لالایی شش مادهای جمهوری اسلامی برای سوریه
بهروز ریحانی
لالایی شش مادهای جمهوری اسلامی برای سوریه
یکی از سیاستهای ثابت، فریبنده و دجالگرانهای که جمهوری اسلامی طی دوران حاکمیتاش در عرصههای منطقهای و بینالمللی پیگیرانه دنبال کرده، همانا لالایی خواندن برا یمردم و دولتهای مختلف، به ویژه کشورهای مسلمان میباشد. در حالی که موج اعدام، شکنجه، زندان و بگیر و ببند در ایران بیداد میکند، آخوندها، اعدام اتباع کشورهای مسلمان به وسیله حکومتهایشان را محکوم میکنند د رحالی که کمترین ارزشی برای ازادی بیان، دمکراسی و انتخابات آزاد قائل نیستند، نویسندگان، وبلاگنویسان، هنرمندان و روشنفکران را به دلایل واهی به حبس میکشانند و حتی نخست وزیر محبوب امام و دوران جنگ را صرفا به دلیل اعتراض به نتیجهی انتخابات سال ۸۸ د رحصر و حبس نگه داشتهاند، اما وقتی به بحرین، امارات، قطر، یمن، مصر و مراکش و .. میرسند فریاد وامصیبتا و وا اسلاما سر میدهند که در این کشورها آزادی سرکوب شده و شیعیان تحت فشارهای گوناگون هستند. وقاحت و دریدگی آخوندها به همین بسنده نشده و تا آنجا پیش میروند که برای ملل دیگر و مسلمانان نسخههای حقوق بشری میپیچانند. از عدم آزادی بیان در کشورهای مسلمان دم میزنند، درحالی که صدها زن آزاده صرفا به دلیل وکالت، خبرنگاری، نویسندگی و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی د رسیاهچالهای رژیم و در زیر بالاترین تضیقات و فشارهای روحی و فیزیکی قرار دارند.
سوریه پاشنه آشیل رژیم در سیاستهای منطقهایاش میباشد .سوریه نه صرفا به دلیل حکومتش و رابطهی ویژه آن با جمهوری اسلامی بلکه به دلیل نقش عمدهای که مستقیم و غیرمستقیم در لبنان و در رابطه با حزبالله و دیگر گروههای وابسته به سوریه بازی کرده و میکند، سرنوشت آن ، بالاترین اهمیت را برای جمهوری اسلامی دارد. سرنگونی حکومت سرویه، به جرات میتوان گفت که استراتژیکترین ضربهای خواهد بود که جمهوری اسلامی در عرصه منطقهای و خارجی میخورد . به همین دلیل تا کنون به هر خس و خاشاکی متوسل شده تا به سهم خودش از سرنگونگی حکومت بشار اسد جلوگیری کند. از گسیل انبوهی پاسدار، مشاورین امنیتی و نظامی گرفته تا صدور مهمات و موشک و دیگر تسلیحات نظامی و تا انواع باجگری و باج دهی در سطح منطقهای و بینالمللی. با این وجود در نهات از آنجایی که هیچکدام از این ترفندهای نظامی امنیتیاش تا کنون کار عمدهای از پیش نبرده و فقط تنفر و کینهی مردم سوریه را برایش به ارمغان آورده، حال چارهی برون رفت از بحران سوریه را در مواد دیپلماتیک جستجو میکند. حکومت (ایران) که علنا توسط فرمانده سپاه پاسدارنش به حضور و امنیتی در سوریه در ابعاد انبوه اعتراف کرده و به عنوان یک نیوری خارج از سوریه، مستقیم و غیرمستقیم به ویژّه در ۱۸ ماهه گذشته، حضور داشته و عملاً رودرروی مردم سوریه و شورشیان سوری قرار گرفته یک شبه معتقد به راهحلهای دیپلماتیک برای حل و فصل بحران سوریه میشود. آخوندها از آنجایی که شامهی تیزی برای حفط قدرت و فهم تعادل قوا دارند، با نگاهی به تحولات سریع و غیرمنتظرهی منطقهای و بینالمللی، بو کشیدند که اولاً روسیه به عنوان اصلیترین حامی بشار اسد در شورای امنیت، سخن از تحولات بعد از حکومت بشار اسد میگوید و در همان حال، مسئولین روسی تماسهایی را با اپوزیسیون اصلی حکومت سوریه برقرار کردهاند ثانیاً اکثریت دولتهای جهان به ویژه آمریکا، در هفتهی گذشته به یک اجماع بینالمللی در حمایت از اپوزیسیون سوریه رسیدهاند، ثالثاً شاهد درگیریهای مسلحانه و نظامی در دمشق و حومهی آن هستند و به این امر واقف هستند که وقتی درگیریهای نظامی به قلب یک حکومت (پایتخت) برسد، به این معناست که رژیم مذکور نفسهای آخر را میکشد.
