PEZHVAKEIRAN.COM سیاست‌های فاجعه بار آمریکا در خاورمیانه
 

سیاست‌های فاجعه بار آمریکا در خاورمیانه
بهروز ریحانی

در چند دهه گذشته بدون اغراق خاورمیانه حساس‌ترین و پرحادثه‌ترین منطقه در جهان بوده است. با سقوط حکومت سلطنتی و روی کار آمدن دولت جمهوری اسلامی ، تلاطم‌های منطقه وارد یک مرحله و دوران جدید شد. آخوندهای حاکم بر ایران که نه می‌خواستند و نه می‌توانستند مسائل و مشکلات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم را حل کنند، پایه و اساس سیاست‌های منطقه‌ای و بین‌المللی خود را صدور تروریسم و دخالت در کشورهای همسایه و همجوار قرار دادند. کشور عراق از نظر مذهبی، سیاسی و اجتماعی مناسب‌ترین کشور برای مداخلات حاکمان ایران بود که با تحریکات شخص خمینی، زمینه‌ها و مقدمات یک جنگ خانمانسوز هشت ساله را فراهم کردند. خمینی بارها آن جنگ ملت بر باده را نعمت الهی نامید. با این مقدمه بطور مختصر به سیاست‌های دولت‌های آمریکا در بعضی از کشورهای منطقه خاورمیانه می‌پردازم:
 
ایران:
سال ۱۳۵۸ دانشجویان خط امام به فرمان خمینی سفارت آمریکا در ایران را به صورت غیرقانونی و وحشیانه مورد حمله وهجوم قراردادند و ده‌ها تن از کارکنان و دیپلمات‌های آمریکایی را به گروگان گرفتند. خمینی دستور آزاد کردن گروگان‌ها را یک روز بعد از سرکار آمدن رونالد ریگان جمهوری خواه صادر کرد. با این وجود دولت ریگان در سال ۱۳۶۵ مشاور امنیت ملی خود، رابرت مک فارلین را برای معامله همراه با کلت و کیک به صورت مخفیانه روانه ایران کرد تا با آخوندهای باج گیر به مذاکره بپردازد.
در دهه  شصت خورشیدی با وجود این که جمهوری اسلامی ده‌ها هزار تن از فرزندان ایران را به جوخه اعدام سپرد، دولت های ریگان و بوش پدر یا در برابر آن سکوت کردند و یا با محکومیت‌های صوری از کنار آن نسل کشی گذشتند. با روی کار آمدن بیل کلینتون رئیس جمهور دمکرات، قند در دل آخوندها آب شد. به ویژه این که در سمت ایران و در همان دوران کلینتون، جمهوری اسلامی محمد خاتمی یک آخوند خندان را از صندق‌های رائ بیرون کشید. ورد زبان سیاست‌گذاران آمریکایی حلوا حلوا کردن دولت مدره و اصلاح‌طلب خاتمی بود. بیل کلینتون برای استمالت و خوشامد آخوندهای به اصطلاح اصلاح طب ، مجاهدین خلق را وارد لیست تروریستی دولت آمریکا کرد. جورج بوش پسر مائده آسمانی بود که آخوند‌ها با هشت سال جنگ خونین با عراق نتوانسته بودند به آن دست یابند. دولت آمریکا در سال ۲۰۰۳ با سرنگونی دولت وقت عراق و اشغال این کشور، عملاً کشور عراق را در یک سینی طلایی تقدیم حکومت ایران کرد. بعد از اشغال عراق بود که جمهوری اسلامی و سپاه قدس، گام به گام نهاد‌ها و ارگان‌ها و وزارت‌خانه‌های عراق را توسط مزدوران و دست‌پروده‌های خودشان به دست گرفتند. قاسم سلیمانی نه تنها در جلسات دولت عراق شرکت می‌کرد و از آن طریق سیاست‌های آخوند‌ها را پیش می‌برد بلکه با پایه‌گذای گروه‌های شبه نظامی و تروریستی، عراق به حیات خلوت جمهوری اسلامی تبدیل شد.
