کشتار جمعی در زندانها بجرم «ارتداد»
فیروز نجومی
نه اتهام مقاومت در برابر قدرت!
رونمایی فایل صوتی گفتگوی آیت الله منتظری با چهار تن از مقامات بلند پایه دستگاه قضائی و امنیتی، آقای حسینعلی نیری (حاکم شرع وقت)، مرتضی اشراقی (دادستان وقت)، ابراهیم رئیسی (معاون وقت دادستان) و مصطفی پورمحمدی (نماینده وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین)، در فضای مجازی، نه تنها پرده از جنایاتی بر میدارد که بدست پاک و مطهر فقها و علما، آیت الله ها، حجت الاسلام ها وطلاب حوزه های علمیه صورت گرفته است بلکه ماهیت فرمانروایی و فرمانبری حکومت اسلامی را بمعرض نمایش میگذارد.
مسلم است که این فایل صوتی نمیتواند همه حقایق را آشکار سازد. اما، خاطر باید آسوده داشت که اگر تردیدی در جنایتکار بودن اسلام و اسلامیست ها، آیت الله ها و حجت الاسلام های برخاسته از حوزه های علمیه وجود داشته است، از دل و جان میزداید، حتی برغم گفتمان آیت الله منتظری که نسخه ای از اسلام را ارائه میدهد که در امتداد قرنهای طولانی خشونت زدایی گردیده است و از آن لاشه ای بی جان بیش به جای نمانده است. آیا تنها بودن آیت الله منتظری در سراسر حوزه های علمیه در اعتراض به صدور فرمان امام خمینی مبنی بر اعدام زندانیان سیاسی بجرم "ارتداد" و "محارب " اتهاماتی اساسا دینی، دال بر اسلامی بری از اصالت نمیکند. امروز داعشی ها هستند که بر روی دست آیت الله های مقدس برخاسته و اسلام "اصیل،" اسلام ناب محمدی را بچالش میکشد. چرا که اسلام باصل خود باز گشته و شمشیر و شریعت بار دیگر بهم پیوسته اند. از این واقعیت است که همه تیره بختی ها و سیه روزی ها، مردم ایران و منطقه بر میخیزد، نیز جنگ و خونریزی، تخریب و ویرانی و سرگردانی و آوارگی.
حال معلوم میشود زندانیان سیاسی تنها مرتک یکی جرم سیاسی که جزای آن تحمل زندان با مدتی معین و مشخص، نشده اند. همه زندانیان در هرکجای دنیا انتظار دارند که با گذراندن دوران تعریف شده در زندان، آزادی خود را باز پس بگیرند. آما، این قاعده در حکومتی که دینی و یا اسلامی ست مصداق ندارد. مهم نیست که زندانیان در چه دادگاهی محکوم گردیده اند. هم جرم و هم کیفر آنها تغییر پذیر است، اما بفرمان، فرمانروا، فرمانی که نهایی ست و ماورایی. آری، زندانیان سیاسی بحکم امام خمینی به "ارتداد" محکوم شده بودند.
تابستان 67، امام مقدس، امام خمینی بفکر جبران "خطاهایی" میافتاد که در سال 1358 از آن یاد کرده بود، درنگ در قلع و قمع و تارو مار ساختن نیروهای مخالف و هرآنچه "برخلاف مسیر اسلام" بطور قاطع و انقلابی. از این خطا، از نرمخویی که نشان داده بوده است، حضرت امام سخت افسوس خورده بود. پس از گذشت ده سال و کشتار و خونریزی، هنوز هزاران تن از مخالفان در زندانهای کشور دوران محکومیت خود را بسر میبردند. این زندانیان سیاسی بودند که توان و تحمل امام مقدس را بسر برده بودند. امام، هراس از آن داشت که این جهان را بگذارد و مخالفین بار دیگر پرچم مقاومت را در برابر حکومت الله بر افرازند. او بفکر ازمیان بردن خطری افتاده بود که اقتدارش را در نزدیک به ده سال پیش از این بچالش کشیده بود. در مرداد ماه 67، امام مقدس فرمان اعدام زندانیان سیاسی را بجرم "ارتداد" و "محاربه " صادر نموده و یک گروه سه نفره متشکل از قاضی شرع، دادستان و نماینده وزارت اطلاعات مامور ساخت که زندانیانی که بر "سر موضع نفاق" پافشاری میکنند اعدام کنند. وی در انتها میافزاید:
رحم بر محاربین سادهاندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظاماسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا میباشد.
