطقه باشد  [2018 Apr] 
*برگی از تاریخ، هشتاد سال پس از زندانی شدن پنجاه و سه نفر  [2018 Mar] 
*مخالفان بیانیه همه پرسی، خود چه پیشنهادی دارند؟  [2018 Feb] 
*خواست همه پرسی از سوی مردم، هیچ همخوانی با همه پرسی روحانی ندارد!  [2018 Feb] 
*براندازی همیشه همراه با خشونت نیست  [2018 Feb] 
*در برون مرز، امیدی به یک اُپوزیسیونِ همآهنگ نیست!‏  [2018 Feb] 
*روحانی همچنان درتوهم و اجرای نمایش !  [2018 Feb] 
*خیزش سراسریِ مردم و شگردهایِ فرصت طلبان/هوشنگ امیر احمدی را بیشتر بشناسیم  [2018 Jan] 
* واقعا باید خون گریست!  [2018 Jan] 
* چرا مردم بنام رضا شاه شعار می دهند؟  [2018 Jan] 
*مردم جان‌فشانی می‌کنند ولی نیاز به سازماندهی درست دارند  [2018 Jan] 
*در تنگنا ها ست که آدم ها بهتر مَحَک می خورند در باره نوشته تازه عباس عبدی  [2018 Jan] 
*در قانون اساسی آینده ایران، دین رسمی نخواهیم داشت.  [2017 Dec] 
*قهرمانان مَسخ شده  [2017 Dec] 
*این دیگر دو رویی و نیرنگ نیست بلکه جنگی است علیه ‏بی گناهان  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ» کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی (بخش سوم)  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»  [2017 Nov] 
*باندِی بنامِ «بلِکینگِ گادِ»(1) درباره کتابی در باره یک گروه مائوئیستی دانمارکی  [2017 Oct] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۴)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۳)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ی ‌ایران را دگرگون ساخت (۲)   [2017 Sep] 
*رضاشاه، مردی که چهره‌ایران را دگرگون ساخت (۱)   [2017 Sep] 
*یک مادر؛ بر گرفته از کتاب «پسران در تابوت های فلزی« (۱)  [2017 Aug] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش سوم و پایانی، حزب دِمُکرات های سوئد  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد بخش دوم  [2017 Jul] 
*دگرگونی در چهره اجتماعی/سیاسی سوئد  [2017 Jul] 
*خامنه ای و «ترقه بازی»!   [2017 Jun] 
*ما ایرانیان و «حافظه تاریخی»  [2017 May] 
*گزینش ریاست جمهوری در حکومت اسلامی، یک نمایش ‏خسته کننده!‏   [2017 May] 
*نگارش فارسی و دردسرها (بخش دوم و پایانی)  نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ [2017 Apr] 
*نگارش فارسی و دردسرها نویسنده گان درست است یا نویسندگان؟ بخش نخست  [2017 Apr] 
*بازار شام گزینش ریاست جمهوری در ایران  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین (بخش ششم)  [2017 Apr] 
*تابویی بنام فلسطین بخش پنجم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین بخش چهارم  [2017 Mar] 
*تابویی بنام فلسطین! بخش دوم  [2017 Feb] 
*تابویی بنام فلسطین!‏ بخش نخست   [2017 Jan] 
*نکته هایی در باره بر خورد با مرگ رفسنجانی   [2017 Jan] 
