دادگاه حمید نوری، شهادت دروغ و زیر پا گذاشتن شرف و وجدان
حنیف حیدرنژاد
حنیف حیدرنژاد- دادگاه حمید نوری در استکهلم در روز سه شنبه 7 دسامبر 2021 جلسه 49 خود را به شنیدن شهادت محمد خدابنده لوئی اختصاص داد. او از جانبهدربردگان اعدامهای تابستان 1367 و از هواداران سازمان مجاهدین است.
در شروع جلسه، قاضی با یادآوری اینکه او "شاهد" است، از او خواست تا تحت سوگند در مورد آنچه به موضوع دادگاه مرتبط است شهادت دهد. سوگند به این ترتیب از سوی محمد خدابنده لوئی تکرار شد: "من محمد خدابنده لوئی قول می دهم، قسم میخورم، به شرف و وجدانم، که من تمام واقعیت را خواهم گفت، مطلبی کتمان نخواهم کرد، اضافه یا عوض نخواهم کرد." پس از ادای سوگند، قاضی یک بار دیگر تاکید کرد که" بدانید که عملا با این سوگند موظف به راست گوئی مطلق هستید."
محمد خدابنده لوئی در بخشی از صحبت های خود در تلاش برای بی اعتبار کردن ایرح مصداقی، شاکی اولیه و مبتکر دستگیری حمید نوری، مصداقی را متهم کرد که در گفتارهای تلویزیونی اش در "میهن تی وی"، او و بسیاری دیگر از زندانیان سیاسی سابق مجاهدین که در آلبانی هستند را به دلیل اینکه برای ادای شهات در دادگاه بر ضد حمید نوری اقدام نمی کنند، مورد فحاشی قرار داده است. او اضافه کرد مصداقی با رژیم ایران همکاری می کند. خدابنده لوئی اضافه کرد زمانی که او از سازمان مجاهدین در عراق جدا شده بود در تماسی که ایرج مصداقی با او داشته، به او گفته که برای تهیه پاسپورت ایرانی و جهت خروج از عراق، به سفارت رژیم ایران در بغداد مراجعه کند.
پرسش های هدفمند وکیل سازمان مجاهدین خلق
جلسه قبل از ظهر به پرسش های دادستان اختصاص داشت. بعد از ظهر و در بخش پایانی جلسه، نوبت به وکیل محمد خدابنده لوئی رسید تا از او سوال کند. کِنت لوئیس وکیل او، وکالت شاهدین و شاکیان وابسته به سازمان مجاهدین در این دادگاه را به عهده داشته و هزینه او تماما از سوی همین سازمان پرداخت می شود.
اولین سوال وکیل محمد خدابنده لوئی از او این بود: "حمید نوری در صحبت هائی که قبلا در این دادگاه کرده، گفته که شما و چند نفر دیگر که در این دادگاه شرکت کرده و شهادت می دهید، به این خاطر است که مورد تهدید و اهانت قرار گرفته اید و به همین خاطر است که اینجا شهادت می دهید. در این مورد چه می گوئید؟" (فایل صوتی جلسه دادگاه، دقیقه 04:42:00)
محمد خدابنده لوئی پاسخ می دهد: "من این استدلال را رد میکنم و چند دلیل دارم که این حرف بسیار غلطی است. اول اینکه من خودم ویدیوی مصداقی را به اداره پلیس تحویل دادم و گفتم این شخص به من و دوستانم و به مجاهدین آلبانی فحاشی و اهانت کرده و مدعی شده که ما به دستور مجاهدین حاضر نیستیم در این دادگاه شرکت کنیم. در حالی که گفتم نصرالله مرندی به عنوان هوادار مجاهدین خلق جزو اولین کسانی بود که شکایتش را ثبت کرده و من و تمام دوستانی که میشناسم که هوادار مجاهدین هستیم از طریق عفو بینالملل و سازمان عدالت برای ایران پیگیر این بودیم که در دادگاه به عنوان شاکی و شاهد حضور داشته باشیم. من فکر کنم منطق پشت این فحاشی به من و دوستانم و مجاهدین خلق این بود که مصداقی قصد داشت که ما در واکنش به آن فحاشی در این دادگاه شرکت نکنیم. من سال ۲۰۱۱ در بغداد بودم، در آنجا سفارت ایران و ماموران وزارت اطلاعات ایران فعالانه دنبال شکار اعضای مجاهدین بودند، آن زمان مصداقی به من توصیه کرد به سفارت ایران بروم، بگویم توبه کردهام و بریده ام و از آنها درخواست پاسپورت بکنم. به همین دلیل من و بیش از ۱۶۰۰ زندانی سیاسی بیانیهای امضا کردیم و کارها و رفتار مصداقی را محکوم کردیم."