گروه چهار نفره ایکه با آیت الله منتظری دیدار میکنند، همه از برگزیدگان امام خمینی بودند که فرمان امام را هرچه سریعتر و بطور انقلابی و اسلامی به مرحله اجرا در آورند. آنها بر خلاف تصور برخی بفرمان آیت الله منتظری احضار نشده بودند. همگان در توافق اند که آیت الله منتظری از اقتدار لازم برای احضار چنان مقامهای بلند پایه ای برخوردار نبوده است. حاکم شرع و دادستان و معاونش و نماینده وزارت اطلاعات در زندان اوین، بخدمت آقای منتظری رسیده بودند که که او را قانع کنند که در اجرای فرمان امام، اعدام زندانیان با صبر و بصیرت و دقت بسیار عمل میکنند. که اگر آنها این ماموریت را نمی پذیرفتند، کشتار بسیار وسیعتری صورت میگرفت، بویژه در شهر تهران. که آنها برای جلوگیری از "افراط " و تند رویها باین ماموریت تن داده اند. بهمین دلیل آماری دروغین تحویل آیت الله منتظری میدهند که از اعدام زنان و نو جوانان زیر 18 سال و تک فرزند خانواده و یا دو نفر از یک خانواده، خود داری کرده اند. همچنین وقتی که اجماع گروهی نبوده است، جانب احتیاط را گرفته اعدام را متوقف ساخته اند. و به یک زندانی حتی سه بار فرصت داده اند که چیزی بنویسد تا آنها بتوانند برای او کاری کنند بلکه او را از مرگ نجات دهند. نزدیک به پایان فایل صوتی است که یکی از آن چهار نفر از منتظری "اجازه" میخواهد که کشتار 200 نفر باقیمانده را ادامه داده تا دیگر کار به پایان برسد که در پاسخ آیت الله منتظری میگوید "من بیک ( به اعدام یک تن) نفر هم راضی نیستم" در مقابل گروه چهار نفره سعی میکنند خود را دلسوز زندانیان نشان داده وکوشش بسیار داردند که تعداد کمتری از زندانیان را از دم تیغ بگذرانند.
آنچه حائز اهمیت است آن است که توطئه جنایاتی که از آن در فایل صوتی سخن میرود بوسیله یک گروه مافیایی و یا گاگستری طراحی نمیشود بلکه بدست کسانی معماری شده است که خود را پیامران این دوران میدانند که برای "هدایت " بشر بسوی راه "مستقیم،" آمده اند. که آنها که دستشان را بخون بهترین فرزنان این جامعه آلوده اند، خود را از تبار امامان می پندارند و آموزگاران اخلاق و تقوا، زهد و پرهیزکاری و نیز مظهر دین و آئین اسلام. البته که نه اسلامی که آقای منتظری از آن سخن میگوید بلکه اسلام "ناب محمدی،" اسلامی که دین فرمانروایی و فرمانبری ست، دین خشونت است و انتقام ستانی. اعضای گروه اعدام در تهران و شهرستان ها همگان از فرمانبرانند و وقتی از مراتب قدرت و ثروت برخوردار میشوند و به فردوس راه خواهئد یافت که همانطور که امام اشاره نمود با " با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب" نمایند.
