کمدی تراژدی لوطی پاکباخته و نمایش های روحوضی انترهایش* آنچنان رقت انگیز شده است، که آدمی نمی داند، بر او و فرقه ی جن زدگان جزیره ی شیطان* اشرف هزار کهکشان بخندد یا بگرید، که با دیدن بیشرمی افسار گسیخته ی رجوی در پرده ی آخر دادگاه نوری بر علیه ایرج مصداقی، و دوستانش که در اطلاعیه ی مندرج در جبهه همبستگی با حکومت اسلامی ضد ملی، از «سیمین بخشایی اسکویی» و سعید بهبهانی و میهن تی وی، تا فرهاد مرادی و حمید اشتری و مختار شلالوند و مهناز قزللو و سیمین اسکویی و همنشین بهار، و امیر یغمایی و نازیلا طوبایی و .....»* را هدف حملات رذیلانهای قرار داده، و آنها و تمام منتقدان و جداشدگان را همچون خامنهای به انتقام سخت اسلامی نوین بشارت داده اند
نشان می دهد که وقتی یک رهبر اشتباهی!، دیوانه شده و افسار پاره می کند، چگونه می تواند بهترین های بجا مانده از آن قتل عام را به قتلگاه ببرد، و «وقتی زندگی وابسته به این است که انسان مجبور است، طوری عمل کند که گویی به دروغ باور دارد، دیگر مسئله بر سر حقیقت و دروغ نیست!»*، بلکه موضوع تبهکاری* و همدستی در جنایت است، که اکنون مصداق رهبری این فرقه ی تبهکار و مزدوران و همدستان آنهاست.
دو سال پس از دستگیری حمید نوری، که با طرح پیچیده ی چند وجهی ایرج مصداقی و دوستانش در خانهی مختار شلالوند کلید خورد، و توسط دادستانی شریف استکهلم، که اتفاقاً هر دو از زنان شجاع در این پروندهی دادخواهی بوده اند محقق گردید، همگان شاهد بودند که لوطی هفت خط فراری مجاهدین، مجبور شد موش و گربه بازی جمکرانی را کناری نهاده و دوباره زنده شود، و پس از سالها غیبت امام زمانی، مشغول پیام های فرافکنی گردید، و در تمامی روزهای این دو سال، طابق النعل بالنعل* با رئیسی و مقیسه و دیگر قتل عام کنندگان زندانیان سیاسی، و بر علیه دادگاه نوری، پروپاگاندای دروغ را با صرف هزینه ی بسیار، و خرید افراد مختلف پیش برد، و حالا در منتهای سوختگی شکست تمام عیار، در یک قدمی پیروزی درخشان جنبش دادخواهی، بار دیگر افسار پاره کرده است.
البته هدف قرار دادن سیمین اسکویی، در این پرده ی آخر تبهکاری رجوی را می توان از زوایای گوناگون مورد تأمل قرار داد، و اگر به عمق اندیشه ی متعفن انجمن حجتیه ای این رهبر دیوانه آشنایی داشته باشید، در خواهید یافت که بر خلاف شعبده ی انقلاب ایدئولوژیک و شورای رهبری پوشالی مسعود و مریم رجوی، که صفی از قاتلان و شکنجه گران آفریدند، تا چه حد در زن ستیزی، همپای ولایت غالب بوده و بنا به همین ماهیت اسلامی، در کنار قاتل مونای اهوازی نیز ایستاده و زن کشی را تبلیغ و دستور می دهد!، که البته ریشه در عشق و مدار جاذبه ی او نسبت به پیامبری دارد، که شخصاً دستور ترور و قتل عصماء ها* را از همان آغاز با همین اتهام سیمین ها و نازیلا ها برای منتقد بودن و روشنگری صادر کرده است، و پیش از این حکم غیابی در مورد سیمین و مهناز و نازیلا و…، بارها در قتل نسرین احمدی، مهری موسوی* و زنان بسیاری در کمپ های تشکیلات مجاهدین، این زن کشی(و نه تنها زن ستیزی) را مرتکب شده اند، و همچنانکه سیمین بهبهانی در باره ی همین سیمین ها سروده است
ای جملگی دشمن من جز حق چه گفتم به سخن
پاداش دشنام شما آهی به نفرين نزنم…
نوبت اقرار زن تا چار شد
حکم دین از رجم او ناچار شد
این گره را هم رجوی بازکرد
راز پنهان فاش در یک سایت کرد!
