نماز جمعه ، پرده ماقبل آخر
بهروز ریحانی
انتخابات ریاست جمهوری در ایران بر خلاف انتظار خامنه ای که قصد داشت به وسیله آن مشروعیت داخلی و بین اللملی برای نظام اش کسب کند باعث بی آبرویی تمام عیار برای او در کلیت نظام شد . به واقع یک سونامی سیاسی عظیم سراپای نظام ولایت فقیه را درنوردید. انتخابات که در نفس خودش در کشورهای دموکراتیک و معقول مقوله ای سیاسی و گذاری آرام دارد ، در حکومت جمهوری اسلامی با توجه به سرشت قرون وسطایی و دیکتاتورمابانه آن باعث شهادت صدها تن ، مفقود و ناپدید و زندانی شدن هزاران تن گردید. تنوره ای که خامنه ای در اولین نمازجمعه بعد از انتخابات کشید ، حاصل آن داغدار شدن مادران و پدران فرزندان ایران زمین و به خاک و خون کشیدن اعتراضات مردمی شد و این قصه خونین سر دراز دارد.
هاشمی رفسنجانی با توجه به ریاست دو نهاد اساسی حکومت ، شورای مصلحت نظام و خبرگان رهبری ، سکوتی غیرعادی داشت. او حتی در برابر بازداشت موقت فرزندش موضعی علنی نگرفت و تاکنون به جز دو مورد موضع گیری دوپهلو و مبهم ، اظهار نظر صریحی در مورد انتخابات نکرده است . همین رفسنجانی که در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 از جور و ستم و تقلبات جناح خامنه ای – احمدی نژاد به قول خودش به خدا پناه برد.
حال سوال این است که چرا هاشمی رفسنجانی بعد از نزدیک به 2 ماه سکوت ، حاضر شده است در مهمترین تریبون حکومت یعنی نمازجمعه شرکت کند ؟
مردم ایران به چشم دیدند که احمدی نژاد با لودگی پاسدارگونه در مناظره تلویزیونی خاندان رفسنجانی را سکه یک
پول کرد و آنها را یکی از شاخص های فساد اقتصادی نام برد. آیا رفسنجانی در نمازجمعه پاسخی ،هرچند کوتاه ،به اتهامات جناح مقابل خواهد داد ؟
دوم خردادی های از حاکمیت رانده ، مانند مجاهدین انقلاب اسلامی ، تحولات اخیر ایران را کودتای تمام عیار میدانند. حزب مشارکت اسلامی خبر از صدها کشته و هزاران زندانی و مفقود داده است . محمد خاتمی از کودتای مخملی نام برده است. راستی جواب رفسنجانی به این تحلیل ها و موضع گیری ها چه خواهد بود ؟ براستی در کشوری که به قول متحدین رفسنجانی چنین تحولاتی رخ داده نفس شرکت در نماز جمعه و خطیب شدن در آن چه معنایی دارد ؟
هرچند رفسنجانی ، به ویژه در هشت سال گذشته ، مورد بی مهری و بی اعتنایی جناح غالب قرار گرفته ، اما در همین جو و فضا ریاست خبرگان رهبری را کسب کرد و همچنان در راس شورای مصلحت نظام قرار دارد. لذا نه می خواهد و نه می تواند در جهت نفی و متزلزل کردن پایه های این نظام اهریمنی گام نهد.
ویژگی رفسنجانی ماله کشی میباشد. به این معنا که در سرفصل ها ی حاکمیت ، با موضع گیری های نه سیخ بسوزد نه کباب ، جناح های مختلف را تشنه به سر چشمه میبرد و بازمیگرداند.
اگرخامنه ای یک در صد هم احتمال میداد که شرکت رفسنجانی در نمازجمعه تهدیدی برای کلیت نظام میشود ، تحت هیچ شرایطی تن به این مسئله نمی داد . اگر جز این بود به وزارت کشور تحت امرش دستور میداد که به امثال موسوی و کروبی اجازه برگزاری راهپیمایی و تظاهرات مسالمت آمیز و به قول خودشان "تظاهرات سکوت" بدهد . خامنه ای که در همین نمازجمعه مجوز کشتار و به خاک و خون کشیدن مردم را صادر کرد ، احتیاج به شخصی با ویژگی های رفسنجانی دارد که حداقل تعادل را در جناح های مختلف نظام حفظ کند و در عین حال پز دمکراسی به طرف حساب های بین المللی بدهد که در نظام ولایت فقیه ، نمایندگان جناح شکست خورده میتوانند در یکی از مهمترین مکان های حکومتش ، نمازجمعه ، سخنرانی کنند.
اگر فی الواقع امثال موسوی و کروبی و معترضین دوم خردادی انتظار دارند رفسنجانی " از حقوق ملت دفاع کند" ، "مشروعیت انتخابات را زیر سوال ببرد" ، "از دستگیری و حبس سران اصلاح طلب بگوید" و "زبان گویای انبوه مردم باشد" خیالی خام است .
هر چند رفسنجانی در تمامی ظلم و ستم این حکومت نقش اساسی داشته است ، اما اگر او از این تریبون نمازجمعه دست به افشای جنایت نظام ولایت فقیه بزند، کشتار مردم بی گناه را محکوم کند و مسببین آن را به مردم معرفی کند ، خواهان انتخابات آزاد تحت نظارت ارگان های بین المللی شود ، خواهان آزادی تمامی دستگیرشدگان و پیگیری وضعیت مفقودین شود ، ما به عنوان ایرانیان آزادیخواه بغایت از او استقبال میکنیم و بعنوان یک مسلمان میتواند دومین "حر" تاریخ بماند.
behroozreyhani@yahoo.com
منبع:پژواک ایران