رفراندوم, پرهیز از خشونت و حق دفاع
موسی حاتمیان
از 11 فوریه 2018 برابر با 22 بهمن و پس از اطلاعیه 15 شخصیت حقوقی, سیاسی و..., برای فراخوان رفراندومی تحت نظارت سازمان ملل جهت تعیین یک حکومت سکولار..., بسیاری از کنشگران سیاسی(حقوق دانان, تحلیل گران سیاسی و...) در رابطه با این موضوع, و بخصوص همزمانی این ابتکار از طرف روحانی شیاد و ..., اظهار نظر و روشنگری نموده اند. منجمله آقای ایرج شکری در مقاله رفراندم روحانی، خر داغ کردن است، جز براندازی راهی نیست
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-90702.html
من نیز در همان شب و تنها بدلیل حضور افرادی مانند آقای ملکی, خانم نرگس محمدی(فعال مدافع حقوق بشر و حامی مادران خاوران که از داخل اوین امضاء کرده بود), خانم نسرین ستوده(وکیل مدافع دختران میدان انقلاب و زندانیان سیاسی), و چند تن دیگر از امضاء کنندگان, در مقاله ای از این ابتکار حمایت کردم:
http://www.pezhvakeiran.com/maghaleh-90698.html
اما پس از آن با توضیحات تحلیل گران سیاسی که در رابطه با موضوعات مهم روز روشنگری نموده و می کنند, منجمله:
مصاحبه آقای حشمت رئیسی با تلویزیون میهن تی وی: از ماجرای جنجالی رفراندوم ومحسن چریک تا حمله به دراویش بروایت حشمت رئیسی
https:// رفراندوم, پرهیز از خشونت و حق دفاع
مصاحبه آقای ایرج مصداقی با میهن تی که در خلال آن در مورد سابقه محسن مخملباف نیز روشنگری کرده است:
https://www.youtube.com/watch?time_continue=2&v=PJ5mramSpTI
من متوجه بی دقتی خودم, و بی توجهی به اسامی دیگر امضاء کنندگان این بیاینه رفراندوم(منجمله محسن مخلمباف) شده بودم, که البته ضمن انتقاد از خود, و بی هیچ عذر تقصیری, به میزانی آنرا ناشی از در غار بودن می دیدم, زیرا مانند اصحاب کهف, بعلت دسترسی نداشتن به اینترنت و ...وقتی که از خواب بیدار شده و بیرون آمده بودند, آنقدر زمان گذشته بود, که حتی سکه رایج را نمی دانستند...
اما دیروز وقتی که در فیسبوک آقای اصلانی این مطلب و موضع گیری خانم نسرین ستوده را دیدم: صدور بيانيه اي از جانب جناب دكتر حاج نور علي تابنده! قطب دراويش گنابادي و تسليت به خانواده هاي سپاه و بسيج و نيروي انتظامي موجب شد نسرين خانم ستوده صدور بيانيه حاج دكتر نورعلي خان را خوبشتنداري تحسين برانگيز خوانده و أن را نماد عدم خشونت بنامد
https://www.facebook.com/mehdi.aslani.14/posts/1942396999123254
واقعیت این است که بیانیه آقای نور علی یا موضع گیری دیگر دراویش برایم تعجب آور نبود, اگر چه این مواضع پس از کشته شدن سه تن از دراویش بدست جنایتکاران حاکم قابل تامل و تاسف برانگیز بود, اما دیدن این موضع گیری خانم نسرین ستوده بعنوان یک وکیل مدافع زندانیان سیاسی و ...برایم بسیار تعجب برانگیز بود!