با آغاز ریاست جمهوری باراک اوبامای دمکرات، هرچند که او برای جلوگیری از دستیابی حکومت ایران به سلاح اتمی،‌ آن‌ها را به شورای امنیت سازمان ملل کشاند و از آن طریق تحریم‌های سختی را وضع کرد،‌اما در نهایت با امضای برجام  و فرستادن هواپیمای پر از دلار‌های آمریکایی و دادن امتیاز‌های فراوان، دست تروریست‌های حاکم بر ایارن را در صدور تروریسم و جنگ افروزی در خاورمیانه هرچه بیشتر باز گذاشت. در دوران زمامداری اوباما، قیام‌های زنجیره‌ای سال ۱۳۸۸ پایه‌های حکومت ایران را به لرزه درآورد، جمهوری اسلامی اعتراضات و تظاهرات‌های میلیونی و مسالمت آمیز را با سرکوب و کشتار شدید پاسخ داد. سکوت اوباما و دولتش به آن‌جا کشید که مردم ایران فریاد می‌زدند : «اوباما، یا با اونا یا با ما».
با روی کار آمدن دونالد ترامپ،‌امیدها برای این که دولت آمریکا آخوندها را تحت فشارهای شدید قرار دهد، فزونی یافت، هرچند در همین دوران شدیدترین تحریم‌های نفتی، مالی و تسلیحاتی برعلیه حاکمان ایران اعمال گردید، اما دونالد ترامپ بارها انگیزه‌ی خود را از اعمال تحریم‌ها،‌ کشاندن آخوندها به پای میز مذاکره می‌دانست. او حتی در هفته آخر تبلیغات انتخاباتی‌اش، علناً خطاب به حاکمان خونریز ایران گفت بهتر است که با من معامله کنید. معنای سیاسی این تقاضا از یک مشت وحشی این بود که مردم ایران جایی در سیاست‌های دولت آمریکا ندارند. حال دولت کنونی و رئیس جمهور بایدن قصد دارد با مذاکره و مراوده و دادن امتیاز‌های مالی و اقتصادی،‌ آخوندهای چموش و وحشی را سرراه بیاورد ، غافل از آنکه تجربه‌ی بیش از ۴ دهه حکومت جمهوری اسلامی نشان داده است که آن‌ها دست از جنگ افروزی،‌ تروریسم و دخالت در کشورها و جهان به ویژه خاورمیانه برنخواهند داشت. حاکمان ایران زبان مذاکره و مراوده را ضعف طرف‌های مقابل می‌دانند. هریک دلاری که به جیب آخوند‌ها واریز شود، سر از لبنان و سوریه و یمن و ... در خواهد آورد و یا خرج سرکوب و کشتار مردم ایران خواهد شد.
 
عراق:
 
در سال ۱۹۹۰ دولت صدام حسین با اشغال کویت به یک حماقت بزرگ دست زد. دولت جمهوری خواه بوش با بسیج ۳۱ کشور با تحمیل تلفات سنگین به دولت و کشور عراق،‌ کویت را آزاد کرد و تا سال۲۰۰۳ ، کشور عراق را مورد شدیدترین تحریم‌ها قرار داد. دولت بوش پسر با سناریو‌سازی‌های جعلی در رابطه با داشتن بمب اتم و سلاح‌های کشتار جمعی توسط دولت عراق، حکومت صدام حسین را سرنگون و کشور عراق را با بیش از ۱۵۰ هزار نیروی نظامی اشغال کرد. بعد ها بارها با اسناد ومدارک مستدل، سازمان ملل متحد و بعضی سیاستمدار‌ان اروپایی و آمریکایی و نهاد های بین‌المللی مستقل ، ثابت کردند که هیچ گونه بمب اتمی و سلاح کشتار جمعی در عراق یافت نشد. اشغال نظامی عراق توسط آمریکا بزرگترین و بدترین تبعات را برای مردم عراق و خاورمیانه ببار آورد. یکی از نتایج اشغال عراق، تقویت و گسترش بی‌سابقه تروریسم جمهوری سالامی و بازوی نظامی تروریستی آن سپاه قدس بود. در کنار آن، جریانات فوق ارتجاعی و تروریستی همچون داعش سر برآوردند. همین داعش که تا مدت‌ها بخشهای بزرگی از خاک عراق را اشغال کرده بود و با وحشیگری گردن زدن روزنامه‌نگاران و مردم را فیلم‌برداری می‌کرد. آمریکا با بیش از ۴۰۰۰ کشته و هزاران معلوم از مردم کشورش  دست از پا درازتر کشور عراق را ترک کرد. از دولت آمریکا باید سوال کرد چه حاصلی اشغال عراق برای مردم خاورمیانه داشت؟ به جز گسترش تروریسم، گسترش فقر و بدبختی و فلاکت برای مردم عراق و خاورمیانه؟
 
