قیام ۱۴۰۱مهسا/ چه باید کرد؟
بهروز ریحانی
منبع:پژواک ایران
قیام ۱۴۰۱مهسا/ چه باید کرد؟
ایرانزمین سرتاسر خیزش، قیام و جنبش شده است. جهان به فریاد امد و در ابعاد گسترده خبردار شد که حکومت ملایان همچون یک اشغالگروحشی با نوجوانان ، جوانان و مردم ایران رفتار میکند. قیام فراگیر 1401 که با قتل بیرحمانه مهسا امینی جرقه آن زده شد بسرعت و در ابعادی شگفت انگیز و باورنکردنی از یک طرف مردم ایران را همبسته کرد و از طرفی حکومت جمهوری اسلامی را درسراشیب سرنگونی قرار داد. دولت ها، سیاستمداران ایرانی و خارجی، تحلیلگران سیاسی-امینی از قیام سراسری مردم، بویژه زنان و نوجوانان شگفت زده و غافلگیر شدند.
اما ویژگیهای این قیام چیست؟ همبستگی و یکپارچگی
در43 سال حکومت آخوندی، قیام ها و خیزش های زیادی بوقوع پیوست و پا گرفت، هیچکدام به اندازه قیام جاری مردم را اینچنین متحد و همبسته نکرده بود. نوجوان و جوان، دختر و پسر، زن و مرد، ترک، کرد، لر، بلوچ، آذری ...، در برابر ظلم و ستم حکومت یک تن واحد شدند. این همبستگی نشان داد که جمهوری اسلامی مورد نفرت اکثریت مطلق ملت ایران میباشد و منفور عام و خاص است.
سرکوب و خیزش زنان
خمینی بعد از به قدرت رسیدن یکی از اصلیترین سیاستهای ضد انسانی اش سرکوب و تحقیر بی وقفه زنان بود. او و اطرافیانش که از اعماق تاریخ سر بر آورده بودند با گسیل چماقداران و با شعار یا روسری یا تو سری دختران و زنان را مورد شدیدترین سرکوبها قرار دادند. زن در دیدگاه حکومتگران جنس دوم محسوب میشود و ویژگی اصلی انها زن ستیزی بوده و هست با این وجود حکومت ولایت فقیه نتوانست حریف زنان ایران زمین شود. شاهد این ادعا همین جنبش بزرگ کنونی میباشد. حال این دختران و زنان میباشند که روزانه در خیابان، مدرسه و دانشگاه شعار مرگ بر دیکتاتورو خامنه ای سر میدهند و با شهامت و شجاعت حجاب اجباری را که مظهر سرکوبشان بوده و هست را پس میزنند.
حمایت سلبرتی های داخلی
در هیچکدام از قیام ها و جنبش های سالیان گذشته همچون خیزش کنونی هنرمندان، ورزشکاران، نویسندگان، شعرا ... در این ابعاد و اینچنین در حمایت از خواسته های مردم به صحنه نیآمده بودند. با وجود تهدیدات، محرومیت ها و بازداشتها، این قشر جامعه بطور بیسابقه ای علیه جنایات حکومت موضعگیری کرده و وارد صحنه شدند. خواننده ها سرود آزادی سر دادند و ورزشکاران به امکانات مالی خودشان پشت پا زدند تا قهرمانان مردمشان باشند.
قطع کامل اینترنت
جمهوری اسلامی از ترس و وحشت سرنگونی، اینترنت را در سراسر ایران قطع کرد، با این کار قصد دارد سازماندهی بین معترضین را قطع و از گسترش تظاهرات و اعتراضات جلوگیری کند تا بتواند هر چه بیشتر به کشتار دست بزند. قطع کامل اینترنت نشانه ضعف مطلق رژیمی میباشد که در هراس از واژگون شدن، پی میلیارها ضرر اقتصادی را به تن مالیده است. اینبار قطع اینترنت تشت رسوایی آخوندهای سفله را بر بام جهان رساند. جمهوری اسلامی از این کار طرفی نخواهد بست. باید به سید علی خامنه ای گفت اینترنت را قطع میکنی با خشم خروشان دختران و پسران عاصی چه خواهی کرد که خرخره ات را گرفته اند.
