لایحه حمایت از خانواده «حمایت از مردسالاری» و آپارتاید جنسی؟
حنیف حیدرنژاد
آنچه که رژیم جمهوری اسلامی آنرا "لایحه حمایت از خانواده" می خواند و در مجلس خود مراحل تصویب نهائی اش را میگذراند، بویژه شروط ده گانه ای که در ذیل ماده 23 آن در خصوص ازدواج مجدد آورده شده است، آینه تمام قد نظام متحجری است که اساسا ذره ای به ارزش انسانی زن و حقوق برابر زن و مرد اعتقادی ندارد.
خانواده در تفکر قانونگذاران جمهوری اسلامی ایران محلی است برای ارضاء جنسی مرد که در آن، زن وسیله ای است برای رفع و برطرف کردن این نیاز. این مرد است که نیاز جنسی دارد و نه زن! مرد حق دارد که نیاز جنسی سیری ناپذیر داشته باشد و قانون هم از آن حمایت می کند.
زن وسیله ای است که تا زمانی که "خدمات جنسی برساند"، می تواند در تملک مرد باشد، هر گاه این "سرویس دهی" مطلوب مرد نباشد، مرد می تواند او را طلاق دهد یا زن دیگری بگیرد. به همین سادگی! بگیرد.. بیاورد...... بخرد... به تملک در آورد ... ازدواج کند! (ماده 23 شماره 2 و 9)
در حالی که زندگی مشترک، ازدواج یا تشکیل خانواده باید به طرفین آرامش و اطمینان دهد و در حالی که طرفین باید بتوانند در صورت بروز بیماری و یا هر ناراحتی به همسر و یار خود تکیه کنند، در تفکر پوسیده حاکمان جمهوری اسلامی همینکه زن مریض شد و مریضی اش "صعبالعلاج" بود، نه تنها نباید انتظار حمایت در شرایط سخت از همسرش داشته باشد، بلکه باید خود را چون "قطعه" مصرف شده و اوراقی ای ببنید که دیگر به درد نمی خورد و جایش را باید یک قطعه تازه پرکند. ( ماده 23 شماره 4)
این لایحه برای مردان نوشته شده است. اساسا خانواده و ازدواج و طلاق با مرد است که تعریف می شود. همه چیز برای مرد و برای او و در جهت خواسته ها و امیال او تنظیم شده است. باید پرسید چرا در تفکر حاکمان اسلامی ایران مرد این همه "حق" دارد، اما زن نباید داشته باشد؟ تا آنجا که به مسائل جنسی بر می گردد، مگر میل جنسی فقط "مال" مردان است؟ (زن باید "وظایف زناشوئی" را به عمل آورده و از آن "تمکین" نکند. به بیان دیگر زن باید همیشه حاضر و آماده برای ارائه خدمات جنسی به "آقا" باشد و حرفی هم نزند.)
این لایحه نه تنها زن را برابر با مرد نمی داند، بلکه آپارتاید و تبعیض جنسی را بطور قانونی مُهر و موم کرده و به رسمیت می شناسد؟ آیا در تفکر حاکمان جمهوری اسلامی اصلا زن "آدم" به حساب میاید؟ آیا زن هم می تواند میل و کشش جنسی داشته باشد؟ آیا زن هم قدرت انتخاب دارد؟
این لایحه و ایدئولوژی ای که این گونه قوانین از آن ترواش می شود، به مرد می آموزد که زن را اینگونه ببیند و بخواهد و به زن می آموزد که خود را اینگونه ببیند و بپذیرد. این یعنی نهادینه کردن یک ارزش و تفکر ضد انسانی در ذهن انسان هائی که در آن سرزمین به دنیا آمده و زندگی میکنند. تفکری که با پشتوانه تبلیغات حکومتی مغز کودکان و نوجوانان را از همان ابتدا آنچنان شست و شو می دهد، که زمینه ساز بسیاری ناهنجاری های شخصیتی و رفتاری در سال های بعد خواهد شد.
تلاش آنانکه به تغییر دادن یک بند و یک ماده از قوانین این رژیم دل خوش کرده اند، خاک پاشیدن به چشم مردم و گسترش توهم اصلاح و رفرم پذیری در مورد نظامی است که با عصر امروز هیچ همخوانی ندارد. حمایت واقعی از خانواده، یا حمایت از هر شهروند ایرانی با هر جنسیت و اعتقاد و ملیت و گرایش جنسی تنها با برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی و جایگزینی آن با یک حکومت آزاد مبتنی بر معیار های حقوق بشری و ملزم به استانداردهای جهانی است که بدست خواهد آمد.
حنیف حیدرنژاد
سایت انتگراسیون، 26.08.2010
بخوانید:
"ماده ۲٣- در موارد زیر دادگاه اجازه ازدواج مجدد دائم برای زوج صادر می نماید:
۱- رضایت همسر اول
۲- عدم قدرت همسر اول به ایفای وظایف زناشویی
٣- عدم تمکین زن از شوهر پس از صدور حکم دادگاه
۴- ابتلای زن به جنون یا امراض صعب العلاج
۵- محکومیت قطعی زن در جرایم عمدی به مجازات یک سال حبس یا جزای نقدی که بر اثر عجز از پرداخت منجر به یک سال بازداشت شود.
۶- ابتلای زن به هر گونه اعتیاد مضر که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل وارد کند.
۷- سوءرفتار یا سوءمعاشرت زن به حدی که ادامه زندگی را برای مرد غیرقابل تحمل کند.
٨- ترک زندگی خانوادگی از طرف زن به مدت شش ماه
۹- عقیم بودن زن
۱۰- غایب شدن زن به مدت یک سال"
منبع:پژواک ایران