تحلیف حسن روحانی و حضور یک «ولگرد بیکار»
بهروز ریحانی
جمهوری اسلامی برای اولین بار در دوران حیاتش تصمیم گرفت تا در مراسم تحلیف ریاست جمهوری از مقامات دولتهای خارجی دعوت بعمل آورد. از این روی تمامی همو غم خود را به کار برده است تا بتواند حداکثر مقامات عالیرتبه را به این مراسم بکشاند. اما از میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل متحد، توانستند ۱۱ رئیس جمهور را راضی به شرکت در مراسم بکنند. شاهین محمد صادقی، عضو هیئت رئیسه مجلس گفت: « ۱۱ تن از رؤسای جمهور به دعوت جمهوری اسلامی پاسخ مثبت دادند که شامل توگو’ گینه بیسائو، افغانستان، لبنان، پاکستان و ... میباشند.» به بیان دیگر ۸ درصد دولتها، آنهم نه به احترام مراسم بلکه به دلایل دیگر حضور در خیمهشببازی رژیم را لبیک گفتند. این نشانهی عدم اعتماد یا شک و تردید نسبت به آیندهی سیاستهای حسن روحانی میباشد. رژیم به چند دلیل مراسم تحلیف را با شرکت مقامات دولتهای خارجی را پذیرفته است.
* به لحاظ بینالمللی شدیداً در انزوا و تنگنا قرار دارد،
* شرایط جهانی و منطقهای ، مانند دوره اول ریاست جمهوری خاتمی میباشد که بعد از محکومیت رژیم در دادگاه میکونوس، ولیفقیه و دیگران سران آن در مظان اتهام تروریستی قرار گرفته بودند و دادگاه میکونوس به همین دلیل آنها را محکوم کرد.
* از آنجایی که دورهی هشت سالهی ریاست جمهوری احمدینژاد اساساً همراه با تنش و گردنکشی منطقهای و جهانی بود، میخواهد چنین وانمود کند که دورهی حسن روحانی تمایز عمدهای با احمدینژاد چموش و لات دارد.
اما، جالبتر و مضحک تر از همهی مدعوین به مراسم تحلیف حسن روحانی، وضعیت جک استرا وزیرخارجهی سابق انگلستان میباشد. ایشان بعد از «انتخاب» حسن روحانی آنچنان دچار خلسه و شوق و ذوق شد که به جوانی در سفارت عمان (حافظ منافع دولت انگلیس در ایران) توسل جست تا پیام تبریک خود را به حضور«رئیس جمهور منتخب» برساند و حاضر به یراق اعلام آمادگی کرد که مشتاق شرکت در مراسم سورچرانی تحلیف «شیخ اعتدالیون» میباشد. هرچند که در ابتدا، سخنگوی وزارت خارجهی ملایان، به مصداق کفش کهنه در بیابان غنیمت است از شرکت او استقبال کرد، اما با پاتک و حمله جناحهای مختلف نظام، مجبور به عقب نشینی شد و آن استقبال را به حساب عرف دیپلماتیک گذارد . نمایندگان مجلس نشین با خشم و غیض از جک استرا وزیر خارجه سابق بریتانیای کبیر، به عنوان «ولگرد بیکار» نام بردند و روحالله حسینیان از عوامل قتلهای زنجیرهای در دوران محمد خاتمی به صراحت تهدید کرد که «اگر ایشان (جک استرا) بیاید با یک چیزی او را میزنم چه تخم مرغ باشد چه با گوجه». در این جا بود که مستر جک استرا ترجیح داد تا در یک مصاحبه مفصل با رادیو بی بی سی شرکت کند و علاقه وافر و توصیف ناپذیر خود را به نظام جمهوری اسلامی به ویژه به حسن روحانی ابراز دارد.
جک استرا در مصاحبهی مربوطه در ارتباط با دولت خاتمی و پروژهی اتمی آن دوران میگوید: « باید خود را به جای آنها بگذارید و ببینید به چه چیزی نیاز دارند. ما به او (خاتمی) اعتماد داشتیم، به همین خاطر هم توانستیم به پیشرفتهای قابل ملاحظهای برسیم»
آن پیشرفتها چه بود؟ دولتهای اروپایی با هدایت و رهنمودهای آقای جک استرا به ظاهر قصد داشتند از پیشرفتهای اتمی جمهوری اسلامی جلوگیری کنند، لذا از آنجایی که محمد خاتمی را مدره و صلح طلب ارزیابی میکردند، دل در گرو او نهادند. خاتمی هم با لبخندهای ملیح همراه با خامنهای و حسن روحانی، پروژههای اتمیشان را به پیش بردند. در سیاست منطقهای آقای جک استرا یکدل نه صد دل شیفتهی خاتمی شد تا از شر حکومت صدام حسین خلاصی بابند. آخوندها در خفا و با آرامشی که امثال جک استرا به آنها تزریق کردند، پیگیرانه پروژههای اتمی را دنبال کردند. فقط معلوم نیست اگر دولتهای اروپایی پیشرفتهای قابل ملاحظهای در روابطشان با آخوندها داشتهاند، چرا بعد از اتمام دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی مدره، هم رژیم پروژههای اتمی و غنیسازی را به پیش برد و هم این که در سینی طلایی عراق را تقدیم ملایان کردند؟ اما پروریی جک استرا را ملاحظه کنید که میگوید: من همیشه به کمالخرازی میگفتم که ما سپر انسانی ایران هستیم. حرفم هم غلط نبود.»