افغانستان:‌
کشور افغانستان ،‌ قصه پرغصه می‌باشد. بیش از ۴ دهه قبل، این کشور را دولت شوروی اشغال نظامی کرد و سال‌ها دولت‌های دست‌نشانده خود را در رأس امور قرار داد. بعد از خروج و شکست روس‌ها، دولت‌های بنیادگرا و ظالم طالبان تا مدت‌ها بر مردم فقیر و بیگناه حکومت می‌کرد. طالبان با سرکوب شدید مردم افغانستان به ویژه دختران و زنان، یک حکومت قرون وسطایی بر اساس شریعت اسلام به پا کرده بود. مخالفین خود را به صورت علنی در استادیوم ورزشی به دار می‌آویخت و یا آن‌ها را برای مجازات از کوه می‌انداخت. دولت آمریکا سال‌ها جنایت‌های طالبان را نظاره می‌کرد و حتی با آن‌‌ها روابط مختلف داشت. بعد از عملیات تروریستی ۱۱ سپتامبر توسط گروه القاعده،‌از آن‌جایی که سران این گروه در افغانستان اقامت داشتند و در عین حال بین رهبر طالبان ، ملاعمر و اسامه بن‌لادن روابط و خویشاوندی خانوادگی وجود داشت، دولت بوش پسر یک ماه به دولت طالبان وقت داد تا گروه تروریستی القاعده را از کشورشان اخراج کنند در غیر این‌صورت افغانستان را اشغال و طالبان را سرنگون خواهد کرد. طالبان تن به اخراج القاعده نداد. نیروهای نظامی آمریکا با اشغال افغانستان حکومت طالبان را سرنگون کردند. سران و رهبران طالبان عمدتاً به پاکستان و ایران فرار کردند. دولت‌های پاکستان از متحدین نزدیک و سنتی آمریکا بوده و می‌باشند، با وجود این که آمریکا می‌دانست اکثریت سران طالبان در پاکستان اقامت گزیدند، اما سیاست‌های کج‌دار و مریز را با دولت های پاکستان طی می‌کرد. طالبان با بودن در پاکستان و ایران می‌توانست نیروهای خود را نگه دارد و در طی بیست سال گذشته به عملیات‌های مختلف در افغانستان دست نزند. هرچند که بسیاری از دولتمردان و سیاستمداران افغان در دوران صدارتشان  بعد از سقوط طالبان فاسد و دزد بودند و هیچ‌گونه کار اساسی برای مردم بینوای افغانستان انجام ندادند. اما دولت‌های جمهوری خواه و دمکرات آمریکا با آگاهی به همین شناخت میلیاردها دلار سلاح  و مهمات به افغانستان سرازیر کردند بدون این که کمکی به زیرساخت‌های سیاسی و اجتماعی و اقتصادی آن کرده باشند. به لحاظ سیاسی با وجود آین که دولت دونالد ترامپ و سیاست‌گذاران آن‌ به خوبی از ماهیت ضد انسانی و عقب‌مانده و فوق ارتجاعی طالبان اطلاع داشتند، باب مذاکره دامنه‌داری را در دوحه قطر باز کردند. دولت ترامپ حتی کار را به آن‌جا کشاند که اولین دور مذاکرات با طالبان را بدون حضور نمایندگان دولت قانونی افغانستان برگزار کرد و این یعنی چراغ سبز به رسمیت شناختن طالبان. با روی کار آمدن دولت بایدن همان سیاست مذاکره و مراوده با طالبان ادامه پیدا کرد با این تفاوت که جو بایدن خود را پرچمدار خروج کامل نیروهای آمریکایی از افغانستان می‌دانست. با خروج نیروهای نظامی آمریکا ، به دو هفته نکشید که طالبان به طور کامل برای بار دوم افغانستان را به تسخیر درآورد. اشرف غنی که یک ماه و نیم پیش جو بایدن را در کاخ سفید ملاقات کرده بود، همراه چند نفر از اطرافیان متواری و ناپدید شد. دولت قانونی افغانستان طی چند روز با