«تهران دوباره فتح می شود!»
موسی حاتمیان
منبع:پژواک ایران
«تهران دوباره فتح می شود!»
یک قدم مانده به اسقاط نظام، تنها یک شعار کف خیابان های خوزستان و خواسته ی قلبی تمام مردم نیست!، زیرا در ده شبی که قیام آب و آزادی، از اهواز، ماهشهر، شوش و تمامی خوزستان، تا ایذه، ازنا، الیگودرز و استان اصفهان، تا کرمانشاه و سقز و کردستان، و نهایتاً گسترش قیام به تبریز و آذربایجان، اگر چه نمی توان وقایع تاریخی را کپی برداری کرد!، اما می رفت تا مانند ده روزی که دنیا را تکان داد (اثر سرگئی آیزنشتاین) یکبار دیگر جهان را شوکه کند، و پس از قیام های پیشین تا آبان خونین، اینبار آنچنان پایه های حکومت اسلامی اشغالگران را تکان داد، که خامنهای جلاد را به صحنه کشاند، تا به زبان خاص شیادی آخوندی بگوید، که صدای انقلاب مردم را شنیدم...
همچنانکه در مقاله ی «رئیسی راسپوتین نظام، یا گورباچوف حکومت اسلامی»
در چهارم خرداد گذشته یادآوری کرده بودم:
رئیسی یا هر کسی که بعنوان پیروز انتخابات اعلام شود، قطعاً آخرین ریاست جمهوری حکومت اسلامی اشغالگران را به نام خود ثبت خواهد کرد، و بی تردید در شرایط انفجاری جامعه ای که آبستن قیامی خروشان برای سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران حاکم بر میهنمان است، علیرغم تمامی تلاشهای در جریان وین و...، همچنانکه آمدن این حکومت جانیان بنام دمکرات ها ثبت شده است، رفتن آنها به گورستان تاریخ بدست مردم بجان آمده از اشغالگران و وارثان محمد و علی و... باز هم در دوران دمکرات ها ثبت خواهد شد!...
و همچنین در مقاله ی مورخ دوازدهم تیر ماه
«رئیسی، اژه ای و دادگاه نوری»
نوشته بودم:
...اما دشمنان اشغالگر، مانند مردم ما نیز می دانند، که در صورت فوران مجدد و محتمل آتشفشان خشم جوانان در کف خیابان ها، بادکنک توهم خامنهای جلاد و اتاق فکر بیت جنایتش، برای تکرار سرکوب بی مرز در ادامه ی قیام آبان خواهد ترکید، و نیروی سرکوب آنها، در برابر قیام جوشان، در زیر پای مادران، کارگران، معلمان، دانشجویان و تمام مردم ایران، مانند برف ذوب خواهند شد...
البته قصد من تحلیل کردن اوضاع، یا نزدیک شدن به پهنه هایی(مانند تحلیل سیاسی، حقوق بشر، قتل عام شدگان، زندانیان سیاسی، جریان چپ و...) که هر کسی یکی یا چند تای آنها را ملک طلق خود کرده یا می دانند، نبوده و نیست!، اگر هم در مقالات گذشته به مقولات تابو شده ای(مانند بنیانگذاران مجاهدین، سیاهکل، بازرگان، شریعتی تا بهمن پنجاه و هفت...) به اشاراتی مختصر پرداخته ام، قصدم فقط تلاشی برای فرو ریختن همان استمرار طلبی حکومت اسلامی اشغالگران، با روبان های سبز و سرخ و ستاره نشان، که از داخل ایران تا خارج کشور، مانند بختکی سنگین بر اندیشه و جان مردم ما افتاده...بوده است،
چون لری ساده و بی دعوایم!،
تکه ذوقی، اگر هم دارم،
نه که از کاشانم،
اهل خوزستانم،
نصبم هم شاید،
برسد به سر نخلی تشنه،
یا به یوتاب فرو خفته در کهگیلویه...
