آنشلوس اواکراینی ولادیمیر پوتین
بهروز ریحانی
منبع:پژواک ایران
آنشلوس اواکراینی ولادیمیر پوتین
نفرین به جنگ و آنکه برافروخت نار جنگ
نفرین برآن که داد به اوکراین شعار جنگ
تاریخ تکرار میشود. هشتاد و چهار سال پیش در سال ۱۹۳۸ میلادی آدولف هیتلر و نازیهای وحشی همدست او، با دسیسهچینی ، توطئه و اتهامات واهی و دروغ دست به اشغال کشور کوچک و صلحب اتریش زدند و نام آن را محترمانه «آنشلوس» (الحاق) نهادند. تانکها، نفربرها و نظامیان نازی در عرض بیست و چهارساعت اتریش را اشغال و به انقیاد درآوردند. هیتلر و وزیرخارجه حلقه به گوشش ریبنتروپ مدتها پیش از اشغال اتریش انواع و اقسام دروغّها و اتهامات را به دولت اتریش، شرشینگ صدراعظم و میلاس رئیس جمهور اتریش نسبت میدادند. ادعاهای نازیها هیچگونه پایه واساس حقیقی و واقعی نداشت. دیکتاتور نازی در ملاقاتی که با صدراعظم اتریش داشت خطاب به او گفت: «اتریش در مرز خود و بر ضد آلمان سنگربندی کرده است» بعد هم از طریق وزیرخارجهی نازی، ریبنتروپ دو صفحه تحت عنوان موافقتنامه آلمان و اتریش جلوی نخستوزیر اتریش گذاشت که آن را امضا کند.
طبق این به اصطلاح موافقتنامه که در واقع یک امرنامه دیکتهشده توسط هیتلر بود، دولت اتریش میبایست فعالیت حزب نازی طرفدار هیتلر را از تحریم درمی آورد. دکتر رینکرارت نوکر اتریشی آلمان نازی را بر مسند شهربانی، سازمان امنیت و وزارت کشور اتریش مینشاند و ... در یک کلام اتریش میبایست تحت انقیاد کامل هیتلر و نازیها در میآمد در غیر این صورت مورد حمله و هجوم و اشغال ارتش هیتل درمیآمد. بهانه اصلی هیتلر این بود که میگفت «دو میلیون آلمانی در دو کشور اتریش و چکسلواکی که مجار مرزهای ما زندگی میکنند باید از حق خودمختاری برخوردار باشند. این برای یک قدرت جهانی (آلمان) غیر قابل تحمل است.»
خواستههای نامشروع و قلدرمآبانه هیتلر را گوبلز وزیر تبلیغات نازیّا در روزنامههای تحت کنترل دولت نازی آلمان با داستانهای دروغ و باورنکردنی درج و منتشر میکرد. از جمله این که کمونیستها و سوسیالیستها و ... به غارتگری در اتریش مشغول هستند. آلمانیها در اتریش و چکسلواکی مورد آزار و اذیت و شکنجه قرار میگیرند. انواع خزعبلاتی که فقط از مغز یک دیکتاتور دیوانه میتوانست ترشح کند. حال پوتین و همدستانش سناریوی تجاوز و الحاق نازیها را دهه ها بعد و در قرن بیست و یکم تکرار میکنند. پوتین و وزیرخارجهاش سرگی لاوروف به همان دروغ و دغلها و صحنهسازیها دست میزنند که هیتلر و ریبنتروپ آنها را عملی کردند. پوتین این مأمور سابق ک گ ب که سالها آموزش و کنترل سازمان امنیت آلمان شرقی اشتازی را هدایت میکرد که چگونه مخالفین و منتقدین خود را سرکوب کنند. حال بر کشور پهناوری حکومت میکند که قصد دارد پا جای پای هیتلر بگذارد. بی جهت نبود که با یک شعبدهبازی در پارلمان روسیه دوران ریاست جمهوری خودش را تا سال ۲۰۳۶ تمدید کرد. او آرزوهای زیادی دارد. فکر میکند میتواند امپراطوری تزاری را یک بار دیگر برقرار کند. اما بپردازیم به ادعاهای پوتین که بر منبای آنها فرمان تجاوز و اشغال اکراین و آواره کردن مردم بیگناه آن را صادر کرده است. پیش از آن که اشاره کوتاهی بکنم به گذشته اگر به سالهای ۱۹۳۸ تا ۱۹۴۱ میلادی برگردیم، شباهتهای عجیبی بین ادعا و خواستههای هیلتر و پوتین میبینیم. هرچند که جغرافیای سیاسی جهان نسبت به آنسالها تغییرات اساسی کرده است. اما پوتین این را نفهمیده است که جهان در قران انفجار اطلاعات،فضای مجازی،ماهواره و ... قرار دارد. افکار عمومی دنیا به راحتی و با یک کلیک و ارسال مطالب، عکس و ویدئوها به راحتی دروغها و ادعاهای واهی پوتین و همدستانش را باور نخواهد کرد. پوتین حتی از اشغال افغانستان توسط شوروی سابق پند و تجربه کسب نکرده است. هرچند که در آن دوران از کارکنان نیروهای امنیتی کشور متجاوز و اشغالگر بود.
