یک شاخهی گل به یاد ستار
بهروز ریحانی
بخوان به نام گل سرخ در صحاری شب
که باغها همه بیدار و بارور گردند
بخوان، دوباره بخوان، تا کبوتران سفید
به آشیانهی خونین دوباره برگردند
(شفیعی کدکنی)
خبر کوتاه بود «ستار بهشتی به قتل رسید». بلبل آزادی، سخنور و نویسندهی شجاع و بیباک، آنکه زبان وقلم سرخش، سر شوریدهاش را فدیه راه آزادی و رهایی ایران زمین کرد با صدایی رسا به همهی کسانی که به دیکتاتوری «نه» میگویند نهیب زد که «اطلاع رسانی در مورد وضعیت انسانهای تحت ظلم و ستم، وظیفه تک تک افراد یک جامعه است و هر کس در این کار کوتاهی کند به خود و وجدان خود خیانت کرده است.
آری ستاری بهشتی وبلاگ نویس آزاده به دست دژخیمان و شکنجهگران جمهوری اسلامی به قتل رسید و جاودانه شد. آخوندهای جنایتکار که در قساوت و سنگدلی و وقاحت گوی سبقت را از همهی دیکتاتورهای معاصر ربودهاند، در جواب خانوادهی ستار که علت فوت او را جویا شده بودند، گفتهاند: «خفه شوید و به شما ربطی ندارد». اما ستار قهرمان که چنین روزی را پیشبینی کرده بود در آخرین نوشتهاش گفته بود که «من سکوت نمیکنم حتی اگر قرار به رسیدن لحظه مرگ من باشد. در هر کجای دنیا که باشد ظلم نکنید تا افشاگری نکنیم»
پاسداران تباهی و سیاهی گمان میکنند کماکان در دههی شصت میباشند که هزاران انسان بیگناه را به جرم آزادیخواهی، سلاخی کردند و جهان در بیخبری قرار گرفت. در دوران اینترنت و در یک چشمبهم زدن، قتل فجیع ستار در زیر شکنجه، جهانی را به اعتراض و خشم وا داشت. دولتها ، سازمان های بینالمللی مدافع حقوق بشر، سایتهای اینترنتی و وبلاگها با شدیدترین و رساترین بیان، شهادت مظلومانهی این کبوتر خونینبال آزادی را محکوم کردند. ستار، با قلم، قدم، سرپرشور و قلب پرعطوفتاش، در عین حال یک بار دیگر نشان داد که هرگز چشمداشت به «اصلاح» این رژیم ضدبشری توهمی بیش نیست و تنها راه «اصلاح» همانا به زیر کشیدن و سرنگونی تمامیت نظام ولایت فقیه میباشد. آن که آگاهانه توهم اصلاحات در درون این حکومت وحشی را اشاعه دهد، دستش به خون امثال ستارها آغشته است.
بیاییم به یاد و خاطرهی ستار بهشتی و به پاس فداکاری و از خودگذشتگی او به حرمت «کلمهی آزادی» که ستار فدیه آن بود، در صفحهی اول سایتها و وبلاگها و فیسبوکهای خود، یک شاخه گل سرخ بگذاریم.
منبع:پژواک ایران