روابط جک استرا با رژیم ایران، همراه با عشق و نفرت بود. عشق را نثار حاکمان میکرد. نفرت را برای بسیجیها خرج میکرد. او میگوید: « دو کشور انگلستان و ایران، هنوز با هم روابط دیپلماتیک دارند، اما مشکل این بود که بسیجیها و دیگر اوباش حضور دپیلماتهای ما در تهران را غیرممکن کردند.»
عجب اوباشی که با لشکر کشی و غارت سفارت بریتانیای کبیر، آنرا به یک مخروبه تبدیل کردند و جک استرا با همان نزاکت انگلیسی خود، مسئولیت مستقیم سران رژیم، به ویژه خامنهای را در حمله و تخریب اوباشان به سفارتشان را نادیده میگیرد.
وزیر خارجه سابق انگلیس در عین حال ارادت خاصی به آخوندهای شیعه دارد و میگوید: « در ایران چرا کسی باید از کارهای تروریستهای سنی حمایت کند؟ با سفیر ایران در لندن به دفعات ملاقات کردم و یک بار هم او را به حوزهی انتخابیهام در بلکبرن بردم. در این شهر مسجدی برای شیعیان داریم»، ایشان البته دچار فراموشی عمدی میباشد چرا که یکی از سردمداران تروریسم دولتی به اعتراف دولتهای غربی ، همین دولت مدعی شیعه حاکم بر ایران میباشد. بنابر این نان قرض دادن به آخوندها و دراز کردن «تروریستهای سنی» نه تنها هیچ امتیازی برای جک استرا محسوب نمیشود بلکه آشکارا تقویت آخوندهای تروریستی میباشد که برای پیشبرد سیاستهای منطقهای و بینالمللی خود، از همه نوع تروریستی با مذاهب و ملیتهای مختلف استفاده کرده و میکند.
آقای جک استرا با همین منطق کاسبکارانه بود که در دوران جنگ و اشغال عراق، برای بمباران قرارگاههای مجاهدین، به آمریکا دخیل بست و در نتیجهی آن بمبارانها، دهها تن از رزمندگان ارتش آزادیبخش قربانی شیعه دوستی امثال جک استرا شدند. اصرار و تمنای این وزیر خارجهی سابق از دولت آمریکا برای کشتار مجاهدین خلق، کینه و ناراحتی بود که ایشان از افشاگری مجاهدین در رابطه با پروژهی اتمی به دل گرفته بود، او در مصاحبهی با بی بی سی میگوید: «جلساتی را در خدمت رئیس جمهوری (محمد خاتمی) بودیم، جلساتی هم با دکتر روحانی (رئیس وقت شورای امنیت ملی) داشتیم، فکر میکنم درست قبل از افشاگری های شورای ملی مقاومت بود. یعنی همان شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق که اسناد و شواهد اولیه را دربارهی تأسیسات هستهای ایران فاش کرد.»
جک استرا که شیفتهی بیضهی اسلام شده است، در حین مصاحبه دچار یک خلسهی روحانی و عرفانی میشود و قسم میخورد که « من از قدیم به اسلام علاقه داشتهام و اگر بخت یارم باشد مردم خواهند فهمید که من از مشرب فکری متفاوتی میآیم.»
این یکی را درست میفرماید، ایشان از مشرب فکری میآید که بر جنایات و کشتار و قلع و قمع کردن مردم ایران و آزادیخواهان آن چشم میپوشاند و در عوض از خامنهای، خاتمی و حسن روحانی دلبری میکند.
با سیاستهای میهن بر باده آخوندها همنوایی و همراهی میکند تا در دوران جنگ ایران – عراق دولت انگلیس یک قلم به اعتراف خانم مارگارت تاچر، ۹ میلیارد دلار سلاح به آخوندها بفروشد تا با تداوم جنگ ضد میهنی بیش از ۵۰ شهر ایران به ویرانهای تبدیل شود و مردم فقیر ایران در فقر و سیاهروزی روزگار بگذرانند. مشرب فکری جک استرا، تروریسم بی سابقهی روحانیون حاکم را ماله کشی میکند تا قاتلین مردم ایران، در کشتار و قتلعام زندانیان سیاسی در سال ۶۷ هزاران مجاهدن و مبارز را سلاخی کنند. این است مشرب فکری متفاوتی که آقای جک استرا برای یاری آن خواهان روابط گسترده با جانیان و وطنفروشان حاکم بر ایران میباشد.
منبع:پژواک ایران