از آن جایی که آخوندهای وطنی، موجسواران قهاری هستند چه بسا در محاسبات خودشان با ارائه طرح شش مادهای میخواهند کلاهی از نمد تحولات آتی سوریه برای خود به دست آورند.
اما در یک مقایسهی فرضی که چه بسا در آینده همین شرایط برای حکومت جمهوری اسلامی پیش بیاید، میتوان طرح شش مادهای وزارت خارجه آخوندها برای برون رفت از بحران سوریه را، با وضعیت حال و آیندهی جمهوری اسلامی هم مقایسه کرد. از این رو این مواد ششگانه را بطور خلاصه با شرایط ایران مورد مقایسه قرار میدهم.
ماده ۱- سوریه – توقف فوری هرگونه اعمال خشونت آمیز و مسلحانه تحت نظارت سازمان ملل
ماده ۱- ایران- از آنجایی که هیچگونه اعمال خشونت آمیز و مسلحانه و سازمانیافته و گسترده برعلیه جمهوری اسلامی در شرایط کنونی در ایران وجود ندارد، لذا جمهوری اسلامی باید با نظارت سازمان ملل، اعمال خشونت آمیز و هفتتیرکشی های پاسداران و مأموران وزارت اطلاعات برعلیه مردم و آزادیخواهان ایران را متوقف کند و دست از اعدامهای خیابانی که اوج اعمال نفرتانگیز و جنایتکارانه میباشد، بردارد.
ماده ۲- سوریه- آغاز کمکهای انساندوستانه به مردم سوریه، رفع تحریمهای اقتصادی و فراهم ساختن زمینهی بازگشت کلیه آوارگان.
مادهی ۲- ایران- از آنجایی که جمهوری اسلامی با صدور پاسداران و مشاوران نظامی و امنیتی و سیاسی به سوریه، نقشی به غایت تشنج آفرین و تروریستی تاکنون داشته و کمکهای آخوند دوستانهاش به ویژه در ۱۸ ماه گذشته فقط شامل حکومت سرکوبگر سوریه شده است، لذا اصولاً آخوندها در جایگاهی قرار ندارند که نسخه انسان دوستانه برای مردم سوریه و ایران بپیچانند. وانگهی اگر آخوندها وصله زن هستند بهتر است این وصله ها را بر روی قبا و عمامه خودشان بزنند. چرا که حداقل ۳ میلیون ایران در دوران حکومتشان بر اثر سیاستهای ضد مردمیشان، به ناچار جلای وطن کردهاند و این هموطنان از تایلند و ژاپن و مالزی و استرالیا تا اروپا و آمریکا و آفریقا پراکندهاند. از طرفی به دلیل اتخاذ سیاستهای جاهطلبانه برای حفظ نظام ننگینشان عامل اصلی در اعمال تحریمهای گسترده بر علیه مردم ایران میباشند.
ماده ۳- سوریه- گفتگوهای ملی فراگیر با حضور نمایندگان طیفهای مختلف سیاسی و دولت سوریه همزمان با برقراری آرامش
ماده ۳- ایران- از آنجایی که جمهوری اسلامی حتی تحمل گفتگوهای جناحهای درون نظام را نداشته و ندارد و برای نمونه در یک گفتگوی تلویزیونی بین رئیس جمهور لات ( احمدینژاد) و نخستوزیر محبوب امام (میرحسین موسوی) کم مانده بود رئیس جمهور چاله میدانی در کنار همسر طرف مقابل خواهر و مادر و جد و آباد ایشان را جلوی چشمانش بیاورد و عواقب آن گفتگوی درونی و تلویزیونی شورشها و قیامهای میلیونی برعلیه تمامیت حاکمیت بود و در عین حال یک طرف گفتگو بیش از دو سال است که در حصر خانگی به سر میبرد و آرامش نسبی که بعد از آن آخوندها و قدارهبندانشان در ایران برقرار کرده اند به بهای صدها کشته و زخمی و لبریز شدن زندانهای کهریزک و اوین و غیره از معترضین و مخالفین بوده است. بنابراین قرصهای آرامبخش و چگونگی مصرف آن را بهتر است برای لباسشخصیهای قمه به دست و بسیجیان هفتتیرکش نگه دارند .