پوتین ادعا کرد که یکی از دلائل تجاوز و حمله وحشیانه به اوکراین «نازیزدایی میباشد.»
این ادعا آنقدر مضحک است که مرغ پخته را هم بخنده میاندازد. چرا که ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهوری اکراین خود یک یهودی است که حداقل ۴ تن از نزدیکترین اقومش توسطنازیها در جریان هولوکاست کشته شدند.
رئیس جمهوری اوکراین در جواب این ادعای واهی و دروغ «نازیزدایی» پوتین گفت: «من چقدر میتوانم نازی باشم! مردم اوکراین که میلیونها نفر از آنها در جنگ با نازیها کشته شدند جگونه میةوانند نازی باشند.»
ادعای دیگر پوتین که قبل از فرمان تجاوز و حمله به اوکراین آ» را مطرح میکرد این بود که «روسیه برای دفاع از خود این عملیات را انجام میدهند قصد نظامی زدایی دارند.»
همسایگان روسیه، به ویژه اوکراین هیچگاه نه روسیه را تهدید نظامی کردهاند و نه میتوانند برای روسیه تهدید محسوب شوند. اگر قرار باشد کشوری احساس تهدید نظامی کند کشورهای همسایه روسیه میباشند که هر آن ممکن است مورد حمله نظامی روسیه قرار بگیرند. به ویژه کشورهایی که در دورن جنگ سرد یا بخشی از شوروی سابق بودهاند یا در بلوک آن قرار داشتهاند. در مورد اوکراین تاکنون یک روستای کوچک روسیه نیز مورد تهدید این کشور قرار نگرفته است. همین ثابت میکند ادعای پوتین تا کجا پوچ و بی اساس است. «نظامی زدایی» که پوتین در توضیح تجاوز و حملهی وحشیانه به اوکراین مطرح میکند را کسی میگوید که باانواع و اقسام ادوات نظامی ،موشک نقطه زن،هواپیماهای بمبافکن، انواع تانکهای سدشکن از زمین ، هوا و دریا به کشور همسایه حمله کرده تا آن را «نظامی زدایی» کند.
آدولف هیتلر با همین ادعاهای دروغ، دست به اشغال اتریش، چکسلواکی ،نروژ، هلند، دانمارک، بلژیک، لهستان و ... زد و آنها را با وحشیانهترین شیوهها مورد سرکوب و غارت قرار داد. مردمشان را یا آواره کرد و یا در زندانهای نازی و اس اسها اسیر کرد. در چند روز حمله بیرحمانه نیروهای نظامی روسیه به کشور اوکراین صدها هزار انسان بیگناه، به ویژه کودکان و زنان از خانه و کاشانه خود آواره شدند و به سمت کشورهای همسایه و به ویژه لهستان فرار کردهاند. پوتین در نطق تلویزیونی برای توجیه تهاجم و حمله به اوکراین مدعی شد که «هدف از این حملات حفاظت از مردمی است که مورد آزار و نسلکشی قرار گرفتهاند.»