هجوم طالبان سرنگون شد و نیروهای ارتشی و امنیتی افغانستان کوچکترین مقاومتی در برابر طالبان نکردند. جو بایدن و سران کشورهای اروپایی مات و مبهوت نظاره‌گر به قدرت رسیدن طالبان شدند. صدها هزار نفر از مردم افغانستان از ترس جنایات طالبان یا راهی  کشورهای همسایه شدند و یا به فرودگاه برای فرار پناه آوردند. برای این که اهمیت روی کار آمدن طالبان را درک کنیم، کافیست به سیاست جمهوری اسلامی در قبال طالبان اشاره‌ای داشته باشیم. بیش از یک ماه پیش هیأت عالیرتبه‌‌ای از طالبان در سفری به یاران، مورد استقبال گرم جواد ظریف ماله کش جمهوری اسلامی قرار گرفت. متعاقب آن رسول موسوی دستیار ارشد وزیر خارجه جمهوری ملایان ایران،‌ از طالبان به عنوان «امارت اسلامی» نام برد که مترادف جمهوری اسلامی می‌باشد. حال جمهوری اسلامی  یکبار دیگر همزاد خود را در افغانستان بر اریکه ی قدرت می‌بیند. می ماند مردم ستمدیده افغانستان، دختران و زنان افغانی که باید یک بار دیگر زیر ستم ستوران طالبان با ترس و وحشت روزگار بگذرانند. حاصل سیاست‌های دو دهه دولت‌های آمریکا در افغانستان انبوهی فیلم‌های هالیوودی می‌باشد که دست‌اندرکاران سینمای آمریکا ساخته‌‌اند. از آن طرف خامنه‌ای و پوتین از سرکار آمدن طالبان استقبال کردند  و هر دو شنگول پیشاپیش به طالبان خوش‌آمد گفتند.
 
سوریه:
کشور سوریه تحت حاکمیت حافظ و بشار اسد و حزب بعث،‌ یک دیکتاتوری دراز مدتی را تجربه کرده و می‌کنند. ده سال پیش مردم سوریه برای آزادی و عدالت بر علیه بشار اسد به پا خواستند. نیروهای بشار اسد به سرکوب شدید قیام کنندگان دست زدند و همان آغاز و شروع جنگی داخلی شد که به گفته‌ی سازمان ملل باعث آوارگی بیش از نیمی از جمعیت این کشور شد که عمدتاً به کشورهای ترکیه و اروپا پناه آوردند. جمهوری اسلامی ایران ناتوان از حل مشکلات عدیده مردم ایران، جنگ داخلی سوریه را نعمت الهی دانست و با تمام قوا در آن مداخله کرد. آخوند‌ها با تشکیل تیپ‌های فاطمیون و زینبیون و گسیل نیرو‌های سپاه پاسداران تمام قد وارد جنگ داخلی سوریه شده و همراه با نیروهای بشار اسد و کمک‌های نظامی و لجستیکی روسیه به سرکوب مردم و نیروهای مبارز سوی پرداختند. یک سال پیش رئیس کمیسیون سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی بعد از بازگشت از سوریه و ملاقات با بشار اسد اعتراف کرد که جمهوری اسلامی بیش از ۳۰ میلیارد دلار از ثروت و سرمایه مردم ایران خرج ماشین سرکوب و دولت بشار اسد کرده است. در آغاز جنگ داخلی سوریه و تا چند سال آمریکا برای حمایت از نیروهای دمکراتیک سوریه و کردهای آن کشور کمک‌های مختلفی می‌کرد. اما سیاست‌‌های یک بام و دوهوای دولت‌های جمهوری خواه و دمکرات آمریکایی دیری نپایید. در حالی که روسیه تحت رهبری پوتین از طریق فرودگاه‌های ایران تمام عیاد خود را درگیر جنگ داخلی سوریه کرده بود و به بمباران مناطق تحت کنترل نیروهای دمکراتیک می‌‌پرداخت، آمریکا صرفاً برای سرکوب داعش جسته و گریخته عملیاتی در خاک سوریه انجام می‌داد. دولت دونالد ترامپ بعد از ورود نیروهای نظامی روسیه به خاک سوریه ، مثل آب خوردن پشت نیروهای دمکراتیک کرد سوری را خالی کرد و دست از آموزش رزمندگان  آن‌ها برداشت تا روسیه و آخوندها با دست باز سرکوب خونینی را تدارک ببینند.