و به بی رنگی یک ناله ی بلبل هستم
و هر آن نغمه که چون روشنی صبح -
در دل ساده ی خود می بینم می خوانم!
اکنون نیز در حالیکه ظاهراً حکومت اسلامی اشغالگران، به کمک سلامی و سپاهیان اعزام شده به خوزستان، و گسیل انبوه نیروهای سرکوبگر در لرستان، آذربایجان، کردستان و...نمایش مهار قیام ده روزه را با قطع کردن اینترنت به جهان نشان می دهند، باز هم ضمن تأکید بر نکات اشاره شده در بالا، همچنان معتقدم که تمامیت جنبش دادخواهی(از مادران و خاوران تا خوزستان، از سوختبران بلوچستان تا کولبران کردستان، از اعتصاب کارگران تا معلمان و...) با تمامیت حکومت اسلامی اشغالگران، در خان هفتم تعیین سرنوشت ایران و ایرانی چنگ در چنگ شده، و از سرفصل بازگشت ناپذیر طلسم سرکوب و ...عبور کرده است!.
در ده روز گذشته، روسای واژه ی متناقض و متضاد «جمهور اسلامی»، در گذشته، حال، و در آب نمک حسرت آتی، از خاتمی تا احمدینژاد، و از روحانی تا مریم رجوی، هر کدام واکنش های قابل تأمل خودشان را نسبت به این قیام عمومی نشان داده اند!، آنها که از سوی ولایت فقیه غالب عهده دار این پست بوده اند، با فراموشی خس و خاشاک نامیدن تظاهرکنندگان، از یاد برده اند که تمامی قتل های زنجیره ای، و تروریسم داخلی و بینالمللی و... در زمان صدارت ایشان بوده، و بقول نسرین قاسلمو، «از هنگامی که صحرارودی تروریست، پس از ترور زنده یاد دکتر قاسملو، در یک باج خواهی از دولت اتریش به تهران فرستاده شد...»، در طی سی سال گذشته، بالاترین مقام ها تا معاون شورای امنیت ملی در دولتهای هشت ساله ی هر کدام از آنها را دارا بوده است...، و مریم رجوی در سوی ولایت فقیه مغلوب، که بیش از هر سه دیگر رییسجمهور ذکر شده، عهده دار این سمت بوده است، نیز فراموش کرده که بسیاری از قتل های زنجیره ای مخالفین و ناپدید سازی قهری، و شکنجه و...در زمان صدارت ایشان در تشکیلات، قرارگاه ها و کمپ های سازمان مجاهدین رخ داده است، و اکنون نیز در پیامی الصاق شده به پیام های شیر همیشه خفته در سرداب گنداب جمکران، برای قیام خوزستان، و یکان های شورشی سراسر ایران و...مدعی شده اند، که اینبار جوانان قیام و مردم، با شعار هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة به خیابان آمدند...!، من واقعاً در حیرتم که این رییسجمهور آتی، با رویای حکومت اسلامی نوین، و علیرغم پنهان کردن تاکتیکی جمهوری دمکراتیک اسلامی، با تأکید بر این شعار در یک یا دو محل از خوزستان، چه قصدی را بیان می کند؟، آیا می خواهند بگویند که شعار شاهنشاه برگرد به ایران یا... توسط مردم نوار بوده است؟، و این شعار مردم، نام مستعار مجاهدین، یا حمایت مردم از رییسجمهوری ایشانست؟، هنگامی که این پیام را دیدم، بی اختیار بیاد جوکی در خوزستان افتادم، که در ایام نوروز قدیمی، وقتی مردم استان های دیگر، به استان ما می آمدند، و بعضاً شاهد بگو مگوهای معمول خیابانی می شدند، در برگشت برای اقوام و دوستان خودشان تعریف می کردند، که خوزستانی ها عجب مردمی هستند، و در هنگام دعوا و بگومگو هم برای همدیگر قرآن می خوانند...