کمی بعدتر وکیل حمید نوری سوال های خود از محمد خدابنده لوئی را شروع می کند. (فایل صوتی جلسه دادگاه، دقیقه 06:33:00) او می گوید در باره حرفهای ایرج مصداقی در میهن تی وی سوالاتی دارد و اضافه می کند: "ایرج مصداقی سوم ماه جولای این سخنان را در میهن تیوی گفته است: «شیخ محمد مقیسه که ناصریان است، حمید نوری و داوود لشکری و پاسدارها محمد خدابندهلویی را در یک برنامه ورزشی کتک زدند و یک چشماش را از دست داد، ولی وقتی با مسعود رجوی ارتباط دارید به تفاله تبدیل میشوید و امروز آن کسی که بیناییاش را از دست داده جرات نمیکند شهادت دهد و با سایر خائنین سعی میکنند تا نگهبان این (منظور حمید نوری که نگهبان خدابندهلو بوده) آدم بتواند قسر در برود. ایرج در ادامه میگوید وظیفه هر کسی است در افشای این آدمها بکوشد. ایرج در مورد دسیسهای که در جریان است صحبت میکند و میگوید بعدا این دسیسهها را بر ملا میکند.» سوالم از شما این است آیا صحبتهای مصداقی را شنیدید؟ این را هم شنیده بودی؟"
محمد خدابندهلوئی: "بله همانطور که گفتم صحبتهای سراسر نفرت مصداقی در مورد من و دوستانم را شنیدم. به خاطر نقشی که من و دوستانم در ارتباط با افشای مصداقی و ارتباطاتی که با رژیم ایران دارد این حرفها را میزند. همانطور که گفتم من و ۱۶۰۰ زندانی سیاسی در مورد او تومار امضا کردیم و افشایش کردیم. اما سعی میکند با این صحبتهایش مانع از ورود ما به این پرونده شود تا خودش را تنها دادخواه زندانیان قتل عام شده نشان بدهد و به هدفهای سوءسیاسی خودش علیه اعدام شده های مجاهد ادامه بدهد." (متن نوشتاری در سایت رادیو زمانه)
ایرج مصداقی، در گفتگوئی با میهن تی وی در همان شب پایان دادگاه، در پاسخ به اتهامات محمد خدابنده لوئی می گوید، که خدابنده لوئی دروغ می گوید. مصداقی با اشاره به ایمیل های رد و بدل شده بین او و محمد خدابنده لوئی زمانی که او از مجاهدین در عراق جدا شده بود، به تلاش های خودش و بنیاد برومند برای خارج کردن محمد خدابنده لوئی از عراق اشاره کرده و حتی یک مورد کمک مالی به خدابنده لوئی، زمانی که او در ترکیه بود را یادآوری می کند. (گفتگوی ایرج مصداقی با میهن تی وی، دقیقه 7:30 تا 13:00)
همچنین سیامک نادری، یکی از زندانیان سیاسی سابق و از شاهدین دادگاه حمید نوری که پس از آزادی از زندان به سازمان مجاهدین در عراق پیوسته و بعد از 26 سال از آنها در آلبانی جدا شده، یاد آوری می کند که محمد خدابنده لوئی دروغ می گوید. نادری در صفحه فیسبوک خود در مورد خدابنده لوئی می نویسد: او "در سال ۲۰۰۹ از قرارگاه اشرف و تشکیلات رجوی فرار کرد و به نزد پلیس دولت شیعی عراقِ تحت حمایت رژیم جمهوری اسلامی رفت. مسعود رجوی بعد از فرار، او را خائن نامید که خود را به خامنه ای فروخت. ... خدا بنده لوئی به دروغ گفته«هنگامیکه من در عراق بودم سفارت رژیم و عوامل وزارت اطلاعات به دنبال شکار بودند، همانوقت مزدور نفوذی ایرج مصداقی با من تماس گرفت و گفت خودت را به سفارت ایران در عراق معرفی کن.»"