خواست و شعار تظاهرکنندگان
در قیام جاری شعارهای زیادی از طرف اقشار مختلف داده میشود، اما همه مردم در یک خواسته و شعار اشتراک مساعی دارند مرگ بر خامنه ای، مرگ بر جمهوری اسلامی. چکیده این میشود سرنگونی. مردم ایران به کمتر از سرنگونی تام و تمام راضی نیستند. در این رژیم، نرم تن و سخت سر، اصولگرا و اصلاح طلب آزمایش خودشان را پس داده اند و مردم آگاه ایران بدرستی تمامیت این رژیم فاسد، دزد، غارتگر و سرکوبگر را نفی میکنند.
خیزش ایران، حمایت ها و شرایط بین المللی
در قیامهای 88، 96، 98 هیچگاه دولت ها، سیاستمداران، نمایندگان پارلمان ها، سلبریتی های ورزشی و هنری، نویسندگان، شعرا، دانشگاهیان و ... اینچنین از مردم ایران حمایت نکرده و حکومت آخوندی را محکوم نکرده بودند. تداوم اعتراضات در داخل و تظاهرات ایرانیان در ده ها کشور جهان باعث شد دولتهایی که سالیان دراز چشمشان را بر جنایات جمهوری اسلامی بسته بودند را وادار به موضعگیری کند. اعتراضهای سازمان ملل متحدو ارگانهای بین المللی حقوق بشری به کشتار نوجوانان و کودکان آنچنان سردمداران رژیم را غافلگیر کرد که هر روز به پرت و پلاگویی میپردازند.
چه باید کرد؟ بن بست سرنگونی جمهوری اسلامی چگونه گشوده خواهد شد؟
هیچ فرد و گروه مبارز و آزادیخواهی خواهان خونریزی نمیباشد. مردم ایران خواهان زندگی در صلح و آرامش میباشند. اگر حکومت ولایت فقیه به خواسته های مردم تن دهد بدون تردید ملت ایران ان را خواهند پذیرفت. جنگ و استفاده از سلاح آخرین وسیله ای میباشد که یک انسان و نیروی سیاسی برای خواسته هایش از آن استفاده خواهد کرد. مردم شریف ایران در 43 سال گذشته تمام راههای ممکن و مسالمت آمیز را برای رسیدن به آزادی و یک زندگی معمولی که در آن فقر و گرسنگی جایی نداشته باشد را آزمایش و طی کرده اند. این جمهوری اسلامی است که از خمینی تا خامنه ای مردم را فلاکت و سیاه روزی کشانده است، دختران و پسران نوجوان را با شیوه های ضدانسانی سر به نیست میکند، دختران و زنان را برای یک تار مو بازداشت و روانه زندان میکند. بنابراین در مقابل این رژیم سفاک و ضحاک باید سفت و سخت و استوار ایستاد تا دیگر نتواند مهساها، نیکاها، امیرحسین ها ... را با گلوله درو کند. این رژیم زبان مسالمت و همزیستی صلح آمیز با مردم را نه میفهمد و نه قبول دارد. دروغ و دغل، پشت هم اندازی و ریا و فریب ذاتی حکومت ولایت فقیه میباشدو در برابراین همه جنایت، قساوت، شقاوت و بیرحمی چه باید کرد. البته پاسخ سرنگونی است. اما چطور و چگونه؟
