نگاهی به یک "عکس دسته جمعی" و سخنی با آقایان روحانی، قصیم و یغمائی
حنیف حیدرنژاد
آقایان محمد رضا روحانی و کریم قصیم، دو تن از اعضاء شورای ملی مقاومت که چند روز پیش، از این شورا جدا شده و استعفانامه خود را منتشر نمودند، در قسمتی از یک توضیح خود اعلام نوشته اند:
"امروز بيستم خرداد 92, در رابطه با مسأله خانم حبيب خاني, آقاي اسماعيل يغمايي در نامه امروزشان جمله زير را نوشته اند:
«من نیز در کنار مصداقی، اقبال، دکتر قصیم و روحانی ایستاده ام و منتظر معرفی نفرات بعدی از «پرسنلی وزارت اطلاعات در فرنگستان» هستیم.»!
ازخواندن اين عبارت متعجب و متأسفيم. از ديد و اطلاع خودمان لازم مي دانيم صريحاً اينهماني مذكور را تكذيب كنيم.
ما در چنين «انتظاري» نه حضور داريم و نه هم نظريم. وجود چنين «عكس دستجمي با آقايان» را نيزصريحاً ولي محترمانه تكذيب مي كنيم. مايل نبوده و نيستيم در مشاجرات ريشه دار و عمدتاً مربوط به روابط دروني و تو درتوي مسلمانان ديروز و امروز و آداب و رسوم و روشهاي آنها مداخله كنيم.
اصلاً همين تمايل و خط مداخله دادن امور سازمان مجاهدين و فعاليتهاي سياسي شورا از جمله دلائل مهم استعفاي ما بوده است و اين كه – بدون سند و مدرك – نبايد چيزي را , حتي «عكسي» را , به اين و آن فرد و ساختار و سازمان «سنجاق» كرد! آن عبارت را آقاي يغمايي به ميل خويش نوشته, گرچه انتشارش گناه كبيره اي نيست, ولي كار درستي نكرده و ما بي خبر بوده ايم." بيستم خرداد 92 , محمدرضا روحاني -كريم قصيم
http://www.didgah.net/khabarMaghalehMatnKamel.php?id=27391
آقای اسماعیل یغمائی نیز در یاداشتی که همان روز در وبلاگ خود منتشر کرد پس از درج جملات فوق نوشت: "... انتقادشان بجاست. اسامی آقای قصیم و روحانی را بر میدارم و از دوستانی که این نوشته را در رسانه های خود منتشر کرده اند تقاضا می کنم اسامی آنان را بردارند و از هر دو مبارز ارجمند عذر خواهی میکنم." اسماعیل وفا یغمائی." 10 ژوئن 2010
http://darichehzard.blogspot.de/2013/06/blog-post_6839.html
من از انتقاد آقایان روحانی و قصیم تعجب می کنم زیرا: این اسماعیل یغمائی نیست که تصمیم گرفته این دو نفر را در کنار خودش و ایرج مصداقی و عاطفه اقبال در یک "عکس دسته جمعی" کنار هم قرار دهد. "عکاس" چنین عکسی رهبری سازمان مجاهدین خلق است. آقایان قصیم و روحانی می توانند اعتراض کنند که جای آنها در کنار یغمائی و مصداقی و اقبال نیست، اما اگر عکاس به اعتراض این آقایان توجه هم کند، ممکن است آنها را کمی آنطرف تر بنشاند، اما از "قاب" عکسی که تهیه کرده است آنطرف تر نمی رود.
آقایان روحانی و کریم! در نهایت احترام توجه شما را به این نکته جلب می کنم که وقتی دبیرخانه شورای ملی مقاومت متنی را تنظیم می کند (که شما خود بهتر می دانید چه کسی و چگونه چنین متنی را تنظیم کرده و نهایتا نیز باید به تائید آقای مسعود رجوی برساند)، و در آن، شما را با کلماتی از قبیل "شناعت و خنجر زدن از پشت و خیانت به مصالح عالی مقاومت در برابر رژیم آخوندها" مورد خطاب قرار داده و سپس به "صف دشمن" پرتاب می کند، از همان موقع، "عکاس" جای شما را تعیین کرده و شما را در کنار دیگر افرادی که پیشتر، با اتهاماتی مشابه در گوشه ای نشانده بوده است، می نشاند، چه شما خوشتان بیاید یا خوشتان نیاید. اصلا عکاس باشی به "خواست و میل" شما اهمیتی نمی دهد و نظری از شما نمی پرسد که حال به آن ترتیب اثر هم بدهد یا ندهد.