ماده ۴ – سوریه- آزادی زندانیان سیاسی و رسیدگی به جرائم افراد جنایتکار در دادگاههای صالحه
ماده ۴- ایران- بی جهت نیست که مردم ایران آخوندهای حاکم را وقیحترین، دریدهترین و موذیترین موجودات عالم میشناسند. د رحالی که طیفهای مردم، تیغ دستگیری، حبس، زندان و شکنجه به صورت روزمره بر تنشان وارد میشود و از وکلا (نسرین ستوده) تا هنرمندان (جعفر پناهی) تا فرهیختگانی همچون دکتر محمد ملکی، اولین ريیس دانشگاه تهران بعد از انقلاب، صرفا به دلایل سیاسی ، دوران حبس همراه با انواع محدودیتها و شکنجههای روحی و روانی را میگذرانند. آخوندهای دریده از آزادی زندانیان سیاسی در سوریه دم میزنند. اگر دادگاههای صالحه در ایران دائر شود و بخواهند به جرائم افراد جنایتکار رسیدگی کنند، بدون تردید اکثریت قریب به اتفاق سردمداران و مسئولین نظام جمهوری اسلامی بعد از محاکمه به زندانهای طویل المدت محکوم خواهند شد. تازه اگر این دادگاهها مانند دادگاههای نورنبرگ که برای سران نازی برپا شده بود، برپا شود چه بسا، پای چوبهی دار بروند.
ماده ۵- سوریه- ایجاد اطلاع رسانی درست از تحولات سوریه
آخوندها طوری از اطلاعرسانی درست سخن میگویند که تاکنون بارها به دلیل فرستادن پارزیتهای قوی بر روی کانالهای رادیو تلویزیونی ماهوارهای توسط سازمان ارتباطات بینالمللی محکوم شده است و تعدادی از دولتهای غربی در عکسالعمل به پارازیتاندازیهای رژیم، از مخابرهی کانالهای ماهوارهای رژیم به خارج از کشور جلوگیری کردهاند و یا آنرا قطع کردهاند. در سطح داخل کشور بخش بزرگی از فعالیتهای سپاه پاسداران و وزارت اطلاعات فیلتر و کنترل کردن سایتهای اینترنتی میباشد تا از این طرق از دسترسی مردم به اطلاعات درست جلوگیری به عمل بیاورند. تاکنون بسیاری از خبرنگاران، روزنامه نگاران، وبلاگنویسان به صرف مخابره یا دریافت همین اطلاعرسانی درست و مصاحبه با رادیوها و رسانههای در خارج کشور به حبس و زندان محکوم شدهاند. آیا ستار بهشتی اطلاع رسانی اینترنتی میکرده یا سلاح به دست با حکومت مبارزه میکرد که آنچنان سلاخیاش کردید؟
ماده ۶- سوریه- تشکیل کمیته برآورد خسارت و بازسازی
ماده ۶- ایران- اولین و ساده ترین گام، چنانچه جمهوری اسلامی به اندازهی ارزنی صداقت داشته باشد، فراخواندن و بیرون آوردن پاسداران و مشاوران نظامی – امنیتی اش از سوریه میباشد تا به بدین وسیله ا ز وارد آمدن خسارت بیشتر به مردم سوریه جلوگیری کند. در رابطه با نسخهی بازسازی به گمان من مردم سوریه خطاب به آخوندها خواهند گفت ما را به خیر شما امیدی نیست شر مرسانید. در مورد ایران ما، برشمردن خساراتی که جمهوری اسلامی در تمامی زمینهها به ایران و ایرانی وارد کرده است، مثنوی هفتاد من میشود و هزاران صفحه را به خود اختصاص میدهد .اما راه حل مردم ایران برای بازسازی در شرایط کنونی، بصورت خلاصه و مفید : سرنگونی تام و تمام حکومت منحوس آخوندی میباشد
بهروز ریحانی
منبع:پژواک ایران