شرایط کنونی ایران کاملا برای واژگون کردن جمهوری اسلامی آماده است. رژیم فقط با زور سرنیزه، بگیرو ببند، بازداشت، زندانی و کشتار سرپا ایستاده. به لحاظ بین المللی و جهانی رژیم هیچگاه اینچنین ایزوله و بی آبرو نبود. دولتهای اروپایی که همیشه سیاست کجدار و مریز را با آخوندها داشنتد حال روزانه سفرای جمهوری اسلامی را برای اعتراض به کشتار مردم ایران احضار میکنند. آمریکا و اروپا سردمداران ومسئولین سرکوب و کشتار در ایران را مورد تحریم های گوناگون قرار داده اند، اینکه در پشت صحنه چه معاملانی با رژیم میکنند، تا زمانیکه جنبش داخل ایران برای تغییر رژیم در جریان است این معاملات با رژیم اهمیت چندانی ندارد. یک راه فقط وجود دارد که عمال جناینکار رژیم را پس زد و در نهایت حکومت ضدبشری را سرنگون کرد و آن مقابله مسلحانه با آن. تمامی راهها، شیوه ها، اسلوب، تظاهراتها، اعتراضات البته بسیار ضروری میباشند اما با یک چنین رژیم وحشی باید مسلحانه مقابله کرد. پاسخ جمهوری اسلامی در 43 سال گذشته به دادخواهی ها، اعتراضات، اعتصابات و تظاهرات مسالمت آمیز گلوله، حبس و زندان بود. اگر نیرو، جریان، گروه و سازمانی توان این را دارد که پیشاپیش مردم نیروهای سرکوبگر رژیم را به سزای جنایاتشان برساند و مردم و جوانانی که خواهان مسلح شدن هستند را مسلح کنند، این رژیم پوشالی تر از آن است که حتی یک هفته تاب و توان سرکوب داشته باشد و خواهد فهمید اگر کودکان را با تک تیراندازانش هدف قرار دهد در مقابلش نیروی مسلحی قرار دارد که لباس شخصی های امنیتی-اطلاعاتی، بسیجی و پاسداران سیاه دلشان را به سزای اعمالشان خواهند رساند و در آن صورت آخوندهای بزدل دنبال سوراخ موش خواهند گشت. بفرمایید ، این گوی و این میدان. در چند هزار کیلومتری نشستن و بر سر اینکه من آلترناتیو هستم و آن دیگری پایگاه مردمی دارد و ندارد ... هیچ گره ای از مردم بستوه آمده ایران گشوده نخواهد کرد. به زبان ساده از آمریکا و اروپا نه میشود و نه میتوان یک چنین دیکتاتوری ضد بشری را برانداخت. مردم ایران کف خیابانهای تهران و شهرستانها هستند. در خارج از کشور تظاهرات، افشاگریها، فشار به دولتهای خارجی البته بسیار ارزشمند است اما اکنون حضور نیروی پیشتاز در کف خیابانهای ایران سرنوشت این رژیم را تعیین خواهد کرد. تنها کمبود قیام 1401، قیام مهساها، نیکاها، ... حضور و وجود نیروی پیشتاز در داخل ایران میباشد. جریانات، نیروها، سازمانها و احزاب سیاسی خواهان سرنگونی ، بفرمایید جلو، من آنم که رستم بود پهلوان باید پیشاپیش مردم در داخل ایران راهگشای سرنگونی باشد. باید پاسدار، بسیجی ، نیروی انتظامی و لباس شخصی های اطلاعاتی-امنیتی را که از این رژیم کودک کش نگهداری میکنند را با شدیدترین شیوه عقب نشاند. مردم با فداکاری و از جان گذشتگی رو در روی رژیم ایستاده اند ، حال کف خیابان نیروی پیشتازی را میخواهد که چنان سیلی بر بناگوش ولی فقیه و نیروهای سرکوبگرش بزنند که روانه زباله دان تاریخ شوند.
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب بهروز ریحانی در سایت پژواک ایران *«زینتالمجالس» مجاهدین خلق [2024 Mar] |