"توصیه هایی به دکتر کریم قصیم- 1-"
بهروز ریحانی
بدون اغراق یکی از اصلیترین دلايلی که نظام ولایت فقیه سی سال بر گرده یک ملت آزادیخواه شلاق ظلم و ستم را روا داشته، این بوده که در جبهه اپوزیسیون اساسأ مقوله "انتقاد و انتقاد از خود" جای کمی را گرفته است. مارک زدن، تهمت بستن و برخوردهای احساسی و شعارگونه اساسأ جای انتقادهای سازنده را گرفته است. حتی آگاهترین و روشنفکرترین مبارزان ما قبل از اینکه در پی پاسخگویی به انتقادات فرد و گروه منتقد برآیند، برآنند تا شخصیت منتقد را زیر سؤال ببرند و یا با جوابهای رمانتیک و احساسی از پاسخگویی به مسایل اصلی طفره روند.
آقای قصیم، مسؤل کمیسیون محیط زیست شورای ملی مقاومت، در نوشته ای نسبتأ طولانی که در بعضی از سایتها منتشره شده در مقام پاسخگویی به آقای ایرج مصداقی برآمده. ایشان علیرغم اینکه از مصاحبه بسیار طولانی آقای مصداقی شکوه و گله کرده اند و از خوانندگان مقاله و جوابیه شان عذرخواهی کرده اند که لزومی نمیبینند تا به همه موارد مطرح شده در مصاحبه آقای مصداقی پاسخ دهند و ضیق وقت در نوشتن دارند، اما مقاله نسبتأ طولانی را نگارش کرده اند.
آقای قصیم بارها در نوشته اشان از "بغض شخصی" ، "غیض نسبت به مجاهدین" ، "بغض نسبت به مجاهدین" ایرج مصداقی یاد کرده اند که زبانم لال یک سؤال پرسش برانگیز را به ذهن خواننده متبادر میکند که نکند هر کسی انتقادی و ایرادی به مجاهدین دارد از نظر دکتر قصیم اهل غرض و مرض و خدای ناکرده دچار بیماری های گوناگون شخصیتی میباشد! قصیم به گونه ای به انتقادات و نظرات مصداقی نسبت به مجاهدین برخورد میکند که گویی مصداقی با مجاهدین پدرکشتگی دارد! حال آنکه همگان میدانند که ایرج مصداقی حداقل اینکه ده سال از عمر خود را با آرمانهای مجاهدین در زندانهای قرون وسطایی رژیم گذرانده!
مصداقی البته به قول ایشان به مسایل ریز و درشت زیادی پرداخته است که عمده آنها البته سؤالات و ابهامات و مسایل تاکتیکی، استراتژی، سیاسی و خطی مربوط به مجاهدین میباشد. معلوم نیست چرا آقای قصیم انبوهی از آن مسایل را که مصداقی در مصاحبه های خود به آنها پرداخته را بی پاسخ گذاشته و یا آگاهانه از کنار آنها رد شده؟ شاید پاسخگویی به آن سؤالات و ابهامات اساسی از نظر ایشان ساطع کردن پیام ضف میباشد! ایشان در نوشته اشان به کرات از تجارب جنبش های و رهبران انقلابات کشورهای مختلف یاد میکند. فقط جهت یادآوری ایشان متذکر میشوم که مائو میگفت "بگذار صد گل بشکفد" و ژنرال جیاپ در اوج جنگ آزادیبخش علیه نیروهای استعمارگر فرانسوی در ویتنام تأکید میکرد که "ما باید در حین عمل و جنگ انقلابی اصل طلایی انتقاد و انتقاد از خود را فراموش نکنیم" (نقل به مضمون). بنابراین این منطق که هیس! دشمن سؤء استفاده میکند و یا انتقادات و ایرادات را (حتی اگر نادرست باشند) به بغض شخصی و پرسش برانگیز (مشکوک) حواله دهیم، باور بفرمایید هیچ سودی برای مجاهدین و مردم ایران نداشته و ندارد.
در عین حال جهت اطلاع آقای قصیم و دوستان مجاهد یادآور میشوم که شاخص برای ارزیابی و شناخت یک فرد و جریان در شطرنج سیاسی ایران، نظام ولایت فقیه میباشد و نه مجاهدین. به این معنا مادامی که یک فرد و جریانی تضاد و دشمن اصلی را نظام سفاک ولایت فقیه بداند و در جهت نفی تمامیت آن گام بردارد، میتواند و باید به نیرویی مانند مجاهدین در تاکتیک و استراتژی انتقاد کند، این البته در وهله اول به صلاح خود مجاهدین میباشد. البته معلوم نیست چرا عده ای تا بحث انتقاد به مجاهدین میرسد بل گرفته و فریاد وامصیبتا سر میدهند که اینان (منتقدین) "اهل غرض" هستند.
شش ماهه گذشته و شرایط کنونی (عاشورا به بعد) این موضوع را به اثبات رسانده که در نبود یک جنبش عمیقأ دموکراتیک و آلترناتیو جایگزین، این نیروهای سرکوبگر دهه شصت هستند که بعنوان شاخص های اپوزیسیون خودشان را لانسه میکنند. آقای قصیم از موضع جنت مکانی به آقای مصداقی و ایضأ به منتقدین تاخته اند که" لطفأ اگر از ما به مجاهدین خیری نمیرسد، کاری کنیم که دست کم شر نرسانیم". اولأ مجاهدین بخشی و نه تمامی جنبش و مقاومت علیه نظام ولایت فقیه میباشند. لذا اگر فردی خیرش به مابقی جنبش (اگر مورد قبول آقای قصیم باشد)، برسد قابل تقدیر است. ثانیأ اگر آقای قصیم تايید و تصدیق میفرمایند، مصداقی و امثالهم سالها از عمرشان را در سیاهچالهای رژیم از روی بغض نسبت به مجاهدین نگذرانده اند، و احتمالأ آن زندان کشیدنهای طولانی، خیرهایی برای مردم ایران داشته و شرش به رژیم دیکتاتوری مذهبی رسیده است. وانگهی آقای قصیم و دوستان شورایی ایشان بطور مختصر و کوتاه و مفید توضیح دهند که در مقایسه با امثال مصداقی، بویژه در جریان قیام های شش ماهه اخیر چه خیراتی (در عمل، ونه صدور اطلاعیه و مقالات و...) برای مردم ایران داشته اند که دیگران از جمله آقای مصداقی از آن دریغ کرده اند و یا کوتاهی فرموده اند!
در ادامه این نوشته البته به موارد مختلف مطرح شده در مقاله آقای قصیم خواهم پرداخت و نشان خواهم داد چرا و چگونه آلترناتیو مورد نظر آقای قصیم (شورای ملی مقاومت) اساسأ از تحولات شش ماهه بعد از انتخابات رژیم عقب افتادو چه مجموعه دلایلی باعث شده که یک ملت ستمدیده روزانه در زیر سم ستوران و گزمگان ولایت فقیه سرکوب میشوند، بدون اینکه یک نیروی پیشرو و پیشتاز در کنار آنان وجود داشته باشد.
بهروز ریحانی
منبع:پژواک ایران