مؤمنان را رهبری می زد صلا
با رفیقان قدیمی همره و همساز شد!
این یکی بر بام شد آن بر درخت
سنگ و نیرو محض دین ایثار شد
کم کمک در دستها نیرو نماند
شوق اندک خستگی بسیار شد
زن هنوزش نیمه جانی مانده بود
اژه ای همچون رئیسی با رجوی هارشد
تخته سیمانی فراز آورد و سخت
بر سرش کوبید و ختم کار شد
گفتم از امداد غیبی دان که دین
با زمان همرنگ و همرفتار شد
عصر سیمان است و عصرسنگ نیست
این چنین همبستگی یک سایت شد!
با چنین همدستی این جانیان
سنگسار القصه سیمانسار شد.*
اکنون در حالیکه پوتین بار دیگر کشورهای سوئد و فنلاند را پس از اوکراین تهدید به اشغال کرده است،
در حالیکه همین دیشب(بنظر نگارنده) بدستور پوتین، در یک اقدام تروریستی، سپاه قدس اربیل کردستان را هدف موشک های پیاپی قرار داده است،
در حالیکه زنان زندانی سیاسی تحت فشار قرار گرفته، و حکومت اسلامی با سرکوب آشکار تلاش دارد تا فریاد دادخواهی مادران و زنان میهنمان را قطع کند،
در حالیکه دیپلمات تروریست های سفارتی رسماً به میدان آمده و حتی در دادگاه استکهلم به عربده کشی و تهدیدات مشابه نسبت به زنان و دادخواهان مبادرت می کنند، و…
نبایستی همزمانی این حملهی ضد انسانی رجوی و باند تبهکارش را اتفاقی قلمداد کرد، و به دلیل اینکه این پروپاگاندای دروغ رجوی و قلم به مزدانش به منظور زمینه سازی عملیات تروریستی بر علیه اعضای جنبش دادخواهی صورت می گیرد، تا تروریسم و حذف فیزیکی حاکم بر کمپ اشرف را به سوئد و کشورهای دمکراتیک نیز گسترش دهند، به سیمین اسکویی و کودک سربازان اشرف و دیگر اعضای جنبش دادخواهی که از طرف این فرقه ی تبهکار بارها مورد این تهدیدات واقع شده اند، پیشنهاد میکنم که رسماً از سایت های مربوطه در دادگاه استکهلم و محل سکونت خودشان شکایت رسمی بعمل آورند، تا مسولین سازمان مجاهدین و مقامات شورای خارج کشوری آنها مجبور به پاسخگویی بشوند، و این چماقداران تروریستی همدستان آخوندهای جنایتکار از کشورهای دمکراتیک جارو شده و بفهمند که ارزشها و حقوق دمکراتیک شهروندی، با زندان جزیرهی شیطان اشرف هزار کهکشان بسیار متفاوت است!، زیرا
چون زخمِ سیاه و زشت و چرکین
بر کشور ما نشسته آخوند
بدنام بکرده این وطن را
با آل عبای شومِش آخوند
گرملت ما ز جا نخیزد
کشور به فناست دستِ آخوند
باید که گرفت و کرد دربند
این زوج پلید و میرِ آخوند!*
زیرا آخوند ها سیاه زخم چهل و سه ساله، و رجوی دمل سیاه بختک فرو افتاده بر تن رنجور ملت و جنبش دادخواهی هستند، که بایستی برای نجات مردم و میهنمان جراحی شوند!.
بنابراین، به نیروهای موسوم به چپ و گرایشات مختلف دیگری که در میانه بازی دو ساله سکوت اختیار کرده اند، نیز یادآوری می کنم، که شما ممکن است هنوز اندر خم کوچه های چهار دهه پیش مباحث تئوریک مشغول مجادله باشید، که پوتین، استالین دیگری هست یا نیست، و یا هو جین تائو، مائو زدونگ دیگری هست یا نیست…و اگر چه «همیشه برای بُزدلی فلسفهای هست!»* ، اما هیچکس نمیتواند از «مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری»* بگریزد!.
