حماس صبح دوشنبه ۲۱ مهرماه ۱۴۰۴ اسامی۲۰ گروگان زنده را که قرار بود در این روز و همزمان با اجرای مرحله نخست آتشبسِ طرح صلح ترامپ آزاد شوند، منتشر کرد و آنها را در دو نوبت و در دو گروه هفت و سیزده نفره به صلیب سرخ تحویل داد. قرار است پیکر ۲۸ گروگان جانباخته نیز در روزهای آینده به اسرائیل بازگردانده شود. به گزارش تایمز اسرائیل، اسرائیل میگوید ۲۰۰۰ زندانی فلسطینی را به عنوان بخشی از معامله گروگانگیری آزاد کرده است. این زندانیان شامل ۲۵۰ محکوم تروریستی هستند که یک یا چند حبس ابد را میگذرانند، و همچنین ۱۷۱۸ زندانی غزه که در طول جنگ دستگیر شدهاند.
به گزارش رسانهها دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا، با حضور در پارلمان اسرائیل برای سخنرانی، دفتر یادبود این نهاد را امضا کرد و آغاز طرح صلح پیشنهادی خود برای غزه را با عبارت «آغاز دورهای جدید» توصیف کرد. او اشاره کرد که دوشنبه روز بزرگی است و حماس نیز طبق تعهد خلع سلاح
خواهد شد.
در شرم الشیخ مصر ترامپ بطور مشترک با السیسی رئیس جمهور مصر میزبان اجلاس فوقالعادهای شد که رؤسای برخی از کشورهای مهم در منطقه و جهان در آن شرکت کردند. آنها با حضور خود میخواهند طرح ۲۰ مادهای ترامپ را تضمین کرده و بر روی مکانیسمهای نظارتی و اجرائی مرتبط با آن توافق کنند.
آیا جنگ غزه تمام شده است؟
هنوز زود است که از پایان کامل جنگ سخن گفت. میتوان از توقف موقت کشتار و آوارگی مردم غزه صحبت کرد، اما اگر آنگونه که در طرح صلح ترامپ آمده حماس سلاحهای خود را تحویل ندهد و داوطلبانه غزه را ترک نکند، احتمال از سر گرفتن جنگ وجود دارد. همچنین باید تاکید کرد رهبران و فرماندهان حماس که برای دستگاههای امنیتی اسرائیل شناخته شدهاند، همچنان هدف مشروع باقی میمانند و دیر یا زود از میان برداشته خواهند شد.
درسها و پیامدهای هفتم اکتبر
اگرچه کشتار هفتم اکتبر و به دنبال آن جنگ خونین غزه درسهای بیشماری دارد، اما میتوان بر چند مورد آن، به ویژه آنچه آن را به جمهوری اسلامی مرتبط میکند، چنین اشاره کرد:
تروریسم وحشی حماس
۷ اکتبر نشان داد که تروریسمِ اسلامگرا تا کجا وحشی و خطرناک است. آنها نه تنها به زن و کودک و سالمند یهودی- اسرائیلی و افراد غیرمسلح رحم نمیکنند، بلکه حاضرند برای اهدافِ شومِ خود ساکنینِ غزه را سپر دفاعی خود کرده و با پنهان شدن پشت آنها یا مخفی شدن در اماکنی مانند بیمارستان و مدرسه، شهروندان عادی فلسطینی را نیز به کشتن بدهند.
نقش جمهوری اسلامی
۷ اکتبر نشان داد حماس با حمایت و هدایت جمهوری اسلامی بود که کشتارِ یهودیان را اجرا کرد. حماس و جهاد اسلامی تنها با حمایت مالی، تسلیحاتی و آموزشهای نظامی از سوی جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که توانستند این کشتار را عملی کنند. خامنهای با «بوسه زدن بر پیشانی و بازوی» تروریستهای حماس، به خوبی نشان داد که تا کجا پشت این کشتار جنایتکارانه بوده است.
موافقت حماس با طرح صلح ترامپ، حتی اگر در عمل به همه مواد آن پایبند نباشد، شکست بزرگ استراتژیک برای جمهوری اسلامی است. «جبهه مقاومت» علی خامنهای طی دو سال به جبهه تسلیم و درماندگی تبدیل شد؛ حماس تسلیم را پذیرفت و باید خاک غزه را ترک کند، باید سلاحهایش را زمین بگذارد و از هرگونه مشارکت در آینده غزه نیز کنار گذاشته شده است.