زیرا از یک سو، حتی همین پیام نیز، دانسته یا ناخواسته، بیان رویای طنیت خونریز شما از حکومت اسلامی اشغالگران حاکم است، و از سوی دیگر هم فرار مداوم چهار دهه ی گذشته، از بحران هویت ملی گریبانگیر سازمان مجاهدین نخستین تا باند تبهکار کنونی است!، والا در نیم ذره داشتن جسارت بازخوانی، و صداقت، بوضوح می توان دریافت، در حالیکه تمامیت جنبش مرتکب به روشنفکری ایران!، از چپ، مارکسیست، مائوئیست و...، تا مجاهد، ملی مذهبی و...، بر خلاف جنبش روشنفکری مشروطه، و با فراموشی حافظه تاریخی، عمیقاً به اسلام ولایت فقیه آلوده بوده، و به همین دلیل از نویسنده تا شاعر، از کارگردان تا ترانه سرا و...برای والا محمد شعر می سرودند، و همه زمینه ساز اشغال مجدد ایران، توسط حکومت اسلامی شدند، و همه با هم، خمینی جلاد را مانند پیامبری ستودند، و چهل سال است که روسری و کلاه چه گوارایی خودشان را به بند تنبان از امام تا خاتمی و...گره زده اند، چه انتظاری از مردم عادی کوچه و خیابان دارید؟، و چرا طنین بلند مرگ بر جمهوری اسلامی و نه به حکومت اسلامی را در تهران و جای جای ایران نشنیده اید!؟.
تازه اگر هم این پیام شما در ضدیت با آقای رضا پهلوی می باشد، بجای این بند آب دادن، پس از آخرین مصوبه ی شورای ملی مقاومت تان، می توانستید با شل کردن سر کیسه برای جانی دالر استخدام شده، از ایشان بخواهید که با بذله گویی پامنقلی دیگری، با «خرسندی» باز هم مدعی شود، که شعارهای شاهنشاه برگرد به ایران و...مانند کیس دستگیری حمید نوری جنایتکار، توطئه ی جناح های مختلف رژیم بوده، یا نوار بوده، یا سرنا را از سر گشاد هَیهَاتَ مِنَّا الذِّلَّة نزنید، و بگویید که شعار اصلی مردم، رجوی برگرد به ایران بوده، ولی توسط جناح های مختلف رژیم ادیت و عوض شده است...من سعی کردم تمامی راه حل های ممکن را برای کمک به شما بگویم، تا اتاق فکر شما در گندآب جمکران هزار کهکشان، مانند ناپُلِئون های داعی الاسلام امین آباد زنجیریان، طرح های مختلف حملات تروریستی مشترک شما، از دادگاه حمید نوری تا حذف مخالفان و فعالان جنبش دادخواهی در داخل و خارج کشور را برایتان تهیه کنند...
اما، بر خلاف توهمات بیمارگونه ی تمامی شما، از خامنهای، تا رجوی...، و علیرغم مهار کنونی قیام، این طوفان را سر باز ایستادن نیست!، و در قدم بعدی، تمامی نوادگان اصیل بی بی مریم بختیاری، ستارخان، کوچک خان، قاضی محمد، محمد تقی خان، و...از جنوب و شمال، و از شرق و غرب میهنمان، تا قلب پایتخت پیشروی نموده، و تهران را دوباره فتح خواهند کرد، اما این بار، تمامیت حکومت اسلامی، با تمامی میراث اشغالگران را به گورستان تاریخ روانه خواهند کرد، و آن روز دور نیست!
جنبش دادخواهی مردم ایران پیروز می شود!
موسی حاتمیان
دوشنبه چهارم مرداد / ۲۶ژوئیه ۲۰۲۱ منبع:پژواک ایران فهرست مطالب موسی حاتمیان در سایت پژواک ایران *آمریکا در نقطه پرل هاربر! و آیا خامنهای هم پَر؟! [2024 Nov] |