حاکم یا محکوم، کدامیک زور گیر است؟
فیروز نجومی
زورگیری، کنشی ست جنایتکار انه که در دوران حکومت اسلامی و یا نظم و انضباط اجتماعی ناشی از شمشیر و شریعت، رشد تصاعدی داشته است و با انتشار ویدیوی زورگیری هم اکنون به اوج خود رسیده است. بگذریم که زورگیری های جنسی بویژه در میان گروه مردان و جوانان، طبق گزارش های رسمی به رفتاری فراگیر تبدیل شده است. البته سیاست حکومت دین همیشه انکار واقعیت بوده و هست. بوی گند اخلاق و ارزش های شریعت، هرگز به مشام آیت الله ها و حجت الاسلامها نمیرسد. در حالیکه احساس همگان آن است که حکومت دین در حال غرق شدن است در لجنزار فساد و تباهی. اما پاک دینان، فرمانروایان بر جامعه، میپندارند که راه بهشت را برای فرمانبران خود هموار ساخته اند و عنقریب بدانجا میرسند. به نظم حجاب و جدایی جنسیت ها بعنوان یک اصل شرعی مباهات میکنند چه باک اگر لواط سراسر جامعه را فرا گیرد، رفتاری که بر طبق روایات و احادیث، یکی از نشانه های فرا رسیدن آخر زمان و ظهور امام عج است.
اما ویدیوی زورگیری که در ماه آذر در رسانه های اینترنتی توجه بسیاری را بخود جلب نمود، مشت فریبکارانه نظام ولایت را گشود و وادار ساخت که به وجود زورگیری اعتراف کند، اما با بی میلی و نه به مثابه پدیده ای فرا گیر بلکه یکه و انحصاری. چرا که نظام بطور روزانه کسانی را که "قاچاقچی، " "ارازل و اوباش " و یا "اشرار " در ملا عام بدار مجازات میآویزد، که رفتارهای جنایتکارانه را از تکرار باز دارد. حال آنکه نمایش روزانه چنین خشم و خشونتی نه تنها تاثیری در کاهش رفتارهای تبهکار انه در جامعه نداشته است، بلکه شواهد حاکی از آن است که بر رشد کمی و کیفی آن افزوده است. چه اگر نیک بنگری، در یابی که کنش جنایتکار انه زورگیری از درون حکومت دین زائیده شده است و به بلوغ و کمال رسیده است، برغم همه سخت گیری ها، بگیر و ببند ها و مبارزه پایان ناپذیر برای بر قراری حجاب و جدا نگاهداشتن جنسیت ها از یکدیگر. رفتار جنایتکارانه زورگیری، رفتاری وارداتی نیست بلکه برآیند حکومت شریعت است. بی جهت نیست که نشانه های ظهور همه جا هویدا گشته و پایان انتظار فرا رسیده است.
اگرچه فرماندهان نیروهای انتظامی، فرا گیری و گوناگونی رفتارهای جنایتکار انه را ناشی از وجود شبکه های ماهواره ای میدانند- بخشی از حمله به دیش های ماهواره ای از زمین و آسمان، تحت جلوگیری رفتارهای جنایتکارانه صورت میگیرد. این البته در حالی ست که خود نماد رفتار و کنش تبهکارانه است و منشا نا امنی، وقتی نیروهای انتظامی به حریم خصوصی مردم شبیخون زده ه و به ویران ساختن آنتن های ماهواره ای دست میزنند، اگر زورگیری، رفتاری همراه با خشم و خشونت، نیست چه میتواند باشد؟ رفتاری برای بر قراری امنیت؟ ادعایی برخاسته از ابلهی. مردم زورگیری را از شبکه های ماهواره ای نمی آموز اند، چون بهترین آموزگاران زورگیری، گشت های ارشادی، نیروهای انتظامی، بسیجیان، ماموران امر به معروف اند. با این وجود، حکومت شریعت مقدس اسلامی، سخت کوشش میکند که نشان دهد که در جامعه ی اسلامی چیزی بنام زور گیری وجود ندارد و نظم و انضباط شریعت اسلامی اجازه ی بوجود آمدن زمینه ی مساعدی برای رشد و نمو رفتار تبهکارانه را نمیدهد. تنبیه و مجازات بویژه اجرای سریع و قاطع اشد مجازات، ریشه ی رفتار جنایتکارانه را میسوزاند. حال آنکه اعدام های پی در پی کسانی که فاقد هویت و شناسنامه و پرونده ی جنایی هستند و بدرستی معلوم نیست تحت چه قواعد و مقرارتی محاکمه و محکوم شده اند، در واقع بمنظور جلوگیری از تکرار و بازدارنده رفتارهای تبهکارانه نیست، بلکه وسیله ای است برای انکار رفتار غیر اخلاقی و غیر انسانی در یک جامعه ای که قرار است الگوی یک جامعه اخلاقی و انسانی، باشد جامعه ی اسلامی، تنها جامعه ای که انسان میتواند به کمال برسد. در چنین جامعه ای- مدینه فاضله