هفتم اکتبر شروع پایان آنچیزی شد که جمهوری اسلامی آن را «عمق استراتژیک» مینامید: حزبالله بخش عمدهای از فرماندهان خود را از دست داد و جنوب لبنان را تخلیه کرد. با سرنگونی بشار اسد مسیر کمکرسانی سپاه پاسداران به حزبالله از طریق سوریه بسته شد. ثابت شد که نیروهای نیابتی رژیم در عراق و یمن، توان جدی برای مقابله با اسرائیل نداشته و در عمل بجز عملیاتهای محدود ایذائی نظارهگر فروپاشی محور مقاومتشان شدند.
قدرت برتر نظامی و اطلاعاتی اسرائیل
با وجود غافلگیری اولیه، اسرائیل توانست خود را به سرعت بازسازی کند و در مدت دو سال در هفت جبهه همزمان (غزه، کرانه باختری، لبنان، سوریه، عراق، یمن و جمهوری اسلامی) عملیات موفق انجام دهد. این توانمندی عملیاتی- اطلاعانی با تکیه بر تکنولوژی روز، پیام روشنی به نیروهای تروریستی یا هر کشوری در منطقه است که: قبل از هر اقدام نظامی علیه اسرائیل، چند بار تصمیم خود را بازبینی کرده و خوب به عواقب و پیامدهای آن بیاندیشند.
تغییر مواضع حامیان حماس
قطر و ترکیه که میزبان رهبران حماس هستند، تحت فشار قرار گرفتند تا با طرح صلح ترامپ همراه شوند.
وزارت خارجه قطر، دکتر ماجد بن محمد الانصاری گفته است: «دولت قطر بر تعهد خود برای پیشبرد موفقیت مذاکرات جاری در شرم الشیخ… در مورد طرح صلح دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا و پیگیری آتشبس جامع در نوار غزه که نشاندهنده پایان این جنگ غمانگیز است،
ثابت قدم است».
اردوغان درباره درخواست از ترکیه برای متقاعد کردن حماس اظهار داشت: «ما هم در جریان سفر به ایالات متحده و هم در آخرین تماس تلفنی خود، به آقای ترامپ توضیح دادیم که چگونه میتوان به راه حلی در فلسطین دست یافت. او بطور خاص درخواست کرد که با حماس ملاقات کنیم و آنها را به پذیرش راه حل
متقاعد کنیم».
درسهایی برای مردم فلسطین
مردم فلسطین بزرگترین قربانی جنایت هفت اکتبر هستند. آنها باید از گروههای خشونتگرا فاصله بگیرند. ۸۰ سال گذشته نشان داده است که تنفر و یهودستیزی و کوبیدن بر طبل جنگ با اسرائیل راه به جایی نمیبرد. رهبران صلحطلب و آیندهنگر میتوانند راه زندگی مسالمتآمیز با اسرائیل و رفاه برای فلسطینیان ایجاد کنند.
وبسایت مرکز اطلاعرسانی فلسطین (نزدیک به حماس) در روز آزادی گروگانهای اسرائیلی تعداد کشتهشدگان فلسطینی از روز هفتم اکتبر ۲۰۲۳ را ۶۷۸۰۶ نفر و تعداد مجروحان را ۱۷۰۰۶۶ نفر
اعلام کرد. این وبسایت در گزارش دیگری خبر داد که در طی جنگ دو ساله، نظام بهداشتی غزه بطور کامل فروپاشیده و بخشهای حیاتی این منطقه متحمل خسارتهایی بیش از ۷۰ میلیارد دلار
شدهاند. اگر همین آمار که بطور مستقل قابل تائید نیستند را مبنای ارزیابی قرار دهیم اکنون حماس باید پاسخ دهد؛ چرا کشتار هفتم اکتبر را رقم زد؟ چرا جنگی را شروع کرد که این چنین خسارات جانی و مادی را به دنبال داشت و چرا در آخر پذیرفت تسلیم شود؟ چرا گروگانگیری کرد؟ چرا زودتر گروگانها را آزاد نکرد؟ چرا مردم غزه باید تاوان سرسپاری حماس به جمهوری اسلامی و سپاه پاسدارن را بپردازند و چراهای بسیار دیگر…
بازتاب در ایران
در دو سال گذشته و پس از هفت اکتبر بخش بزرگی از مردم ایران در کنار اسرائیل و مردم آن ایستادند. جنگ ۱۲ روزه و حمله اسرائیل به جمهوری اسلامی و ضربه به فرماندهی سپاه پاسداران و مراکز نظامی آن و نیز حمله به تاسیسات هسته ای، ناتوانی رژیم در حفاظت از خود را به خوبی نشان داد و نیز نشان داد که این حکومت برای دفاع از شهروندان ذرهای ارزش قائل نیست. با وجود چهار دهه شعارهای جنگطلبانه «مرگ بر…»، خبری از آژیرهای اخطار و پناهگاه برای مردم غیرنظامی نبود. رژیم بیش از بیش در بین مردم ایران منزوی شد. خامنهای که هر هفته سخنرانی میکرد و شهادتطلبی را تشویق میکرد از ترس جانش به پناهگاه رفت و هنوز هم بعد از چند ماه نیمه مخفی زندگی میکند. از زمان جنگ ۱۲ روزه او در انظار عمومی کمتر دیده میشود و سخنرانیهایش کوتاهتر و محدود شده است.