اگر با عینک تجربه سی سال گذشته و با کمی دقت به عکسی که از آن یاد می کنید نگاه کنید، خواهید دید اینطرف و آنطرفش به اندازه کافی جای خالی گذاشته شده که در آینده و هر وقت که لازم باشد، افراد دیگری نیز در کنارتان بنشانند. مطمعنا آنموقع نیز جناب عکاس از شما و آن آیندگانِ فعلا نامعلوم، سوال نخواهد کرد که آیا مایل هستید در این عکس کنار هم باشید یانه.
نکته دیگر آنکه در نوشته تان یادآور شده اید:" مايل نبوده و نيستيم در مشاجرات ريشه دار و عمدتاً مربوط به روابط دروني و تو درتوي مسلمانان ديروز و امروز و آداب و رسوم و روشهاي آنها مداخله كنيم." با شما موافق هستم که نباید در مسائل داخلی یک تشکیلات سیاسی دخالت کرد، اما شما خود بخوبی می دانید که سالهاست مسائل داخلی سازمان مجاهدین به دلیل تاثیراتی که در خارج از خودش ایجاد کرده و به دلیل وزنی که سازمان مجاهدین در معادلات سیاسی ایران و نیروهای اپوزیسیون دارد، مسائلی صرفا داخلی نمی باشند. روش هائی که ناقض حقوق بنیادین بشری بوده یا روش هائی که کاملا غیردمکراتیک هستند، نمی توانند در تشکیلاتی با طول و عرض سازمان مجاهدین "مشاجرات درونی" تلقی شوند. اتفاقا برای آنکه از تبدیل این مسائل بنیادین به مسائل "ظاهرا" درون تشکیلاتی جلوگیری گردد، شما می توانید با پرهیز از ورود به مسائل داخلی، آن قسمت از موضوع که به حقوق بنیادین و شهروندی جداشدگان از سازمان مجاهدین بر می گردد را عمده کرده و روی همان انگشت بگذارید. چرا باید چنین موضع گیری هائی را مداخله در امور داخلی مجاهدین دید؟ فراموش نکنید که همین "مشاجرات درونی" تا کجا بر سر شورای ملی مقاومت و مناسبات آن سایه انداخت و آن را به مرور زمان به زائده سازمان مجاهدین تبدیل نمود.
انتقاد دیگر من به آقای یغمائی است که بلافاصله با پوزش، به تصحیح جمله خود اقدام نمود. در اینجا نیز باید مجددا یاد آوری کرد، اگر آقای یغمائی هم این عکس را پاره کند، عکس اصلی را نمی تواند تغییر دهد، زیرا نگاتیو آن دست عکاس باشی محفوظ می باشد.
به باور من آنچه که باید در این مباحث بیش از هر چیز به آن توجه نمود، دفاع از حق آزادی بیان و اعتراض نسبت به نقض حقوق شهروندی تک تک افرادی است که از سازمان مجاهدین یا شورای ملی مقاومت جدا شده اند، فارغ از آن که این افراد چه سمت یا رده ای داشته یا اینکه تا کجا شناخته شده هستند یا نیستند. دفاع از حقوق انسانی افراد از یک سو و نقد، یا اعتراض به روش های غیر دمکراتیک و ناقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین و روش های غیر دمکراتیک حاکم بر شورای ملی مقاومت از سوی دیگر می تواند از شخصی کردن مسائل و موضوعات نیز جلوگیری کند.
سازمان مجاهدین و رهبری آن باید از هرگونه اتهام زدن به افراد جدا شده خودداری کند. به انتخاب آزادانه آنها به پایان عضویت و همکاری با سازمان مجاهدین یا شورای ملی مقاومت احترام بگذارد و در صورتی که این افراد از حق خود برای بیان عقاید و نظرتشان استفاده می کنند، نباید مستقیم یا غیر مستقیم به آنها فشار آورده و یا به ترور شخصیت این افراد دست بزند. اگر رهبری سازمان مجاهدین اعتراض و انتقاداتی که متوجه او شده است را بی پایه و اساس می داند، بجای اتهام زنی به معترضین و بجای توهین و فحاشی(مسقیم یا غیر مستقیم)، باید بطور کاملا شفاف به سوالاتی که متوجه او می باشد پاسخ دهد.
حنیف حیدرنژاد
11.06.2013
منبع:پژواک ایران