افشاگری امروز آیدا از پشت پرده بازداشت نسرین شاکرمی
موسی حاتمیان
ساعتی پیش آیدا شاکرمی در افشاگری شجاعانه و تکاندهنده ای از پشت پرده دهمین روز بازداشت مادرش سخن گفته، که برای روشن شدن افکار عمومی ایرانیان داخل و خارج کشور بسیار ضروری و قابل تحسین است!
قسمت اول:
قسمت دوم:
اگر چه تمامی رسانه های فارسی زبان، با انتشار آخرین استوری اینستاگرامی پیش از بازداشت نسرین شاکرمی(در یک جمله کوتاه اشاره به جنگ) گمانهزنی می کردند، که علت دستگیری ایشان احتمالاً همین استوری بوده است، و در حالیکه پس از حمله تلافیجویانه دیشب اسرائیل، مشخص شد، که اساساً جنگی جدی در کار نبوده که به خاطر این استوری اینستاگرامی، نسرین شاکرمی را دستگیر کنند، و حتی در گرایش دایی جان ناپلئونی افکار عمومی ایرانیان، پس از فرو نشستن گرد و خاک حمله، طنز های مختلفی مانند حملات عین الاسدی متقابل و… در فضای مجازی مطرح شده است، و مقامات و کارشناسان فارسی زبان اسرائیلی، از صبح تا همین ساعت کارشان انکار اطلاع دادن پیش از حمله به رژیم بوده است، و حتی خبرنگاران کار به مزد نیز با رژیم مالی کردن این واکنش های دنیای مجازی تلاش کرده اند، تا سانسور ذهنی اعمال کنند، اما کار این گمانه زنی های دایی جان ناپلئونی، پس از فرو نشستن تب جنگی دیشب تا آنجا پیش رفته که بعضی مطرح کرده اند، پس از سفرهای سنگین وزن پزشکیان و ظریف به آمریکا، تا اظهار نظر های عجیب خارج از عُرف سیاسی پرزیدنت بایدن، و پروپاگاندای درز اطلاعاتی هدف های عملیاتی توسط آمریکا، تا سفرهای گدایی ملتمسانه ی عراقچی به عربستان، مصر، قطر و… از کجا معلوم که معامله های کت و کلفتی در زیر میز سیاست مماشات انجام نشده و حتی سنوار را نیز خودشان قربانی حفظ بیضه نظام اسلامی نکرده باشند؟ و… ما که نه مانند کارشناس های تلویزیونی و روزنامه ای دستمان به یک «منبع موثق» وصل است، و نه عقلمان به این حد از طوفان ذهنی سناریوهای احتمالی دایی جان ناپلئونی می رسد، تا قبر آ آ آ آ، و همانطور که در مقالات قبلی تأکید کرده بودم، ما تنها بایستی به اتکای همبستگی ملی و نیروی واقعی مردمی خودمان ایران را پس بگیریم!
واقعیت این است که امروز آیدا شاکرمی روشن کرد، که تلاش مادرش برای ثبت یک شکایت «حداقل حقوق شهروندی» بر علیه «آتش شاکرمی مورد حمایت همه جانبه اطلاعات حکومتی» علت بازداشت ایشان بوده …، که این حد از سقوط شخصیتی واقعاً تکاندهنده است!
البته این فقط برای آیدا و مادرش آزاردهنده نبوده و نیست، زیرا هر وجدان انسانی، در ورای هر طرز تفکر یا گرایش سیاسی چپ و راست، از این حد دگردیسی شخصی و فروپاشی انسانی نمی تواند بی تفاوت باشد! همانطور که یکبار یکی از جامعهشناسان و روانشناسان برجسته درباره این موضوع از من سوال کرد، که با توجه به آرتیست بودن آتش و چپی بودن و حشر و نشر او با جامعه هنری و…، چطور ممکن است، که چنین فردی تا این حد سقوط بکند؟ به ایشان توضیح دادم، که گرایش فکری چپی یا راستی، و یا سمت و سوی شبه روشنفکری، هنری، شاعری و نویسندگی و حتی ترقی در مدارهای بالای مذهبی اروپایی مانند اسقف آبه پیر نیز نمی تواند، نشاندهنده شخصیت واقعی کسی باشد! و بجز این اسقف مبارز ضد فاشیست خوشنام فرانسوی، مثال های ایرانی دیگری نیز اضافه کردم.