ولایت، هر اعدامی پوششی ست بر حقیقت. که این طناب شریعت است که گردن محکوم را می فشرد و جان را از وجود انسانی دیگر خارج میکند. اعدام دو جوان زور گیر با سرعت و قاطعیتی بی سابقه نیز کوششی ست واهی در پنهان داشتن این حقیقت که زورگیر ان در دامن نظام ولایت پرورش یافته و به شباب و بلوغ رسیده اند. چه اگر محاکمه ای صورت میگرفت و حق دفاع به متهمین داده میشد، مردم متوجه میشدند که این حاکم است که زور گیر است و محکومین، زورگیری را در جامعه ای آموخته اند که بزرگترین معضل آن بدحجابی و جدایی جنسیت ها از یکدیگرند، آراستن ظاهر است و پنهان ساختن باطن.
آیت الله صادق لاریجانی، رئیس قوه قضاییه در باره حادثه زورگیری، میگوید:
" "وقوع این جنایات و انتشار فیلم آن موجب ناامنی است و هرچند در تمام دنیا این وقایع و حوادث وجود دارد، اما چنین اتفاقاتی در کشور اسلامی ما تکاندهنده است و نیروی انتظامی باید دور جدید برخورد با اشرار را آغاز کند."
از دهان آیت الله های مقدس جز "حقیقت " چیز دیگری بیرون نیاید: زور گیری، عمل جنایتکارانه ای ست که در کشور های دیگر رواج دارد. که این یک حادثه ای بود ه است یکه و منحصر بخود نه یک پدیده ی فرا گیر. تا کنون اتفاق نیفتاده است و پس از این هم اتفاق نخواهد افتاد. سرها که بر فراز دار رفتند، چنین رفتاری دیگر تکرار نشود، رفتاری که در جامعه مقدس اسلامی، آنقدر غریب و غیر منتظره است که امری ست "تکان دهنده " برای امت اسلامی. انتشار فیلم زورگیری است که امنیت کشور را بخطر می اندازد. چرا که به جوانان زور گیری میآموزد. به همین دلیل برای حفظ امنیت باید هزینه ی آن را چنان بالا برد که دیگر کسی مرتکب این عمل شنیع نشود و مشت فریبکارانه ی رژیم دین را در اینترنت باز نکند. در نتیجه هرچه مجازات سریعتر و قاطع تر، احتمال تکرار رفتار جنایتکارنه و پرده برداری از آن در رسانه های اینترنتی کمتر.
در نتیجه اگر بپذیریم این واقعیت کلی را که زورگیری کنشی ست ناشی از قدرت و تحمیل اراده است با ابزار خشونت بر دیگری تا اطاعت کند و کند آنچه را که قمه دار گوید، همچنانکه همگان ناظر آن در ویدیوی زورگیری با چشمان خود مشاهده میکنند، آنگاه در خواهیم یافت که شباهتی بسیار وجود دارد بین رفتار جنایتکارانه زور گیر ان خیابانی و رفتار رژیم دین. که نزدیک به چهار دهه است که حکومت آیت الله ها و حجت الاسلامها برهبری ولایت، با شمشیر شریعت مردم را زور گیر کرده اند. یعنی که اراده خود را با بکار گیری شمشیر شریعت بر جامعه تحمیل نموده اند. نظام ولایت، در واقع دیر زمانی ست که شمشیر شریعت را بر گردن ملت نهاده است و ثروت و دار و ندار او را مورد چپاول گری و غارت قرار داده است. آیا میتوان غارتی از این عظیم تر یافت؟ حجاب اجباری و یا جدایی جنسیت ها، ممنوعیت تفریحات و سرگرمی ها لذت بر آور، حمله به آنتن های ماهواره ای، اجرای حد شرعی با زخمین ساختن تن و خوار ساختن آدمی و نهایتا اعدام خود، آیا رفتاری جنایتکارانه از نوع زور گیری نیست؟ همچنانکه اشاره شد، حکومت شریعت در واقع آموزگار زورگیری ست چون اسلام، دین کیفر دهی ست، دین تنبه و مجازات، دین انتقام ستانی، دین فرومایه گانی ست که از انسان نیرومند و مستقل کینه بدل میگیرند و در اعماق وجود خود، می پرورانند، از نوع همان کینه ای که پیامبر اسلام از قریشیان در دل گرفته بود و سرانجام توانست در بدر از آنان انتقام گرفته، آنها را زور گیر نموده و اموال شان را به غارت ببرد. یعنی که اگر خواسته باشیم قدری عمیق تر پدیده ی زورگیری را ریشه یابی کنیم، مشاهده میکنیم که رفتاری ست کاملا اسلامی و سازگار با قوانین شریعت، رفتاری که اگر چه در ذات ما نهاده شده است به ندرت در جامعه شاهی بوقوع می پیوست. اما رسید دین به قدرت و آغاز زورگیری با شمشیر شریعت، شرایط مساعدی را برای رشد بی سابقه ی رفتار تبهکارانه بوجود آورد.