این دقیقاً همان ادعایی است که هیتلر در توجیه حمله و اشغال چکسلواکی و لهستان به کار برد. هیتلر مدعی بود که دو میلیون آلمانی در چکسلواکی و لهستان زندگی میکنندکه در دولتهای این کشورها آنها را «مورد آزار و نسلکشی قرار میدهند.» اما تاریخ گواهی داد و ثابت کرد که هیتلر و نازیها به چه سرنوشتی گرفتار شدند. چند تفاوت اساسی دوران کنونی با زمان یکهتازی هیلتر و نازی دارد. در دوران جناب پوتین دهها سازمانهای بینالمللی حقوق بشری، اجتماعی ، اقتصادی در اوکراین و دیگر کشورهای جهان فعالیت دارند و ناظر عملکرد دولت و زمامداران آن میباشند. بسیاری از این نهادهای بینآلمللی گزارشات و مشاهدات خود از تحولات درونی کشورها را با یک کلیک از تلفنهای خود به سراسر جهان ارسال و مخابره میکنند. در کنار آن مردمان جهان با دسترسی به فضای مجازی و ابزارهای آن همچون توئیتر، واتس آپ، تلگرام، فیس بوک و .. در جریان تحولات کشور اوکراین هستند. به جز پوتین و همدستان حقهبازش، تا کنون هیچ نهاد بینالمللی گزارشی نداده است که در کشور اوکراین «نسلکشی» صورت گرفته است. پوتین با همین دروغهای گوبلزی کریمه را که بخشی ازخاک اوکراین بود به روسیه الحاق کرد. البته اشتهای پوتین همچون هیتلر سیریناپذیر است. پوتین درگیر و دار بحران اوکراین سالپیش روسیه توافق صلح در شرق اوکراین را با یک نیش قلم منسوخ کرد. بر منبای آن توافق دولت اوکراین پذیرفت که به دو منطقه دونتسک و لوهانسک که بخشی از سرزمیناش قلمداد میشوند خودمختاری دهد،اما پوتین با وجود این که هیچ ربطی به روسیه نداشت، این دو منطقه را که قسمتهایی از آنها در کنترل شورشیان طرفدار روسیه بود به رسمیت شناخت و بلافاصله تانکها و نظامیان روسی لابد برای «نظامی زدایی» مورد ادعای پوتین وارد این مناطق شدند و آنها را به طور کال به اشغال درآوردند.
رئیس جمهور مادام العمر روسیه از قبل اعلام کرده بود که کسانی را که جنایات خونین علیه شهروندان مرتکب شدهاند را به پای میز محاکمه خواهد کشاند. منظور پوتین دولتمردان اوکراینی بود که به گواهی سازمانهای بینالمللی هیچ جنایت خونینی بر علیه شهروندان خودشان مرتکب نشدهآند. اما کسی این ادعا را میکند که شهروندان، مخالفین و منتقدین خودش را نه تنها در روسیه بلکه حتی در کشورهای دیگر با انواع سمها میکشد، سر به نیست میکند و هنگامی که گروگانگیری در کشورش به وقوع میپیوندند گروگانها و گروگانگیرها را با توپ و نارنج یک جا منفجر و نابود میکند.
بحران اوکراین سر دراز خواهد داشت. تنها راه برای جلوگیری از جاهطلبی ها و جنایت پوتین و همدستانش این است که کشورهای آزاد و دمکراتیک جهان قاطعانه در برابر پوتین و نیروهای نظامی سرکوبگرش ایستادگی کنند. به نیروهای اوکراینی برای مقابله با تجاوزگران کمکهای نظامی، انسانی و لجستیک برسانند و مردم بیگناه اوکراین را در پناه خودشان قرار دهند. شاید شجاعانهترین موضعگیری را ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اکراین اتخاذ کرد. او در جواب پیشنهاد دولت آمریکا برای خروج از کشورش گفت: وقتی به ما حمله میکنند چهره ما را خواهید دید نه پشت سر ما را. نبرد در اینجا در جریان است. من به مهمات نیاز دارم. نه امکان فرار خودم.
منبع:پژواک ایران فهرست مطالب بهروز ریحانی در سایت پژواک ایران *«زینتالمجالس» مجاهدین خلق [2024 Mar] |