شاخ شکسته
بهروز ریحانی
خیزش میلیونی ملت ایران و تداوم و استمرار آن حداقل ثمری که تاکنون داشته بی اعتباری و بی آبرویی ولایت مطلقه فقیه بوده است . خامنه ای که بعد از مرگ خمینی سکان ولایت مطلقه رژیم را در دست گرفته بود ، به ناگاه با چنان سیلی هایی از طرف مردم سرکوب شده مواجه شده است که به هر خس و خاشاکی متوسل میشود تا از واژگونی سلطنت مطلقه جلوگیری کند . او که خود با مهندسی کردن انتخابات و در ادامه آن با صدور دستور کشتار ملت ایران در اولین نمازجمعه بعد از انتخابات ، ناخواسته یکی از عوامل اصلی خیزش های مردمی شد ، به هر شیوه ای دست میزند تا بلکه بتواند از این زلزله سیاسی عظیم جان به در برد و نظام متزلزل و ترک خورده را سر پا نگه دارد.
خامنه ای در نماز جمعه هر دو زبان حلوا و چماق را برای رقبای انتخاباتی به کار برد. از طرفی به میرحسین موسوی یادآور شد که "8 سال نخست وزیر خود بنده بوده" ، به کروبی هویج داد که " دو دوره ریاست مجلس را داشته" ، هندوانه "50 سال شناخت" را زیر بغل رفسنجانی گذاشت و از طرف دیگر برایشان خط و نشان کشید که "اگر نخبگان سیاسی بخواهند قانون را زیر پا بگذارند ، خواسته یا ناخواسته ، مسئول خونها ، خشونت ها و هرج و مرج ها خواهند بود".
اما این نوپ و تشرها دیگر کارساز نبود چرا که مردم در ابعاد میلیونی علیرغم سرکوب شدید و وحشیانه به میدان آمده بودندو خواسته ها و حقوق پایمال شده خودشان را طلب میکنند. از سوئی دیگر ، جناح مقابل با هر انگیزه ای که داشته باشند و به دنبال هر گونه منافع فردی و گروهی که باشند ، دیگر همچون 20 سال گذشته تن به ولایت مطلقه فقیه نمی دهند. کار به جائی رسید که رفسنجانی در نماز جمعه حاضر نشد حتی پیشوند "معظم له" را برای خامنه ای به کار ببرد و سایت های جناح مقابل در گزارشاتی که از سخنرانی او دادند این پیشوند را به کلمه رهبری که رفسنجانی به کار برده بود اضافه کردند. رفسنجانی در واقع برای پذیرش عنصر ولایت فقیه شرط و شروطی گذاشت که طرف مقابل با یک هجمه حوزه ای نشان داد که تا کجا بنیان نظام ولایت فقیه دچار شکاف و گسست شده است .
خبرگزاری فارس (رجانیوز و انصارحزب الله) به نقل از بیانیه اکثریت نمایندگان مجلس خبرگان رهبری ، که از قضا رئیس آن رفسنجانی است اما این بیانیه را امضا نکرده است ، نوشت که "اعتبار همه مناصب و مقامات حکومتی و مشروعیت تصرفات و تصمیم ها و اقدامات آنها در قلمرو مسائل عمومی و وظایف قانونی ، ناشی از نصب مستقیم و یا غیرمستقیم و تایید ولی فقیه است ".
به بیانی ساده به رفسنجانی حالی کردند که چنانچه "ولی فقیه" اراده کند حضرت عالی یک روز هم نمی توانی بر مسند ریاست خبرگان و تشخیص مصلحت نظام تکیه کنی و چماق رهبری برای خودی ها هم ، چنانچه به ولی فقیه تمکین نکنند ، حاضر و آماده است .
در عین حال این بیانیه که تراوشات مغزی شخص خامنه ای میباشد ، نشان میدهد که "رای" و "انتخابات" در این نظام پشیزی ارزش ندارد چرا که مبنای اعتبار و مشروعیت مقامات و مناصب به رای مردم بلکه ولی فقیه میباشد.
قبل از این بیانیه البته خامنه ای به صراحت جناح های سرکش به ویژه رفسنجانی را تهدید کرده بود که " نخبگان مراقب باشند ، زیرا در امتحان عظیمی قرار گرفته اند و موفق نشدن در این امتحان تنها مردود شدن نیست بلکه موجب سقوط آنها خواهد شد". یعنی اینکه رفسنجانی و امثالهم متوجه باشند که فقط این نیست که مناصب آنها را خواهیم گرفت بلکه آنها را "سقوط" خواهیم داد.
حال سؤال این است که آیا تهدیدات ، تیغ کشی ها ، بگیر و ببندها و سرکوب جناح هایی که تن به "ولایت مطلقه فقیه" در این انتخابات نداده اند ، ناشی از قدرت و استحکام درونی جناح ولی فقیه است ؟
با نگاهی به مواضع عناصر شاخص حتی جناح خود خامنه ای معلوم میشود که عبا ولی فقیه چندپاره شده ، لاریجانی ، باهنر ، قالیباف ، محسن رضایی که تاکنون خودشان را جزئی از جناح اصول گرا میدانستند ، با احتیاط و دوپهلو از برگزاری و نتایج انتخابات صحبت میکنند. شکستن شاخ ولی فقیه آنچنان مشهود میباشد که حتی احمدی نژاد که دست پرورده خامنه ای است در انتصاب رحیم مشایی بعنوان معاون خودش ، برای ولی نعمتش (خامنه ای) شاخ و شانه میکشد . با وجودی که از طرق مختلف عدم رضایت خامنه ای از این انتصاب به احمدی نژاد "ابلاغ" شده تا یک هفته از برکناری رحیم مشایی سرباز میزد . این به این معنا است که "محمودرمال" هم فهمیده که ولی فقیه اش پشم و ریشش ریخته و شاخش شکسته .
از این رو تمامی تهدیدات و بگیر و بندها ناشی ازضعف نظامی است که حتی تحمل یاران 50 ساله و 30 ساله خودش را هم ندارد و تنها راه برون رفت از بحران همه گیر و عمیق درونی را سرکوب هر چه بیشتر درونی و بیرونی می بیند غافل از آنکه بر سر شاخ نشسته و بن میبرد.
behroozreyhani@yahoo.com
منبع:پژواک ایران