تناقض های استدلالی محمد خدابنده لوئی
- اگر آنگونه که خدابنده لوئی می گوید، هدف ایرج مصداقی از "فحاشی" به او و دیگر زندانیان سیاسی سابق وابسته به مجاهدین این بوده که از ورود آنها به جریان پرونده حمید نوری جلوگیری کند، در این صورت این پرسش مطرح می شود: آیا منطقی تر نمی بود، اگر مصداقی اصلا به او و دیگر زندانیان وابسته به مجاهدین اشاره نمی کرد؟ آیا منطقی تر نیست اگر مصداقی به آنها فحاشی و اهانت کرده باشد، همین موضوع دلیل خوبی خواهد بود که آن افراد در مقابله با مصداقی هم که شده اتفاقا به پرونده حمید نوری ورود کنند؟ استدلال محمد خدابنده لوئی یک تناقض آشکار در درون خود دارد.
- نکته دیگر آنکه خدابنده لوئی و دیگر وابستگان مجاهدین که در کشورهای دمکراتیک زندگی می کنند بخوبی می دانند که دستگاه قضائی در سوئد مستقل بوده و کسی نمی تواند، مانع از ورود آنها به این پرونده شود. مگر مصداقی کیست و چه قدرتی دارد که بتواند در مقابل دستگاه قضائی سوئد از ورود آنها به پرونده جلوگیری کند؟ آنهم در برابر سازمان مجاهدین که پیوسته تاکید می کند به بهترین وکلای بین المللی دسترسی داشته و هزینه آنها را به راحتی می تواند تامین کند.
- نکته دیگر آنکه مصداقی در همان روز اولِ بازپرسیِ مقدماتی در نزد پلیس و پیش از آنکه دستگیری حمید نوری علنی شود، خودش اسامی بسیاری از اعضا و وابستگان مجاهدین که زندانیان سیاسی سابق بوده و حمید نوری(عباسی) را می شناسند، به عنوان شاهد به پلیس و دادستان داده بود. حال چرا باید او در یک برنامه تلویزیونی علنی با انگیزه اینکه از ورود این افراد به پرونده جلوگیری کند، به آنها فحاشی کند؟ مهمتر آنکه، وقتی پرونده ای در اختیار دادستان قرار دارد، این دادستان است که برای دعوت از افراد به عنوان شاهد تصمیم گرفته و اقدام می کند، بنابراین از زمانی که پرونده در اختیار دادستان قرار گرفته، دیگر مصداقی بر روی پرونده نمی توانسته اِعمال نفوذ کند.
- محمد خدابنده لوئی استدلال می کند، برخلاف مصداقی که ادعا می کند به دلیل فشار سازمان مجاهدین، او و دیگر وابستگان به مجاهدین از ورود به پرونده خودداری کرده بودند، او -خدابنده لوئی- و دیگران، از طریق سازمان عفو بین الملل و سازمان عدالت برای ایران آمادگی خودشان را برای ورود به پرونده حمید نوری اعلام کرده بودند. اینجا چند پرسش مطرح می شود: در حالی که دادستانی و پلیس سوئد برای ثبت شکایت یا نام افراد به عنوان شاکی و شاهد مسئول بوده اند، چرا آنها مستقیم به دادستانی سوئد تماس نگرفته اند؟ اسناد اینکه آنها از این سازمان ها درخواست کرده اند تا اعلام آمادگی آنها به عنوان شاکی و شاهد را به اطلاع دادستان یا پلیس سوئد برسانند کجاست و تاریخ آن چه زمانی بوده است؟ اصلا تاریخ زمانی که آنها به عنوان شاهد و شاکی در پرونده ثبت شده اند چه زمانی می باشد، قبل از صحبت های مورد نظر مصداقی در میهن تی وی بوده است، یا بعد از آن؟
- سازمان مجاهدین در اطلاعیه ای به نام "کمیسیون امنیت و ضد تروریسم شورای ملی مقامت" که چند هفته پس از دستگیری حمید نوری صادر شد، دستگیری حمید نوری(عباسی) را "جنگ گرگها و «شو» اطلاعات آخوندها برای سفیدسازی برگهای سوخته [ایرج مصداقی]علیه جایگزین دمکراتیک" دانسته و اعلام کرده بود "خلع ید از ایادی رژیم در پرونده حمید نوری لازمهٔ هر گونه رسیدگی جدی قضایی و عاری از زد و بند است."
