نوروز پیروزی برآمده از دادگاه حمید نوری
موسی حاتمیان
ز کوی یار میآید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی
ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است
که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی*
راستی راستی دو قدم مانده به نوروز و بهار، و این سال هم به سرعت باد رفت از پی پار،
بهار امسال پنداری همی خوشتر ز پار آید
ازین خوشترشود فردا که پیروزی شکار آید*
سالی که گذشت، هم سال خوبی بود، و هم سالی بد، و بد، ز بد بدتر بود، خوبیش مربوط به روند پیروزمندانه ی دادگاه استکهلم از سوی جنبش دادخواهی، و بدیش نیز در ارتباط با همین دادگاه، و از سوی همدستان آبرو باخته و یاری دهندگان به نوری و وکلایش، که با عناوین مختلف وکیل، طنزنویس، زندانی و تحلیل گر سیاسی، متخصص حقوقی، مدافع پرولتری کارگران و زنان و مردان و مدعیان شهیدان و خلاصه هر چه بی ایمان و با ایمان، در صف دشمنان مردم ایران، و در کنار اشغالگران حاکم بر میهنمان ایستاده و از بد، بدتر بودند، و هر سالی که می گذرد، در دیدن روند کهنه شدن و فرسودگی و دگردیسی شخصیتی و سازمانی ایشان
هنوز به یاد خونه همه دلامون خونه
هرگز باورنداشتیم دنیا این جور بمونه
سال سال این چند سال
امسال پارسال پیرار سال
هر سال میگیم دریغ از پارسال!*
البته به مدعیان این نوروز پیروزی، و تمامی رفقا و دوستان دیروزی، و حتی یاران نگران امروزی از سرانجام این پرونده و دادگاه حمید نوری، تنها می توان از قول حافظ گفت
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
من نگویم که کنون با که نشین و چه بنوش
که تو خود دانی اگر زیرک و عاقل باشی
چنگ در پرده همین میدهدت پند ولی
وعظت آن گاه کند سود که قابل باشی
در چمن هر ورقی دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی
گر چه راهیست پر از بیم ز ما تا بر دوست
رفتن آسان بود ار واقف منزل باشی
اما برای پاسخ به اینکه چرا نوروز امسال را نیز بایستی از منظر پیروزی دادگاه استکهلم نگریست؟، می توان کمی از رویدادهای سالی که گذشت، و پیش از آنرا را یادآوری کنیم.
در چهل و سه سال پس از آن بهمن سیاهی که همه با هم!، از شاهی و فدایی، تا مجاهد و ملی مذهبی و…در یک خودکشی دسته جمعی آنچنان بر مردم و میهنمان آوار کردیم، که هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتنِ خود برنخاسته بود، تا
شهوانیترینِ بوسهها را به شرمی چنان مبدل کند
که جاندارِ غارنشین(خمینی) از آن سود جوید*....
حکومت اسلامی قتل عامی که از پشت بام مدرسه علوی و کردستان و خوزستان آغاز شد، و با قتل عام زندانیان سیاسی، هولوکاست منحصر بفردی را بنام خدا، قرآن، خمینی به ثبت رساند، و پس از شکست تمام عیار دهه ی شصت و نمادش در زندان، توانستند آنرا در سطح جامعه تسری و به کشتار روشنفکران و قتل های زنجیره ای متصل کنند و…، نفس مردم از این شکست های سنگین پیاپی بریده و بی هیچ چشم انداز پیروزی
زندگي سرد و سيه چون سنگ
روزگار ننگ
غيرت اندر بندهاي بندگي پيچان
عشق در بيماري دلمردگي بيجان
فصل ها فصل زمستان بود
ترس بود و بالهاي مرگ
كس نمي جنبيد چون بر شاخه برگ از برگ
سنگر آزادگان خاموش
خيمه گاه دشمنان پر جوش
آسمان اشك ها پر بار
گر مرو آزادگان دربند
روسپي نامردمان در کار
راه ها چشم انتظار كارواني با صداي زنگ
بر نمي شد گر ز بام خانه ی مختار، آن دودي
کز چراغ ایرج و یار حمیدش را پيامي مان نمي آورد
ما چه مي كرديم در كولاك دل آشفته دمسرد ؟*
پس از این شکست ها، و تمامی ادعاهای مدعیان فراری رهبری!، نهایتاً برای اولین بار و با طرح پیچیده ی چند وجهی ایرج مصداقی، که به کمک حمید اشتری در خانه ی مختار شلالوند، خبر دستگیری حمید نوری در ایران و جهان، چون باد پیروزی چنان چرخید، که دشمن با تمام دوستانش هم بخود لرزید!.