همچنانکه در ویدیو مشاهده میشود، زورگیری کنشی ست که از قدرت بر میخیزد و با تحمیل اراده، از جمله غارتگری همراه است. اگر در ویدیو، زور گیران قمه دار، پشیزی بیش به غارت نبردند، حکومت ولایت که تمامی ابزار قهر و قدرت و خشونت را در انحصار خود دارد، از جمله شمشیر شریعت، دست به غارت های بزرگ میزند، ارزش پول ملی را پائین میکشد. از دستمزد کار و رنج ملت یک شبه 50% به سرقت میبرد. ملتی که زور گیر شده است، نمیتواند حتی ناله اعتراض بر آورد. چه شمشیر شریعت آماده است که بر گردنش فرود آید. سیر صعودی نرخ ارز و طلا و غارتگری های میلیارد تومنی و تمرکز ثروت های هنگفت در دست آیت الله ها و حجت الاسلام ها اگر زور گیری، رفتار جنایتکارنه نیست، چیست؟ زور گیری ای که مردم در ویدیو شاهد آن اند. بدون تردید کنشی ست انزجار آمیز اما خود ناشی از نهادینه شدن رفتارهای جنایتکارانه در فرهنگ و اخلاق شریعت اسلامی ست. مردم شاهد کنش کسانی بودند و هستند که در دامن شریعت اسلامی پرورش یافته اند. آنها خود محکومی بیش نبودند، فرو مایه ی ضعیفی که به تقلید از زور گیران حاکم، همانان که روزانه سری را بر دار مجازات میآویزند، دست به غارتگری زده بودند.
اعدام زور گیران پس از محاکمه متهمین در دادگاهی های مخفی، در واقع، دفاع از پدیده ی زورگیری و تداوم بخشیدن به آن است. چرا که زور گیری کنشی است انتقام جویانه، کنشی از سر بغض و کینه و از سر ضعف و ناتوانی. فرا گیر شدن پدیده زورگیری را باید از تبعات بر قراری نظم و انضباط شریعت، افزایش اعدام و خشم و خشونتی که نیروهای امنیت خود به معرض نمایش میگذارند، دانست. عادی شدن تنبیه و مجازات، خشم و خشونت، بیانگر رفتاری ست انتقام جویانه، رفتاری که از بغض و کینه بر خیزد نسبت به نا فرمانی، از سر ضعف و فرومایه گی. ضعفا آنهایی هستند که دست به کشتار میزنند، میگیرند و میبرند و میزنند، یعنی که زورگیری میکنند و دست به خون ریزی میزنند که بگویند ما نیرومند و مستقل و پاک و منزه هستیم. که هیچ شیطانی نمیتواند دامن کبریایی اخلاق اسلامی، کین خواهی و انتقام ستانی را لکه دار نماید. آری انتقام ستانی در فرهنگ اسلامی به آن درجه از شدت رسیده است، که خشم و خشونت بر خاسته از احساس خیانت، به چاقو زنی، به انتقام ستانی در ملا عام میانجامد. حکومت اسلامی، می پندارد که با اعدام زور گیران، میتوانند کنش زورگیری را کنشی غریبه و بیگانه در شریعت اسلامی، شناسایی نماید. چه خیال باطلی؟
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
fmonjem@gmail.com
منبع:پژواک ایران