از همان ابتدای دستگیری حمید نوری(عباسی)، سیاست علنی سازمان مجاهدین سنگ اندازی در مسیر شکل گیری و برپائی دادگاه برای او بوده است. این مخالفت ریشه در ضدیت با ایرج مصداقی دارد. این ضدیت تا آنجا ریشه دار است که سازمان مجاهدین حاضر است بخاطر آن دادخواهی را به حاشیه براند یا با آن مقابله کند. بنابراین براساس مواضع علنی سازمان مجاهدین، آنها برای آنکه از همان آغاز، دستگیری حمید نوری را یک "شو" دستگاه اطلاعاتی رژیم می خواندند، از ورود به پرونده خودداری کردند. حال سازمان مجاهدین و اعضا و وابستگان آن، از جمله محمد خدابنده لوئی باید پاسخ دهند: چرا در یک "شو" دستگاه اطلاعاتی رژیم، یعنی دادگاه حمید نوری شرکت کرده اند؟ از چه زمانی نظرشان در مورد اینکه دستگیری حمید نوری و دادگاه او دیگر یک "شو" وزارت اطلاعات نیست، تغییر کرد و چرا؟ اسنادی که آنها برای اولین بار با پلیس و دادستانی سوئد تماس گرفته و شاهدین و شاکیان خود را معرفی کرده اند را انتشار دهند تا معلوم شود از چه تاریخی آنها به پرونده ورود کرده اند. آیا ثبت نام آنها به عنوان شاکی یا شاهد نزد دادستانی سوئد قبل از گفته های مورد نظر ایرج مصداقی در میهن تی وی بوده است یا بعد از آن؟
شهادت دروغ و زیر پا گذاشتن شرف و وجدان
محمد خدابنده لوئی در دادگاه و در مقابل قاضی به "شرف و وجدان" سوگند یاد کرد تا "راستگوئی" پیشه کرده و چیزی را "اضافه یا عوض" نکند.
پرسش این است: آیا منافع سازمانی و ایدئولوژیک بالاتر از حقیقت و دادخواهی است؟ آیا می توان بخاطر وفاداری به یک سازمان و تشکیلات سیاسی- ایدئولوژیک و رهبری آن سوگند در مقابل دادگاه و قسم به "شرف و وجدان" را به راحتی زیر پا گذاشت و فقط از سرِ ضدیت با ایرج مصداقی به او اتهام زد که "در زمانی که در عراق بودم، او به من گفت به سفارت رژیم برو و پاسپورت خود را تهیه کن."
امیدوارم ایرج مصداقی ایمیل های رد و بدل شده با محمد خدابنده لوئی، زمانی که او در عراق و ترکیه بود را منتشر کند. اگرچه به لحاظ اخلاقی و حقوقی انتشار چنین مکاتبات شخصی مجاز نبوده، اما به باور من وقتی خدابنده لوئی چنین ادعائی را مطرح کرده و حیثیت و اعتبار ایرج مصداقی را در یک دادگاه که جلسه آن بطور زنده پخش می شود مورد اتهام قرار می دهد، در چنین حالتی ایرج مصداقی از چنین تعهد اخلاقی معاف بوده و می تواند بخش هائی از ایمیل های خدابنده لوئی با خودش را منتشر کند.