با اینکه بطور رسمی از جمهوری اسلامی برای شرکت در اجلاس شرم الشیخ دعوت شده بود، جمهوری اسلامی آن را نپذیرفت. به این ترتیب نشان داد که کماکان در جبهه جنگافروزی قرار دارد. رژیم ایران امروز بیش از هر زمان دیگری در انزوای بینالمللی بسر میبرد.
ناکارآمدی سازمان ملل
سازمان ملل و شورای امنیت و حقوق بینالملل نشان دادند توانایی لازم برای حل بحرانهای عمیق منطقهای را ندارند. امری که نشان میدهد اصلاحات ساختاری و بهروز شدن ابزارهای بینالمللی ضروری است.
سیاست ترامپ و نظم جدید
سیاست «صلح از طریق قدرت» ترامپ موفقیتآمیز بود: او موفق به گرد آوردن رهبران کشورهای کلیدی منطقه شد. با مشارکت آنها یک طرح ۲۰ مادهای صلح را تهیه و تظیم کرد. ترکیه و قطر، کشورهای حامی حماس را در چنان تنگنائی قرار داد که ناچار شدند این طرح را تائید کنند. به این ترتیب حماس از یک پشت جبهه قوی محروم شد.
سیاست «صلح از طریق قدرت» ترامپ نشان داد با تروریستها نباید مذاکره یا مماشات کرد. باید با آنها با زبان زور و از موضع قدرت صحبت کرده و تسلیم را بر آنان دیکته کرد. پیروزی ترامپ در پایان جنگ غزه (حتی بطور موقت)، موقعیت جهانی او را تقویت کرده و راه را برای سیاستهای مشابه او در برابر جمهوری اسلامی هموار میکند.
پیام نهایی
در پایانِ (موقت) جنگ غزه، نه تنها خاورمیانه، بلکه دنیا در آستانه نظم نوینی قرار گرفته است. این تجربه تلخ و خونین نشان میدهد رها کردن گروههای کوچک اسلامگرا و تروریستی میتواند به مرور زمان آنها را به گروههای خطرناک تبدیل کند. بیتوجهی به نقش جمهوری اسلامی در این زمینه و مماشات با این رژیم تروریست و تروریست پرور در چهار دهه گذشته، دست خامنهای و سپاه پاسداران را در منطقه برای ایجاد نیروهای مرگآفرین باز گذاشت و مردم غزه و اسرائیل تاوانِ سنگینی برای آن پرداختند. برای جلوگیری از تکرار این فجایع باید «سر مار» که در تهران خانه کرده را زد.
مردم ایران نزدیک پنج دهه است برای سرنگونی جمهوری اسلامی تلاش کردهاند. اکنون حمایت جامعه جهانی بیش از هر زمان دیگری از مردم ایران لازم است تا در رویارویی نهایی با حکومت بتوانند از این رژیم عبور کنند. پایان جمهوری اسلامی نه تنها مردم ایران را از استبداد داخلی رها میکند، بلکه میتواند منطقه و جهان را از یکی از اصلیترین منابع حمایت از تروریسم نجات دهد و راهی تازه برای صلح و ثبات در خاورمیانه بگشاید.
منبع:پژواک ایران