*خرید اسلحه از اسراییل تنها به ماجرای مک فارلین ‏خلاصه نمی شود  [2017 Jan] 
*پرسش هایی در باره "گفتگو با یک مامور امنیتی پیشین"‏   [2016 Dec] 
*در پشتیبانی از کار تاریخی احمد منتظری   [2016 Dec] 
*گردهمآیی در پاسارگاد و برخورد جناب محمد رضا ‏شالگونی  [2016 Nov] 
*سرگدشت شگفت انگیز یک نویسنده سوئد  [2016 Oct] 
*حزب چپ سوئد، حزبی که جدی گرفته نمی شود   [2016 Oct] 
*پیک نت و دنباله روی از سیاست های روسیه  [2013 Jan] 
*اسراییل و سیاستی نادرست  [2012 Nov] 
*حکومت اسلامی، پشت پرده در گیری های تازه بین اسراییل و حماس  [2012 Nov] 
*محکومیت حکومت اسلامی به جنایت علیه بشریت در دادگاه مردمی   [2012 Oct] 
*توطئه تازه علی خامنه ای وهاشمی رفسنجانی برای فریب مردم  [2012 Oct] 
*منشور ملی و پایه های درست آن  [2012 Oct] 
*اعتماد به خاتمی، گم راهی است  [2012 Oct] 
*اکنون نوبت آرژانتین است!  [2012 Sep] 
*چرایی اعتراف فریدون عباسی دوانی به دروغ گویی  [2012 Sep] 
*کانادا و واکسن ضد حکومت اسلامی   [2012 Sep] 
*نشست سران جنبش عدم تعهد و شکستی دیگر  [2012 Sep] 
*اگر زلزله در جنوب لبنان بود....  [2012 Aug] 
*نزدیک شدن سرنگونی بشار اسد و هراس بیشتر خامنه ای  [2012 Aug] 
*برای یک ایران آزاد - بخش سوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد - بخش دوم  [2012 Jul] 
*برای یک ایران آزاد- بخش نخست  [2012 Jul] 
*این هم یک نمونه تلخ دیگر!  [2012 Jun] 
*رفتار حکومت اسلامی با افغانستانی ها شرم آور است  [2012 May] 
*افشاگری های هولناک یک مقام پیشین حکومت و پرسش ها  [2012 May] 
*اعتماد به حکومت اسلامی، بسیار خطرناک است!  [2012 Apr] 
*حلقه گم شده!  [2012 Mar] 
*نماز آدینه دو هفته پیش و علامت خامنه ای به بمب گذاران!   [2012 Feb] 
*زندگی در گذشته، نقدی بر نوشته علی کشتگر  [2012 Jan] 
* نمابش انتخابات و به منبر رفتن خامنه ای  [2012 Jan] 
*نمایش انتخابات و کوشش برای حرکتی ملی  [2012 Jan] 
*پشتیبانی از درخواست محاکمه علی خامنه ای  [2011 Dec] 
*به بهانه نامه نویسی‌ها به خامنه‌ای! پشتیبانی از محمد نوری زاد و یادی دیگر از ادیب و نوبسنده گرامی، زنده یاد علی اکبر سیرجانی [2011 Dec] 
*آن که باید "اقرار به اشتباه" و بد تر از آن اقرار به خیانت کند علی خامنه ای است نه دیگری!  [2011 Dec] 
*جنون جنگ  [2011 Nov] 
*همه پرسی آزاد، هم چنان بهترین گزینه برخورد دیگری به سخنان اکبر گنجی  [2011 Nov] 
*جناب گنجی، شما چرا!  [2011 Nov] 
*اداره یک سرزمین شایستگی می خواهد! در باره شوک بزرگ در سوئد [2011 Oct] 
*به رهبر خود خوانده: تو برو خود را باش!  [2011 Oct] 
*زشتی های روزگار!  [2011 Sep] 
*جنبش سبز، هم چنان سبز است!  [2011 Sep] 
*سیاست تازه ترکیه، سیاست باخت!  [2011 Sep] 
*دشنه در قلب دریاچه ارومیه!  [2011 Sep] 
*سوریه وحکومت اسلامی  [2011 Aug] 
*آب که از سر گذشت....  [2011 Aug] 