اطلاعیه دکتر تابنده و موضع گیری خانم نسرین ستوده
اولین سوالی که خانم نسرین ستوده بعنوان یک وکیل باید پاسخ بدهند, این است که مرز پرهیز از خشونت و حق دفاع از جان خود در نزد شما بعنوان یک وکیل مسلط به مفاد قوانین حقوق بشر و...کدامست؟
خانم نسرین ستوده گوئی از تمامی وقایع همین تهاجم تمام عیار نیروهای امنیتی و لباس شخصی ها به دراویش بی اطلاع بوده و هستند, اما آیا ایشان از نظرات دیگر همکاران خودشان مانند آقای لاهیجی نیز بی اطلاع هستند, که صریحا در مصاحبه پس از این تهاجم به دراویش گفت: ...اگر سوال این است که آیا قربانیان تهاجم, حق دفاع دارند یا نه؟ به عقیده من دارند و به مراتب هم دارند..., آقای لاهیجی در همان مصاحبه ادامه می دهد: در تمام دنیا نیروهای انتظامی باید با یونیفرم مخصوص حرکت کنند. وقتی در جمهوری اسلامی نیروهای لباس شخصی به جان مردم تجاوز میکنند، مسلم است که نه فقط حق است، بلکه وظیفه هر کسی است که از جان خودش دفاع کند!.
پس بایستی به خانم ستوده یادآوری کرد, که این ها نظرات من نوعی!, یا آدمی بی اطلاع از حقوق نیست, بلکه از جانب یکی از همکاران مسلط شما در حقوق است, که به حق دفاع از خود تصریح و تاکید دارد!. البته من و هر کسی که در خارج از ایران است, به محدودیت های واقعی ایشان و دیگرانی که در زیر برق سرنیزه و سرکوب آخوندهای جنایتکار هستند, واقفیم!, اما این نمی تواند عذر بدتر از گناه, در توجیه جنایات آشکار دیکتاتوری حاکم و بر علیه ابتدائی ترین حقوق مسلم مردم ما در دفاع از خود باشد!.
خانم ستوده خود بسیار بهتر از من و ما می داند, که دراویش نه مسلح بودند, نه معتقد به خشونت بوده و هستند, و رهبران فکری آنها, مانند آقای نوری بصراحت می گوید که ما هیچوقت دشمن نظام نبوده و نیستیم(مصاحبه آقای نوری با تلویزیون صدای آمریکا), https://youtu.be/kcjdD1B7zf8
آقای نوری در همین مصاحبه می گوید که بیش از 2000 نفر در خیابان پاسداران دستگیر شده اند, که همه از دراویش نیستند, و ظاهرا از مردمی هستند که به یاری دراویش آمده بودند!..., یعنی همان مردمی که بر خلاف نظر آقای نوری دشمن نظام هستند و خواهان سرنگونی تمامیت دیکتاتوری اسلامی حاکم می باشند!, اما خانم ستوده نمی گوید که پس به کدام گناه و به چه جرمی سه تن از همین دراویش کشته شده اند؟, و بسیاری نیز در تهاجم وحشیانه مجروح و به بیمارستان روانه گشته اند؟
لذا بعنوان کسی که البته حقوقدان نیستم, اما مانند تمام ایرانیان از حقوق خود مطلع هستیم, بایستی به خانم ستوده و تمامی کسانی که جوانان قیام را تنها به پرهیز از خشونت نصحیت و دستور می دهند, یادآوری کنم که, مطابق ماده شش میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی, تمامی اقدامات سرکوبگرانه حاکمیت دیکتاتوری اسلامی, نقض ابتدائی ترین حقوق انسانی بوده و نمی توان بدلیل حضور در داخل کشور, مرز بین مردم و جنایتکاران حاکم را در هم آمیخت!.