بی تردید این تقارن خجسته در پیشواز نوروز و بهاران، و جشن شادی این پیروزی درخشان، فال نیکی، از سالی که نکوست از بهارش پیداست!، به امید پیروزی جنبش دادخواهی، و سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران ضد ایران و ایرانی در سال نو،
نوروزتان پیروز.
موسی حاتمیان
یکشنبه ۲۲ اسفند / mars13,2022
پاورقی:
*اشاره به انتری که لوطیش مرده بود! از صادق چوبک.
*جن زدگان، رمانی از فئودور داستایوفسکی و روایت شيطانی که در قد و قامت رهبران انقلابی، در جلد چوپاني رفته و او را ديوانه كرده بود، ولی نهایتاً از چوپان خارج شده و به جان گله می افتد!، و گله شتابان بطرف پرتگاه می دوند، و در پرتاب شدن از آن پرتگاه هلاک و نابود می شوند، حکایتی از رهبرانی انقلابی از استالین تا رجوی، که وقتی با دیوانگی همراه شود، تهدید آنها بسیار ضریب می خورد!
*جزیره شیطان، نام زندان نهایی در رمان پاپیون نوشته ی هانری شاریر است، که زندانیان در آنجا ظاهراً آزاد، اما بایستی تا مرگ در آنجا زندگی کنند، و فیلم معروف پاپیون بر اساس آن ساخته شده که به فرانسوی Papillon نام دارد، و اشاره ایست به کمپ اشرف مجاهدین در آلبانی.
*اسامی ذکر شده، به نقل از اطلاعیه ی مذکور مجاهدین چ، منتشر شده در سایت جبهه همبستگی ملی که لینک آن آورده شده است.
*دروغ در سیاست، از هانا آرنت
*از برتولت برشت در کتابِ زندگی گالیله: آن که حقیقت را نمیداند نادان است، آن که حقیقت را میداند ولی انکار میکند تبهکار است!
*طابق النعل بالنعل . [ ب ِ قُن ْ ن َ ل ِ بِن ْ ن َ ] (ع ق مرکب / جمله ٔ فعلیه ) به معنی مطابق کننده ٔ کفش بر کفش . یعنی قدم نهنده بر قدم پیشروندگان(بفتح باء موحدة و فتح قاف و ضم ّ لام در کلمه ٔ نعل اول ) به معنی آنکه مطابق آمد کفش با کفش . و به این معنی در جائی استعمال کنند که این چیز با آن چیز مطابق آید. فرهنگ دهخدا
*عصماء دختر مروان زنی شاعر و یهودی هم عصر پیامبر اسلام و ساکن مدینه بود. وی در اشعارش سخنان محمد و قرآن را هجو میکرد، وی همچنین در اشعارش آشکارا از قبایلی که به اسلام گرویده بودند انتقاد میکرد، و محمد دربارهٔ وی در نزد اصحابش گفت: «آیا کسی نیست که انتقام مرا از دختر مروان بگیرد؟» پس فردی به نام عمیر بن عدی از قبیله طي که کم بینا بود مأمور کشتن عصماء گردید، وی شبانه به خانهٔ عصماء رفت، عصماء خوابیده بود و فرزندش را در آغوش گرفته بود، عمیر فرزند را از سینهٔ عصماء دور کرد و عصماء را کشت، وی فردای آن روز نزد محمد رفت و خبر کشتن عصماء را به او داد، محمد نیز پس از شنیدن آن گفت: «ای عمیر، الله و رسولش را یاری کردی»!…از سیره ابن هشام، جلد ۲.
*نسرین احمدی، مهری موسوی و…از جمله زنانی هستند که به دستور مستقیم مسعود و مریم رجوی در کمپ های سازمان مجاهدین در عراق به قتل رسیده اند.
*شعر سنگسار از سیمین بهبهانی با اندکی تغییر
*شعر از ایرج میرزا با اندکی تغییر
*"همیشه برای بُزدلی فلسفهای هست." از آلبر کامو در یادداشتها
*مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری اثر هانا آرنت
منبع:پژواک ایران