*"اصلاح طلبان حکومتی" هم چنان در کج راه!  [2011 Jul] 
*مجلس بی اختیار!  [2011 Jul] 
*مراکش نیز دچار دگرگونی شد ولی ایران....  [2011 Jun] 
*کودتاگران، دو سال پس از کودتا  [2011 Jun] 
*حماس و صلح جویی!  [2011 May] 
*ما و انقلاب در جهان عرب  [2011 Apr] 
*کودتا چیان و نیرنگ تازه آنان برای فریب ساده دلان!  [2011 Apr] 
*نیروهای نظامی، زمان از دست می رود، به مردم بپیوندید!  [2011 Mar] 
*آیا قذافی تا پیش از این دیکتاتور نبوده است؟  [2011 Mar] 
*نمی توان انقلاب مصری ها و تونسی ها را هم دزدید!  [2011 Feb] 
*اعدام، جنایت است!  [2011 Jan] 
*در باره افشاگری های ویکی لیکس  [2010 Dec] 
*دانشجویان درخشیدند!  [2010 Dec] 
* آمریکا این چنین می خواهد جلو آسیب های ناشی ازافشاگری های ویکی لیکس را بگیرد   [2010 Dec] 
*نیرنگ ها رنگ باخته است!  [2010 Nov] 
*با نخبگان خود چنین نکنیم! ما وآرامش دوستدار  [2010 Nov] 
*راه مرگ و ویرانی!  [2010 Nov] 
*طبرزدی ودیگر مبارزان دربند را دریابیم!  [2010 Oct] 
*نوری زاد و نوشتن نامه به «رهبر گرامی»!  [2010 Oct] 
*دست آورد زیاده گویی ها!  [2010 Oct] 
*محکوميت طبرزدی نشان توانايی نيست که درماندگی است!   [2010 Oct] 
*دیپلمات های جدا شده و چشم داشت ها  [2010 Sep] 
*چرا  [2010 Sep] 
*سرانجام به اینجا رسیدند: مکتب ایرانی!  [2010 Aug] 
*بنیاد برومند و کاری با «بنیادی» درست!  [2010 Aug] 
*نمایشنامه ای به نام «شهرام امیری»!  [2010 Jul] 
*جنبش سبز، هر روز یک گام به پیش  [2010 Jul] 
*چهره بی پوشش دین اسلام  [2010 Jul] 
*جناب شیخ، دروغ نگو  [2010 Jul] 
*تصویب یک «کاغذ پاره» دیگر  [2010 Jun] 
*مرداب «خودکامگی وترس از جنبش مردمی»!  [2010 Jun] 
*گروگان گیری، سیاست شناخته شده حکومت اسلامی  [2010 May] 
*خون جوشان پنج قربانی دیگر  [2010 May] 
*سالروز 22 خرداد و هراس کودتاگران  [2010 May] 
*هدف مند کردن یارانه ها با چه انگیزه هایی؟  [2010 Apr] 
*نارسایی در رهبری، نقطه سستی اپوزیسیون - ناتالی بسر  [2010 Apr] 
*شفاف گویی رمز پیروزی است  [2010 Apr] 
*نخستین نشانه های اثر بخش بودن مبارزه منفی با حکومت اسلامی  [2010 Apr] 
*به سوی جبهه سوم  [2009 Mar] 
*دختر دانشجو نپذیرفت که به او تجاوز کنیم، بازداشتش کردیم!  [2008 Jul] 
*بر ما چه رفته است؟ - ۴   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟ (۳)   [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است؟(۲)   [2008 Jun] 
*چه خبر خوبی!  [2008 Jun] 
*بر ما چه رفته است ؟  [2008 Jun] 
*نماینده پیشین مجلس: "نظام مشروعیت ندارد"  [2008 Apr] 
*اپوزیسیون زیر نورافکن انتخابات قلابی!   [2008 Mar] 
*مردم "نقشه های" همه شما را "به هم می ریزند"!  [2008 Mar] 
*انتخابات یا مردم فریبی؟! نمایشی تکراری و تمسخر آور  [2008 Feb] 
*لابی های حکومت اسلامی ونقش آنها  [2008 Feb] 
*"جمله تاریکیست این محنت سرای"  [2007 Dec]