البته من نیز تصریح می کنم که حامی خشونت نبوده و نیستم, اما ایشان و تمامی همفکران یا هم نظران وی, وقتی که در همین چند روز اخیر بسیاری از دختران میدان انقلاب از سوی نیروهای امنیتی رژیم بشدت مورد تهاجم قرار گرفته و بعضا مجروح هم شده اند, وقتی که کوچکترین تجمع و تظاهرات مسالمت آمیز مردم, مورد هجوم گله های هار لباس شخصی و چماقداران مسلح قرار می گیرد, وقتی که پاسخ هر شعار گلوله است, وقتی که مادران داغدار زندانیان اخیر برای پیگیری سرنوشت فرزندانشان مورد هتاکی, تهاجم و خشونت در برابر زندانها قرار دارند, وقتی مادران خاوران در مسالمت آمیزترین مطالبه عمومی مردم نیز با خشونت مواجه شده و به زندان منتقل می شوند, وقتی که حتی در زندان تحت تسلط خودشان زندانیان را خودکشی می کنند, وقتی دختران و زنان بی دفاع زندانی مانند آتنا و گلرخ و ...مورد تهاجم قرار می دهند و با خشونت به قرچک منتقل می کنند, وووو
شما بعنوان یک حقوق دان, و یک وکیل مدافع یا مدعی حقوق زندانیان سیاسی و دختران انقلاب و..., لطفا توضیح بدهید که بنظر شما مرز بین پرهیز از خشونت, و حق دفاع مسلم جوانان قیام در برابر این حاکمیت وحشی ضد ایران و ایرانی در کجاست؟
به خانم ستوده و کسانی که نسخه رفراندوم را برای پرهیز از خشونت و گذار مسالمت آمیز به یک حکومت سکولار مد نظر دارند, سخن مارک تواین را یادآوری می کنم: آنجا که آزادی نیست, اگر رای دادن چیزی را تغییر می داد, اجازه نمی دادند که رای بدهید!..., و همانطور که به اشارتی نیز گفتم, با فهم محدودیت های افرادی که در داخل کشور اظهار نظر یا موضع گیری می کنند, و ضمن قدردانی از تمام اقداماتی که همسو با قیام سراسری و برای نجات زندانیان سیاسی کرده و می کنند, اما همچنانکه نظرات تحلیل گران سیاسی میهنمان را در بالا مشاهده کرده اید, همچنانکه آخرین جنایات رژیم دیکتاتوری در تظاهرات مسالمت آمیز دراویش نیز بروشنی به همه نشان داد, وووو, دلبستن به صبح رویائی خداحافظی مسالمت آمیز با قدرت, آنهم از جانب آخوندهائی که برای حفظ آن از هیچ جنایتی فروگذار نکرده اند و تمام مرزها را در نوردیده اند, یک تصور البته رمانتیک است و مانعی در طوفان ذهن نیست!, اما جائی در واقعیت روی زمین ندارد!, آنهم زمینی که در کف خیابانهایش 4 دهه است, یک مبارزه تمام عیار بین جوانان و تمام اقشار میهن با دیکتاتوری حاکم برای تعیین تکلیف حق انتخاب مردم در جریان بوده و هست...!, و جنایتکاران حاکم ضد ایران و ایرانی در طول حکومتشان بخوبی, به روشنی و بی هیچ ابهامی به همه شیر فهم کرده اند که اهل این شوخی ها نیستند...
پس تمام کسانی که 4 دهه حاکمیت دیکتاتوری اسلامی را با گوشت و پوست حس کرده اند, و تمام جوانان قیام نسل های بعدی که اکنون صحنه گردانان اصلی تمام تظاهرات و تجمات اعتراضی هستند, به روشنی, با صراحت و بی آنکه هیچ تردیدی برای هیچ ناظر داخلی و بین المللی باقی بگذارند, با بلندترین فریاد گفته و می گویند, مرگ بر خامنه ای, مرگ بر روحانی, اسلام را پله کرده اند ملتو ذله کردند, استقلال آزادی جمهوری ایرانی و..., یعنی نه به تمامیت دیکتاتوری اسلامی حاکم, یعنی نه به هر اسلام سیاسی و غیر سیاسی(البته با احترام به عقاید شخصی هر شهروند ایرانی), یعنی هیچ راهی بجز سرنگونی تمامیت حاکمیت ولایت جنایتکاران باقی نمانده و نیست!, باقیمانده این راه طی ناشده را نیز همین جوانان قیام و دختران میدان انقلاب به سرانجام خواهند رساند!, و آن روز دور نیست.
موسا حاتمیان
شنبه 5 اسفند 1396
منبع:پژواک ایران