اشتراک منافع و همسوئی رجوی با حمید نوری
حمید نوری و رجوی و سازمان تحت رهبری او در چند نکته در پرونده حمید نوری با هم همسوئی داشته و در راستای منافع مشترک، عملا با هم همکاری کرده یا به اصطلاح به همدیگر "پاس" می دهند. در جلسه شهادت محمد خدابنده لوئی، بعد از پایان پرسش های کِنت لوئیس که وکیل شاکیان و شاهدین سازمان مجاهدین است، وکیل حمید نوری در ادمه پرسش های کِنت لوئیس موضوع ایرج مصداقی و گفته های او در میهن تی وی را ادامه داد. براستی این حد از همکاری علنی بین تیم حقوقی رجوی و حمید نوری تهوع آور و مشمئر کننده است.
مقابله با دادخواهی بخاطر ضدیت های شخصی
سازمان مجاهدین به دلایل مختلف با ایرج مصداقی ضدیت دارد. اگرچه شاهدین و شاکیان وابسته به این سازمان می توانستند و می توانند در دادگاه حمید نوری به خوبی در جهت محکومیت حمید نوری شهادت دهند، اما به دلیل آنکه رهبری مجاهدین ضدیتش با ایرج مصداقی را بالاتر از دادخواهی و منافع ملی می داند، به راحتی یک فرصت تاریخی در یک دادگاه بین المللی را بازیچه اهداف شخصی خودش کرده است. سیاستی که نتیجه آن مستقیم به نفع حمید نوری و رژیم اسلامی حاکم بر ایران بوده و سرخوردگی مردم و خشم خانواده دادخواهان را به دنبال خواهد داشت.
هدف سازمان مجاهدین در تلاش برای بی اعتبار کردن ایرج مصداقی
سازمان مجاهدین تلاش می کند تا از طریق شهادت های دروغ اعضا و وابستگانش به اعتبار ایرج مصداقی به عنوان شاکی اول در پرونده حمید نوری(عباسی) آسیب برساند. هدف آن است تا با ایجاد تردید در اعتبار شاکی اولیه، صحت و اعتبار شهادت های او نیز مورد تردید قرار گرفته و حتی انگیزه اولیه شاکی اولیه در به دام انداختن حمید نوری مورد تردید قرار بگیرد. اینکه آیا این سیاست واقعا می تواند بر روی قاضی تاثیر بگذارد مشخص نیست. همچنین اینکه روند قضائی در سوئد در ارتباط با ایجاد تردید یا ایجاد تردیدهای مکرر در مورد یک شاکی یا شاهد چه می باشد، برای نویسنده مشخص نیست. اما اگر همه اینها بر روند قضائی تاثیر گذار نباشد، هدف حداقلی که رجوی و سازمان تحت رهبری او دنبال می کنند استفاده از تریبون علنی دادگاه برای حمله به ایرج مصداقی برای اتهام زدن و بی اعتبار کردن او در مقابل افکار عمومی است. حاصل عملی حاشیه سازی های سازمان مجاهدین کم کردن تمرکز دادخواهان بر روی دادگاه حمید نوری است. بحث و گفتگوهای بین مردم یا در رسانه های اجتماعی در این مورد و نیز همین نوشته و زمانی که صرف تحقیق و تنظیم آن شده است، گواهی بر این مدعاست.
سازمان مجاهدین "خائن" به مردم و دادخواهی
حزب توده ایران در فرهنگ سیاسی ایران اغلب با پیشوند "خائن" شناخته شده می باشد. سازمان مجاهدین خلق علاوه بر خیانت به مردم ایران در همکاری با رژیم صدام حسین در ارتباط با عملیات های اطلاعاتی و امنیتی که در آن مردم ایران مورد هدف قرار گرفتند (استخبارات صدام و بمباران مَحَلّه گیشا)، بخاطر تلاش در مقابله با دادخواهی و سنگ اندازی در جریان پرونده حمید نوری در دادگاه استکهلم، به منافع ملی و به جنبش دادخواهی مردم ایران خیانت می کند. از اینرو به باور من سازمان مجاهدین خلق در ردیف حزب توده، شایسته صفت "خائن" می باشد. "خائن" به مردم و منافع ملی و "خائن" به جنبش دادخواهی مردم ایران.
منبع:پژواک ایران