روسیه بعد از ۲۰۰ سال به آروزی خود که دستیابی به آب‌های گرم مدیترانه بود دست یافت. برای جمهوری اسلامی جنگ داخلی تلفات زیادی داشت اما در عین حال سرپلی شده است که مهمات و سلاح بین حزب‌الله در لبنان و سوریه به راحتی رد و بدل شود. خامنه‌ای با وقاحت چندین بار گفته است که اگر در سوریه نمی‌جنگندیم باید با دشمن (مردم ایران) در تهران می‌جنگندیم. اگر به دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه بزرگ نگاهی بیافکنیم کم و بیش سیاست‌های فاجعه بار آمریکا را در یمن، لبنان، لیبی ، فلسطین و ... خواهیم دید. بدون اغراق هیچ دولتی درخاورمیانه مانند جمهوری اسلامی ایران از سیاست‌های آمریکا سود نبرده است. مردم ایران،‌ مستقیم و غیرمستقیم اولین قربانیان سیاست خاورمیانه‌ای دولت‌های آمریکا بوده‌اند. در اکثر تحولات خاورمیانه به طرق مختلف نقش‌ مخرب و نابود کننده داشته و دارند. از این رو امید داشتن به سیاست‌های آمریکا و خوش‌بین کردن مردم ایران به حمایت‌های فلان سناتور و نماینده کنگره آمریکا، سراب‌هایی هستند که به ناکجا آباد راه خواهد برد. هرچند حمایت‌های بین‌المللی برای پیشبرد هر انقلابی مفید است اما دل بستن به سیاست‌های آمریکا با توجه به تجربه‌های کشورهای عراق، افغانستان ، سوریه و ... گمراه کننده است. برای رسیدن به آزادی و عدالت اجتماعی در هر شرایطی باید به مردم میهن خود متکی بود.
 

منبع:پژواک ایران


فهرست مطالب بهروز ریحانی در سایت پژواک ایران 

*«زینت‌المجالس» مجاهدین خلق  [2024 Mar] 
*دست‌های چه کسی پشت حملات حماس بود و چرا؟  [2023 Oct] 
*میوه چینی مجاهدین خلق از اعدام «بچه‌های ایران»  [2023 May] 
*یاسمین پهلوی ابوعطا میخواند  [2023 Jan] 
*لالا لالا دیگه بسه گل لاله  [2022 Dec] 
* نقش اصلاح طلبان خامنه ای در انقلاب ۱۴۰۱  [2022 Oct] 
*روایت مرگ ها در قیام ۱۴۰۱  [2022 Oct] 
*قیام ۱۴۰۱مهسا/ چه باید کرد؟  [2022 Oct] 
*ما همه مهسا هستیم  [2022 Sep] 
*آنشلوس اواکراینی ولادیمیر پوتین  [2022 Feb] 
*نعل وارونه زدن مسئول کمیسیون شورای ملی مقاومت  [2021 Dec] 
*سیاست‌های فاجعه بار آمریکا در خاورمیانه  [2021 Aug] 
*سایت‌های مجاهدین خلق، مملو از نشیمنگاه سعید بهبهانی   [2021 Aug] 
*ممنوع‌الخروج   [2021 Aug] 
*خروش خوزستان زرخیز، استیصال ولی فقیه   [2021 Jul] 
*محاکمه یک بازجو و شکنجه‌گر، سؤال از سازمان مجاهدین  [2021 Jun] 
*ترور محس فخری‌زاده و قوانین بین‌الملل   [2020 Nov] 
*شجریان مرغ سحر ایران زمین جاودانه شد  [2020 Oct] 
*حرافی‌های حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل  [2020 Sep] 
*جمهوری اسلامی چرا نوید افکاری را اعدام کرد   [2020 Sep] 
*جای خالی جان بولتون در گردهمایی مجاهدین خلق   [2020 Jul] 
*آخوند خودکشی نمی‌کند   [2020 Jun] 
*پرویز خزایی، دیپلمات سابق فتوای قتل صادر می‌کند  [2020 May] 
*« زندگی کرونایی، انسانها و حیوانات»  [2020 Apr] 
*تحلیلی ازسخنان خامنه ای در نماز جمعه  [2020 Jan] 
*کشتار مسافرین هواپیمایی غلط کردن خامنه ای   [2020 Jan] 
* قاسم سلیمانی «شربت شهادت سر کشید»  [2020 Jan] 