بله دقیقاً به همین دلیل، و بر خلاف پروپاگاندای دروغ تلاش برای مستندسازی جعلی تاریخ شفاهی جنبش دادخواهی، که بدستور رجوی تبهکار، پس از انتقال دادگاه استکهلم به آلبانی برای استماع شهادت زندانیان ابدی در قلعه ی انورخوجه ای تیرانا، با سرنای پیروزی از سر گشادش، فیل در غار اصحاب کهف، بیاد غار حرای محبوب دو ولایت غالب و مغلوب افتاده، و شرمگینانه تا مدتی تاریخ برگزاری جلسات دادگاه استکهلم را با مبدأ تاریخ دادگاه آلبانی می نوشتند، و پس از تمامی لشکرکشی های عاشورایی به استکهلم، برای به صلابه کشیدن ایرج مصداقی و دوستانش به نیابت از حکومت اسلامی آدمکشان، و همراهی سینه چاکان توابان چپ و راست شناسنامه دار زندان، و مدعیان چپ کشی و جارو کردن نئونازیسم در اوکراین!... جایگاه این نوروز پیروزی برآمده از دادگاه حمید نوری بیشتر روشن می گردد، که چرا تمامی دوستداران مادران خاوران و آبان، و دلدادگان نوروز پیروزی مردم و میهنمان، بایستی به کوری چشم دشمنان، در جشن ماه می استکهلم شرکت کنیم
به جشنی رو که از دامن غبار غم بیفشانی
به گلزار می و بلبل غزل گفتن بیاموزی
چو امکان خلود ای دل در این فیروزه ایوان نیست
مجال عیش فرصت دان به فیروزی و بهروزی
طریق کام بخشی چیست ترک کام خود کردن
کلاه سروری آن است کز این ترک بردوزی
جنابش پارسایان راست محراب دل و دیده
جبینش صبح خیزان راست روز فتح و فیروزی*
و هر چه لباس زیبا دارید، برای این جشن شادی بپوشید، و هر چه شراب دارید بیاورید، و
مبارک باد آن جامه که اندر جشن پوشیدش؛
گوارا باد آن باده که اندر فتح نوشیدش.
شما را باده و جامه
گوارا و مبارک باد!*
خجسته بهاران و این نوروز پیروزی را به مادران خاوران و آبان، به بچههای قتل عام و آن رفقا و زنده یاران، و تمامی شما اعضای خانواده بزرگ جنبش دادخواهی مردم میهنمان صمیمانه تبریک می گویم، و به امید پیروزی های بیشتر در سال نو، و تحقق بهاران آزادی و برابری پایدار، با قیامی سراسری تا سرنگونی حکومت اسلامی اشغالگران ضد ایران و ایرانی، و محاکمه ی تمامی قاتلان فرزندان ایرانزمین، و جنایتکاران بر علیه بشریت در سال نو.
موسی حاتمیان
آدینه ۲۷ اسفند/ Mars18,2022
پاورقی:
*از حافظ
* از فرخی با تغییر اندکی
*ترانه ای از زنده یاد هایده
*از شاملو
*از شعر آرش با کمی تغییر
*از حافظ با کمی تغییر
*از شعر آرش با کمی تغییر
منبع:پژواک ایران