ترسم که ساده انگاری باشد اگر فایل صوتی را افشادی یک جنایت بی سابقه بدانیم. در فایل صوتی، ما شاهد گفتمان دین هستیم در مقابل گفتمان دین و قدرت، دینی که لبه تیز و برنده اش، محتوای خشونتبار و انتقام ستانه اش در امتداد صد ها سال تحلیل رفته و مهر و عطوفت بانسان را جانشین آن گردیده است. یعنی دینی که آیت الله منتظری از آن سخن میگوید. او از لشگر کشیها و گردن زدنها و قتل عام قبایل یهودی بدست پیامبر اسلام، چیزی بخاطر ندارد اما برای نرمسازی گروه اعدام به مهر و عطوفتی که رسول الله با دشمنان خود رفتار مینماید، اشاره میکند.
واقعیت آن است که حکومت اسلامی، مخالف را بر نمی تابده است و هنوز هم. وجود مخالف نشانی ست بر وجود نافرمانی، سرپیچی، شرک و کفر. امام خمینی نه در پاسخ به هجوم مجاهدین بکشور بلکه در تبعیت از متن قرآن، کتاب مقدس الله، و رسالت پیامبر اسلام به گروه های اعدام سفارش میکند که تردید بخود راه ندهند و سعی کنند "اشداء علی الکفار باشند." اسلام آقای منتظری خشونت و قدرت را از ساختار خود بیرون رانده است، در حالیکه اسلام خمینی، دین قهر است و قدرت و هیچ نحواهد و نجوید مگر تسلیم و اطاعت و فرمانبری. بی جهت نیست که امام مقدس فرمان اعدام زندانیانی را صادر کرده بود که بر "سر موضع" خود اصرار ورزند. تاوان ایستادگی بر سر موضع اشد مجازات یعنی مرگ بود و هیچ چیز دیگر. اما، حتی نفی و طرد موضع نیز جان زندانی را نجات نمیداد. چه بسا اگر زندایی بو برده بود که تاوان سر موضع بودن مرگ است، میتوانست برای نجات جان، گروه اعدام را قانع کند که حتی آماده است در د دفاع از کشور اسلامی با آغوش باز به میدان مین گذاری شده نیز گام مینهد.
اما معضل آنجاست که در نظامی که اساسا بر اصل فرمانروایی و فرمانبری بر قرار گردیده است، مرز بندی های بین ظاهر و باطن، دروغ و حقیقت، فریب و صداقت، زهد و ریاکاری، آزادی و بیعاری، خود مختاری و بندگی و یا ایستادگی بر سر موضع و فرمانبری در هم ریخته میشوند. چرا که محور الله است نه انسان. از سیاست پیشه و قدرتمدار میتوانی انتظار دروغ، فریب و ریا داشته باشی و دستان پاک شان را آلوده به کثافات ببینی. اما در این دوران، دیندار حرفه ای، آنکه عمر خود را صرف شناخت خداوند یکتا ویگانه، الله میکند، سیاستمدار و قدرتمدار شده است. دروغ را از زبان کسانی میشنوی که مظهر دین هستند و بر فراز منبرخطبه، بر زهد و تقوا ارزش نهاده اند. ثروت و قدرت را انباشته در دست کسانی مشاهده میکنیم که حرص و طمع، مادی گرایی و افزون خواهی را محکوم نموده و زاییده جوامع سرمایه داری، جوامعی که از راه خدا انحراف یافته، فریب شیطان را خورده، میپندارند.
قتل عامی که در زندانها در 67 بوقوع پیوست، راه را برای تداوم وعادی نمودن اعدام بعنوان یکی از واقعیتها زندگی اجتماعی، هموار ساخته است. امروز مثل هر روز دیگری چه ساده حکومت اسلامی میتوانند بیست نفر از جوانان هموطن کرد را بدار مجازات بیاویزند. آری، خونخواران حوزه ای خاطر آسوده دارند که در حکومت اسلامی، آب از آب تکان نخواهد خورد. اگرچه حکومت اسلامی از درون ویران است.
فیروز نجومی
Firoz Nodjomi
منبع:پژواک ایران