*یک پیام   [2019 Dec] 
*بازداشت یک جنایتکار در سوئد؛ همدستی شورای ملی مقاومت با آخوندها ‏  [2019 Nov] 
*چرا نباید اموال عمومی را تخریب کرد   [2018 Jan] 
*قیام‌های ایران زمین / ویژگی‌های آن   [2018 Jan] 
*مصطفی تاجزاده و «نوار آیت‌الله منتظری»   [2016 Aug] 
*«مسعود رجوی زنده است»  [2016 Jul] 
*گل بود به سبزه نیز آراسته شد   [2016 Jan] 
*موشک باران مجاهدین خلق و دیپلمات «کافه گرانده»  [2015 Nov] 
*تعامل و تقابل وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی  [2015 Apr] 
*«امانتداری» مالی- اخلاقی «تنها آلترناتیو»  [2015 Jan] 
*«بچه‌ام راحت شد»  [2014 Oct] 
*«ارتش اسرائیل باید جایزه نوبل دریافت کند»  [2014 Jul] 
*«نظام جنایت، به یاد غلامرضا خسروی»  [2014 Jun] 
*«نعلین وارونه»  [2014 Feb] 
*تنها آلترناتیو و موزیک رپ  [2014 Jan] 
*توافق هسته‌ای در ژنو یادآور پیمان مونیخ  [2013 Nov] 
* فتواهای سایت آفتابکاران و گرداننده‌ی آن   [2013 Oct] 
*اشتباه تاکتیکی نظام، خطای استراتژیک آمریکا  [2013 Oct] 
*کشتار مجاهدین خلق، سکوت سبزهای وطنی  [2013 Sep] 
*قتل‌عام مجاهدین خلق، هماهنگی کامل  [2013 Sep] 
*«روز از نو روزی از نو»  [2013 Aug] 
*تحلیف حسن روحانی و حضور یک «ولگرد بیکار»  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال – بخش آخر  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال – بخش دوم  [2013 Jul] 
*گیرافتادن در تونل اتمی آخوندها  [2013 Jul] 
*تحولات مصر و دیپلماتی که سربالایی می‌رود  [2013 Jul] 
*دو استعفا و این همه جار و جنجال (بخش اول)  [2013 Jun] 
*حسن روحانی و دولت‌های غربی  [2013 Jun] 
*«کوه موش زائید»  [2013 Jun] 
*خامنه‌ای «ما بین سه صندلی»  [2013 Jun] 
*بی مایه فطیر است چند نکته- یک پیشنهاد [2013 Jun] 
*«انتخابات مهندسی شده»  [2013 May] 
*تمام قد شورای ملی مقاومت ایران  [2013 May] 
*«امانت داری مجاهدین خلق»  [2013 Jan] 
*لالایی شش ماده‌ای جمهوری اسلامی برای سوریه  [2012 Dec] 
*یک شاخه‌ی گل به یاد ستار  [2012 Nov] 
*چندگانگی سیاست‌های وزارت امور خارجه آمریکا   [2011 Jul] 
*«بگذار صد گل بشکفد»  [2011 Jul] 
*پیام یأس یکی از سخنگویان شورای ملی مقاومت   [2011 Feb] 
*دیگ به دیگ میگه روت سیاهه  [2011 Feb] 
*رعناي آواز ايران  [2010 Oct] 
*"موافقی که معاند شد"   [2010 Apr] 
*اصلاح‌طلبان خوش‌نشین، تشویق و تحریک به آدم‌ربایی  [2010 Mar] 
*"حکومت وحشت یا وحشت حکومتی   [2010 Feb] 
*"توصیه هایی به دکتر کریم قصیم-2-"  [2010 Jan] 
*"توصیه هایی به دکتر کریم قصیم- 1-"  [2010 Jan] 
*میرحسین موسوی شش ماه بعد از انتخابات  [2010 Jan] 
*نوبل صلح ، اوباما ، ایران  [2009 Oct] 
*یک مقایسه ، یک سؤال  [2009 Aug] 
*هشدار به فعالین حقوق بشری و سیاسی  [2009 Aug] 
*هشدار به فعالین حقوق بشری و سیاسی  [2009 Jul] 
*شاخ شکسته  [2009 Jul] 
*نماز جمعه ، پرده ماقبل آخر  [2009 Jul] 
*چه شد ؟ چه میشود ؟ (2)  [2009 Jun] 
*چه شد ؟ چه میشود ؟ (1)  [2009 Jun] 
*چاقو دسته خودش را نمی برد  [2009 Jun]