اگر چه در دو مقاله ی قبلی در این مورد بطور خلاصه توضیح داده ام:
آتشی حقیر بر جان مادر قهرمان ملتی کبیر
دستگیری نسرین شاکرمی، شاه کلید جعبه سیاه همدستی های شیطانی
اما بایستی یادآوری و اضافه کنم، که سوءاستفاده از ارتباطات خانوادگی و قرار دادن آنها در مقابل هم، از آغاز حکومت اسلامی و دهه شصت همواره در جریان بوده است، و مثلاً با قرار دادن مادر فریب داده شده ی آن زندانی چپ، که مادرش در مصاحبه تلویزیونی درخواست اعدامش را می کرد… یا حتی در دیگر آشنایان خودم نیز از این موارد وجود داشته است. صادق(حمید) بیرانوند که مسولین بخش اجتماعی(در پایگاه خراسانی) مجاهدین و بدلیل نداشتن هیچ احساس مسوولیتی برای حفظ جان افراد باعث دستگیری او شدند، و نهایتاً در قتل عام شصت و هفت در اوین به دار آویخته شد، تا رجوی یک نام بیشتر به کتاب پرافتخارش بیفزاید! صادق دو دایی داشت، یکی از آنها از نفرات تشکیلات مجاهدین در اندیمشک و دیگری عضو سپاه و دادستانی بود، و نه تنها در دستگیری منجر به اعدام برادرش ناصر(جمالی فرد) نقش فعال و مهمی داشت، بلکه حتی پس از فرار من، بدلیل دانستن آدرس خانه دانشجویی صادق و ... به همراه دادستانی تهران برای دستگیری مجددم به خانه صادق در نظام آباد جنوبی(روبروی باشگاه دیهیم) آمدند، که تنها بدلیل هوشیاری بالای همیشگی صادق و خروج بیست دقیقه ای قبل از آمدن آنها، موفق به دستگیری من نشدند، و پس از گروگانگیری صادق و برادرم که همسن و سال بودند، و انتقال آنها به اوین، حتی پس از اطمینان آنها در مورد خارج شدن من از ایران، کروبی رییس وقت بنیاد شهید در جلسه اش با حضور مرتضوی برای به اصطلاح پادرمیانی لُری برای آزاد کردن آنها از اوین، از مادرم نیز درخواست اجرای سناریوی تلویزیونی کرده بودند، که بدلیل هوشیاری مادر شجاعم و درگیری با آنها مورد ضرب و شتم در حضور کروبی قرار گرفته بود، و بدلیل همراهی یکی از ریش سفیدان آشنای کروبی با مادرم از دستگیری او صرفنظر کرده بودند، اما همانطور که آیدا امروز در مورد تهدیدات بازجویان خودش گفت، همین بلا را سر خانواده ما نیز آوردند…
این سیاست ضد بشری، در سالهای بعد نیز توسط ولایت فقیه مغلوب رجوی دقیقاً مانند ارتجاع غالب، در کمپ اشرف تاکنون نیز با افتخار و استناد به این شیوه های ضد انسانی از صدر اسلام و نهجالبلاغه و قرآن، همواره مورد استفاده بوده و هست!
نکته پایانی این است که امروز آیدا شاکرمی تنها ابعاد کوچکی از پشت پرده سناریوی حکومتی پس از قتل بیرحمانه نیکای قهرمان را در ارتباط با آتش به اختیار اطلاعاتی را بر ملا کرده و اعلام کرد، که در مورد تمامی موارد دیگر نیز روشنگری خواهد نمود… بنابراین اگر نیکا شاکرمی را به سرعت آزاد نکنند، این افشاگری ها می تواند تمامی کاخ عنکبوتی سناریوی اطلاعاتی قتل نیکا و پشت پرده های سیاست های سرکوب گرانه دو سال گذشته آنها را فرو بریزد، و واقعیت ها را در معرض داوری مردم ایران و جهان قرار دهد! حالا این گوی و این میدان!
موسی حاتمیان
شنبه پنجم آبان ۲۵۸۳ برابر با ۲۶ اکتبر ۲۰۲۴
منبع:پژواک ایران